این ده نفر

علی اکبر ولایتی یکی از شخصیت هایی است که درباره ا ش گفته می شود یکی از نامزد های راست عاقل برای انتخابات آینده ریاست جمهوری است و حتی نزدیکان او خبر از این می دهند که او ستاد هایش را هم راه انداخته است و دارد خودش را برای رقابت های ریاست جمهوری آینده آماده می کند

۱) علی اکبر ولایتی

علی اکبر ولایتی یکی از شخصیت هایی است که درباره ا ش گفته می شود یکی از نامزد های راست عاقل برای انتخابات آینده ریاست جمهوری است و حتی نزدیکان او خبر از این می دهند که او ستاد هایش را هم راه انداخته است و دارد خودش را برای رقابت های ریاست جمهوری آینده آماده می کند. ولایتی که سال ها وزیر امور خارجه ایران بوده و اینک مشاور رهبری در امور بین الملل است هفته گذشته در گفت وگو با روزنامه جمهوری اسلامی درباره ابعاد مختلف پرونده هسته یی ایران سخن گفت. او به جمهوری اسلامی گفت؛ «ما مذاکره با «۱«۵» را از سال ها پیش پذیرفته ایم. اینکه آقای سولانا به ایران می آید و نامه ۶ وزیر را می آورد معنایش این است که در قاعده مذاکره «۱«۵» را پذیرفته ایم والا نه میزبان آقای سولانا می شدیم و نه نامه ۶ وزیر را دریافت می کردیم. به موازات آنکه ما می آییم طراحی های شیطنت آمیزی که بعضی از قدرت های مخالف ما در دنیا دارند می کنند آنها را با تدبیر خنثی می کنیم متقابلاً هم باید خودمان ابتکاراتی داشته باشیم. موقعی که مطرح کردند آقای سولانا قرار شد بیاید ایران هنوز ایران پاسخ آقای سولانا را نداده بود، آقای بوش اعلام کرد ما متاسفیم که ایران نپذیرفته آقای سولانا به ایران بیاید. موقعی که چنین اتفاقی می افتد که رئیس کشوری مثل امریکا که اینقدر مدعی است مسائل بین المللی را رعایت می کند، قبل از اینکه ایران جوابی به سفر سولانا به تهران بدهد آنها این طور تبلیغ کنند که ایران نپذیرفته و متاسف بشوند. این نشان می دهد امریکایی ها دلشان می خواست ما آقای سولانا را نپذیریم، پس معلوم است آنهایی که خلاف مصالح ما عمل می کنند می خواهند ما نپذیریم پس مصلحت ما در این است که بپذیریم؛ به دلایل مختلفی. یکی از دلایلش همین است. یک موقعی امام خمینی ـ رحمت الله علیه ـ فرمودند که به من گفته اند شما یک مدت پاریس بمان. حالا به تهران نرو. من فهمیدم باید بروم.» و این یعنی اتفاقات جدیدی در راه است.

۲) باراک اوباما

حمایت بیل کلینتون از باراک اوباما که هفته گذشته برای اولین بار رخ داد، استقبال اردوی تبلیغاتی نامزد دموکرات ها را در پی داشت؛ «حزب دموکرات متحد، نیروی قدرتمندی برای تغییر در سال جاری خواهد بود و ما مطمئنیم که پرزیدنت کلینتون در این زمینه نقشی مهم خواهد داشت.» «تغییر» (change) شعار اصلی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری امریکاست؛ شعاری که در سخنرانی های پرشور اوباما، مدام تکرار می شود و سبب شده جوانان و روشنفکران و دانشجویان امریکایی دور نامزد سیاهپوست جمع شوند و همه جا از تغییر سخن بگویند. برای همین است که باراک اوباما در آخرین نظرسنجی ها پانزده درصد از جان مک کین پیش افتاده است. اما آنچه باعث اتحاد بین سران حزب دموکرات شده، همکاری هیلاری کلینتون با باراک اوباماست. این دو هفته گذشته به ایالات نیوهمشایر رفتند و در کنار هم در میان هوادارانشان حرف زدند. البته هنوز روشن نشده هیلاری معاون اول باراک خواهد بود یا نه، اما شواهد نشان می دهد، اوباما برای جذب آرای حامیان کلینتون هم که شده هیلاری را به عنوان معاون اول خود معرفی می کند.

۳) محمدمهدی زاهدی

باز هم محمدمهدی زاهدی و باز هم ماجرای دانشگاه زنجان. وزیر علوم در نشست خبری سال نوآوری و شکوفایی هم در پاسخ به سوال خبرنگاران ناگزیر از اظهارنظر درباره وقایع دانشگاه زنجان شد. زاهدی باز هم به جای آنکه مسوولیت بروز یک اقدام غیراخلاقی را در حوزه کاری خود بپذیرد، گفت که هنوز هیچ جرمی ثابت نشده است و بدون روسری بودن یک دختر در اتاق معاون دانشگاه دلیلی بر اثبات جرم نیست. وزیر کرمانی علوم دولت نهم البته این بار با ذکر یک مثال و با تاکید بر این مثال گفت؛ «فرض کنید دانشجویی می خواهد مثلاً برای نمره به یک استاد فشار بیاورد. این دانشجو مثلاً در اتاق استاد یک لحظه روسری اش را بر می دارد و عکسی هم گرفته می شود. وجداناً قضاوت کنید به استناد این عکس می توان گفت استاد فاسد است.» اما اظهارنظر آقای وزیر در جمع خبرنگاران فقط محدود به اصل و متن ماجرای زنجان نبود. زاهدی در این جلسه به شدت به انتقاد از روزنامه های اصلاح طلب به خاطر پوشش خبری ماجرای دانشگاه زنجان پرداخت و آنها را به سوءاستفاده سیاسی از این جریان علیه دولت متهم کرد و گفت این روزنامه ها در ماجرای پارسال دانشگاه تهران که استادی به موی یک دختر دانشجو اشاره کرده بود کجا بودند. با این حال وی هرگز به این اشاره نکرد که پرچم های سیاهی که سال گذشته بر در و دیوار دانشگاه و وزارت علوم نقش بسته بود و فریاد وااسلاما و وااخلاقا که با صدای بلند به گوش ها می رسید، امسال در ماجرای دانشگاه زنجان کجا بوده است و چرا وزیر دولت اصولگرا و همفکران او امسال از بابت عمل (یا اقدام به عمل) غیراخلاقی یک مدیر، چنین در لاک تدافعی فرورفته و با تشکیک در اصل ماجرا، تقصیر را متوجه دیگران می کنند.

۴) محمد جابریان

مرد ۵/۱ میلیارد دلاری. محمد جابریان هفته گذشته سی درصد از سهام فولاد خوزستان را که در بورس ارائه شده بود، به ارزش ۱۳۶۰ میلیارد تومان خرید و در اولین گفت وگویش به روزنامه «سرمایه» گفت؛ «نمی خواهیم وضعیت فولاد خوزستان را از حالت عادی خارج کنیم بلکه با آموزش نیروها و برخی برنامه ها سعی می کنیم سود آتی شرکت را به دو برابر افزایش دهیم.» جابریان پیش از این فعالیتی در بازار سهام نداشت اما او که به همراه شش برادرش سال هاست دارد در بازار فولاد فعالیت می کند، توانست بدین ترتیب بلوک سی درصدی فولاد خوزستان را خریداری کند؛ «ما اولین دستور خرید را در ۲۷ خردادماه در سیستم معاملات وارد کردیم و طی این نه روز عقب نشینی نکردیم و آخرین دستور را نیز ما وارد کردیم تا بالاخره بلوک را خریداری کردیم. قیمت بسیار بالا بود و بهتر بود سازمان خصوصی سازی برای بلوک سی درصدی شرایط اقساط بهتری می گذاشت. به طور مثال زمان پرداخت اقساط را به ۱۰ سال افزایش می داد. هرچند قیمت بالا بود ولی ما چندان ناراحت نیستیم و امیدواریم طی یک سال آن را جبران و برای افزایش قیمت فولاد خوزستان تلاش کنیم.» و چنین بود که محمد جابریان به چهره اول صنعت ایران بدل شد.

۵) محمد علی آبادی

استاد علی آبادی را یکی از آزاداندیشان دولت نهم می دانند. برای اینکه به عمق آزاداندیشی ایشان پی ببرید کافی است داستان فسخ قرارداد فیروز کریمی با استقلال اهواز را بشنوید؛ فیروز کریمی چندی پیش در برنامه مثلث شیشه یی درباره علی آبادی گفت که «او مدیر خوبی است اما در شهرداری» و این یعنی علی آبادی در ورزش مدیر خوبی نبوده است. در پی این گفته ها در برنامه مثلث شیشه یی، ظاهراً برخی از مدیران سازمان ورزش با مسوولان استقلال اهواز تماس گرفته اند و از آنها خواسته اند تا با فیروز کریمی قرارداد نبندند. مثل اینکه اهوازی ها هم تهدید سازمان را جدی گرفته اند و قرارداد اولیه شان را با کریمی فسخ کرده اند. البته این از مجموعه تحت نظر علی آبادی بعید نبود، چرا که او پیش از این در انتخابات فدراسیون فوتبال هم ظرفیت های خود را نشان داده بود. در کنار اینها او جمعه گذشته در برنامه ورزش و مردم در توضیح انتخاب داریوش مصطفوی گفت؛ «من دوست دارم با مدیرانی کار کنم که بعد از برکناری، حاشیه سازی نکنند و نروند با روزنامه ها مصاحبه کنند.» گرفتید قضیه چیست؟

۶) رضا رشیدپور

اینکه برنامه «مثلث شیشه یی» به ناگهان متوقف شد، به تنهایی مساله چندان غیرمنتظره یی در بین اتفاقات صدا و سیما نیست. اصلاً توقف یک برنامه تلویزیونی امری عادی و معمولی محسوب می شود. حذف نیمی از یک برنامه ضبط شده یا فیلم سینمایی نیز چندان نمی تواند جنجال ساز باشد؛همان گونه که در همین هفته شهرام اسدی نسبت به حذف نیمی از فیلم قبلاً به نمایش درآمده اش اعتراض کرد. تبدیل رضا رشیدپور به یکی از چهره های خبرساز هفته، پیش از هر چیز به دلیل غیرشفاف بودن دلیل اصلی این توقف بود. تحلیل ها حول و حوش توقف این برنامه نیز بیشتر از این زاویه بود که سنگ شکننده مثلث شیشه یی از طرف کدام نهاد قدرتی پرتاب شد. اگر رشیدپور هم در گفت وگوهایش به صراحت اشاره نمی کرد که برنامه های گفت وگومحور او ناشی از فرآیند یک اتاق فکر است، خیلی ها قادر به درک این مساله بودند که اصولاً، هیچ مجری مشهور یا غیرمشهوری، بی اجازه مدیران ارشد رسانه ملی، حق آب خوردن را ندارد و اگر این اتفاق بیفتد، رده پایین ترین کارمند پخش، مجاز به جایگزینی برنامه اش با هر چیز آرشیوی دیگری است. وقتی رئیس جمهور به جای پاسخگو بودن در برابر یکی از مجریان تلویزیونی، ترجیح داد، پرسش های مکتوب مشاور فرهنگی اش را پاسخ بدهد، آنهایی که معترض کوتاه آمدن رسانه ملی در برابر این اقدام بی سابقه بودند، فکرش را هم نمی کردند بلافاصله برنامه یی مثل مثلث شیشه یی متوقف شود تا جای خود را به بی خاصیت ترین برنامه تلویزیونی بدهد. سایت جهان نیوز توقف برنامه مثلث شیشه یی را انتقاد یک مقام عالی رتبه دولت با شورای معاونان صدا و سیما مربوط دانست که از گفت وگوی انتقادی عبدالعلی زاده انتقاد کرده بود. اینکه رسانه ملی قرار دادن تریبون در اختیار منتقدان دولت را به طور کلی متوقف کرده باشد یا اینکه رشیدپور و برنامه اش متوقف شده، دو مساله مجزایی است که نباید آن را در سیاست های کلان مدیران صدا و سیما فراموش کرد. لابد به یاد دارید که با وجود دفاع عزت الله ضرغامی از شهرام گیل آبادی و سیاست هایش در رادیو جوان به فاصله تنها چند ماه، مدیری جایگزین او شد که مهم ترین سیاست خود را حمایت از برنامه های دولت دانست و در اولین اقدام از پخش برنامه های زنده انتقادی جلوگیری کرد تا مخاطبان به راحتی به جای گوش دادن به رادیو جوان، تنهایی پرهیاهوی خود را با گوش دادن به موسیقی های آرام بخش توصیه یی پر کنند. بودن یا نبودن رشیدپور در تلویزیون به تنهایی خود نمی تواند اتفاق مهمی باشد، مهم این است که شیشه های رو به مشکلات مردم و کشور قرار است تا چه حد تار و تیره باشد.

۷) رابرت موگابه

دیکتاتور زیمبابوه برای پنجمین بار به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد. رای گیری مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری زیمبابوه هفته گذشته در میان اقدامات خشونت آمیز طرفداران دولت برگزار شد و پس از آن اعلام شد که رابرت موگابه، با کسب حدود هشتاد و پنج درصد آرا رئیس جمهور زیمبابوه ماند. این در حالی بود که پیش از رای گیری مورگان تسوانگیرای، رهبر حزب جنبش برای تغییرات دموکراتیک و نامزد مخالف در این انتخابات اعلام کرده بود به منظور جلوگیری از آسیب دیدن هواداران خود از دور رقابت ها خارج می شود، اما مقامات دولتی این تصمیم را نپذیرفتند و نام تسوانگیرای همچنان در برگه رای باقی ماند. البته ناظران اعزامی جامعه توسعه جنوب آفریقا و اتحادیه آفریقا، دو نهادی که زیمبابوه نیز عضو آنها است، نحوه برگزاری انتخابات را با ضوابط اتحادیه آفریقا درباره انتخابات آزاد منطبق ندانسته اند. با این همه، به نظر نمی رسد که اتفاق خاصی در این کشور بیفتد و به احتمال فراوان موگابه رئیس جمهور این کشور خواهد ماند؛ مردی که با سیاست های اقتصادی خویش تورم ۹ میلیون درصدی را در زیمبابوه پدید آورده، به طوری که گفته می شود قیمت یک کیلو گوشت در این کشور ۲۰ میلیارد دلار زیمبابوه است،

۸) لوئیس آراگونس

پیرمرد اسپانیایی،تیم ملی کشورش را با آن روش بازی منحصر به فرد «تیکی تکی» در شرایطی به قهرمانی یورو ۲۰۰۸ رساند که هیچ کس انتظار نداشت بازیکنان درجه یک این کشور تحت رهبری چنین مربی به چنین عنوانی برسند. اما اسپانیا با بازی هایی تماشایی، حریفان قدرتمند خودش را یکی یکی از پیش رو برداشت و قهرمان این جام شد. پیش از شروع رقابت ها رسانه های اسپانیایی انتقادات فراوانی از عملکرد آراگونس داشتند و نسبت به نتیجه گیری تیم شان در یورو ناامید بودند. برای همین است که آراگونس پس از نتایج درخشان تیمش در یورو گفت، منتقدان باعث پدید آمدن چنین نتایجی شدند. او که پس از بازی ها از سرمربیگری تیم ملی اسپانیا کنار رفت خطاب به مردم این کشور گفت دوست نداشته از تیم ملی برود. اما مذاکرات فرناندو هیرو مدیر تیم های ملی فدراسیون فوتبال اسپانیا با ویسنته دل بوسکه سرمربی سابق رئال مادرید که روز قبل از بازی فینال خبر آن در همه جا پیچید، سبب شد آراگونس از تیم ملی برود. از اسپانیا خبر می رسد که فنر باغچه ترکیه خواهان به خدمت گرفتن سرمربی موفق تیم ملی اسپانیاست؛ مردی که در ۷۰ سالگی مهم ترین جام عمرش را برد و پس از ۴۴ سال تیم ملی این کشور را به یک جام معتبر بین المللی رساند. البته در این میان خیلی ها هستند که می گویند فدراسیون فوتبال اسپانیا نمی گذارد آراگونس از تیم ملی برود چرا که آنها می خواهند با این نسل طلایی، قهرمان جام جهانی هم بشوند و چه کسی بهتر از لوئیس باتجربه که هر چه باشد، طلای یورو ۲۰۰۸ را به اسپانیا آورده است.

۹) ژاوی هرناندس

پس از پایان فینال یورو ۲۰۰۸ که در آن اسپانیا با تک گل فوق العاده فرناندو تورس که با پاس عالی ژاوی هرناندس غچابی ارناندسف به ثمر رسید، قهرمان اروپا شد، کمتر کسی فکرش را می کرد هافبک شماره هشت تیم ملی اسپانیا به عنوان بهترین بازیکن جام معرفی شود، اما نمایش حیرت انگیز او در فینال و نیز تک گل مفیدی که به روسیه زد، سبب شد او بهترین بازیکن جام شود. خیلی ها معتقد بودند مارکوس سنا بهترین بازیکن اسپانیا در یورو بوده، اما کمیته فنی یوفا اعلام کرد به دلیل بازی تماشایی و ساده و درصد بالای پاس های سالم ژاوی او بهترین بازیکن جام شده است. ژاوی یکی از بازیکنانی است که در تیم بارسای لوئیس ونگال ظهور کرد و پرورش یافت و در همه این سال ها یکی از بازیکنان اصلی خط میانی بارسلونا بوده است. او به دلیل بازی ساده و ریتم بازی اش یکی از هافبک های مورد علاقه مربیان مدرن اروپایی است، جوری که از آلکس فرگوسن تا ژوزه مورینیو بارها برای به خدمت گرفتن او دورخیز کرده اند. ژاوی در بازی های اول در یورو ۲۰۰۸ نمایش خوبی نداشت اما نمایش او در نیمه نهایی و فینال بازی ها آنقدر خوب بود که کسی به عنوان او اعتراضی نکند. اینک باید دید ژاوی ۲۸ ساله می تواند به همراه سایر بازیکنان موفق اسپانیا غکه جمعی از بهترین های اروپا هستندف جام جهانی را فتح کند یا نه. خود ژاوی که گفته؛ «از ما برمی آید.»

۱۰) ماریو بارگاس یوسا

هفته گذشته هفته یی پرخبر برای ماریو بارگاس یوسا بود. این نویسنده که سابقه فعالیت های سیاسی دارد و حتی یک بار تا پای رئیس جمهور شدن کشورش پرو پیش رفته در یک اظهارنظر جنجالی، عملکرد رئیس جمهور ونزوئلا را به شدت مورد نقد قرار داد. او گفت کشورهای امریکای لاتین نباید وقت، انرژی و منابع خود را صرف دشمنی با یکدیگر کنند. یوسا از مشکلات مردم این منطقه یاد کرد و پرهیز از دشمنی را راهی برای بیرون رفتن از عقب ماندگی دانست. یوسا، هوگو چاوس را فردی شکست خورده نامید که در بی ثبات کردن کشورهایی مانند کلمبیا و پرو کاملاً شکست خورده است. او همچنین هوگو چاوس را خطرناک ترین فرد برای دموکراسی امریکای لاتین عنوان کرد. اما در این هفته یوسا از دو فعالیت فرهنگی نیز گفت،او از نمایشی گفت که قرار است در اسپانیا و با استفاده از «هزار و یک شب» روی صحنه ببرد. این سومین تجربه او به عنوان یک کارگردان تئاتر است. این تئاتر از دیروز در مادرید شروع شده و فردا کارش را خاتمه می دهد.