جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
این کودک حرف نمی زند
سوژه میزگرد این هفته ما دختر بچه ۱۷ ماههای است که نزدیک به ۱۶ کیلوگرم وزن دارد و هنوز نمیتواند حرکت کند یا کلمهای بگوید. شاید همین حالا با خود بگویید این هم شد سوژه؟! چه عجلهای برای چهار دست و پا رفتن، راه افتادن یا سخن گفتن بچهها وجود دارد؟ بسیاری از کودکان در خانواده ما تا ۲ سالگی یا حتی بیشتر نه راه میرفتند و نه حرف میزدند اما حالا مانند دیگر بچهها مشغول شیطنت هستند....
این موضوعها که غصه خوردن ندارد؛ چیزی نیست؛ درست میشود! حتی پزشکان هم میگویند نقاط عطف تکاملی تقریبی و میانگین هستند. این روند امکان دارد در خانوادهای مورثی باشد پس جای نگرانی نیست.
همه صحبتهای شما و افکاری که به ذهنتان میرسد، درست هستند اما مطمئنم بعد از همراه شدنتان با سوژه این هفته و دانستن واقعیتهایی که از آن بیخبرید نظر خود را تغییر خواهید داد و قطعا از خود میپرسید آیا کودک شما هم اختلال تکاملی دارد یا نه؟
در ابتدا لازم است گفتوگوی ما را با مادر سمیه کوچولو بخوانید. آنها اهل و ساکن یکی از شهرهای شمالی کشورند. مادر و پدر سمیه تحصیلکردهاند و رشد کودکشان را زیرنظر متخصص کودکان شهر خود پایش میکردند. اما صحبتهای اطرافیان مبنی بر اینکه بیخود لازم نیست بچه را نزد پزشک ببرید و روی او ایراد بگذارید و البته تایید این مساله توسط پزشک کودک باعث شده با یک کوچولوی تپل و تنبل مواجه شوند که به گفته پزشکان مبتلا به اختلال تکاملی است.
● توصیه مادر سمیه به مادرانی که با مشکلی شبیه به مشکل او دستبهگریباناند
نـگـویـیـد چـیـزی نـیـسـت، انشاءا... درسـت مـیشـود!
▪ با توجه به اینکه اکثر مادران جوان امروزی تحصیلکرده هستند و همه میدانیم بچهها باید از ۹ ماهگی چهاردست و پا حرکت و گشتزنی را شروع کنند، چرا از اینکه میدیدید سمیه فقط بلد است بنشیند نگران نشدید و او را بررسی نکردید؟
- راستش را بخواهید همهاش تقصیر بزرگترها و حتی تقصیر پزشک دخترم بود. من بارها مراجعه کردم و گفتم نگرانم اما او میگفت بچه است، اضافه وزن دارد و چون چاق است قادر نیست تحرک داشته باشد. مادر شوهر و خالههای خودم هم میگفتند بچه به این تپلی و سالمی داری، الکی روی او ایراد نگذار. اینها چیزی نیستند که تو را نگران کنند. من هم شاغلم و گرفتاریهای دیگرم اجازه نمیداد از آرامشی که با این حرف آنها میگیرم، بگذرم. خالههایم میگفتند چیزی نیست، خودت هم دیر راه افتادی!
▪ چرا سمیه این همه اضافهوزن دارد؟
- به دنیا که آمد ۳ کیلو و ۸۰۰ گرم بود. فقط شیر خودم را خورد البته بزرگترها از ۳، ۴ ماهگی برای تپلتر شدنش انواع غذاهای کمکی و پودرهایی که با شیر مخلوط میشود به او میدادند ضمنا میگویند شیرم چرب است و به خاطر همین بچهام تپل شده است. الان سمیه ۵-۴ کیلو اضافه وزن دارد.
▪ چطور و کی متوجه شدید که اختلال تکاملی دارد؟
- از آنجا که سمیه هیچ حرفی نمیزند و حتی «بابا»، «مامان» نمیگوید، بعضی از همکارانم در شرکت گفتند باید او را به تهران ببری تا اگر لازم باشد تست بدهد یا گفتاردرمانی بگیرد. بچههای آنها از سمیه کوچکتر بودند اما راه میرفتند و حرف میزدند. با همسر و بزرگترها این موضوع را در میان گذاشتم اما مخالفت کردند و گفتند حق ندارم روی بچه ایراد بگذارم. زمان گذشت و او الان در ۱۷ ماهگی است و پس از بررسی پزشکی تشخیص دادهاند که اختلال تکاملی دارد.
▪ پزشکی که او را معاینه کرد چه گفت؟
- گفت سمیه باید بتواند راه برود. اگر بیحرکتی بچه را به چاق بودنش نسبت میدهیم پس تاخیر تکلم یا اینکه قادر نیست قاشق را به دهان ببرد یا با لیوان آب بخورد و خیلی کارهای دیگر را به چه نسبت میدهیم؟ چاق بودن بچه نباید توجیهی برای اختلال در کارهایی باشد که لازم است در هر سن انجام دهد. با برخی بررسیهای خاص و سوالات معمولی فهمیدیم سمیه چقدر عقب است. من فکر نمیکردم اینکه در جمع بیقراری میکند و فقط به من آویزان میشود، اینکه بغل کسی نمیرود و دوست ندارد با بچهها همبازی شود، مهماند.
▪ حالا باید چه کار کنید؟
- قرار شده بعد از تکمیل مراحل بررسی، گفتاردرمانی و کار درمانی ذهنی را شروع کنیم. دکتر امیدوار است با تلاش بتوانیم عقبماندگی پیشآمده را جبران کنیم. یک درخواست دارم، اگر حرفم را بگویم. حتما چاپش میکنید؟
▪ اگر به درد مردم بخورد چرا که نه؟
- بله، اتفاقا میخواهم با گفتن این موضوع به کسانی که مانند من هستند کمک کنم و با راهنمایی آنها، توجه و لطف خدا را طلب کنم که دخترم کاملا به خط طبیعی برسد. از همه مادر و پدرها میخواهم به نقاط عطف زندگی کودکشان اهمیت بدهند. وسواس داشتن با اهمیت دادن فرق دارد. اینکه میگویند ۱۲ تا ۱۵ ماهگی باید فلان مهارت در بچهها ایجاد شود مهم است و نباید بگوییم انشاءاله درست میشه. بیایید این جمله را از ذهنمان پاک کنیم تا به این باور برسیم هیچوقت بدون تلاش و بررسی چیزی درست نمیشود.
● دکتر بهرام دلاور متخصص بیماریهای اطفال از اختلال تکاملی کودکان میگوید
مـشـکـل ۱۲ درصــد کـودکـــان
▪ دکتر! اختلال تکاملی کودکانی مانند سمیه را چگونه تشخیص میدهید؟ آیا به خاطر اضافهوزنش میگویید اختلال دارد؟
- خیر. اجازه بدهید اینطور شروع کنم که تکامل کودک به رشد سیستم عصبی، مغز و اعصاب وابسته است. در زمان تولد هنوز بسیاری از اعصاب میلین ندارند. پوشش میلین در هر عصب باعث هدایت سریع تکانهها میشود. تشکیل پوشش میلین به دور اعصاب خارج مغز حدود ۲ سال طول میکشد و علت عدم هماهنگی رفتارهای یک کودک شیرخوار و نوپا همین است. الگوی تکامل اعصاب شیرخوار از سر به سمت پاهاست یعنی او اول کنترل سر را میآموزد و بعد با کمک دستهایش کارهایی را انجام میدهد و همینطور تا ۲ سالگی قادر به کنترل مثانه و رودهها میشود. به خاطر همین است که شما تا قبل از ۲ سالگی نمیتوانید به بچهها توالت رفتن را بیاموزید. تستهای تکاملی میتواند روند تکامل را بسنجد. از هماهنگی و قدرت استفاده از عضلات بزرگ و کوچک تا وضعیت تکلم و مهارتهای اجتماعی، همه با این تست سنجیده میشود. اینکه سمیه نمیتواند در این سن یک شیء کوچک را میان انگشت شست و اشاره بگیرد و از زمین بردارد، اینکه دوست ندارد با عروسک یا بچهها بازی کند، موضوعاتی هستند که بسیار از اضافه وزن او مهمترند. با اینکه کودک اضافه وزن هم دارد و این به معنی روش ناصحیح تغذیهای است اما اینها بهانه خوبی برای توجیه تاخیر تکاملی او نیستند. بچهها باید در ۲ سالگی به ۴ برابر وزن تولد خود برسند و سمیه حدودا باید در ۲ سالگی ۱۵ کیلوگرم باشد. قدم اول تشخیص تستهای تکاملی و قدم دوم بررسی شنوایی است. همه بچههایی که اختلال تکلم دارند باید از نظر شنوایی بررسی شوند.
قدم سوم هم بررسی متابولیکی و انجام آزمایش است. برخی بیماریها باعث چاقی بیش از حد میشوند. باید دید این بچه از ابتدا روی منحنی پایش رشد باشیب مناسبی وزن گرفته یا یک دفعه دچار افزایش وزن شده است. به هر حال داستان چاقی او ربطی به اینکه نمیتواند از عضلات ظریف دستش کار بکشد، ندارد. قدم بعدی بررسی ارتباط با همسالان است. او حتی با اطرافیان مشکل دارد. مادرش میگوید در محیط شلوغ گریه میکند و بغل کسی نمیرود و از بوسیدن بدش میآید. هنوز نیاز به معاینه و بررسی است.
▪ چه بررسیهایی؟
- معاینه اندام تناسلی، شکل گردن بچه، فاصله پستانهای بچه، فاصله بین چشمهایش، موقعیت قرار گرفتن گوشها، معاینه شکم از نظر بزرگی کبد یا احشای داخلی و آزمایشهای بچه باید همه در نظر گرفته شوند. باید به دنبال این باشیم که فقط اختلال تکلم و حرکت دارد یا موارد دیگر هم هست.
▪ خیلی از والدین میگویند نباید به حساسیتهای برخی پزشکان اهمیت داد. آیا واقعا اگر کودک شیرخواری در ۱۵ ماهگی قادر باشد نام حیوانها را بگوید و صدای آنها را تقلید کند، با کودکی که این موضوع را در ۵/۲ یا ۳ سالگی آموخته، تفاوتی دارد؟
- بله. قطعا. به سوال خوبی اشاره کردید که شاید خیلیها را از خواب غفلت بیدار کند. درست است که امکان دارد کودکی زودتر یا دیرتر شروع به حرف زدن کند یا راه برود اما اگر آنها را به حال خود رها کنیم، فرصتهای طلایی که میتواند بر سرنوشت آنها اثر بگذارد را از دست میدهیم. اغلب خانوادهها میگویند عمو یا عمه یا بچه فلانی هم دیر حرف زد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. میخواهم بپرسم اگر او به جای ۳ سالگی در ۱ یا ۲ سالگی حرف میزد آیا از جایگاه اجتماعی و علمی که امروز داشت فراتر نبود؟ هیچکس نمیتواند به این پرسش جواب دهد. چون چیزی برای مقایسه وجود ندارد. از همه مهمتر اینکه ملاک و مشکل ما حرف زدن نیست. هدف ما افزایش تواناییها و مهارتهای او برای زندگی آیندهاش است و نگرانیم که از آنها عقب بماند. ما قصد داریم قبل از اینکه مغز کودک حدود ۳ تا ۵ سالگی اولین مرحله پیرایش دادهها را انجام دهد و به جستوجوی سلولهای غیرفعال خود بپردازد تا آنها را حذف کند، همه سلولها را به صورت پویا و فعال درآوریم.
مغز ما سعی میکند سلولهای غیرفعالی که بیجهت فضا اشغال کردند و انرژی مصرف میکنند منزوی کند و در عوض بر راه ارتباطی دیگر سلولهایی که ارتباط فعالی با هم دارند بیفزاید. قضیه پیچیده است اما با مثال سادهای میتوان گفت مغز ما مانند مهندس باهوشی عمل میکند که برای سهولت عبور و مرور بین دو شهر پرتردد علاوه بر گسترش مسیرهای اصلی، مسیرهای فرعی و میانبر هم میسازد و هزینه و انرژی لازم را از منابع بین شهری که آنچنان ارتباطی با هم ندارند تامین میکند. به هر حال نیازی نیست سلولهایی که غیرفعالاند انرژی مساوی با سلولهای فعال دریافت کنند. حالا خود شما بگویید اگر کودک ۱۵ ماهه به مهارتهای لازم برسد و اطلاعات بیشتر و بیشتری به او بدهید و در نهایت تعداد سلولهای غیرفعال و حذف شده کمتر شوند آیا در بزرگسالی سرعت پردازش اطلاعات و قدرت استفاده از بخشهای مختلف مغزش مساوی با نمونه دوم است که والدینش تا ۳ یا ۵ سالگی کاری بهکار او نداشتهاند؟
▪ پس با این اهمیت فوقالعاده چرا اختلال تکاملی تشخیص داده نمیشود؟
- متاسفانه نه تنها دانشگاهها بلکه متخصصان ما نیز عادت ندارند از تستهای تشخیصی که در دنیا به صورت عادی در تشخیص استفاده میشود کمک بگیرند. در مرکز آتیه چند سالی است که ما این تستهای روز دنیا را به صورت ایرانی و قابلاستفاده درآوردهایم و در تشخیص از آنها کمک میگیریم. لازم است بدانید اهمیت استفاده از این تستها در تشخیص فوقالعاده است. بدون آنها ۳۰ تا ۴۰ درصد قادریم اختلال تکاملی را تشخیص دهیم و با آنها ۹۰ درصد. در مورد اختلالات رفتاری بدون تست ۲۰ درصد قدرت تشخیصی داریم و با آن به ۸۰ درصد میرسیم. این تستها ابزار تشخیصی ما هستند. درست مانند آزمایش خون یا عکس و سونوگرافی. متاسفانه چون عادت به این تستها نداریم، فقط وقتی اختلالی را تشخیص میدهیم که آنقدر عمیق شده که مادربزرگ بیسواد بچه نیز میفهمد او تفاوت جدی با بقیه همسالانش دارد!
▪ شیوع اختلال تکاملی چقدر است؟
- اگر آمار را بگویم شگفتزده میشوید.
▪ چطور مگر؟
- آیا میدانید مشکلهای تیرویید که طرح غربالگری برایش داریم چقدر احتمال شیوع دارد؟ یک در ۱۰۰۰؛ اما در مورد این اختلالها ۱۲۰ در ۱۰۰۰ احتمال شیوع داریم، یعنی ۱۲ درصد بچهها این مشکل را دارند. به هر حال با اینکه ۱۲۰ برابر مشکلات تیروییدی شایعاند نه در موردش حرف میزنیم نه طرح غربالگری داریم.
● نظر متخصص گوشوحلقو بینی
مشکل شنوایی کودکتان را زود رفع کنید
دکتر سید کامران کامروا/ متخصص گوش و حلق و بینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
در بدو تولد آزمایش سنجش شنوایی صورت میگیرد که ضایعات مادرزادی حین تولد را تشخیص میدهد. اگرچه ممکن است با آزمایش سنجش شنوایی مشکلی در شنوایی کودک نباشد اما فراموش نکنید که بعدها عوامل دیگری میتوانند باعث ایجاد عارضه شوند. به عبارت سادهتر هر فرد در هر مرحله از زندگی میتواند دچار مشکلات شنوایی شود که به صورت مادرزادی یا اکتسابی است.
انواع اکتسابی میتواند ناشی از مصرف دارو، عفونت، اوریون، سرخک یا موارد دیگر باشد. کودک از ماههای اولیه زندگی شروع به یادگیری زبان میکند و افت شنوایی عاملی است که این مهم را به خطر میاندازد. بنابراین بهتر است والدین با مشاهده کوچکترین علایم به پزشک متخصص مراجعه کنند تا هنگامی که کودک در سن پایین است این مشکل را برطرف کنند. این علایم در هر سنی متفاوت است؛ در ابتدای تولد اگر کودک با شنیدن صدا واکنش پلکی نداشته باشد و در سن ۳، ۴ ماهگی توجهی به صدای مادر نداشته باشد و به نوعی عضلات دست و پای خود را جمع نکند، مادر باید به این مساله حساس شده و کودک را نزد پزشک ببرد. به هر حال نباید از یاد برد که سلامت شنوایی کودک در این سن بسیار حائز اهمیت است زیرا قدرت هماهنگی تکلم و یادگیری کودک در سن قبل از ۴ سالگی بسیار بالاست.
● نظر شنواییسنج
کودکتان کمشنواست؟
دکتر حسامالدین امامجمعه/ شنواییشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
کودک از بدو تولد شروع به یادگیری زبان و گفتار میکند. افت شنوایی (حتی یک طرفه) میتواند این فرایند را مختل میکند. اگر غربالگری شنوایی تا زیر سن ۶ ماهگی انجام نشود، کسی متوجه وجود کمشنوایی در کودک نمیشود. در صورت کشف کمشنوایی در نوزاد با استفاده از روشهای غربالگری با اقدامات به موقع توانبخشی، رشد طبیعی گفتار و زبان کودک تضمین میشود. عواملی همچون مسایل ژنتیکی، سابقه خانوادگی، عفونتهای دوره جنینی مانند سرخجه، وزن کمتر از ???? گرم نوزاد هنگام تولد، مصرف دارو بدون تجویز پزشک، زردی شدید دوران نوزادی، ضربه و صدمات فیزیکی در ایجاد کمشنوایی موثر هستند. اصولا در مراکز شنواییسنجی روشهای مختلفی وجود دارد که میتوان با حداقل هزینه و بدون ایجاد درد و ناراحتی برای کودک، از سلامت شنوایی کودکان به طور کامل اطمینان حاصل کرد. با انجام آزمایش غربالگری که توسط شنواییشناس انجام میشود، میتوان از این مساله مطمئن شد. هدف از این آزمایش، شناسایی کودکانی است که نیاز به ارزیابی بیشتر دارند تا میزان افت شنوایی آنها سنجیده شود.
استفاده از وسایل غربالگری موجب میشود که اختلالات شنیداری به سرعت مشخص شده و اقدامات به موقع جهت پیشگیری از بروز هرگونه اختلال در گفتار و زبان صورت پذیرد. اما اگر اختلالات شنیداری به موقع در ابتدای زندگی تشخیص داده نشود، کسب مهارتهای زبانی، گفتاری، رشد اجتماعی، فرهنگی، شناختی و نیز پیشرفت تحصیلی که زیربنای آینده مطمئن در جامعه است، تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. بنابراین اگر آزمایش غربالگری، احتمال افت شنوایی را نشان دهد، گام بعدی مراجعه به شنواییسنج برای انجام تستهای پیگیری است. در شنواییشناسی اولین مرحله درمانی بررسی گوش اعم از پرده، کانال، استخوانها و تمامی اجزای تشکیلدهنده گوش است. آزمایش دیگر معاینه فضای دهانی (اورال) و کنترل زیر زبان است.
مرحله دوم، پاراکلینیک است. در پاراکلینیک، با آزمایش ساده پرده گوش وضعیت فضای کانال گوش، گوش میانی، حرکت پرده تیمپان و وجود مایع در فضای گوش میانی بررسی میشود. نکته بعدی در این مرحله در نظرگرفتن حرکت، کیفیت و فضای استخوانچهها است. همچنین در این مرحله واکنش آکوستیک نیز بررسی میشود.
پس از طی این مراحل با آزمایش OAE که به عنوان تست غربالگری روی کودکان صورت میگیرد، متوجه چگونگی شنوایی کودکان میشویم. در واقع هنگامی که وضعیت سلولهایی که مسوول انتقال شنوایی هستند، خوب باشد، آزمایش OAE پاسخ میدهد.
چنانچه این آزمایش نتیجهبخش نبود آزمایش ABR انجام میشود که وضعیت شنوایی صداهایی را که داخل حلزون تولید شده و از گوش خارج میشوند، نشان میدهد. در این آزمایش نیازی به بیداربودن کودک نیست زیرا قصد ما بررسی پاسخهای شنوایی ساقه مغز است. یعنی صداهایی که داخل حلزون گوش تولید و از گوش خارج میشود.
پس از این مرحله با آزمایش ASSR (پاسخ شنیداری ساقه مغز) هر فرکانس به تنهایی تست و به صورت یک منحنی نشان داده میشود. در آزمایش ASSR پاسخهای پایدار مغزی بررسی میشود و در فرکانسهای مختلف شنوایی، میزان افت شنوایی بررسی میشود.
در نهایت با توجه به وضعیت گفتاری کودک، ارزیابی کامل شنوایی انجام میشود و اگر افت شنوایی قابل توجهی وجود داشت - که به سمعک جواب ندهد - ممکن است نیاز به جراحی و کاشت حلزون شنوایی باشد. در این مرحله ابتدا تشکیل پرونده داده میشود و با توانبخشی دوباره به کمک سمعک کار تربیت شنوایی صورت میگیرد. چنانچه این روش روشی موثر باشد، آن را ادامه میدهیم. اما اگر نتیجه مثبتی مشاهده نشود باید حداکثر تا سن دو و نیم سالگی تصمیم گرفته شود که نیازی به عمل جراحی و کاشت حلزون وجود دارد یا خیر.
نکته بعدی که باید به آن اشاره کرد نحوه جلسات گفتار درمانی است که بسته به سن کودک، میزان افت شنوایی و وسیلهای که برای کمک شنوایی از آن استفاده میشود، متفاوت است. در واقع با مشخص شدن افت شنوایی، مرحله تربیت شنوایی صورت میگیرد و در ادامه آن گفتار درمانی - اصلاح اختلالات گفتاری - صورت میگیرد.
با توجه به میزان ضایعه تعداد جلسات درمانی تعیین میشود. اگر کودکی ناشنوای مطلق باشد، در این صورت کاشت حلزون صورت میگیرد و حداقل به مدت یک سال سه جلسه در هفته با این کودکان کار میشود. بعد از این مدت زمان دوباره وضعیت کودک بررسی میشود تا اصلاح گفتاری به صورت کامل انجام شود. این روند ممکن است تا ۳ سال به طول بینجامد.
حین جلسات تربیت شنوایی مادر نیز در جلسات حضور دارد و عینا کار مربی با فرزند را میبیند. به علاوه مادر در خانه همراه تمرینهایی که به وی داده میشود با کودک تمرین میکند. در ابتدای جلسه بعدی بررسی میشود که کودک تا چه حد در این کار موفق بوده و آیا نیازی به تکرار و تمرین بیشتر احساس میشود؟
در پایان مهمترین نکتهای که باید به والدین تذکر داده شود ضرورت تشخیص به موقع این مشکل است. فراموش نکنید که بهترین زمان آموزش و درک شنوایی در سن زیر ۶ ماهگی است و باید حداکثر تا ۶ ماهگی تشخیص شنوایی کامل صورت بگیرد و بعد از ۶ ماهگی اقدامات لازم برای رفع مشکل انجام پذیرد.
● نظر روانشناس
جو متشنج خانواده مانع رشد مطلوب بچههاست
دکتربدریالسادات بهرامی/ مشاور خانواده
ما با دو گروه از خانوادهها مواجهایم. یکی والدینی که بهطور غیرواقعبینانهای مضطرب هستند و مدام با بروز هر تغییر حالت جسمی یا عادتی که در فرزندشان میتواند به دلایل عادی به وجود آید او را برای ویزیت نزد پزشکان مختلف میبرند و در سوی دیگر این طیف، والدینی هستند که مانند پدر و مادر سمیه با اینکه میبینند فرزندشان مانند همسالان نیست به جای چارهجویی در پی بهانهتراشی و رفع مسوولیت هستند. بسیاری از نمونههای مشابه این خانوادهها وقتی به داد بچه میرسند که فرصت مناسب درمانی از دست رفته است. خوشبختانه در مورد این دختر بچه کوچولو، موضوع یک اختلال جبرانشدنی است که با تغییر محیط، آموزشهای خاص به والدین و یکسری بررسی میتوان از عقب ماندن بچه جلوگیری کرد و او را به سطح دیگر بچهها رساند. اما گاهی این غفلت کردن والدین به قیمت بروز مشکلات جدی تمام میشود. مراجعی دارم که یک خانم ۴۰ ساله جوان است. او با استفاده از کلاه گیس سعی میکند ظاهر خود را طبیعی جلوه دهد. این خانم از وقتی یک کودک ۲ ساله بوده موهای خود را میکنده اما این عادت او که ناشی از اختلال روانی قابل درمانی بوده از سوی والدیناش نادیده گرفته شده است. آنها حتی در نوجوانی هم تنها به او میگفتند «موهایت را نکن!» و با اکتفا به همین توصیه گذرا هم اکنون تنها یکی دو تار مو بر سر این خانم مانده و مشکل درمان نشده او منجر به اضطراب، افسردگی و به وجود آمدن موانعی برای ازدواج به خاطر ظاهری که دارد شده است. نکته بعدی اینکه اصولا چون بچهها موجودات آسیبپذیری هستند و به والدین به شدت وابستهاند، در شرایط تنشزا مانند دعوا و کشمکشهای خانوادگی و طلاق به شدت آسیب میبینند. آسیب دیدن به این صورت است که هر چه سن آنها کمتر باشد مختل شدن روند طبیعی رشد و تکامل مشهودتر است.
بچهها برای رشد نیازمند امنیت و محیطی آرام و پرعاطفه هستند. گاهی اوقات والدین آنچنان درگیر مشغلههای کاری و اجتماعی، ادامه تحصیل یا خدای ناکرده درگیریهای جدی با همسر و خانواده میشوند که از یاد میبرند کودک یک ساله آنها مراحل رشدش را به درستی طی میکند یا خیر. مادران شاغل باید طوری تنظیم وقت و برنامه داشته باشند که در درجه اول به خود و سلامت جسمی و روانی خویش بپردازند و دقت کنند مبادا به رابطه دوستانهای که با همسرشان دارند خدشه وارد شود، در ثانی باید برای فرزندان خود به طور جداگانه و برحسب سن و موقعیتشان وقت بگذارند. نباید فشار کاری آنها را از این موارد غافل کند. شاید لازم باشد تاکید کنم اگر با همسرتان کشمکش دارید باید به خاطر فرزند کوچک و در حال رشدتان هر چه سریعتر نسبت به حل و فصل آن اقدام کنید. گاهی دیدهایم کودک یک سالهای که در حال زبان باز کردن است به خاطر اختلاف والدین و حتی طلاق دچار لکنت میشود و تا آخر عمر با این مشکل درگیر خواهد بود.
به نظر من مطرح شدن سوژههایی مانند این کودک ۱۷ ماهه بسیار خوب است. قصد دستاندرکاران نگران کردن والدین نیست. فقط میخواهیم بگوییم جدول رشدی که موقع تولد به شما داده میشود برای این است که بدانید پس از چند ماه از تولد باید انتظار داشته باشید کودکتان بنشیند، چهاردست و پا راه برود و بقیه موارد. اگر میبینید او طبق جدول رشدی نیست باید نگران شوید. ما نه موافق والدینی هستیم که هفتهای دوبار بچههایشان را از این دکتر به آن دکتر میبرند و اجازه رشد عادی و طبیعی به بچه نمیدهند و نه موافق والدینی هستیم که به مسایل جدی بچهها مانند ناخن جویدن، مو کندن و روی برنامه پایش رشد نبودن اهمیت نمیدهند و این مسایل را عادی میدانند یا به دلیل اینکه در خانواده نمونههای مشابهی داشتهاند، توجیه و دلیل تراشی میکنند.
● مهارتهای کودکان طبیعی و هشدارهایی به والدین
شیرخوار شما به تدریج باید مهارتهایی را به دست آورد و اگر هیچیک آنها را کسب نکرده باشد در معرض خطر پیشرفت اختلالات تکاملی است. قبل از بیان علائم هشدار یادآوری میکنم که وجود هر یک از علامتهای ذیل صرفا نشانه نیاز به مراقبت و توجه بیشتر به رشد تواناییهای کودک است و به هیچوجه نمیتوان در قدم اول بدون معاینه کامل شیرخوار انگ بیمار بودن را به وی زد. بسیاری از اختلالها میتواند ناشی از محیطی باشند که کودک در آن رشد میکند و با تغییر شرایط محیط زندگی میتوان از تاخیرهای تکاملی جلوگیری کرد. کودکی که با او بازی نمیشود، مادر حوصله وقت گذاشتن با او را ندارد و محیط خانواده از نظر روانی متشنج است، از محیط خود محرکهای خوبی برای تکامل به دست نمیآورد، هرچند که خودش بیمار نباشد. البته قابل ذکر است که تغذیه شیرخوار با شیر مادر جلوی بروز بسیاری از اختلالات را میگیرد. این کودکان محرکهای محیطی را بهتر تجزیه و تحلیل میکنند و آرامش بیشتر و خواب بهتری دارند.
● از تـولـد تـا ۲ مـاهـگـی
بهطور طبیعی نوزاد وقتی به شکم خوابانیده میشود به تدریج میتواند سر خود را برای لحظهای از زمین بلند کند، روزانه حدود ۱۶ ساعت میخوابد، برنامه خواب وی به تدریج منظم میشود و با شنیدن صدای مادر آرام میگیرد. وقتی او را بغل میکنیم، به تدریج میتواند سر خود را بدون اینکه به اطراف سقوط کند نگه دارد و اشیایی را که در دست او گذاشته میشود با چنگ زدن نگه دارد.
● ۲ مـاهـگی بـه بـعـد
کودک شما در ۳ تا ۴ ماهگی میتواند سر را به طور ثابت بالا نگه دارد. او مهارت چنگزدن به سمت اسباببازیها و بازی کردن با دستوپاهایش را بهدست میآورد. او پدر و مادر و افرادی که جز اعضای خانواده هستند را میشناسد و اگر غریبهها او را بغل کنند جیغ میزند.
● ۵ مـاهـگـی بـه بـعـد
ممکن است کودک شما در ۵ ماهگی بتواند چند لحظه بدون کمک بنشیند. او نام خود را تشخیص میدهد و به طرف صداها میچرخد.
● ۶ مـاهـگـی بـه بـعـد
اکثر بچهها در ۶ یا ۷ ماهگی کاملا مینشینند. اصوات را تقلید میکنند و بعضی از آنها حتی در ۷ ماهگی با گرفتن دست به چیزی میتوانند بایستند. بچهها دست را به حالت خداحافظی تکان میدهند. بهترین زمان برای شروع تغذیه تکمیلی همین حالاست که کودک برای خوردن آماده است و همهچیز را به طرف دهان خود میبرد.
● هـشـدارنـامـه بـرای والـدیـن
در شمارههای قبلی سلامت علایم هشدار اختلال تکاملی را به اختصار بررسی کردیم که توصیه میکنیم حتما آنها را مطالعه کنید: مثلا در مورد شیرخوار ۳ ماهه گفته بودیم که اگر کودک ۳ ماهه شما وزنگیری کمی داشته باشد و کمتر از ۵۰۰ گرم در ماه وزن اضافه کند، مکیدن و قورت دادن او با هم ناهماهنگ باشد و به اصطلاح شیر زیاد در گلویش بپرد، دور سرش بیش از حد اضافه شود و اندازه آن در منحنی کارت رشد طبیعی نباشد و از قسمت قرمزرنگ خارج شود، خواب شبانهروزیاش هنوز نامنظم باشد و خوابهای کوتاهمدت مکرر (حدود نیم ساعت) داشته باشد، بیجهت زیاد گریه کند به طوری که اطرافیان را کلافه کند، حرکات دستها و پاهایش در دو طرف بدن مانند هم نباشد و به نظر بیش از حد سفت یا شل باشد، سرش را در حالت خوابیده به شکم از روی بالش برای چند لحظه بلند نکند، دستانش را به طرف دهانش نبرد، هر وعده شیر خوردن بیش از ۴۵ دقیقه طول بکشد، برای شیر خوردن تقریبا هر یک ساعت یکبار بیدار شود، به صدای جغجغه پاسخ ندهد یا اگر گریه میکند برای مدت کوتاهی آرام نشود و سرش را به آن سمت برنگرداند، از خودش صدا درنیاورد، وقتی با او حرف میزنیم لبخند نمیزند، با چشمهایش حرکت شما را در اتاق دنبال نمیکند و اگر چیزی جلویش تکان داده شود به آن توجه نمیکند و فعالیت دست و پایش را برای مدت کوتاهی متوقف نمیکند، حتما نیازمند ویزیت توسط پزشک اطفال است.
فاطمه اخترتالش
الهه رضائیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست