پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
نوبت ریاست
علی مرادی سال ۷۳ فدراسیون وزنه برداری شکست خورده آن روزها را از برومند مربی و بزرگ خودش تحویل گرفته بود. رئیس جوان آن روزهای وزنه برداری به شدت علاقه مند بود و پرکار. او هم سراغ یک مربی از مکتب به روز بلغار رفت و اینچنین ایوانف که بعد ها به پیرمرد معروف شد به ایران آمد. معروف بود همسر او یک بیوشیمیست خبره است و رازدار او. ایوانف با هدف تربیت نسل جدید وزنه برداری دست به کار شد و تعدادی نوجوان را به عنوان استعداد های آن روز این رشته از گوشه و کنار ایران انتخاب کرد.
حسین رضازاده در کنار مردانی مثل شاهین نصیری نیا، کوروش باقری، حسین توکلی، محمدحسین برخواه و برادران پانزوان دانه درشت های آن روزها هستند که سال ۹۹ در یونان دوباره آوازه وزنه برداری ایران را در جهان سردادند. نصیری نیا طلای ۸۵ کیلوی جهان را پیش چشم دیماس افسانه یی در کشورش ربود و این باعث شد کمتر کسی طلای رضازاده در یک ضرب و رکوردشکنی او را ببیند. رضازاده آن روزها ۱۹ سال داشت و رکورد یک ضرب دنیا را شکست اما در مجموع نقره گرفت. یک سال گذشت و المپیک سیدنی رسید.
امید اول ایران شاهین نصیری نیا بود که در دسته ۸۵ کیلو روی سکو رفت. آن روز او روی تخته مصدوم شد و دل میلیون ها ایرانی شکست؛ مصدومیتی که بعد ها مشخص شد کاملاً ساختگی بوده تا در بازی تاماش آیان رئیس مجامع فدراسیون جهانی وارد شویم. با این حال کار وزنه برداری تمام نشد و دو روز بعد حسن توکلی آیان و دار و دسته اش را غافلگیر کرد و روز بعد از آن هم حسین رضازاده غول روس را شکست داد، رکورد دنیا را شکست و طلای المپیک را بعد از محمد نصیری و المپیک مکزیک برای ورزش ایران به ارمغان آورد. تمام این عناوین باعث شد حسین بعد از سیدنی تافته جدابافته شود. او بعد از المپیک پاداش بیشتری نسبت به دو طلایی دیگر ایران یعنی علیرضا دبیر و حسین توکلی دریافت کرد اما سال بعد در مسابقات جهانی ترکیه شرکت نکرد.
به هر شکل رضازاده سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ باز هم طلایی شد و دیگر به برگ برنده فدراسیون جهانی تبدیل شده بود. با این پیش زمینه رضازاده برای المپیک آتن آماده می شد. او آنقدر به موقعیت خودش مطمئن بود که قبل از المپیک از علی کفاشیان که آن روزها معاون ورزشی سازمان تربیت بدنی بود قول ریاست فدراسیون را گرفته بود. حسین در آتن طلای دوم را گرفت و شد اسطوره اما کسی ریاست را به او تقدیم نکرد، با این حال می گفتند او همان شبی که طلا گرفت سراغ افشارزاده که سرپرست کاروان ایران بود، رفت و پاداش پای سکویش را نقداً گرفت. حرف و حدیث هایی بود که او بعد از آتن هدایای زیادی گرفت اما هیچ کدام طعم رویای دیرین حسین را نداشت. او گزینه ریاست سازمان تربیت بدنی نبود. حتی وقتی که مهرعلیزاده رفت و علی آبادی آمد هم حرفی از او نبود. حسین هنوز وزنه می زد و ماشین طلاساز او کار می کرد. جهانی قطر هم طلا گرفت تا شد سال ۲۰۰۶ و آوار وزنه برداری فرو ریخت.
۹ نفر دوپینگی علی مرادی را که آن روزها با داراب ریاحی دبیرش خیلی هم رابطه خوبی نداشت با سر به زمین کوبید. مرادی با هر زحمتی بود تیم را که از او تنها یک رضازاده باقی مانده بود به مسابقات جهانی برد و حسین باز هم طلا گرفت. در بازگشت مرادی همراه ایوانف که بعد از یک دوره کنار گذاشته شدن به ایران بازگشته بود از وزنه برداری ایران کنار رفتند. ایوانف مادام العمر از مربیگری محروم شد و مرادی سر از دبیرخانه کنفدراسیون آسیا درآورد. اما هنوز نوبت حسین نبود. او باید طلا می گرفت و ضامن بقای مدیران می شد. علی آبادی به توصیه کیومرث هاشمی سراغ افشارزاده را که مورد غضب مهرعلیزاده قرار گرفته و از دور خارج شده بود گرفت. مرد کارکشته ورزش آمد و از دوستی دیرینه اش با آیان استفاده کرد و وزنه برداری از تحریم فرار کرد، البته به لطف دلار هایی که به حساب فدراسیون جهانی ریخته شد. رضازاده برای آخرین بار در بازی های آسیایی طلا گرفت و بعد دیگر کسی او را روی تخته ندید. قرار بود حسین در پکن هم طلایی شود و افسانه. تنها رقیب او ساعی بود که او هم یک طلا داشت و یک برنز اما همه چیز با یک خبر تمام شد.
حسین به پکن نرفت چون پزشکان مانع او شدند.
پزشکان می گفتند او بیمار است و نمی تواند فشار را تحمل کند، پس ماند و پکن را تماشا کرد و حسرت خورد. بعد از المپیک او مدیر تیم های ملی شد و چند موفقیت مقطعی تا نوبت انتخابات کمیته ملی المپیک حاصل شد و افشارزاده به اتاق دبیرکل کمیته ملی المپیک اسباب کشی کرد. رضازاده همان روز و پس از مجمع علاقه خود را برای اولین بار به شکل رسمی برای احراز پست ریاست فدراسیون وزنه برداری اعلام کرد، افشارزاده هم که گفته بود استعفا می دهد. حسین رضازاده صبح چهارشنبه پیش درست روز بعد از اینکه کمیته فنی او را معلق و به روایتی مادام العمر محروم کرد به فدراسیون رفت و پشت میز افشارزاده نشست تا به همه بگوید دیگر نوبت من است. حمایت سازمان هم مزید بر علت شد تا او سرپرست باشد. تا آخرین ساعات هم کسی حکم او را ندیده بود اما همه می دانستند نوبت رضازاده است. حسین که روزی تاب نداشت هادی ساعی محبوب قهرمان قهرمانان شود حالا شده است رئیس فدراسیون. شاید آن روز که کفاشیان به او می گفت «برو طلا بگیر رئیس فدراسیون می شوی» امروز را می دید.
ایلیا راستگو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست