پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
میهمان کوچولوی خانه ما
![میهمان کوچولوی خانه ما](/web/imgs/16/96/fdx5t1.jpeg)
نیلو از مادرش شنید که قرار است بزودی خدا یک خواهر کوچولو به آنها بدهد او از اینکه یک نینی کوچولوی زیبا مثل عروسکهایش به خانه آنها میآمد خیلی خوشحال بود. هر شب قبل از خواب او با خودش فکر میکرد که چقدر میتواند با خواهر کوچولوی دوستداشتنیاش بازی کند و تمام قصههایی که بلد است برای او تعریف کند. از آن زمان نیلو کوچولو هر شب یک نقاشی زیبا برای خواهر کوچولو میکشید و به دیوار اتاق میزد. تا اینکه یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شد مادرش در خانه نبود و خاله نرگس به آنجا آمده بود.
وقتی نیلو سراغ مادرش را گرفت خاله نرگس به او گفت: مامان را به بیمارستان بردند تا با نینی کوچولو به خانه برگردد. روز بعد بود که مامان، بابا و نینی کوچولو به خانه برگشتند نیلو از اینکه خواهر کوچولوی دوست داشتنی اش برای او عروسک زیبایی خریده بود خیلی خوشحال بود. ولی بعد از چند روز با خودش فکر کرد از وقتی خواهر کوچولو به خانه شان آمده مامان و بابا کمتر با او حرف میزنند و هر وقت که میخواست با صدای بلند حرف بزند پدر به او تذکر میداد و میگفت آرامتر حرف بزن مگر نمیبینی بچه خوابیده است.
یک روز نیلو تصمیم گرفت کاری کند که نینی از خانهشان برود. او دوست نداشت خواهر داشته باشد دلش میخواست مثل گذشته تنهای تنها باشد و مامان و بابا تنها او را دوست داشته باشند. به همین علت دور از چشم مامان و بابا به سراغ او رفت. نینی در خواب بود. نیلو به او گفت تو باید از اینجا بروی من دیگر تورا دوست ندارم.
و دست نینی را محکم در دست گرفت با صدای گریه نینی مادر که خودش را به اتاق رسانده بود متوجه اشتباه او شد. نیلو که از گریه خواهر کوچولو ترسیده بود به گوشه اتاق دوید. مادر پس از ساکت کردن خواهر کوچولو به نیلو گفت: دخترم اگر من و بابا نینی را بیشتر در بغل میگیریم و با او حرف میزنیم به این خاطر است که او نمیتواند با ما حرف بزند او هنوز خیلی کوچولو است.
نیلو همینطور که به حرفهای مامان گوش میداد عکسهای خودش را وقتی که نینی کوچولو بود دید. او به مامان گفت من هم که نینی بودم چقدر مثل خواهر کوچولویم بودم. حالا فهمیدم که نینی خیلی کوچک است و من هم باید در مواظبت او به شما کمک کنم.
از آن روز به بعد نیلو کوچولو هر روز با خواهرش بازی میکرد تا مادر بتواند کارهایی که داشت انجام دهد.او فهمیده بود همه بچههایی که به دنیا میآیند نیاز به مراقبت و توجه بیشتر دارند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست