صدای پای کاروان عشق

باز از گلدسته‌ها بانک محرم می‌رسد
باز بوی خوب عباسش دمادم می‌رسد
باز هم رنگ رخ از رخسار زینب می‌رود
آری آری روز خونخواهی مسلم می‌رسد
باز صدای پای کاروان کربلا‌ به گوش می‌رسد، …

باز از گلدسته‌ها بانک محرم می‌رسد

باز بوی خوب عباسش دمادم می‌رسد

باز هم رنگ رخ از رخسار زینب می‌رود

آری آری روز خونخواهی مسلم می‌رسد

باز صدای پای کاروان کربلا‌ به گوش می‌رسد، باز ذیحجه با خود بوی عطرآگین محرم را در سراسر شهر می‌پراکند و باز پیر غلا‌مان ارباب بی‌کفن به رسم سالیان دور خیمه‌های عزای سید و سالا‌ر شهیدان را به پا می‌کنند تا در محرمی دیگر و در عاشورایی دیگر به یاد گلگون کفنان دیار عشق سر در گریبان افکنند و همصدا با ناله‌های زینب(س) در سوگ لا‌له‌های بی‌سر نینوا بگریند و خونابه اشک را به نشانه زنده بودن راه شهدای کربلا‌ تقدیم بارگاه حضرت دوست سازند.

محرم می‌آید و باز می‌شنوم بانگ ناله‌های عاشقانی را که بر محفل عزای حسین(ع) فرود می‌آیند تا از دریای بیکران معرفت و منزلت آن همیشه جاوید قطره‌ای دریابند و بر چشمه‌سار پربرکت آن همیشه جاری رخت اقامت گزینند، و افسوس که از این خیل مشتاقان فقط انگشت شماری به دیار وصل می‌رسندو سیل بی‌پناهان در برزخ شدن و نشدن باقی می‌مانند و کاروان عشق فقط عاشقانش را با خود همراه می‌سازد. و چه بسا آنانکه بی‌تکلف‌تر و بی‌ادعاتر آمده‌اند راهوارتر و سرمست‌تر بار سفر می‌بندند و میهمان خوان با برکت حضرت عشق می‌شوند و چه ترسایانی که همراه یار می‌روند و شیعیانی که انگشت حیرت به دهان برگرفته و این رفتن را به نظاره می‌نشینند.

آری یاد خواهد آمد و در این فرصت نیامده چه خوب بود عزم خویش را جزم کنیم تا در تندباد حادثه عشق همراه و همدل حربن یزید ریاحی جامه کفر از تن برکنیم و لباس عافیت بپوشیم که چه بسا شاید این آخرین محرم عمر کوتاه ما باشد و شاید مسافر دیار دیگر باشیم و دریغ که توشه راهمان تهی از زاد سفر باشد. که به قول سهیل شعر امروز که معنای دعای آخر تعزیه که <خدایا این محرم را آخرین محرم عمر ما قرار مده> یعنی نه اینکه طول عمر بخواهیم بلکه خدایا برای درک این احوال فرصت بیشتری عنایت فرما.آری محرم می‌آید و هنوز ندای هل من ناصرا ینصرنی از اعمال تاریخ هزار و چهارصد ساله کربلا‌ به گوش می‌رسد و هنوز جنگ میان حق و باطل ادامه دارد و هنوز یزیدیان و حسینیان رو در روی یکدیگرند و هنوز لشکر کفر بی‌شمارتر و فزونتر از لشکریان حق صف‌آرایی کرده‌اند و هنوز آنانکه در انتظار طلوع عدالت هستند، جمعه روزی را در انتظارند تا یگانه منجی‌شان تکیه بر دیوار کعبه داده و ندای این الطالب و بدم المقتول و بکربلا‌ سردهد به امید آن روز.

عباس اکبری