چرا یونگ را دوست دارم؟

چرا ما ایرانیان در بین روان‌پزشکان صاحب مکتب علاقه و توجه ویژه‌ای به کارل گوستاو یونگ روان‌پزشک نام‌آور سویسی داریم؟ شاید به دلیل توجهی که او به دنیای پر راز و رمز درون نشان …

چرا ما ایرانیان در بین روان‌پزشکان صاحب مکتب علاقه و توجه ویژه‌ای به کارل گوستاو یونگ روان‌پزشک نام‌آور سویسی داریم؟ شاید به دلیل توجهی که او به دنیای پر راز و رمز درون نشان می‌داد، شاید هم به علت توجه او به فرهنگ مشرق زمین، و یا شاید به علت اهمیتی که برای دین و دینداری قایل بود....

اما ممکن است این علاقه، بازتابی از علاقه او به ایران و تمدن ایران هم باشد و اهمیتی که به اسطوره‌های جاودان فرهنگ ایرانی می‌داد. اینها نکاتی بود که از روان‌پزشک سویسی، دکتر باش به شخصه شنیدم.

دکتر باش خود از دوستداران ایران و ایرانیان بود و سفرهای متعدد به ایران کرده بود و جزو نخستین روان‌پزشکانی بود که با رفتن به میان عشایر و روستاییان ایران از جمله در فارس و خوزستان در انتهای دهه ۱۳۳۰ و ابتدای دهه ۱۳۴۰ شمسی به بررسی نابه‌سامانی‌های روانی در ایران پرداخت و در واقع مشوق روان‌پزشکان ایرانی برای تداوم این بررسی‌ها شد. البته این موضوعات را من در سال ۱۹۸۵ میلادی و زمانی که دکتر باش مردی نود ساله بود در حاشیه یک همایش روان‌پزشکی از او شنیدم. زبان آلمانی شکسته بسته من آنچنان نبود که محملی برای دریافت مفاهیم پیچیده روان‌پزشکی ارایه شده از سوی وی باشد اما با شگفتی دریافتم که او به خوبی به زبان فارسی ادیبانه مسلط است و حتی از شاعران ایرانی شاهد مثال می‌آورد.

دکتر باش خود از شاگردان پرفسور کارل گوستاو یونگ بود که به حق از نوادر روزگار است و گستردگی و ژرفای دانش او و شخصیت والای او که در زندگی و آثارش متجلی است شگفتی‌آور است. اینها همه از موجبات علاقه شخصی من به مکتب فکری کارل گوستاو یونگ بود. سرانجام در سال ۱۳۸۱ جهت ادای دین کتابی تحت عنوان «یونگ و روان‌شناسی تحلیلی او» تألیف کردم.

دکتر فربد فدایی

مدیر گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و روان‌بخشی