پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
آرزوهای دراز
«طول امل» و به تعبیر دیگر «آرزو های دور و دراز» از مهمترین رذایل اخلاقی است که انسان را به انواع گناهان آلوده می کند ، از خدا دور می سازد ، به شیطان نزدیک می کند و گرفتار عواقب خطرناکی می سازد.
البته اصل «آرزو» و «امید» نه تنها مذموم و نکوهیده نیست ، بلکه نقش بسیار مهمی در حرکت چرخ های زندگی و پیشرفت در جنبه های مادی و معنوی بشر دارد.
اگر امید و آرزو در دل «مادر» نباشد هرگز فرزندش را شیر نمی دهد و انواع زحمت ها و ناراحتی ها را برای پرورش او تحمل نمی نماید ، همان گونه که در حدیث معروف نبوی ۹ آمده است :
الامل رحمة لامتی و لولا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرها!
امید و آرزو ، رحمت برای امت من است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی نهالی نمی کاشت. (۱)
کسی که یقین کند مثلا امروز روز آخر زندگی اوست یا در آینده بسیار نزدیکی از دنیا می رود ، دست از همه کار می شوید و در واقع موتور زندگی او خاموش می شود و چرخ های آن از کار می افتد و شاید یکی از دلایل مخفی بودن پایان عمر هر کس همین باشد که چراغ پر فروغ امید و آرزو در دلش خاموش نشود و به تلاش های زندگی ادامه دهد.
همان گونه که در حدیثی از حضرت مسیح (ع) می خوانیم :
«در جایی نشسته بود و پیرمردی را مشاهده کرد که با کمک بیل به شکافتن زمین مشغول است (و تلاش گرم و مستمری برای کار کشاوزی دارد) حضرت مسیح (ع) به پیشگاه خدا عرضه داشت : خداوندا امید و آرزو را از او برگیر!
ناگهان پیرمرد بیل را به کناری انداخت و روی زمین دراز کشید و خوابید ، کمی بعد حضرت مسیح (ع) عرضه داشت : بارالها! امید و آرزو را به او بازگردان! ؛ ناگهان مشاهده کرد که پیرمرد برخاست و دوباره مشغول فعالیت و کار شد !
حضرت مسیح (ع) از او سؤال کرد که من دو حال مختلف از تو دیدم ، یک بار بیل را به کنار افکندی و روی زمین خوابیدی ، اما در حرحله دوم ناگهان برخاستی و مشغول کار شدی ؟!
پیرمرد در جواب گفت : «در مرتبه اول فکر کردم من پیر و ناتوانم و آفتاب لب بامم ، امروز بمیرم یا فردا خدا می داند ، چرا این همه به خود زحمت دهم و این همه تلاش کنم ؟ بیل را به کنار انداختم و بر زمین خوابیدم! ، ولی چیزی نگذشت که این فکر به خاطرم خطور کرد از کجا معلوم که من سالهای زیادی زنده نمانم ؟ افرادی مثل من بودند و سال ها عمر کردند ، انسان تا زنده است زندگی آبرومند می خواهد و باید برای خود و خانواده اش تلاش کند ، برخاستم و بیل را گرفتم و مشغول کار شدم. (۲)
به همین دلیل برای ایجاد تحرک بیشتر در گروه های مختلف اجتماعی باید امید به آینده را در دل آنها زنده نگه داشت.
ولی همین امید و آرزو که رمز حرکت و تلاش انسانهاست و مانند قطرات حیاتبخش باران ، سرزمین دل انسان را زنده نگه می دارد ، اگر از حد بگذرد به صورت سیلابی ویرانگر در می آید و همه چیز را با خود می برد و سرانجام انسان را غرق دنیاپرستی و ظلم و جنایت و گناه می کند.
به همین دلیل پیامبر اکرم (ص) «طول امل» را یکی از دو دشمن بسیار خطرناک برای انسان ها شمرده و فرموده است :
«خصلتان اتباع الهوی و طول الامل، فاما اتباع الهوی فانه یعدل عن الحق، اما طول الامل فانه یحبب الدنیا
شدیدترین چیزی که از آن بر شما می ترسم دو خصلت است : پیروی از هوا و آرزوی طول و دراز ؛ زیرا هواپرستی شما را از حق باز می دارد و اما آرزوی دور و دراز شما را حریص بر دنیا می کند. (۳)
شبیه همین معنی با کمی تفاوت در نهج البلاغه از امیرمؤمنان علی (ع) آمده است. (۴)
با این اشاره به آیات قرآن بازمی گردیم و نتیجه طول امل را در سرنوشت اقوام پیشین و انسانها به طور کلی مورد بررسی قرار می دهیم :
۱) و به خاطر بیاورید که خداوند شما را جانشینان قوم «عاد» قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشت هایش ، قصرها برای خود بنا می کنید و در کوه ها برای خود خانه ها می تراشید ! بنابراین نعمت های خدا را متذکر شوید و در زمین به فساد نکوشید. (سوره اعراف ، آیه ۷۴)
۲) آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه ای از روی هوا و هوس می سازید ؟! * و قصرها و قلعه های زیبا و محکم بنا می کنید ، شاید در دنیا جاودانه بمانید ؟! (سوره شعراء ، آیات ۱۲۹و ۱۲۸)
۳) (منافقان) آنها را صدا می زنند ، مگر ما با شما نبودیم ؟! می گویند : آری ولی شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید و (در همه چیز) شک و تردید داشتید و آرزو های دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرارسید و شیطان فریبکار (نیز) شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد. (سوره حدید ، آیه ۱۴)
۴) آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است خاشع گردد ؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد ، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنها گنهکارند.
(سوره حدید ، آیه ۱۶)
۵) بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزو ها آنان را غافل سازد ولی به زودی خواهند فهمید. (سوره حجر ، آیه ۳)
۶) آیا آنچه انسان تمنا دارد به آن می رسد ؟! * در حالی که آخرت و دنیا از آن خداست. (سوره نجم ، آیات ۲۴و ۲۵)
۷) وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای * همان کس که مال فراوانی جمع آوری و شماره کرده * او گمان می کند که اموالش او را جاودانه می سازد. (سوره همزه ، آیات ۱تا ۳)
۸) کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها ، پشت به حق کردند ، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزو های طولانی فریفته است. (سوره محمد ، آیه ۲۵)
● تفسیر و جمع بندی :
▪ سرچشمه غفلت :
آیات اول و دوم ناظر به قوم «عاد» و «ثمود» است که پیامبرانی به نام «هود» و «صالح» داشتند این جمعیت با پیشرفتی که در کشاورزی و صنعت پیدا کرده بودند سخت سرگرم به دنیا شده و به آن دل بسته بودند و آرزو های دور و دراز آنها را در خود غرق ساخته بود و چنان گرفتار غرور و کبر و نخوت شده بودند که نه تنها کمترین اعتنایی به دعوت خیرخواهانه پیامبرشان هود و صالح نکردند ، بلکه به مبارزه با آنها برخاستند.
قرآن مجید در نخستین آیه از آیات بالا، از زبان حضرت صالح خطاب به آن قوم سرکش چنین نقل می کند :
به خاطر بیاورید که قوم عاد به خاطر طغیان از میان رفتند و خداوند شما را جانشینان آنان قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشتهایش قصرها برای خود بنا می کنید و در کوه ها (در دل سنگ ها) برای خود خانه هایی می تراشید ، به یاد نعمت های خدا باشید و در زمین فساد نکنید.
واذکروا اذ جعلکم خلفاء من بعد عاد و بواکم فی الارض تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بیوتا فاذکروا آلاء الله و لاتعثوا فی الارض مفسدین (۵)
در دومین آیه وضع قوم «عاد» را شرح می دهد که توضیحی است برای آیه قبل که در باره قوم «ثمود» بود.
از زبان پیامبرشان (حضرت هود) چنین نقل می کند :
«آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه ای از سر هوا و هوس می سازید ؟ و قصرها و قلعه های زیبا و محکم بنا می کنید که گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند.» (اتبنون بکل ریع آیة تعبثون * و تتخذون مصانع لعلکم تخلدون) (۶)
هود(ع) با این سخن به آنها می فهماند که یکی از علل مهم انحراف شما هوسرانی و تکیه بر آرزو های دراز است که شما را از خدا غافل کرده و در زرق و برق دنیا غرق ساخته است.
«مصانع» جمع «مصنع» به معنی ساختمان و قصر مجلل و محکم است ، این واژه از ماده «صنع» گرفته شده که به معنی کار نیکو انجام دادن است ، بنابراین صنع به هر کاری گفته نمی شود ، بلکه به کارهایی اطلاق می گردد که دارای امتیاز خاصی است.
قوم عاد و ثمود تصور می کردند که با این بناهای محکم و زیبا و خانه های مجللی که در درون دل کوه ها ایجاد کرده بودند ، می توانند خود را از آفات و گزند حوادث مصون دارند و سالیان دراز زنده بمانند و به عیش و نوش بپردازند.
همین معنی در باره قوم ثمود در آیات دیگری مطرح شده است و باز از زبان صالح این چنین می خوانیم :
اتترکون فی ما ههنا آمنین * فی جنات و عیون * و زروع و نخل طلعها هضیم * و تنحتون من الجبال بیوتا فارهین
آیا چنین می پندارید که همیشه در نهایت امنیت در نعمت هایی که اینجاست ، می مانید - در این باغ ها و چشمه ها - در این زراعت ها و نخل هایی که میوه هایش شیرین و رسیده است و شما از کوه ها خانه هایی (بسیار محکم) می تراشید و در آن به عیش و نوش می پردازید. (و همه چیز را به دست فراموشی می سپارید؟ (۷)
در سومین آیه سخن از گفتگوی مؤمنان و منافقان در روز قیامت است که منافقان خود را در ظلمت و تاریکی در صحنه محشر می بینند ، در حالی که مؤمنان در پرتو نور و ایمان به سوی بهشت در حرکتند ، منافقان از مؤمنان تقاضا می کنند اجازه بدهید ما هم از نور شما بهره ای بگیریم ، ولی دیوار بلندی در میان این دو فاصله می شود.
در اینجا منافقان فریاد می زنند : ...الم نکن معکم... ؛ آیا ما در دنیا با شما نبودیم ؟ (پس چرا از ما جدا شدید ؟) (۸)
مؤمنان در پاسخ می گویند : آری ما با هم بودیم ، ولی شما خود را فریب دادید و در انتظار حوادث ناگوار برای مسلمانان بودید و پیوسته در امر معاد و دعوت پیامبر اسلام (ص) ابراز تردید می کردید و آرزو های دراز ، پیوسته شما را مغرور ساخت تا فرمان مرگ شما از سوی خدا فرارسید. (۹)
به این ترتیب آیه فوق عامل بدبختی منافقان را در چهار چیز خلاصه می کند که چهارمین آنها آرزو های طول و دراز است.
«امانی» جمع «امنیه» از ماده «منی» (بر وزن مغز) در اصل به معنی اندازه گیری کردن است و «تمنی» به معنی آرزوست ، چرا که انسان در درون دل در عالم خیال اموری را برای خود اندازه گیری می کند و به همین جهتبه خیالات باطل و سخنان دروغ و آرزو های دور و دراز «امنیه» و جمع آن «امانی» اطلاق شده است.
در تفسیر منهج الصادقین و تفسیر قرطبی در ذیل این آیه حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که مضمونش این است :
آن حضرت در حالی که یارانش را موعظه می فرمود خط هایی (موازی هم) بر زمین کشید ، بعد یک خط عمودی بر همه آنان رسم فرمود ، سپس گفت : می دانید این خطوط چه معنی دارد ؟
عرض کردند : نه یا رسول الله !
فرمود : این خطوط مانند آرزو های دور و دراز انسانهاست (که حد و مرزی ندارند) و آن یک خط (عمودی) همان مرگ و پایان زندگی است که بر همه آنها کشیده می شود و همه آمال و آرزوها را باطل می کند.همین معنی با تفاوت مختصری از «ابن مسعود» نقل شده است و پیامبر اکرم (ص) خطی به شکل مربع کشید و خطی در وسط آن رسم فرمود و آن را به خارج مربع ادامه داد و خطوط کوچکی از طرف راست و چپ آن کشید ، سپس فرمود : این (خطی که در وسط مربع است) انسان است و این (مربع) اجل اوست که به او احاطه کرده و این (ادامه خطی که به خارج از مربع پیش رفته) آرزوهای دراز اوست که از اجل و مرگ او هم فراتر می رود و این خطوط کوچک عوارض و حوادثی است که او را احاطه کرده ، اگر (فرضا) اجل خطا کند ، این حوادث و عوارض او را از بین می برند و اگر این حوادث و عوارض خطا کنند اجل او را از میان برمی دارد. (۱۰)
در چهارمین آیه مؤمنان را به طور غیر مستقیم مخاطب قرار داده و هشدار می دهد که مراقب وضع خویش باشند ، مبادا به اثر آرزو های دور و دراز به سرنوشت مرگبار و اسفناک اقوام پیشین گرفتار شوند ، می فرماید : «آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد و مانند کسانی نباشند که پیش از این کتاب آسمانی به آنها داده شد ، سپس زمان طولانی به آنها گذشت (و بر اثر غفلت و آرزو های دراز) قلبهای آنها قساوت پیدا کرد. و بسیاری از آنان گناهکارند.»
الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق و لایکونوا کالذین اوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم و کثیر منهم فاسقون (حدید ، ۱۶)مطابق این آیه آنچه باعث نرمش قلب آدمی و انعطاف آن به سوی حق و خشوع و خضوع در پیشگاه خدا می شود ، همان ذکرلله و یاد خــدا و توجه به حق است ، آری یاد خدا است که آرزو های دور و دراز را بر می چیند و انسان را متوجه مسؤولیت هایش می کند و دل را نورانی و فکر انسان را واقع بین و ماهیت زندگی ناپایدار دنیا را در برابر او مشخص می سازد.
در پنجمین آیه خطاب به پیامبر اسلام (ص) ، اشاره به کفار و مشرکان کرده ، می فرماید :
بگذار آنها بخورند و از دنیای مادی بهره گیرند و آرزو ها (ی دراز) آنان را غافل سازد ولی به زودی خواهند فهمید.
(که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده اند)
آری آنان همچون چهارپایانند که جز آب و علف چیزی نمی فهمند ، تنها تفاوتی که با چهارپایان دارند و آنها را از چهارپایان پست تر کرده این است که یک مشت آرزوی طول و دراز اطراف فکرشان را احاطه کرده و به آنها اجازه نمی دهد که در سرنوشت خود بیندیشند و پیش از آنکه دست اجل گریبان آنها را بگیرد بیدار شوند و از بیراهه بازگردند.
در اینجا تاثیر منفی آرزو های دراز در وجود انسان به خوبی تبیین شده و نشان می دهد که تا چه حد آرزو ها انسان را به خود مشغول می سازد و از خدا غافل می کند.
تعبیر به «ذرهم» (آنها را رها کن) به وضوح نشان می دهد که امیدی به هدایت این گروه نیست وگرنه پیامبر اکرم (ص) هرگز مامور نمی شد آنها را رها سازد.
چگونه می توان امید به هدایت گروهی داشت که هدف نهایی آنها خور و خواب همچون حیوانات است و آرزو های دراز به آنها اجازه نمی دهد که لحظه ای به پایان زندگی و به آفریدگاری که این مواهب حیات را به آنها بخشیده بیندیشند و درباره هدفی که برای آن آفریده شده اند لحظه ای فکر کنند.
در ششمین آیه مورد بحث ، اشاره به این حقیقت می کند که غالبا آرزو های دراز که هرگز انسان به آنها نمی رسد ، او را احاطه می کنند و امکانات او را که باید در مسیر سعادت به کار گرفته شود به خود جذب می کند و او را از راه بازمی دارد ، می فرماید :
آیا انسان به آنچه آرزو می کند می رسد ؟ (نه هرگز نخواهد رسید) ؛ (ام للانسان ما تمنی) (۱۱)
این استفهام در واقع یک نوع استفهام انکاری است ، چگونه ممکن است انسان به همه آرزو هایش برسد در حالی که طول آرزو ها گاه دهها یا صدها برابر عمر اوست ! و گاه اصلا نقطه پایانی ندارد ! و هر جا برسد آرزو های دیگری در برابر او خودنمایی کرده و وی را به سوی خود جلب می نماید.
باید توجه داشت که این آیه به دنبال آیاتی است که اشاره به بت های مشرکان می کند که آرزو داشتند شفیع آنها در درگاه خداوند شوند و قرآن می گوید این آرزو هرگز برآورده نخواهد شد ، ولی با این حال مفهوم آیه عام است و به اصطلاح مورد ، مخصص نیست.
در هفتمین آیه سخن از دنیاپرستان خودخواه با آرزو های دور و دراز است ، می فرماید :
«وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ای - همان کس که مال و ثروت را جمع آوری و شماره کرده است ، و گمان می کند اموالش سبب جاودانگی اوست.» (ویل لکل همزة لمزة * الذی جمع مالا و عدده (۱۲) * یحسب ان ماله اخلده) (۱۳)
در واقع این سه آیه علت و معلول یکدیگرند ، چرا که این انسان بی خبر و خودبین و خودپسند دیگران را استهزاء می کند ، به خاطر آنکه ثروت عظیمی برای خود از طرق نامشروع فراهم ساخته ، چرا دست به جمع چنین ثروتی زده ؟ به خاطر اینکه می پندارند داشتن چنین ثروتی به او جاودانگی می دهد ، این پندار که با «طول امل» و آرزو های دراز همراه است سبب غرور و خودبرتربینی می شود و آن هم به نوبه خود سبب استهزاء و عیبجویی نسبت به دیگران است. (۱۴)
از این آیه به خوبی می توان استفاده کرد که آرزو های دراز گاهی به حدی می رسد که انسان مرگ را به کلی فراموش کرده ، خود را جاودانه می پندارد و همین امر سبب طغیان و سرکشی او می شود و آن طغیان سرچشمه گناهان دیگری می گردد.
در هشتمین و آخرین آیه مورد بحث ، سخن از گروهی است که حق را شناختند و سپس به آن پشت کردند و از آن اعراض نمودند ، می فرماید : «کسانی که بعد از روشن شدن حق به آن پشت کردند ، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزو های طولانی فریفته است.» ، (ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم و املی لهم) (۱۵)
«املی لهم» از ماده «املاء» به معنی پدید آوردن آرزو های دور و دراز است که انسان را به خود مشغول می دارد.
در واقع آیه ناظر به این حقیقت است که چگونه ممکن است یک انسان حق را بشناسد و باور کند سپس آن را نادیده بگیرد و به آن پشت کند و راه نجات خود را ببیند با این حال از بی راهه برود !
آیا می توان باور کرد انسان عاقلی چنین کند ؟! آری ! هنگامی که تسویلات شیطان انسان را احاطه کند و زشتی ها را در نظرش به صورت زیبایی ها نشان دهد و او را گرفتار آرزو های دور و دراز سازد ، بعید نیست حق را به دست فراموشی بسپارد و به آن پشت کند.
از اینجا می توان دریافت که آرزو های طولانی چه بلایی بر سر انسان می آورد و چگونه انسان عاقل را به کلی از عقل و خرد بیگانه می کند ؟
از مجموع آیات فوق که قسمتی در باره اقوام پیشین بود و بخشی در باره معاصران پیامبر (ص) و قسمتی نیز به صورت یک قانون کلی مطرح شده بود می توان چنین نتیجه گرفت که طول امل و آرزو های دراز از خطرناکترین دشمنان سعادت بشر است که نه تنها افراد ، بلکه اقوام و ملت ها را در کام بدبختی فرو می برد.
● طول امل در روایات اسلامی :
از آنجا که آرزو های دراز تاثیر بسیار مخربی بر زندگی معنوی و اخلاقی و حتی مادی انسان ها دارد ، در روایات اسلامی با تعبیرات گوناگون از آن نکوهش شده و با عبارات پرمعنایی به علل منطقی آن نیز اشاره شده است ، به عنوان نمونه به روایات زیر می توان اشاره کرد :
۱) در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می خوانیم :
اربعة من الشقاء جمود العین و قساوة القلب و طول الامل و الحرص علی الدنیا
چهار چیز است که نشانه شقاوت و بدبختی انسان است : خشک بودن چشم ها و سنگدلی و آرزو های دراز و حرص بر دنیا. (۱۶)
۲) در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) می خوانیم:
من اطال امله ساء عمله
کسی که آرزوی طولانی داشته باشد ، عملش بد خواهد شد. (۱۷)
همین معنی به صورت گویاتری در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است که فرمود :
آن کسی که آرزو هایش از همه طولانی تر باشد ، عملش از همه زشت تر و بدتر است. (۱۸)
۳) در نهج البلاغه خطبه ۱۴۷ نیز تعبیر گویایی در این زمینه دیده می شود ، فرمود :
اقوامی که پیش از شما بودند و گرفتار عذاب شدند ، فقط به خاطر آرزو های طولانی و فراموش کردن اجل و سرآمد زندگیشان بود تا آنکه عذاب موعود فرارسید ، همان عذابی که با فرا رسیدنش معذرت خواهی رد می شود و در های توبه بسته خواهد شد.
۴) در حدیث دیگری از فاطمه بنت الحسین از پدرش امام حسین (ع) از جدش رسول خدا (ص) چنین آمده است :
دو عامل سبب اصلاح (و پیروزی) آغاز این امت شد که یکی زهد (و ترک وابستگی به دنیا) بود و دیگری ایمان و یقین محکم و آنچه باعث هلاکت(و شکست) آخر این امت می شود بخل (شک) و آرزو های دراز است. (۱۹)
بدیهی است ایمان و یقین محکم ، به اضافه بی اعتنایی به زرق و برق دنیا ، سبب شد که مسلمانان نخستین به هنگام ورود در میدان جهاد از هیچ چیز پروا نکنند ، جز خدا را در نظر نگیرند و جز برای خدا شمشیر نزنند و هرگز پشت به دشمن ننمایند و این عامل مهم پیروزی آنان بود.
ولی هنگامی که آرزو های دراز و دلبستگی ها و دلدادگی ها نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و شک و تردید به جای یقین نشست ، عقبگرد ها و شک ها شروع شد و امروز هم برای تجدید عظمت نخستین ، راهی جز احیای دو اصل نخست نیست.
۵) در حدیث دیگری از امام امیرمؤمنان می خوانیم :
آرزوی دراز سبب سلطه شیطان ها بر قلوب غافلان می شود. (۲۰)
۶) در حدیث دیگری از همان امام (ع) چنین افرادی به عنوان بدترین مردم معرفی شده اند ، می فرماید :
بدترین مردم کسی است که آرزو هایش از همه طولانی تر باشد و عملش از همه بدتر. (۲۱)
و نیز از آن حضرت در حدیث دیگری می خوانیم :
انسان پیوسته دنبال آرزو های خویش است (و از مبدأ و معاد غافل است) ناگهان حضور اجل ، آرزو هایش را قطع می کند ، سبحان الله ! نه به آرزو رسیده و نه صاحب آرزو رها شده است. (۲۲)
۷) در حدیثی از امیرمؤمنان علی (ع) می خوانیم : برترین بی نیازی ترک آرزو هاست. (۲۳)
چرا که آرزوهای دور و دراز سبب می شود که انسان دائما خود را نیازمند ببیند و دست حاجت به سوی هر کس و هر جا دراز کند و شخصیت انسانی خود را به خاطر اموری که هرگز به آن نمی رسد بشکند.
۸) در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار آمده است :
دروغ می گوید کسی که ادعای ایمان می کند در حالی که به خاطر خدعه های آرزو ها و سرگرمی های باطل ، دلباخته دنیا شده است. (۲۴)
روشن است که دلباختگان آرزو ها ناگزیرند برای وصول به آنها همه چیز را به دست فراموشی بسپارند و از همین جا رخنه در ایمان آنها پیدا می شود.
۹) و نیز از همان بزرگوار در سخن کوتاه و پر معنای دیگری می خوانیم :
آرزو های دراز چشم بصیرت انسان را کور می کند. (۲۵)
۱۰) در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که روزی به اصحاب فرمود :
آیا همه شما دوست دارید وارد بهشت شوید ؟
- همگی عرض کردند : آری ای رسول خدا
- فرمود : دامنه آرزو ها را کوتاه کنید و مرگ را در مقابل چشم خود قرار دهید و از خداوند (و مخالفت فرمان او) آن گونه که شایسته است شرم کنید. (۲۶)
۱۱) باز در حدیث پر محتوای دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) آمده است :
ان الامل یذهب العقل و یکذب الوعد و یحث علی الغفلة و یورث الحسرة
آرزوهای دراز عقل انسان را می برد و وعده آخرت را دروغ می شمرد و انسان را به غفلت وا می دارد و سرانجام آن ، حسرت و ندامت است. (۲۷)
۱۲) این بحث را با روایت دیگری از رسول خدا (ص) - به عنوان «ختامه مسک» پایان می دهیم، در این حدیث آمده است که پیامبر اکرم(ص) سه عدد چوب را گرفت ، یکی را پیش روی خود در زمین فرو کرد ، دیگری را در کنار آن و سومی را در فاصله دورتر ، سپس فرمود :
آیا می دانید این چیست ؟
عرض کردند : خدا و رسولش آگاهترند
فرمود : این (چوب اول) انسان است و این (چوب دوم) سرآمد عمر است و این (چوب سوم که در نقطه دوری در زمین فرو شده بود) آرزو های دراز انسان است ، (آری) پیش از آنکه انسان به آرزو هایش برسد دست اجل گریبان او را خواهد گرفت. (۲۸)
در احادیث بالا که گلچینی بود از احادیث فراوانی که در منابع معروف اسلامی در باره طول امل آمده است به خوبی گستردگی خطرات و عواقب شوم این رذیله اخلاقی را نشان می دهد و ثابت می کند که آرزو های دراز از بزرگترین دشمنان سعادت انسان و مانع قرب او در پیشگاه خداست.
آیت الله مکارم شیرازی
۱- بحارالانوار ، جلد ۷۴، صفحه۱۷۳
۲- بحارالانوار ، جلد ۱۴، صفحه ۳۲۹(با کمی توضیح)
۳- المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ۲۴۵
۴- نهج البلاغه ، خطبه ۴۲
۵- اعراف ، ۷۴
۶- شعرا ، ۱۲۹ - ۱۲۸
۷- شعرا ، ۱۴۹ تا ۱۴۶
۸- حدید ، ۱۴
۹- همان ، ۱۴
۱۰- تفسیر قرطبی ، جلد ۹، صفحه ۶۴۱۷
۱۱- نجم ، ۲۴
۱۲- این احتمال نیز در تفسیر «عدده» داده شده است که منظور شمارش کردن نیست ، بلکه مال وا وسیله و «عده» خود قرار دهد و در همه حال بر آن تکیه نماید.
۱۳- همزه ، ۱ تا ۳
۱۴- «همزة» و «لمزة» هر دو صیغه مبالغه است ، اولی از ماده «همز» به معنی شکستن گرفته شده و دومی از ماده «لمز» به معنی غیبت و عیبجویی کردن است ، بعضی معتقدند «همزة» به کسی می گویند که با اشارات عیبجویی می کند و «لمزة» به کسی که با زبان این کار را انجام می دهد.
۱۵- محمد ، ۲۵
۱۶- تفسیر قرطبی ، جلد ۵ ، صفحه ۳۶۱۸ ؛ شبیه به همین معنی با کمی تفاوت در بحارالانوار ، جلد .۷ ، صفحه ۱۶۴ نیز آمده است.
۱۷- بحارالانوار ، جلد ۷۰ صفحه ۱۶۳، حدیث ۱۹
۱۸- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲
۱۹- بحارالانوار ، جلد ۷۰، صفحه ۱۶۴
۲۰- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲
۲۱- همان مدرک
۲۲- همان مدرک ، صفحه ۳۱۳
۲۳- نهج البلاغه ، کلمات قصار ، کلمه ۲۱۱ و ۳۴
۲۴- تصنیف غررالحکم ، صفحه ۳۱۲ ، شماره ۷۲۲۳
۲۵- غررالحکم ، حدیث ۱۳۷۵
۲۶- المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ۲۴۶
۲۷- میزان الحکمة ، جلد ۱، صفحه ۱۰۳(ماده امل)
۲۸- میزان الحکمه ، جلد ۱، صفحه ۱۰۴ ؛ المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ۲۴۵
۲۹- بحارالانوار ، جلد ۱، صفحه ۱۵۶
۳۰- غررالحکم ، حدیث شماره ۳۰۵۴
۳۱- همان مدرک ، جلد ۵ ، صفحه ۲۹۵(چاپ دانشگاه تهران)
۳۲- میزان الحکمه ، جلد ۱، صفحه ۱۰۴(ماده امل)
۳۳- همان مدرک
۳۴- قبلا در بخش احادیث گذشت.
۳۵- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲ ، حدیث شماره ۷۲۱۵
۳۶- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۴
۳۷- غررالحکم ، جلد ۲، صفحه ۴۰۵
۳۸- غررالحکم ، شماره ۱۳۷۵
۳۹- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۴
۴۰- المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ۲۴۶
۴۱- بحارالانوار ، جلد ۷۰ ، صفحه ۱۶۷
۴۲- تصنیف غررالحکم ، صفحه ۳۱۳
۴۳- تحف العقول ، صفحه ۲۰۷
۴۴- بحارالانوار ، جلد ۷۴، صفحه ۱۲۲
۴۵- همان مدرک
۴۶- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲
۴۷- تصنیف غررالحکم ، صفحه ۳۱۴
۴۸- همان مدرک
۴۹- بقره ، ۹۶
۵۰- کهف ، ۴۶
۵۱- بحارالانوار ، جلد ۸ ، صفحه ۲۶۱
۵۲- بحارالانوار ، جلد ۶۸، صفحه ۲۶۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست