چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
سقای دشت کربلا «ابوالفضل»
جواب دندانشکن عباس علیهالسلام به شمر لعین
راوی گوید: فرمان عبیدالله بن زیاد پلید به عمربن سعد نحس، به این مضمون رسید که او را تحریص مینموده به تعجیل در قتال و بیم داده بود از تاخیر و اهمال. پس لشکر شیطان به امر آن بیایمان، رو به جانب امام انس و جان آوردند و شمر ذیالجوشن، آن سرور اهل فتن، ندا در داد که کجایند خواهرزادگان من: عبدالله، جعفر، عباس، و عثمان؟ امام حسین علیهالسلام به برادران گرامی خویش فرمود: جواب این شقی را بدهید گرچه او فاسق و بیدین است ولی از زمره دائیهای شماست. آن جوانان برومند حیدر کرار به آن کافر غدار، فرمودند: تو را با ما چه کار است؟ آن ملعون نابکار عرضه داشت: ای نور دیدگان خواهرم! شما در مهد امان به راحت باشید و خود را با برادرتان حسین، به کشتن ندهید و ملتزم قید طاعت یزید امیرالمومنین(؟)! باشید تا به سلامت برهید.
پس حضرت عباس علیهالسلام به آن پلید، فریاد برآورد که دستت بریده باد و خدا لعنت کناد مرامنامه ترا! ای دشمن خدا؛ ما را امر میکنی که برادر و سید خود حسین فرزند فاطمه علیهالسلام را وابگذاریم و بنده طاعت لعینان و اولاد لعینان باشیم؟! راوی گوید: شمر بیباک پس از استماع این کلام از فرزند امام، مانند خوک خشمناک به جانب لشکریان شتافت و بازگشت به سوی نیروهای خود نمود. راوی گوید: چون آن فرزند سید انام، حسین علیهالسلام، مشاهده نمود که لشکر شقاوت اثر حریصاند که به زودی نائره جنگ را مشتعل سازند و به امر قتال بپردازند و کلام حق و موعظه آن صدق مطلق، اصلا بر دلهای سخت ایشان اثر ندارد و نه مشاهده صدور افعال حمیده و اقوال جمیله آن جناب برای ایشان انتفاعی حاصل است، به برادرش ابوالفضل فرمود: اگر تو را قدرت است در این روز، شر این اشقیا را از ما بگردان.
راوی گوید: تشنگی بر امام شهید به غایت شدید گردید، آنحضرت خود را به بلندی مشرف بر فرات رساند تا داخل فرات گردد، در آن حال برادر آن امام ناس جناب ابوالفضل العباس، در پیش روی آن حضرت حرکت میکرد. در این هنگام لشکر ابنسعد تبهکار سر راه بر فرزند احمد مختار، گرفتند مردی از قبیله <بنی دارم> تیری به جانب سیدالشهداء علیهالسلام انداخت که آن تیر در زیر چانه شریف آن شهید راه دین حنیف محکم بنشست. پس تیر را بیرون کشید و هر دو دست مبارک را در زیر چانه مجروح نگاه داشت و چون پر از خون شد، به سوی آسمان انداخت و این مناجات را به درگاه قاضی الحاجات، مرهم دل مجروح ساخت که الها! به سوی تو شکایت میآورم از آنچه از ظلم و ستم نسبت به فرزند دختر پیغمبرت به جا میآورند.
شهادت حضرت عباس علیهالسلام
پس از آن، شجاع محکم اساس برادرش عباس را از او جدا نمودند که آن روباهان در میان آن دو فرزند اسدالله الغالب، حایل شدند و از هر جانب بر دور جناب ابوالفضل علیهالسلام گرد آمدند و ایشان را احاطه نمودند تا آنکه آن کافران غدار فرزند حیدر کرار، عباس نامدار را مقتول و قرهالعین بتول را در مصیبت برادر، ملول نمودند.امام حسین علیهالسلام در شهادت برادر با جان برابر خود، درهای سیلاب اشک چو رود جیحون از دیده بیرون ریخت، و گریه شدید در عزای آن مظلوم وحید، نمود.
راوی گوید:امام علیهالسلام پس از شهادت برادر گرامی، آن منافقان را به میدان جدال و قتال طلبید و هر کس از آن روباه صفتان اشرار در مقابل فرزند اسدالله حید کرار، میآمد، امام ابرار به ضربت شمشیر آتشبار، او را به بئسالقرار، میفرستاد تا آنکه از اجساد پلید آن کفار، مقتول عظیمی در میدان جنگ فراهم آمد و در آن حال حضرت بدین مقال گویا بود: <الموت...>
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست