شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مهارت های اساسی یک کودک قرن ۲۱
در سیستم آموزشی امروز کودکان به خوبی برای دنیای فردا آماده نمیگردند. لئو بابوتا مینویسد:
به عنوان کسی که از دنیای اصناف به دنیای دولت و سپس به دنیای همیشه در حال تغییر آنلاین مهاجرت کرده است، میدانم که دنیای دیروز به سرعت در حال نامأنوس گشتن است. من در دنیای مطبوعات، جایی که فکر میکردیم همیشه بهروز خواهیم بود، آموزش دیدم اما الآن معتقدم که این راه منسوخ شده است.
متأسفانه در سیستم آموزشی رشد کردم که پیشفرضش این بود که دنیا، با تغییرات اندکی در مد و ظاهر، همواره همین طور میماند. ما مهارتهایی را که برای مشاغل دهه ۱۹۸۰ مورد نیاز بود آموختیم اما این مهارتها زیاد به مشاغل سال ۲۰۰۰ مربوط نبودند.
البته اگر فرض کنیم هر انسان نمیتواند ۲۰ سال آیندهاش را پیشبینی کند سیستم آموزشی قدیم با عقل جور در میآید. در دهه هشتاد رایانههای شخصی بسیار جوان بودند،فکس آخرین فناوری ارتباطی بود و اینترنت آن طوری که امروز میشناسیمش تنها در رویای نویسندگانی چون ویلیام گیبسون وجود داشت.
ما نمیدانستیم دنیا چه چیزی در آستینش دارد؛ و این امروز هم درست است؛ ما هیچوقت نمیدانیم. هیچگاه در پیشبینی آینده دقیق نبودهایم بنابراین تربیت فرزندان مان با این پیشفرض که درباره آینده همه چیز را میدانیم کار هوشمندانهای نیست.
پس چگونه باید فرزندانمان را برای دنیایی که ناشناخته و غیرقابلپیشبینی است آماده کنیم؟ راه حل آموزش آنها برای سازگار شدن با شرایط، برای در آغوش گرفتن تغییرات و نترسیدن از آنها و آماده کردن آنها برای چارچوبهای کلی و نه مسائل خاص است.
این امر مستلزم اتخاذ یک رویکرد کاملاً متفاوت نسبت به تعلیم و تربیت فرزندان است. این امر به معنای رها کردن عقاید قدیمی و باز اختراع همه چیز است.
من و همسرم در زمره کسانی هستیم که این کار را انجام دادهایم. ما به کودکانمان در منزل آموزش دادهایم. ما به آنها آموختهایم که برای خود یاد بگیرند، بدون آنکه دانش را مستقیماً در اختیار آنها قرار دهیم و از آنها امتحان بگیریم.
البته اعتراف میکنم که ما همه پاسخها را در اختیار نداریم و نمیتوان گفت یک دسته آموزش خاص هستند که قطعاً بهترین نتیجه را در بر خواهند داشت؛ اما این را میدانیم که در کنار کودکانمان به یادگیری مشغولیم و اینکه ندانستن ممکن است خوب باشد. میتواند فرصتی برای کشف کردن شیوههای جدید باشد؛ بدون اینکه تکیه بر شیوههای قدیمی بدهیم که ممکن است درستکار نکنند.
ترجیح میدهم به جای بحث درباره شیوههای مختلف به معرفی مهارتهای اساسی بپردازم که معتقدم فرزندانمان با آموختن آنها برای هر تغییری در دنیای آینده آماده خواهند بود.
۱. سؤال پرسیدن
مهمترین عامل در یادگیری کودکان این است که آنها خود یاد بگیرند. اینکه همه چیز را به خود آموزش دهند؛ زیرا اگر چنین اتفاقی افتد، دیگر نیازی نخواهد بود که ما همه چیز را به آنها آموزش دهیم؛ هر آنچه خودشان در آینده نیاز داشته باشند میتوانند یاد بگیرند. اولین گام برای چنین آموزشی آموختن پرسشگری است. خوشبختانه کودکان خود این کار را به طور طبیعی انجام میدهند؛ امید ما این است که آن را تقویت کنیم. یک شیوه عالی برای انجام این مهم سرمشق دهی است. وقتی شما و فرزندتان به چیز جدیدی بر میخورید، سؤال بپرسید و در پاسخهای احتمالی با فرزندتان به کاوش بپردازید. وقتی کودک سؤال میپرسد، به جای تنبیه کردن، او را تشویق نمایید. (اگر بدانید چه تعدادی از بزرگسالان پرسشگری را مذمت میکنند شگفتزده میشوید.)
۲. حل کردن مسائل
اگر کودکی بتواند مسائل را حل کند، میتواند هر کاری انجام دهد. یک کار جدید ممکن است برای هر کدام از ما دلهرهآور باشد اما در واقع تنها یک مسئله جدید است که نیاز به حل شدن دارد. یک مهارت جدید، محیط جدید، نیاز جدید و ... تنها مسائل جدید هستند. حل کردن مسائل را با انجام نمونههای ساده به فرزندتان آموزش دهید و سپس به او اجازه دهید نمونههای خیلی ساده را خودش انجام دهد. به سرعت تمام مسائل را برای کودک حل نکنید. به او اجازه دهید با آنها درگیر شود و شیوههای مختلفی را برای حل مسئله امتحان کند و به اینگونه تلاشها پاداش دهید. سرانجام کودکتان در شیوههای حل مسئلهاش اعتمادبهنفس به دست میاورد و آن وقت کاری نیست که نتواند انجام دهد.
۳. کنترل کردن پروژهها
به عنوان یک کارآفرین آنلاین من میدانم که کارم شامل یکسری پروژه است که گاهی به هم مرتبطاند، گاهی کوچک یا بزرگ (معمولاً شامل تعدادی پروژه کوچکتر) هستند. من میدانم که پروژهای نیست که نتوانم آن را کنترل کنم زیرا پروژه های زیادی انجام داده ام. نوشته ی حاضر یک پروژه است. نوشتن کتاب یک پروژه است. فروختنش پروژه دیگری است. در کنار کودکتان روی پروژهها کارکنید. به او اجازه دهید در کنار شما یاد بگیرد که پروژهها چگونه انجام میگردند. سپس به او اجازه دهید پروژههای بیشتری را خودش انجام دهد. هرچه اعتماد به نفسش بالاتر رفت، به او اجازه دهید روی پروژههای بیشتری کار کند. به زودی روند یادگیری او دربردارنده تعدادی پروژه است که او آنها را انجام داده و نسبت به آنها بسیار هیجان زده است.
۴. پیدا کردن عشق
آنچه مرا به سمت فردا هدایت میکند اهداف، اصول، انگیزش، پاداش و ... نیست بلکه عشق است. وقتی آنقدر هیجانزده هستم که نمیتوانم از فکر کردن درباره چیزی دست بکشم، ناگزیر آن را در آغوش میگیرم و با تمام تعهد به آن مشغول میگردم و بیشتر اوقات آن را تمام میکنم و عاشق انجام دادنش هستم. به کودکتان کمک کنید علایقش را بیابد. کافی است یکسری کارها را امتحان کنید، سپس آنچه را که او در موردش بیشترین هیجان را دارد انتخاب کنید و به او کمک کنید بیشترین لذت را از آنها ببرد. هیچ اشتیاقی را سرکوب نکنید، آنها را تشویق نمایید. همچنین، شادی را از آنها نگیرید، کاری کنید علایق کودک باارزش گردند.
۵. استقلال
فرزندان باید به گونهای تربیت شوند که با گذشت زمان هرچه بیشتر روی پای خود بایستند. البته این روند نباید سریع بلکه به گونهای باشد که هر از گاهی کودک مستقل تر شود. (لینک به مستقل بودن). به آرامی آنها را تشویق کنید خودشان کارها را انجام دهند. به آنها بیاموزید چگونه کارها را انجام دهند، سرمشق آنها شوید، سپس به آنها در انجامش کمک کنید، سپس کمتر کمک کنید و به آنها اجازه دهید اشتباه کنند. به آنها کمک کنید با انجام موفقیتآمیز کارها اعتمادبهنفس بگیرند و همچنین به آنها اجازه دهید شکستها را حل و فصل نمایند. همین که یاد بگیرند مستقل باشند، خواهند فهمید به معلم، والدین یا رئیس برای گوشزد کردن کارها نیاز ندارند. آنها میتوانند خود را مدیریت کنند، آزاد باشند و مسیر زندگیشان را انتخاب کنند.
۶. شاد بودن برای خود
بسیاری از ما والدین کودکانمان را نازپرورده میکنیم، آنها را محصور میکنیم و کاری میکنیم که برای شاد بودن وابسته به حضور ما باشند. در نتیجه وقتی کودک رشد کند نمیداند چطور باید شاد باشد. او باید بلافاصله به یک دوستِ دختر یا پسر آویزان شود. وقتی در آن به مشکل برمیخورد شادی را در چیزهای دیگر جست و جو میکند: خرید، خوراک، بازیهای ویدئویی، اینترنت و غیره؛ اما اگر کودکی از سنین پایین متوجه شود که خودش میتواند شاد باشد، بازی کند، مطالعه کند و تخیلش را به کار گیرد، یکی از ارزشمندترین مهارتها را کسب کرده است. زمانهایی (مانند غروب) برای خلوت و جدایی والدین از فرزندان اختصاص بدهید.
۷. دلسوزی
این یکی از اساسیترین مهارتهاست. ما برای کار کردن با دیگران، مراقبت از دیگران و شاد بودن از طریق شاد کردن دیگران به این مهارت نیاز داریم. کلید آموزش این مهارت سرمشق بودن است. همیشه نسبت به فرزند خود و دیگران دلسوز باشید. با پرسیدن اینکه فکر میکند دیگران چه احساسی دارند و بلند فکر کردن درباره احساس دیگران همدلی را به کودک آموزش دهید. سعی کنید از هر فرصتی استفاده کنید که به کودک نشان دهید در مواقعی که قادر هستید، چگونه میشود از رنج دیگران کاست و دیگران را با انجام کارهای محبتآمیز کوچک شاد کرد و اینکه چگونه این کار شما را نیز خوشحال خواهد کرد.
۸. تحمل
بسیاری از اوقات ما در یک محیط بسته رشد میکنیم، جایی که دیگران (حداقل به ظاهر) شبیه خودمان هستند و وقتی به افرادی برخورد کنیم که با ما متفاوت هستند ممکن است تجربهای ناخوشایند، تکاندهنده و دلهرهآور باشد. فرزند خود را در برابر انسانهای مختلف، شامل نژاد، جنسیت و شرایط ذهنی متفاوت، قرار دهید. به آنها نشان دهید نه تنها متفاوت بودن مشکلی ندارد بلکه تفاوتها باید پاس داشته شوند و وجود آنهاست که زندگی را بسیار زیبا میسازد.
۹. کنار آمدن با تغییر
به نظر من، این مهارت یکی از مهمترین مهارتها حین رشد فرزندانمان است زیرا جهان همواره در حال تغییر است و توانایی پذیرش تغییر، کنار آمدن با آن و هدایت موج تغییر امتیاز مهمی است. این مهارتی است که خودم هنوز در حال یادگیری آن هستم اما خوب متوجهام که به میزان بسیاری به من کمک میکند. مخصوصاً وقتی خودم را با افرادی مقایسه میکنم که در برابر تغییر مقاومت میکنند و از آن میترسند؛ کسانی که هدف تعیین میکنند و نقشه میکشند و تلاش میکنند به سختی به آن متعهد باشند درحالیکه من خودم را با شرایط جدید سازگار کردهام. خشکی و سختگیری در محیطهای در حال تغییر کمتر از انعطاف، سیالیت و روان بودن به کمک میآید. در این زمینه نیز، سرمشق بودن برای کودک در هر فرصت ممکن مهم است. به آنها نشان دهید تغییرات عادی هستند و سازگاری با آنها و در آغوش گرفتن فرصتهایی که قبلاً وجود نداشتند یک اولویت است. زندگی یک ماجراجویی است؛ کارها خراب میشوند و به گونهای دور از انتظار تغییر میکنند و تمامی نقشههای شما را به هم میریزند و همه اینها قسمتی از هیجان زندگی است.
ما وقتی خبری از آینده نداریم نمیتوانیم به فرزندانمان دادههایی برای یادگیری یا شغلی از پیش آمادهشده بدهیم؛ اما میتوانیم آنها را آماده کنیم تا باهر چیزی سازگار شوند، هر چیزی را بیاموزند، هر مسئلهای را حل کنند و پس از حدود ۲۰ سال به خاطر آن از ما تشکر کنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست