جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
فلسفه در انزوا شكل نمی گیرد
● درآمد
متن زیر نوشتهای است درباره نگاه مك اینتایر (Mac Intyre) به فلسفه و جامعه. مك اینتایر فلسفه و جامعه را در پیوند با یكدیگر میداند و آن فلسفهای را كه در انزوا و خارج از جامعه شكل بگیرد، فلسفهای مرده و بیتاثیر میداند.
مك اینتایر (متولد ۱۹۲۹) فیلسوف اسكاتلندی نامدار معاصر است و بیشتر اشتهار او برآمده از نظراتش درباره اخلاق، فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی است.
هنگام مطالعه آثار و اندیشههای مك اینتایر باید در آن واحد به دو عالم نظر داشت، یكی عالم ایدهها كه فلسفه است، دیگر عالم نهادها و كنشها كه سیاست و جامعه است. با اینكه ما امروزه این دو قلمرو را جدای از یكدیگر میدانیم و به هر یك جداگانه میپردازیم اما از نظر مك اینتایر این دو قلمرو شدیدا با یكدیگر در پیوند هستند. او میگوید: فیلسوفان معاصر بیشتر از همه مشغول تفسیر و تاویل آثار فیلسوفان گذشته و بحث بر سر آنها هستند.بدون اینكه به زمینه های اجتماعی و فكریای كه این آثار در آنها پدید آمدهاند، توجهی داشته باشند. فیلسوفان جدید این طور بحث میكنند كه انگار همه فیلسوفان قدیمی از منظری مثل منظر خود آنها و با همان نوع بحثها و استدلالورزیها دست به گریبان بودهاند، این فیلسوفان به دنبال حقایق اخلاقی جاویدان و ابدی هستند.
اما این نادرست است، چرا كه اغلب فلسفهها در این روزگار تا حدود زیادی از جوامع گسسته شدهاند و در جوامع خاص خودشان فرو خزیدهاند: «آن اخلاقی كه اخلاق یك جامعه مشخص نیست، در هیچ جایی پا نمیگیرد.» با اینكه فیلسوفان میتوانند و باید از آثار و اندیشههای فیلسوفان پیش از خود بسیار بیاموزند اما باید دانست اگر قرار باشد كه كارشان را به بهترین نحوی انجام دهند، این آثار و اندیشهها نباید منبع اصلی اندیشههای آنها باشد. آنچه فیلسوفان در درجه اول انجام میدهند مطالعه و شناخت دنیای واقعیای است كه در آن زندگی میكنند- سیاست، سنتها و آداب و رسوم، سازمانهای اجتماعی، خانواده و غیره- و تلاش میكنند تا اندیشهها و ارزشهایی را كه نهادها و كنشهایشان مبتنی بر آنهاست، بشناسند، حتی اگر افراد خود آن جامعه نتوانند آنها را بیان كنند یا دستكم درست و كامل نتوانند این كار را انجام دهند.زمانی كه فیلسوفان كارشان را درست انجام دهند، فلسفهای كه ارائه میكنند، بیانگر وضعیت جامعه خودشان است؛ و از آنجا كه فیلسوفان نوعا جامعه را در قامت یك كل میبینند جایگاه یگانهای در نشاندادن ناهماهنگیها و تناقضها دارند، اندیشههای جدیدی را متناسب با اندیشههای كهن مطرح میكنند كه خواهناخواه نسبت به آن اندیشهها مترقیتر هستند و نشان میدهند كه چرا چیزهایی كه به نظر برای جامعه بیارزشند در واقع ارزشمند هستند و بالعكس. این فیلسوفان دارای این جایگاه هستند كه نه تنها اعمال و رفتارهای شهروندان جامعهشان را تحلیل كنند بلكه دلیل آنها را هم بیابند، حتی اگر خود آن شهروندان نتوانند دلایل اعمال و رفتارشان را برای خودشان شرح و بیان كنند. كارهایی كه مك اینتایر میخواهد انجام دهد اینها هستند: نشان دادن تناقضها و ناسازگاریهای موجود در بطن مفاهیم مدرن اخلاق و جامعه و تغییر دادن آنها به گونهای كه توصیف مدرن اخلاق، ساختار جامعه و كنشهای سیاسی دگرگون شود.
آرش طاهری
منبع: دایرهالمعارف فلسفه
www.iep.utm.edu
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات دانشگاه تهران عراق رهبر انقلاب احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم نیکا شاکرمی مجلس
سیل هواشناسی آتش سوزی تهران شهرداری تهران آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی معلم سلامت زلزله
قیمت خودرو سهام عدالت تورم قیمت طلا سازمان هواشناسی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس انگلیس نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر علی خطیر بازی باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری آیفون گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
خواب فشار خون چای کبد چرب دیابت