جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
نظام اسلامی و مسئله پوشش و آرایش

با توجه به اینكه موضوع حجاب، چند وجهی و چند ساحتی است، فقط بر روی آسیبشناسی حجاب و بایستههای آن تمركز میكنیم. وضعیت حجاب در چند سال اخیر به حد نگران كنندهای رسیده است و نگرانیها در دستگاههایی چون نیروی انتظامی، وزارت كشور، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، مجلس و دیگرنهادها مشهود است. بخشی از این نگرانیها به خاطر تغییرات در الگوهای پوشش است؛ پوششی كه به صورت خط دار و جهت دار دنبال می شود؛ گویی یك ستاد طراحی و مدیریتی این پروژه را در جامعه، چه در كمیت و چه در كیفیت، گسترش میدهد.
تفاوتی كه بحث حجاب در كشور ما با كشورهای مشابه دارد این است كه تغییر در پوشش و الگوی آرایش، فقط تغییر در پوشش به معنای اینكه یكی از وجوه فرهنگی عوض شده، نیست. در حال حاضر و در بسیاری از موارد تغییرات و تظاهرات حجاب در سطح جامعه، با نوعی پیام جنسی و نوعی رفتار غیراخلاقی توأم است. برخی از افرادی كه از خارج كشور میآیند معتقدند كه وضعیت حجاب در كشور ایران از بسیاری كشورهای غربی نگرانكنندهتر است. صرف نظر از برخی مبالغهها در كشورهای غربی، به پدیده بیحجابی عادی نگاه میشود و پوشش، رفتار یا عمل زنان بیان كننده پیام جنسی محسوب نمیشود درحالیكه در كشور ما بیحجابی، حساسیتها و پیامهای غیر اخلاقی و جنسی را با شتاب بیان میكند.
اگر ما پیشبینی كنیم كه وضعیت حجاب در همین مقطع متوقف میشود، پس نگرانیها قابل كنترل است ولی تحلیل شرایط موجود، گویای خطی بودن و جهتدار بودن این حركت است و تا چند سال آینده این بیحجابی را با تفاوتهای دیگری، در سطح روستاهای كشور هم شاهد خواهیم بود. پس بهتر است در مقوله حجاب، قبل از اینكه مجبور به اتخاذ یك موضع انفعالی شویم، یك وضعیت فعّالی را پیش بگیریم.
در تحلیل این وضعیت، به خصوص در جمع اصولگرایان، بسیاری از آنان معتقدند كه وضعیت حجاب آن چنان نگرانكننده نیست. اما تأكید ما این است كه پروژه بیحجابی یك حركت تدریجی و حساب شده است.
اگر بخواهیم تحلیل كنیم كه چرا در حوزه حجاب به این نقطه رسیدیم، باید بگوییم كه علاوه بر حجاب، پدیدههای دیگر فرهنگی ما دستخوش تغییر شده است. در واقع تمام الگوهای رفتار دینی ما دچار تغییر شده است؛ ما دچار نوعی فرمالیسم در عبادات از جمله عزاداری، نماز، اعتكاف و ... شدهایم.
در همین اعتكاف كه عملی است بسیار زاهدانه، عارفانه، خالص و ناب، آیا اعتكافی كه در سال ۱۳۸۵ درتهران برگزار میشود، همان اعتكافی است كه پانصد سال پیش در مسجد كوفه برگزار میشده است؟ بحث بر سر این نیست كه در نوع عبادات ما، تفاوت حاصل شده است بلكه پارادایم و نوع رویكرد ما به عبادت عوض شده است. یعنی اگر در زمان گذشته كسی میخواست دراعتكاف شركت كند، از بسیاری از محرمات و مكروهات دوری میكرد تا اینكه بتواند دراعتكاف شركت كند ولی ما امروز هیچ مزاحمتی بین كارهایی كه در جامعه انجام میدهیم و عمل عبادی اعتكاف نمیبینیم. توجه كنید كه حجاب بسیاری از خانمهایی كه در اعتكاف شركت میكنند حجاب شرعی نیست ولی ما خوشحالیم كه جوانان دستهدسته در اعتكاف شركت میكنند. عرض من این است كه ما نه تنها در زمینه حجاب بلكه در مقولههای عبادی دیگر هم، دستخوش تغییر شدهایم.
اما حساسیت بر مسئله حجاب وجود دارد. این حساسیت هم میتواند مثبت باشد، به این معنا كه نمایانگر غیرت دینی است و هم میتواند این حساسیت نگران كننده باشد به این معنا كه اگر حساسیت شما اهمیت دادن بیشتری نسبت به این مسئله باشد، در صورتیكه این اهتمام غلط باشد، در نتیجه در تحلیل آن به اشتباه خواهید رفت و برای حل بحران به نتیجهای نخواهید رسید.
اشخاصی كه تحلیل درستی از مسأله بیحجابی ندارند، نمیتوانند راهكار برون رفت درستی را از این موضوع ارایه دهند. باید دید چه چیزی در جامعه عوض شده است كه حجاب به عنوان یك معلول، دستخوش تحول و تغییر شده است. پاسخ این است كه ما تبدیل به آدمهای دیگری شدهایم. و چون آدمهای دیگری شدهایم، جور دیگر میپوشیم.
وقتی جامعه در اقتصاد به صورت مدگرا، مصرف زده و ربوی رفتار كند، در نتیجه خواه ناخواه یكی از ساحتهای زندگی كه به پوشش اختصاص دارد، به سمت مدگرایی و مصرفزدگی میرود و هر مانعی را كه فراروی این مسأله قرار گیرد برمیدارد. مانند لباسهایی كه نوعی وقار و سادگی را به مخاطب القا میكند.
اگر در گذشته، كشور ما دغدغه حضور بیگانگان را در حریم خصوصی جامعه داشت، اما امروز این موضوع به فراموشی سپرده شده است. و این بیگانه به راحتی ازساعت ۸ صبح تا ۱۲ شب در حریم خصوصی ما وارد شده است. به این معنا كه جامعه ما جامعهای است مدرن یا جامعهای كه در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن است و باید مردم جامعه با بخشی از سنتها در جامعه مدرن زندگی كنند و این در نهایت دشوار است. مهمترین چیزی كه در تغییرات جامعه ما قابل توجه است این است كه، ما انسانهای دیگری شدهایم یعنی انسان سال ۸۵ با سالهای قبل واقعاً متفاوت است. در واقع توجه به دیگران، ایثار، فداكاری و دیگر ارزشهای انسانی از بین رفته و این ارزشها تبدیل به توجه به خود، و لذتگرایی و ... شده است.
نتیجه اینكه اگر جامعه دچار تغییر شود، در نتیجه نوع پوشش هم عوض میشود و این غیرقابل انكار است. چارهای هم نیست. ولی چارهای نیست آیا به معنای انسداد در راه است؟ نه، به این معنی است كه شما میتوانید یك فرش پاره شده را وصله كنید ولی نمیتوانید این فرش پاره را مانند روز اولش درست كنید. هیچ كدام از ما نباید در تحلیل مسائل اجتماعی به یأس برسیم ولی اگر بدانیم چقدر در تنگنا هستیم، تا حدودی در تحلیل مسئله متفاوت عمل خواهیم كرد و در بحث حجاب صرف نظر از یك تحلیل كلی كه جامعه تغییر كرده است ما باید به یك سری تحلیلهای خردتری در مقوله بدحجابی برسیم تا بتوانیم به راههای كنترل آن دست یابیم.
در اینجا فقط به نكاتی كه به نظرم مهمتر است اشاره میكنم. در جامعه ما عواملی هستند كه به مقوله بدحجابی دامن میزنند و ما باید نقش خاصی را برای آنان قائل شویم؛ مانند بحث ساختار اشتغال، ساختار آموزش عالی، كه این همان تغییر در نوع زندگی است. وقتی زن و مرد در محیط اشتغال یك كار را انجام میدهند، این سؤال به تدریج مطرح میشود كه چرا باید بین زن و مرد تفاوت باشد؟ اگر ساختار اشتغال ما، در واگذاری مشاغل بر اساس مدل ساختار جنسیتی عمل كند، چه معنایی دارد در محیط اشتغال، عدم تساوی در لباس را توصیه كنیم، اگر ساختار آموزش عالی تماماً تساویگرایانه است، چگونه میتوان تفاوت در پوشش را توجیه كرد؟
باور كنید دختر و پسری كه چهار سال با هم در یك كلاس نشستند، هر دو یك درس را امتحان دادند، هر دو در یك آزمایشگاه فعالیت كردند، هر دو به یك روش مورد خطاب استاد قرار گرفتند و... بعد از مدتی ناخودآگاه برای این دو سؤال پیش میآید كه تفاوت من و جنس مخالفم در چیست؟
معماری شهری كنونی نیز میتواند یكی از عوامل بدحجابی باشد. شما خانهای در كاشان را مقایسه كنید با یك واحد آپارتمان ۵۰ متری در خیابان نواب تهران. در خانههای سنتی كاشان زنی كه در خانه است حتی اگر در حیاط هم باشد در امنیت كامل است چرا كه حیاط، مركز خانه است و پشت بامهای مشرف به حیاط مربوط به همان خانه است اما در آپارتمانهای كوچك تهران، فاصله اتاق خواب زن با در اصلی خانه حداكثر ۱۰متر است و یك خانم با حجاب به علت نوع معماری این طور اقتضاء میكند كه مدل پوشش آن تغییر كند.
البته اشكال نكنید كه من سیسال است كه در آپارتمان زندگی میكنم و با تمام سختیهایش حجابم را حفظ میكنم. شما نباید در مقوله حجاب به این موضوع اتكا كنید كه همه آدمها عقلگرا و ایدهآل هستند بلكه شما در جامعه باید برای «متوسطین» برنامهریزی كنید. متوسطین با پدیده حجاب چگونه برخورد میكنند؟
یكی دیگر از عوامل خاص بدحجابی (كه در نشریه حوراء درج شده است) بیتوجهی به زمینههای طبیعی و میل به تبرجّ است. به عنوان مثال دختران در جامعه ما، نقطه آرمانی ندارند و اگر از دختر ۱۸ ساله پرسیده شود كه آرمانها و آرزوهایت را چگونه میخواهی تحقق دهی؟ چه پاسخی برای گفتن دارد؟ ما در این زمینه فكر نكردهایم و توجهی به زمینههای طبیعی دختران نشده است.
موضوع دیگر، بحث عدم ارضاء تمایلات جنسی است كه الگوی آن در جامعه تغییر كرده است. تجربههای شخصی نشان داده است كه درخانوادههایی كه حتی بدحجابی رواج دارد، نوعی تعادل و وقار در رفتار زنان متأهل آن خانواده نسبت به دختران مجرد مشاهده میشود. پس بخشی از تحلیلها در بحث بیحجابی به این برمیگردد كه تمایلات غریزی و نیازهای جنسی جوانان در حالت ریاضت، یك واكنش منفی را از خود بروز میدهد كه بخشی از این كنشها در قالب بدحجابی دیده میشود.
موضوع دیگر، بحث سیاسی شدن مقوله حجاب است كه در دو محور عنوان میشود. یكی اینكه جناحهای سیاسی كشور با مسأله حجاب، سیاسی برخورد میكنند و این جزو اقتضائات گروههای سیاسی است. در طول ۲۷ سال با توجه به اینكه، با حركت رو به نزول وضعیت حجاب روبرو بودهایم، حال جناحهای سیاسی چگونه با این مقوله برخورد كردند؟
به نظر میرسد كه احزاب سیاسی با پدیده حجاب به عنوان یك امتیاز سیاسی علیه رقیب استفاده كردهاند. یك جناح با ترویج آزادی و تسامح به دنبال كسب آراء بیشتری بود و نسبت به حجاب غفلت كرد و در مقابل، جناح دیگر با شعار «وا اسلاما، وا دینا» علیه جناح دیگر فعالیت كرد. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟
دو حزب در جریان انتخابات به صندوق آراء توجه دارند و حجاب هم با صندوق رأی ارتباط تنگاتنگی دارد و دو جناح حاضر نیستند در مورد این مسأله ریسك سیاسی كنند و زخم، همچنان سربسته باقی میماند.
اما روی دیگر سیاسی شدن حجاب برمیگردد به اینكه، بخشی از بیحجابیها معلول نظام سیاسی موجود است. از آنجایی كه بین آموزههای دینی و سیاسی پیوند و ارتباط وجود دارد در نتیجه برخی از مخالفان سیاسی نظام، تظاهرات بیحجابی را به عنوان دستآویزی برای بروز مخالفت با دولت برمیگزینند. حال چه درصدی از بیحجابی معلول رفتارهای سیاسی است، جای تأمل دارد؟ اگر فقط ۵ درصد بیحجابی جامعه به بخش سیاسی مرتبط باشد، این موضوع برای جامعه ما بسیار خطرناك است چون انسان سیاسی در مسائل مختلف به صورت ایدئولوژیكی پیش میرود.
من در سایتی عضو هستم كه مخصوص جوانان ایرانی است و حدود ۲۵۰ هزار نفر عضو دارد؛ از این سایت ایمیلی رسید كه خانمی را نشان میداد كه بدون حجاب در تهران، از خانه حركت میكند و در بازار میآید و... خود این پدیده، صرف نظر از آن، جای تفكر دارد كه به چه دلیلی این موضوع برای ۲۵۰ هزار نفر ارسال میشود. این ناشی از یك حركت سیاسی در مقوله حجاب است و بیانگر آن است كه پدیده بیحجابی یا بد حجابی، معلول یك حركت سیاسی و ستادی است و به جای اینكه نیروی انتظامی به این مسأله حساسیت نشان دهد، به موضوعات دیگری میپردازند.
اهمیت حركتهای سیاسی در پدیده بیحجابی را نباید دست كم گرفت. اگر ۲۰۰ خانم در حركتی نمادین، قرار بگذارند كه در یك ساعت و روز مشخص روسریها را از سر بردارند، نظام اسلامی چه تدبیری با این مسأله ناگهانی خواهد داشت؟ به یك معنا میتوان گفت، یكی از عوامل خاص بیحجابی فقدان مدیریت حكومتی است.
در سالهای اولیه ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان تعبیری را عنوان كردند كه: در زمان جنگ، ما خیلی از امور را به قضا و قدر الهی سپرده بودیم. به نظر من یكی از آن امور كه به قضا و قدر سپرده شده است، مسأله حجاب است. با این تفاوت كه در بحث حجاب، به رغم اینكه به قضا و قدر الهی سپرده شده است، ادعا میكنیم كه نه این طور نبوده و مدیریت بر این قضیه حاكم است. در بحث حجاب ما ادعای مدیریت میكنیم اما هیچ خبری نیست و البته به این معنا نیست كه حكومت باید در این مورد دخالت مستقیم كند و با این موضوع كاملاً مخالف هستم.
خلاصه اینكه مقوله حجاب، در كشور تابعی از فرهنگ عمومی جامعه است و فرهنگ در جامعه ما تغییر كرده است پس ناگزیر، حجاب هم متحول و دستخوش این تغییرات خواهد شد و هر قدر سیر این تغییرات در كشور جهتدار و با شتابتر شود در نوع حجاب و پوشش هم محسوس میشود.
در مقوله حجاب فقط میتوانیم رفو كنیم و حركتهایی كه در این دو سال انجام شده نه تنها به این موضوع كمك نكرده بلكه مضر هم بوده است چون مقدمات و لوازم اولیه را تدبیر و تدارك ندیدهایم و اگر به همین منوال پیش برویم، تمام تدبیرها در مقوله حجاب نتیجه عكس خواهد داشت.
دكتر محمد تقی كرمی
خانم دكتر شهلا باقری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست