یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
نگاهی به جایگاه و نقش زنان در اقتصاد
علاقه و باور مردان این است كه آنها دنیا را اداره میكنند. البته مردان با این ادعا، خود را گول نزدهاند، زیرا برای مثال، در دنیای سیاست هنوز هم بیشترین تعداد دولتمردان و قانونگذاران، به مردان اختصاص دارد.
در زندگی اقتصادی نیز مردان مدیریتها را در دست داشته و پردرآمدترین مشاغل نیز در اختیار آنها است.
در مقابل، این زنان هستند كه بیشترین سهم از مشاغل بدون حقوق دنیا را در اختیار دارند. اما باید گفت كه اكنون همه چیز در حال تغییر است. در حال حاضر، سهم زنان از كل نیروی كار جهان بسیار بیشتر از سهم آنها در قرن گذشته است.
در برخی از كشورها نیز این زنان هستند كه اكثریت را در دانشگاهها در اختیار دارند. با وجود این، دنیا هنوز دنیای مردانه است. تحقیقات اخیر نشان میدهند كه اگر زنان بیشتر در مشاغل دارای حقوق مشغول و استخدام میشدند، وضعیت اقتصادی دنیا خیلی بهتر از وضعیت فعلی آن بود.
جالب آن كه تأثیر این موضوع و ضرر عدم انجام آن در كشورهای در حال توسعه بسیار بیشتر از كشورهای پیشرفته است.
گزارش كمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل برای آسیا و اقیانوسیه )UNESCAP( در این زمینه نشان میدهد كه تبعیض جنسیتی در این منطقه از طریق ایجاد محدودیتهای شغلی برای زنان، سالانه ۴۲ تا ۴۷ میلیارد دلار زیان به بار میآورد.
در حال حاضر، نرخ اشتغال زنان و مردان در منطقه آسیا و اقیانوسیه حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد با یكدیگر تفاوت دارد. در عین حال، نظام ضعیف آموزشی دختران در این منطقه ۱۶ تا ۳۰ میلیارد دلار زیان اقتصادی دیگر به همراه دارد.
زیانهای یادشده تنها هزینههای اقتصادی هستند، در حالی كه زنان در برخی از این مناطق مورد خشونت و تعرض قرار گرفته و به بهداشت و درمان مناسب نیز دسترسی ندارند.
البته این موضوع تنها مختص كشورهای در حال توسعه نبوده و كشورهای ثروتمند و پیشرفته نیز ارزش واقعی زنان را نمیدانند.
در این زمینه كافی است به نرخ اشتغال زنان در كشورهایی چون آمریكا، ژاپن و كشورهای اروپای غربی نگاهی بیاندازیم. تحقیقات آقای كوین دالی، اقتصاددان مؤسسه گلدمن سكس، این حقیقت را نشان میدهد.
بر اساس تحقیقات وی كه در نمودار همراه قابل تأیید است، در سوئد كه تقریبا ۷۰ درصد زنان ۱۵ تا ۶۴ ساله به كار مشغولند، تفاوت اشتغال زنان و مردان پنج درصد است. در آمریكا و انگلیس این تفاوت به ۱۲ درصد و در ایتالیا، ژاپن و اسپانیا به ۲۰ درصد نیز بالغ میشود.
كوین دالی در این زمینه میگوید: فرض كنید نرخ اشتغال زنان در آمریكا به مقدار نرخ استخدام مردان برسد و در عین حال، نرخ محصول ناخالص داخلی )GDP( این كشور به همان نسبت نرخ اشتغال افزایش یابد. در این شرایط، شاهد افزایش ۹ درصدی GDP آمریكا خواهیم بود. این افزایش برای منطقه یورو ۱۳ درصد و برای ژاپن ۱۶ درصد خواهد بود.
البته ممكن است این آمارها كمی اغراقآمیز باشند، زیرا افزوده شدن تعداد زیادی نیروی كار به بازار، میتواند متوسط نرخ بهرهوری را كاهش دهد.
به علاوه، بسیاری از زنان، كار نیمهوقت را به تماموقت ترجیح میدهند. حال اگر مردان نیز همانند زنان به دنبال شغلهای نیمهوقت باشند، این وضعیت ممكن است تأثیرات اقتصادی اشتغال را پایین آورد.
با وجود این، باز هم افزایش نرخ اشتغال زنان میتواند ثمرات اقتصادی قابل توجهی به همراه داشته باشد. اما بر اساس ادعای آقای دالی، در صورتی كه نرخ بهره وری نیروی كار در اروپا به سطح بهرهوری آمریكا برسد، تولید GDP() منطقه یورو تنها ۷ درصد رشد خواهد كرد.
شاید تنها با نگاه به GDP بتوان مزایای این وضعیت را مشاهده كرد. زنان برای برخی مشاغل مانند مراقبت از فرزندان، نظافت منزل و طبخ غذا پولی دریافت نمیكنند، در حالی كه با افزایش تعداد زنانی كه در مشاغل درآمدزا كار میكنند، خدمات بیشتری خریداری میشود.
ضمن این كه با عرضه كار و تولید جدید، به میزان GDP افزوده میشود، چراكه كار و خدمات زنان، در بازار عرضه شده است، نه فقط در خانه. البته به اعتقاد آقای دالی، این موضوع فقط تا حدی صحیح است، زیرا پرداختها در بخش مراقبت از كودكان و فرزندان بالا نیست.
به طور مثال، در سوئد بازار نگهداری از كودكان پیش دبستانی تنها ۲/۱ درصد كل GDP این كشور را به خود اختصاص داده است.هماكنون نیز بسیاری از مادران در صورتی كه بتوانند مراقبت از فرزندان خود را با دریافت برخی یارانههای دولتی به دیگران بسپارند، مایلند در بیرون از منزل مشغول به كار شوند.
بدین ترتیب، می توان گفت پرداخت یارانه برای مراقبت و پرستاری از كودكان، میتواند احتمال بازگشت زنان به بازارهای كار را افزایش دهد. از سوی دیگر، افزایش حضور زنان در مشاغل بازار می تواند با مشكل پیر شدن جمعیت نیز به مقابله بپردازد، زیرا با افزایش تعداد افراد شاغل، نسبت بازنشستگان به افراد شاغل كاهش خواهد یافت.
همچنین آقای دالی با نابهجا خواندن نگرانی برخی افراد، میگوید: این موضوع (كار زنان) باعث كم شدن نرخ زاد و ولد نمی شود. حتی میتوان گفت با كاهش شكاف اشتغال بین زنان و مردان، خانمها تمایل بیشتری برای بچهدار شدن پیدا میكنند.
دلیل این موضوع آن است كه در برخی كشورهایی كه دریافت مالیات از زنان شاغل بیشتر است و یا پیدا كردن پرستار مناسب با قیمت متعادل سخت است، زنان مجبور میشوند بین كار و فرزندانشان یكی را انتخاب كنند - به خصوص اگر درآمدشان نیز كم باشد.
اما در كشورهایی كه نرخهای مالیات زنان شاغل زیاد نیست و پرستار مناسب و با قیمت خوب هم به راحتی پیدا میشود، زنان می توانند هم كار و هم فرزندان خود را در كنار یكدیگر حفظ كنند.
اما همان طور كه آقای دالی میگوید، اوضاع در حال تغییر است، به طوری كه در دهه گذشته نرخ اشتغال زنان در ایتالیا و اسپانیا به شدت افزایش یافته است.
با كاهش شكاف نرخ اشتغال زنان و مردان در منطقه یورو، نیمی از كل نرخ اشتغال و ۴/۰ درصد از كل رشد سالانه ۱/۲ درصدی GDP این منطقه از سال ۱۹۹۵ بدین سو را اشتغال زنان تشكیل داده است.
به اعتقاد وی، این موضوع نسبت به برنامههای متداول اقتصادی، كمك بیشتری به بازار كار منطقه یورو كرده است. اما در همین مدت در آمریكا به دلیل برخی مسایل چرخهای، نرخ اشتغال زنان كاهش یافته است. نرخ پایین اشتغال زنان ژاپنی نیز چندان افزایش نیافته است.
در این میان، به نظر میرسد حتی بدون تغییر سیاستها، شكاف اشتغال میان زنان و مردان، در حال پر شدن است.
شاید بتوان گفت بزرگترین تغییرات، در نرخ اشتغال زنان اسپانیا در حال رخ دادن است، زیرا هماكنون علیرغم این كه نرخ مشاركت زنان اسپانیایی هماندازه ۱۵ سال پیش آلمان یا انگلیس است، اما دختران ۲۰ ساله اسپانیایی بیشتر از دختران آمریكایی شانس كار كردن دارند.
بر اساس پیشبینی آقای دالی، در صورت ادامه این روند طی ۱۰ سال آینده، سالانه ۵/۰ درصد به تولید اسپانیا افزوده خواهد شد و در صورتی كه سیاستها اصلاح شوند، این رقم رشد بیشتری نیز خواهد داشت. گفتنی است، رشد تولید منطقه یورو نیز سالانه حدود ۲۵/۰ درصد خواهد بود. با این حال، به نظر میرسد كشورهایی كه باید تلاشی مضاعف در زمینه كاهش شكاف اشتغال زنان و مردان داشته باشند، ایتالیا و ژاپن هستند، به طوری كه در ایتالیا این موضوع میتواند سالانه ۳/۰ درصد بر GDP این كشور بیافزاید.
البته این رقم در ژاپن سالانه ۱/۰ درصد خواهد بود، اما اگر همزمان سیاستها نیز تغییر كنند، به سالی ۵/۰ درصد خواهد رسید. در نهایت، باید گفت اگرچه مردان چرخهای دنیای اقتصاد را میگردانند، اما شاید زنان باید به نجات آنها بیایند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست