چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
باید ها و نباید ها قبل از نوشتن رمان
● درسهایی برای نویسندگان تازه کار
قبل شروع به نوشتن رمانتان تعیین شخصیتهای داستان الزامی است. حداقل دو شخصیت برجسته در داستانتان خواهید داشت قهرمان مرد و قهرمان زن. اساسا در کل داستان آن دو بر یک دیگر تاثیر گذار خواهند بود و چگونگی تاثیر گذاری آن دو بر یک دیگر را نتیجه داستان مشخص خواهد کرد. میخواهید این دو شخصیت از ابتدا تا انتهای داستان در عشق پایدار بمانند؟ یا این که میخواهید در ابتدای داستان به یکدیگر عشق بورزند و سپس در انتها با کشمکش به جدایی برسند؟ زمانی که این دو شخصیت را انتخاب کردید حال لازم است تا در مورد سن، ویژگیهای شخصیتی و نامشان تصمیم بگیرید.
● سن
رفتارهای مناسب سنی در بسط دادن شخصیت در درجه اول اهمیت هستند. به عنوان مثال اگر سن شخصیت زن را سنین نوجوانی در نظر میگیرید باید بدانید که عکسالعمل او نسبت به موقعیتها متفاوتتر است از اواخر سن بیست سالگیش است. این مورد بهمان اندازه در مورد شخصیت قهرمان مرد نیز یکسان است (صدق میکند). در داستانهای عاشقانه نوعا سن قهرمان زن اوایل سن بیست سالگی در نظر گرفته میشود حال آن که قهرمان مرد مسنتر است. اگر سن قهرمان مرد را بیست سالگی در نظر میگیرید نباید او را یک شخص سرمایهدار و با نفوذ نشان دهید مگر این که به واسطه ارثیه ثروتمند شده باشد و اگر سن سی سالگی را برایش در نظر میگیرید نباید او را در انجام فعالیتهایی نشان دهید که نسبت به سنش خام و بیتجربه است(نا معقول است)
● ویژگیهای شخصیتی
در داستانتان مستلزمید ویژگیهای شخصیتی ممتازی را برای شخصیت اصلی در نظر بگیرید تا او را نسبت به شخصیتهای دیگر داستان ممتاز سازد. با متمایز ساختن شخصیتهای اصلی از اشخاص دیگر داستان میتوانید هر نوع حالات یا موقعیت را بر اساس خصوصیات آنها خلق کنید. به طور نمونه در داستان ویژگیهای شخصیتی در میان رفتارها، دیالوگها( گفتگو با افراد دیگر )آشکار میشود و گاهی اوقات در حین بازگویی داستان ممکن است آشکار شود که چطور فردی در آن سبک رفتاری در میآید.
اگر با ویژگیهای شخصیتی آشنا نیستید میتوانید کتابهای روانشناسی که اینگونه صفات را توصیف میکنند مطالعه کنید. برخی از صفات شخصیتی عبارتند از: افراد درونگرا برونگرا و یا افراطی از نوع شخصیتهای ذکر شده و غیره. برای مثال یک شخص درونگرا در محیط اجتماعی خجالتی ظاهر میشود، زیاد صحبت نمیکند و از مکانهای اجتماعی دوری میکند و در حالیکه یک شخص برونگرا اجتماعی، صمیمی و معمولا اهل معاشرت و مهمانی است.
انواع بسیاری از خصوصیات رفتاری وجود دارد که میتوانید برای قهرمان زن انتخاب کنید. به طور نمونه یک زن رمانتیک این خصوصیات را داراست: مهربان، فرهیخته، عاشق، خونگرم، مجرد، خوش گذران، دانا و جذاب. برای قهرمان مرد نیز حتی خصوصیات رفتاری میتواند بیشتر از این باشد و معمولا این خصوصیات را داراست : مسن، قاطع، قدرتمند، مهربان، دستگیر، مجرد، نجیب و خوش تیپ.
به طور معمول شما باید شخصیتهای متنوع و متعددی در داستانتان داشته باشید. اما آگاه باشید که شخصیتهایی کاملا بی عیب و نقص خلق کنید. چون خوانندگان ترجیح میدهند در مورد افراد واقعی بخوانند و در عین حال در همان لحظه مایلند کمی گریز بزنند ( در حین خواندن داستان ). بعضی از فضاها را رها میکنند و به سمت شخصیت مورد پسندشان بسط میدهند تا آنها را به سمت رویداد سوق دهد. همانطور یک نویسنده، نویسنده نیز مجبور است بعضی از لغات را به شکل زیرکانهای به کار ببرد تا اینچنین حادثه و رویدادی را تثبیت کند.
البته خصوصیات رفتاری دیگری نیز میتوان در نظر گرفت، ممکن است قهرمان زن شخصی لجوج و سر سخت باشد و به نصیحت دیگران گوش ندهد و یا ممکن است قهرمان مرد نسبت به هیچکس صادق نباشد بنابراین جالب است که او شخصی محتاط و هوشیار باشد.
زمانی که در مورد ویژگیهای هر شخصیت تصمیمگیری کردید سپس گام بعدی تخیل است. تخیل در مورد چگونگی عکسالعمل آنها نسبت به موقعیتهای تعیین شده است.
برای مثال یک شخص بیفکر احتمالا عکسالعمل متفاوتی نسبت به یک شخص محتاط در یک موقعیت مشابه خواهد داشت. سعی کنید خودتان را در جایگاه شخصیتتان قرار دهید و آنچه را که آنها احساس خواهند کرد احساس کنید. وقتی قهرمان مرد و زن با هم صمیمی میشوند ممکن است تا پایان داستان در بر طرف کردن معایبشان به یکدیگر کمک کنند و در همان حال معایب و نقایص یکدیگر را بپذیرند. البته کشمکشهایی در رسیدن به عشقشان وجود خواهد داشت. داستانی بدون کشمکش وجود دارد ؟ !
آنها تا پایان داستان نقایص یکدیگر را در زندگیشان میفهمند و با اینحال نمیتوانند بدون یکدیگر زندگی کنند. زندگی بدون حضور دیگری معنا ندارد. مهم نیست به چه قیمتی آها....... عشق صادق و پاک !
● نامها
زمانیکه سن و ویژگیهای شخصیتی هر شخصیت را مشخص کردید بعد از آن لازم است تا نامی برای آنها انتخاب کنید. اگر برای شخصیت مرد صفت مبارز یا رهبر را در نظر دارید نباید نامی برایش انتخاب کنید که جنس مونث به آن نام خوانده میشود. مثل نام جین یا فرانسیس. همچنین باید در مورد وضع ظاهر، منطقه یا ناحیه و دوره زمانی که شخصیتها در آن هستند حساس باشید. علاوه بر این باید بدانید که نامهای شخصیتهای دیگر داستان نباید بر نام قهرمانهای داستان چیرگی یا برتری داشته باشد.
● سایر ویژگیها
زمانی که شخصیتهای اصلی را مشخص کردید بعد از آن باید در مورد افراد دیگری که میخواهید در داستانتان نقش داشته باشند فکر کنید. اینکه چه نقشی را این شخصیتها میخواهند در پیشبرد شخصیت قهرمانهای اصلی ایفا کنند ؟ اگر شما فردی را به داستانتان اضافه میکنید فقط به این خاطر که آن جنس مذکر یا مونث را دوست دارید این کافی نیست دوباره روی آن شخصیت فکر کنید که چطور آنها میتوانند در داستان مثمر ثمر باشند.
ممکن است از طریق این شخصیتها مواردی را بفهمید که برای قهرمانهای اصلی مفید باشد سپس آنها را به داستانتان اضافه کنید.
ایجاد شخصیتهای سطحی یا ظاهری نتیجه تمرکز کردن بر روی یکی از ابعاد شخصیت میباشد. ویژگیهای سطحی میتواند رویهم رفته بد خوب خندهدار غمگین و غیره باشد. البته این موارد تزلزل زیادی در توصیفات ایجاد نمی کنند. گاهی اوقات این شخصیتها به یک رمان اضافه میشوند تا شخصیت فرد دیگری را اثبات کنند. برای مثال یک شخصیت بد را در مقابل قهرمانی که در مبارزه با او خوب ظاهر میشود قرار میدهیم که صرفا هدف از داشتن شخصیت بد خوب جلوه دادن قهرمان مرد است . سعی نکنید تا ویژگی شخصیت بد را آنچنان بسط دهید که بدی او را کمتر جلوه دهد. اگر چه در ادبیات اخیر یکی از مواردی که بیشتر دیده میشود ظاهر دلسوزانه افراد بد در انجام دادن کردارهای بدشان است و در عین حال به هر طریقی شخصیت را بسط میدهند تا احساس تاسف نسبت به آنها را در خواننده ایجاد کنند.
● فرایند نوشتن
زمانی که در حال نوشتن هستید مهم نیست تماما فکر کنید. همیشه برگردید و کارتان را برای اثبات و سازگاری در داستانتان بررسی کنید .مطئمن شوید که اگر قهرمان داستانتان در شروع داستان چشمهای آبی دارد هنوز هم تا پایان داستان چشمهای آبی خواهد داشت و غیره. همچنین قبل از نوشتن مطئمن شوید که شخصیتهای داستانتان را خوب شناختهاید. اگر اینطور نباشد در طول نوشتهتان عدم شناخت شما ازشخصیتها معلوم خواهد شد. در کل داستان شما مستلزمید در توصیف اشخاص واقعی در تمامی مراحل درخششها و همچنین معایبشان دقت کنید. زمانی که اولین چرکنویس رمان دختر لیپسیز را میخواندم فهمیدم که باید اندکی بیشتر و خیلی خوب در باره ایجاد کارکترها توجه میکردم. سپس فهمیدم عمدا یک یا دو کاستی در رمانم داشتم. کاستیهایی که به کشمکش در داستانم کمک میکرد و در پیشرفت رمانم موثر بود.
فرایند نهایی که در پایان به آن میرسید شخصیتی است که شما خلق کردید و یا آمیختید، شخصیتی کاملا جدید که با درسی که آنها از داستان گرفتند، با رشد دادن درون به سوی انسانی بهتر بودن گام بر میدارند. حال با خواندن این متن شروع کنید به نوشتن شخصیتهایتان و به آنها جان بدهید.
منبع: www.geocities.com
نوشته Patty Apostolide
ترجمهی مبارکه اسلامیفر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست