پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

آرزوهای دراز


آرزوهای دراز

اخلاق در قرآن

«طول امل‏» و به تعبیر دیگر «آرزو های دور و دراز» از مهمترین رذایل اخلاقی است که انسان را به انواع گناهان آلوده می ‏کند ، از خدا دور می ‏سازد ، به شیطان نزدیک می‏ کند و گرفتار عواقب خطرناکی می‏ سازد.

البته اصل «آرزو» و «امید» نه تنها مذموم و نکوهیده نیست ، بلکه نقش بسیار مهمی در حرکت چرخ های زندگی و پیشرفت در جنبه‏ های مادی و معنوی بشر دارد.

اگر امید و آرزو در دل «مادر» نباشد هرگز فرزندش را شیر نمی ‏دهد و انواع زحمت‏ ها و ناراحتی ‏ها را برای پرورش او تحمل نمی‏ نماید ، همان گونه که در حدیث معروف نبوی ‏۹ آمده است :

الامل رحمة لامتی و لولا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرها!

امید و آرزو ، رحمت‏ برای امت من است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‏ داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‏ کاشت.‏ (۱)

کسی که یقین کند مثلا امروز روز آخر زندگی اوست ‏یا در آینده بسیار نزدیکی از دنیا می ‏رود ، دست از همه کار می ‏شوید و در واقع موتور زندگی او خاموش می ‏شود و چرخ های آن از کار می ‏افتد و شاید یکی از دلایل مخفی بودن پایان عمر هر کس همین باشد که چراغ پر فروغ امید و آرزو در دلش خاموش نشود و به تلاش های زندگی ادامه دهد.

همان گونه که در حدیثی از حضرت مسیح (ع) می ‏خوانیم :

«در جایی نشسته بود و پیرمردی را مشاهده کرد که با کمک بیل به شکافتن زمین مشغول است (و تلاش گرم و مستمری برای کار کشاوزی دارد) حضرت مسیح (ع) به پیشگاه خدا عرضه داشت : خداوندا امید و آرزو را از او برگیر!

ناگهان پیرمرد بیل را به کناری انداخت و روی زمین دراز کشید و خوابید ، کمی بعد حضرت مسیح (ع) عرضه داشت : بارالها! امید و آرزو را به او بازگردان! ؛ ناگهان مشاهده کرد که پیرمرد برخاست و دوباره مشغول فعالیت و کار شد !

حضرت مسیح (ع) از او سؤال کرد که من دو حال مختلف از تو دیدم ، یک بار بیل را به کنار افکندی و روی زمین خوابیدی ، اما در حرحله دوم ناگهان برخاستی و مشغول کار شدی ؟!

پیرمرد در جواب گفت : «در مرتبه اول فکر کردم من پیر و ناتوانم و آفتاب لب بامم ، امروز بمیرم یا فردا خدا می ‏داند ، چرا این همه به خود زحمت دهم و این همه تلاش کنم ؟ بیل را به کنار انداختم و بر زمین خوابیدم! ، ولی چیزی نگذشت که این فکر به خاطرم خطور کرد از کجا معلوم که من سالهای زیادی زنده نمانم ؟ افرادی مثل من بودند و سال ها عمر کردند ، انسان تا زنده است زندگی آبرومند می ‏خواهد و باید برای خود و خانواده ‏اش تلاش کند ، برخاستم و بیل را گرفتم و مشغول کار شدم‏. (۲)

به همین دلیل برای ایجاد تحرک بیشتر در گروه‏ های مختلف اجتماعی باید امید به آینده را در دل آنها زنده نگه داشت.

ولی همین امید و آرزو که رمز حرکت و تلاش انسانهاست و مانند قطرات حیاتبخش باران ، سرزمین دل انسان را زنده نگه می ‏دارد ، اگر از حد بگذرد به صورت سیلابی ویرانگر در می‏ آید و همه چیز را با خود می ‏برد و سرانجام انسان را غرق دنیاپرستی و ظلم و جنایت و گناه می ‏کند.

به همین دلیل پیامبر اکرم (ص) «طول امل‏» را یکی از دو دشمن بسیار خطرناک برای انسان ها شمرده و فرموده است :

«خصلتان اتباع الهوی و طول الامل، فاما اتباع الهوی فانه یعدل عن الحق، اما طول الامل فانه یحبب الدنیا

شدیدترین چیزی که از آن بر شما می ‏ترسم دو خصلت است : پیروی از هوا و آرزوی طول و دراز ؛ زیرا هواپرستی شما را از حق باز می ‏دارد و اما آرزوی دور و دراز شما را حریص بر دنیا می ‏کند. (۳)

شبیه همین معنی با کمی تفاوت در نهج البلاغه از امیرمؤمنان علی (ع) آمده است. (۴)

با این اشاره به آیات قرآن بازمی ‏گردیم و نتیجه طول امل را در سرنوشت اقوام پیشین و انسانها به طور کلی مورد بررسی قرار می ‏دهیم :

۱) و به خاطر بیاورید که خداوند شما را جانشینان قوم «عاد» قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشت هایش ، قصرها برای خود بنا می‏ کنید و در کوه ها برای خود خانه‏ ها می ‏تراشید ! بنابراین نعمت ‏های خدا را متذکر شوید و در زمین به فساد نکوشید. (سوره‏ اعراف ، آیه ‏۷۴)

۲) آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه ‏ای از روی هوا و هوس می‏ سازید ؟! * و قصرها و قلعه‏ های زیبا و محکم بنا می ‏کنید ، شاید در دنیا جاودانه بمانید ؟! (سوره‏ شعراء ، آیات ‏۱۲۹و ۱۲۸)

۳) (منافقان) آنها را صدا می ‏زنند ، مگر ما با شما نبودیم ؟! می‏ گویند : آری ولی شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید و (در همه چیز) شک و تردید داشتید و آرزو های دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرارسید و شیطان فریبکار (نیز) شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد. (سوره ‏حدید ، آیه ‏۱۴)

۴) آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است‏ خاشع گردد ؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد ، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلب‏هایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنها گنهکارند.

(سوره ‏حدید ، آیه ‏۱۶)

۵) بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزو ها آنان را غافل سازد ولی به زودی خواهند فهمید. (سوره‏ حجر ، آیه ‏۳)

۶) آیا آنچه انسان تمنا دارد به آن می ‏رسد ؟! * در حالی که آخرت و دنیا از آن خداست. (سوره ‏نجم ، آیات ‏۲۴و ۲۵)

۷) وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ‏ای * همان کس که مال فراوانی جمع آوری و شماره کرده * او گمان می ‏کند که اموالش او را جاودانه می‏ سازد. (سوره‏ همزه ، آیات ‏۱تا ۳)

۸) کسانی که بعد از روشن شدن هدایت ‏برای آنها ، پشت‏ به حق کردند ، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزو های طولانی فریفته است. (سوره‏ محمد ، آیه ‏۲۵)

● تفسیر و جمع بندی :

▪ سرچشمه غفلت :

آیات اول و دوم ناظر به قوم «عاد» و «ثمود» است که پیامبرانی به نام «هود» و «صالح‏» داشتند این جمعیت ‏با پیشرفتی که در کشاورزی و صنعت پیدا کرده بودند سخت‏ سرگرم به دنیا شده و به آن دل بسته بودند و آرزو های دور و دراز آنها را در خود غرق ساخته بود و چنان گرفتار غرور و کبر و نخوت شده بودند که نه تنها کمترین اعتنایی به دعوت خیرخواهانه پیامبرشان هود و صالح‏ نکردند ، بلکه به مبارزه با آنها برخاستند.

قرآن مجید در نخستین آیه از آیات بالا، از زبان حضرت صالح‏ خطاب به آن قوم سرکش چنین نقل می ‏کند :

به خاطر بیاورید که قوم عاد به خاطر طغیان از میان رفتند و خداوند شما را جانشینان آنان قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشتهایش قصرها برای خود بنا می ‏کنید و در کوه ها (در دل سنگ ها) برای خود خانه‏ هایی می ‏تراشید ، به یاد نعمت‏ های خدا باشید و در زمین فساد نکنید.

واذکروا اذ جعلکم خلفاء من بعد عاد و بواکم فی الارض تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بیوتا فاذکروا آلاء الله و لاتعثوا فی الارض مفسدین (۵)

در دومین آیه وضع قوم «عاد» را شرح می ‏دهد که توضیحی است‏ برای آیه قبل که در باره قوم «ثمود» بود.

از زبان پیامبرشان (حضرت هود) چنین نقل می ‏کند :

«آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‏ ای از سر هوا و هوس می ‏سازید ؟ و قصرها و قلعه‏ های زیبا و محکم بنا می‏ کنید که گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند.» (اتبنون بکل ریع آیة تعبثون * و تتخذون مصانع لعلکم تخلدون) (۶)

هود(ع) با این سخن به آنها می‏ فهماند که یکی از علل مهم انحراف شما هوسرانی و تکیه بر آرزو های دراز است که شما را از خدا غافل کرده و در زرق و برق دنیا غرق ساخته است.

«مصانع‏» جمع «مصنع‏» به معنی ساختمان و قصر مجلل و محکم است ، این واژه از ماده «صنع‏» گرفته شده که به معنی کار نیکو انجام دادن است ، بنابراین صنع به هر کاری گفته نمی ‏شود ، بلکه به کارهایی اطلاق می ‏گردد که دارای امتیاز خاصی است.

قوم عاد و ثمود تصور می ‏کردند که با این بناهای محکم و زیبا و خانه‏ های مجللی که در درون دل کوه ها ایجاد کرده بودند ، می ‏توانند خود را از آفات و گزند حوادث مصون دارند و سالیان دراز زنده بمانند و به عیش و نوش بپردازند.

همین معنی در باره قوم ثمود در آیات دیگری مطرح شده است و باز از زبان صالح‏ این چنین می ‏خوانیم :

اتترکون فی ما ههنا آمنین * فی جنات و عیون * و زروع و نخل طلعها هضیم * و تنحتون من الجبال بیوتا فارهین

آیا چنین می‏ پندارید که همیشه در نهایت امنیت در نعمت‏ هایی که اینجاست ، می‏ مانید - در این باغ ها و چشمه‏ ها - در این زراعت‏ ها و نخل هایی که میوه‏ هایش شیرین و رسیده است و شما از کوه ها خانه ‏هایی (بسیار محکم) می‏ تراشید و در آن به عیش و نوش می ‏پردازید. (و همه چیز را به دست فراموشی می ‏سپارید؟ (۷)

در سومین آیه سخن از گفتگوی مؤمنان و منافقان در روز قیامت است که منافقان خود را در ظلمت و تاریکی در صحنه محشر می ‏بینند ، در حالی که مؤمنان در پرتو نور و ایمان به سوی بهشت در حرکتند ، منافقان از مؤمنان تقاضا می ‏کنند اجازه بدهید ما هم از نور شما بهره‏ ای بگیریم ، ولی دیوار بلندی در میان این دو فاصله می ‏شود.

در اینجا منافقان فریاد می ‏زنند : ...الم نکن معکم... ؛ آیا ما در دنیا با شما نبودیم ؟ (پس چرا از ما جدا شدید ؟) (۸)

مؤمنان در پاسخ می ‏گویند : آری ما با هم بودیم ، ولی شما خود را فریب دادید و در انتظار حوادث ناگوار برای مسلمانان بودید و پیوسته در امر معاد و دعوت پیامبر اسلام (ص) ابراز تردید می‏ کردید و آرزو های دراز ، پیوسته شما را مغرور ساخت تا فرمان مرگ شما از سوی خدا فرارسید. (۹)

به این ترتیب آیه فوق عامل بدبختی منافقان را در چهار چیز خلاصه می ‏کند که چهارمین آنها آرزو های طول و دراز است.

«امانی‏» جمع «امنیه‏» از ماده «منی‏» (بر وزن مغز) در اصل به معنی اندازه ‏گیری کردن است و «تمنی‏» به معنی آرزوست ، چرا که انسان در درون دل در عالم خیال اموری را برای خود اندازه ‏گیری می ‏کند و به همین جهت‏به خیالات باطل و سخنان دروغ و آرزو های دور و دراز «امنیه‏» و جمع آن «امانی‏» اطلاق شده است.

در تفسیر منهج الصادقین و تفسیر قرطبی در ذیل این آیه حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که مضمونش این است :

آن حضرت در حالی که یارانش را موعظه می‏ فرمود خط هایی (موازی هم) بر زمین کشید ، بعد یک خط عمودی بر همه آنان رسم فرمود ، سپس گفت : می ‏دانید این خطوط چه معنی دارد ؟

عرض کردند : نه یا رسول الله !

فرمود : این خطوط مانند آرزو های دور و دراز انسانهاست (که حد و مرزی ندارند) و آن یک خط (عمودی) همان مرگ و پایان زندگی است که بر همه آنها کشیده می ‏شود و همه آمال و آرزوها را باطل می ‏کند.همین معنی با تفاوت مختصری از «ابن مسعود» نقل شده است و پیامبر اکرم (ص) خطی به شکل مربع کشید و خطی در وسط آن رسم فرمود و آن را به خارج مربع ادامه داد و خطوط کوچکی از طرف راست و چپ آن کشید ، سپس فرمود : این (خطی که در وسط مربع است) انسان است و این (مربع) اجل اوست که به او احاطه کرده و این (ادامه خطی که به خارج از مربع پیش رفته) آرزوهای دراز اوست که از اجل و مرگ او هم فراتر می‏ رود و این خطوط کوچک عوارض و حوادثی است که او را احاطه کرده ، اگر (فرضا) اجل خطا کند ، این حوادث و عوارض او را از بین می ‏برند و اگر این حوادث و عوارض خطا کنند اجل او را از میان برمی ‏دارد. (۱۰)

در چهارمین آیه مؤمنان را به طور غیر مستقیم مخاطب قرار داده و هشدار می ‏دهد که مراقب وضع خویش باشند ، مبادا به اثر آرزو های دور و دراز به سرنوشت مرگبار و اسفناک اقوام پیشین گرفتار شوند ، می ‏فرماید : «آیا وقت آن نرسیده است که دل‏ های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است‏ خاشع گردد و مانند کسانی نباشند که پیش از این کتاب آسمانی به آنها داده شد ، سپس زمان طولانی به آنها گذشت (و بر اثر غفلت و آرزو های دراز) قلب‏های آنها قساوت پیدا کرد. و بسیاری از آنان گناهکارند.»

الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق و لایکونوا کالذین اوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم و کثیر منهم فاسقون (حدید ، ۱۶)مطابق این آیه آنچه باعث نرمش قلب آدمی و انعطاف آن به سوی حق و خشوع و خضوع در پیشگاه خدا می ‏شود ، همان ذکرلله و یاد خــدا و توجه به حق است ، آری یاد خدا است که آرزو های دور و دراز را بر می ‏چیند و انسان را متوجه مسؤولیت‏ هایش می ‏کند و دل را نورانی و فکر انسان را واقع بین و ماهیت زندگی ناپایدار دنیا را در برابر او مشخص می ‏سازد.

در پنجمین آیه خطاب به پیامبر اسلام (ص) ، اشاره به کفار و مشرکان کرده ، می‏ فرماید :

بگذار آنها بخورند و از دنیای مادی بهره گیرند و آرزو ها (ی دراز) آنان را غافل سازد ولی به زودی خواهند فهمید.

(که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ‏اند)

آری آنان همچون چهارپایانند که جز آب و علف چیزی نمی ‏فهمند ، تنها تفاوتی که با چهارپایان دارند و آنها را از چهارپایان پست ‏تر کرده این است که یک مشت آرزوی طول و دراز اطراف فکرشان را احاطه کرده و به آنها اجازه نمی ‏دهد که در سرنوشت‏ خود بیندیشند و پیش از آنکه دست اجل گریبان آنها را بگیرد بیدار شوند و از بیراهه بازگردند.

در اینجا تاثیر منفی آرزو های دراز در وجود انسان به خوبی تبیین شده و نشان می ‏دهد که تا چه حد آرزو ها انسان را به خود مشغول می‏ سازد و از خدا غافل می ‏کند.

تعبیر به «ذرهم‏» (آنها را رها کن) به وضوح نشان می‏ دهد که امیدی به هدایت این گروه نیست وگرنه پیامبر اکرم (ص) هرگز مامور نمی ‏شد آنها را رها سازد.

چگونه می ‏توان امید به هدایت گروهی داشت که هدف نهایی آنها خور و خواب همچون حیوانات است و آرزو های دراز به آنها اجازه نمی‏ دهد که لحظه ‏ای به پایان زندگی و به آفریدگاری که این مواهب حیات را به آنها بخشیده بیندیشند و درباره هدفی که برای آن آفریده شده ‏اند لحظه‏ ای فکر کنند.

در ششمین آیه مورد بحث ، اشاره به این حقیقت می کند که غالبا آرزو های دراز که هرگز انسان به آنها نمی ‏رسد ، او را احاطه می ‏کنند و امکانات او را که باید در مسیر سعادت به کار گرفته شود به خود جذب می‏ کند و او را از راه بازمی ‏دارد ، می ‏فرماید :

آیا انسان به آنچه آرزو می‏ کند می ‏رسد ؟ (نه هرگز نخواهد رسید) ؛ (ام للانسان ما تمنی) (۱۱)

این استفهام در واقع یک نوع استفهام انکاری است ، چگونه ممکن است انسان به همه آرزو هایش برسد در حالی که طول آرزو ها گاه دهها یا صدها برابر عمر اوست ! و گاه اصلا نقطه پایانی ندارد ! و هر جا برسد آرزو های دیگری در برابر او خودنمایی کرده و وی را به سوی خود جلب می ‏نماید.

باید توجه داشت که این آیه به دنبال آیاتی است که اشاره به بت های مشرکان می ‏کند که آرزو داشتند شفیع آنها در درگاه خداوند شوند و قرآن می ‏گوید این آرزو هرگز برآورده نخواهد شد ، ولی با این حال مفهوم آیه عام است و به اصطلاح مورد ، مخصص نیست.

در هفتمین آیه سخن از دنیاپرستان خودخواه با آرزو های دور و دراز است ، می ‏فرماید :

«وای بر هر عیبجوی مسخره کننده ‏ای - همان کس که مال و ثروت را جمع‏ آوری و شماره کرده است ، و گمان می ‏کند اموالش سبب جاودانگی اوست.» (ویل لکل همزة لمزة * الذی جمع مالا و عدده (۱۲) * یحسب ان ماله اخلده) (۱۳)

در واقع این سه آیه علت و معلول یکدیگرند ، چرا که این انسان بی‏ خبر و خودبین و خودپسند دیگران را استهزاء می ‏کند ، به خاطر آنکه ثروت عظیمی برای خود از طرق نامشروع فراهم ساخته ، چرا دست ‏به جمع چنین ثروتی زده ؟ به خاطر اینکه می ‏پندارند داشتن چنین ثروتی به او جاودانگی می‏ دهد ، این پندار که با «طول امل‏» و آرزو های دراز همراه است‏ سبب غرور و خودبرتربینی می ‏شود و آن هم به نوبه خود سبب استهزاء و عیبجویی نسبت‏ به دیگران است. (۱۴)

از این آیه به خوبی می‏ توان استفاده کرد که آرزو های دراز گاهی به حدی می ‏رسد که انسان مرگ را به کلی فراموش کرده ، خود را جاودانه می ‏پندارد و همین امر سبب طغیان و سرکشی او می ‏شود و آن طغیان سرچشمه گناهان دیگری می‏ گردد.

در هشتمین و آخرین آیه مورد بحث ، سخن از گروهی است که حق را شناختند و سپس به آن پشت کردند و از آن اعراض نمودند ، می‏ فرماید : «کسانی که بعد از روشن شدن حق به آن پشت کردند ، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزو های طولانی فریفته است.» ، (ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم و املی لهم) (۱۵)

«املی لهم‏» از ماده «املاء» به معنی پدید آوردن آرزو های دور و دراز است که انسان را به خود مشغول می‏ دارد.

در واقع آیه ناظر به این حقیقت است که چگونه ممکن است‏ یک انسان حق را بشناسد و باور کند سپس آن را نادیده بگیرد و به آن پشت کند و راه نجات خود را ببیند با این حال از بی راهه برود !

آیا می ‏توان باور کرد انسان عاقلی چنین کند ؟! آری ! هنگامی که تسویلات شیطان انسان را احاطه کند و زشتی‏ ها را در نظرش به صورت زیبایی‏ ها نشان دهد و او را گرفتار آرزو های دور و دراز سازد ، بعید نیست‏ حق را به دست فراموشی بسپارد و به آن پشت کند.

از اینجا می ‏توان دریافت که آرزو های طولانی چه بلایی بر سر انسان می ‏آورد و چگونه انسان عاقل را به کلی از عقل و خرد بیگانه می‏ کند ؟

از مجموع آیات فوق که قسمتی در باره اقوام پیشین بود و بخشی در باره معاصران پیامبر (ص) و قسمتی نیز به صورت یک قانون کلی مطرح شده بود می ‏توان چنین نتیجه گرفت که طول امل و آرزو های دراز از خطرناک‏ترین دشمنان سعادت بشر است که نه تنها افراد ، بلکه اقوام و ملت‏ ها را در کام بدبختی فرو می ‏برد.

● طول امل در روایات اسلامی :

از آنجا که آرزو های دراز تاثیر بسیار مخربی بر زندگی معنوی و اخلاقی و حتی مادی انسان ها دارد ، در روایات اسلامی با تعبیرات گوناگون از آن نکوهش شده و با عبارات پرمعنایی به علل منطقی آن نیز اشاره شده است ، به عنوان نمونه به روایات زیر می ‏توان اشاره کرد :

۱) در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می‏ خوانیم :

اربعة من الشقاء جمود العین و قساوة القلب و طول الامل و الحرص علی الدنیا

چهار چیز است که نشانه شقاوت و بدبختی انسان است : خشک بودن چشم ها و سنگدلی و آرزو های دراز و حرص بر دنیا. (۱۶)

۲) در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) می ‏خوانیم:

من اطال امله ساء عمله

کسی که آرزوی طولانی داشته باشد ، عملش بد خواهد شد. (۱۷)

همین معنی به صورت گویاتری در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است که فرمود :

آن کسی که آرزو هایش از همه طولانی‏ تر باشد ، عملش از همه زشت‏ تر و بدتر است. (۱۸)

۳) در نهج البلاغه خطبه ‏۱۴۷ نیز تعبیر گویایی در این زمینه دیده می ‏شود ، فرمود :

اقوامی که پیش از شما بودند و گرفتار عذاب شدند ، فقط به خاطر آرزو های طولانی و فراموش کردن اجل و سرآمد زندگیشان بود تا آنکه عذاب موعود فرارسید ، همان عذابی که با فرا رسیدنش معذرت‏ خواهی رد می‏ شود و در های توبه بسته خواهد شد.

۴) در حدیث دیگری از فاطمه بنت الحسین از پدرش امام حسین (ع) از جدش رسول خدا (ص) چنین آمده است :

دو عامل سبب اصلاح (و پیروزی) آغاز این امت‏ شد که یکی زهد (و ترک وابستگی به دنیا) بود و دیگری ایمان و یقین محکم و آنچه باعث هلاکت(و شکست) آخر این امت می ‏شود بخل (شک) و آرزو های دراز است. (۱۹)

بدیهی است ایمان و یقین محکم ، به اضافه بی اعتنایی به زرق و برق دنیا ، سبب شد که مسلمانان نخستین به هنگام ورود در میدان جهاد از هیچ چیز پروا نکنند ، جز خدا را در نظر نگیرند و جز برای خدا شمشیر نزنند و هرگز پشت‏ به دشمن ننمایند و این عامل مهم پیروزی آنان بود.

ولی هنگامی که آرزو های دراز و دلبستگی ‏ها و دلدادگی ‏ها نسبت‏ به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و شک و تردید به جای یقین نشست ، عقب‏گرد ها و شک‏ ها شروع شد و امروز هم برای تجدید عظمت نخستین ، راهی جز احیای دو اصل نخست نیست.

۵) در حدیث دیگری از امام امیرمؤمنان می‏ خوانیم :

آرزوی دراز سبب سلطه شیطان ها بر قلوب غافلان می ‏شود. (۲۰)

۶) در حدیث دیگری از همان امام (ع) چنین افرادی به عنوان بدترین مردم معرفی شده ‏اند ، می‏ فرماید :

بدترین مردم کسی است که آرزو هایش از همه طولانی ‏تر باشد و عملش از همه بدتر. (۲۱)

و نیز از آن حضرت در حدیث دیگری می ‏خوانیم :

انسان پیوسته دنبال آرزو های خویش است (و از مبدأ و معاد غافل است) ناگهان حضور اجل ، آرزو هایش را قطع می ‏کند ، سبحان الله ! نه به آرزو رسیده و نه صاحب آرزو رها شده است. (۲۲)

۷) در حدیثی از امیرمؤمنان علی (ع) می ‏خوانیم : برترین بی ‏نیازی ترک آرزو هاست. (۲۳)

چرا که آرزوهای دور و دراز سبب می ‏شود که انسان دائما خود را نیازمند ببیند و دست‏ حاجت‏ به سوی هر کس و هر جا دراز کند و شخصیت انسانی خود را به خاطر اموری که هرگز به آن نمی ‏رسد بشکند.

۸) در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار آمده است :

دروغ می‏ گوید کسی که ادعای ایمان می کند در حالی که به خاطر خدعه ‏های آرزو ها و سرگرمی ‏های باطل ، دلباخته دنیا شده است. (۲۴)

روشن است که دلباختگان آرزو ها ناگزیرند برای وصول به آنها همه چیز را به دست فراموشی بسپارند و از همین جا رخنه در ایمان آنها پیدا می ‏شود.

۹) و نیز از همان بزرگوار در سخن کوتاه و پر معنای دیگری می‏ خوانیم :

آرزو های دراز چشم بصیرت انسان را کور می ‏کند. (۲۵)

۱۰) در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که روزی به اصحاب فرمود :

آیا همه شما دوست دارید وارد بهشت ‏شوید ؟

- همگی عرض کردند : آری ای رسول خدا

- فرمود : دامنه آرزو ها را کوتاه کنید و مرگ را در مقابل چشم خود قرار دهید و از خداوند (و مخالفت فرمان او) آن گونه که شایسته است‏ شرم کنید. (۲۶)

۱۱) باز در حدیث پر محتوای دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) آمده است :

ان الامل یذهب العقل و یکذب الوعد و یحث علی الغفلة و یورث الحسرة

آرزوهای دراز عقل انسان را می ‏برد و وعده آخرت را دروغ می‏ شمرد و انسان را به غفلت وا می‏ دارد و سرانجام آن ، حسرت و ندامت است. (۲۷)

۱۲) این بحث را با روایت دیگری از رسول خدا (ص) - به عنوان «ختامه مسک‏» پایان می‏ دهیم، در این حدیث آمده است که پیامبر اکرم(ص) سه عدد چوب را گرفت ، یکی را پیش روی خود در زمین فرو کرد ، دیگری را در کنار آن و سومی را در فاصله دورتر ، سپس فرمود :

آیا می ‏دانید این چیست ؟

عرض کردند : خدا و رسولش آگاه‏ترند

فرمود : این (چوب اول) انسان است و این (چوب دوم) سرآمد عمر است و این (چوب سوم که در نقطه دوری در زمین فرو شده بود) آرزو های دراز انسان است ، (آری) پیش از آنکه انسان به آرزو هایش برسد دست اجل گریبان او را خواهد گرفت. (۲۸)

در احادیث ‏بالا که گلچینی بود از احادیث فراوانی که در منابع معروف اسلامی در باره طول امل آمده است ‏به خوبی گستردگی خطرات و عواقب شوم این رذیله اخلاقی را نشان می‏ دهد و ثابت می ‏کند که آرزو های دراز از بزرگترین دشمنان سعادت انسان و مانع قرب او در پیشگاه خداست.

آیت الله مکارم شیرازی

۱- بحارالانوار ، جلد ۷۴، صفحه‏۱۷۳

۲- بحارالانوار ، جلد ۱۴، صفحه ‏۳۲۹(با کمی توضیح)

۳- المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ۲۴۵

۴- نهج البلاغه ، خطبه ۴۲

۵- اعراف ، ۷۴

۶- شعرا ، ۱۲۹ - ۱۲۸

۷- شعرا ، ۱۴۹ تا ۱۴۶

۸- حدید ، ۱۴

۹- همان ، ۱۴

۱۰- تفسیر قرطبی ، جلد ۹، صفحه ‏۶۴۱۷

۱۱- نجم ، ۲۴

۱۲- این احتمال نیز در تفسیر «عدده‏» داده شده است که منظور شمارش کردن نیست ، بلکه مال وا وسیله و «عده‏» خود قرار دهد و در همه حال بر آن تکیه نماید.

۱۳- همزه ، ۱ تا ۳

۱۴- «همزة‏» و «لمزة‏» هر دو صیغه مبالغه است ، اولی از ماده «همز» به معنی شکستن گرفته شده و دومی از ماده «لمز» به معنی غیبت و عیبجویی کردن است ، بعضی معتقدند «همزة‏» به کسی می ‏گویند که با اشارات عیبجویی می‏ کند و «لمزة‏» به کسی که با زبان این کار را انجام می ‏دهد.

۱۵- محمد ، ۲۵

۱۶- تفسیر قرطبی ، جلد ۵ ، صفحه ۳۶۱۸ ؛ شبیه به همین معنی با کمی تفاوت در بحارالانوار ، جلد .۷ ، صفحه ۱۶۴ نیز آمده است.

۱۷- بحارالانوار ، جلد ۷۰ صفحه ‏۱۶۳، حدیث ‏۱۹

۱۸- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲

۱۹- بحارالانوار ، جلد ۷۰، صفحه ۱۶۴

۲۰- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲

۲۱- همان مدرک

۲۲- همان مدرک ، صفحه ‏۳۱۳

۲۳- نهج البلاغه ، کلمات قصار ، کلمه ۲۱۱ و ۳۴

۲۴- تصنیف غررالحکم ، صفحه ۳۱۲ ، شماره ‏۷۲۲۳

۲۵- غررالحکم ، حدیث ۱۳۷۵

۲۶- المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ‏۲۴۶

۲۷- میزان الحکمة ، جلد ۱، صفحه ‏۱۰۳(ماده امل)

۲۸- میزان الحکمه ، جلد ۱، صفحه ۱۰۴ ؛ المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ۲۴۵

۲۹- بحارالانوار ، جلد ۱، صفحه ‏۱۵۶

۳۰- غررالحکم ، حدیث ‏شماره ۳۰۵۴

۳۱- همان مدرک ، جلد ۵ ، صفحه ۲۹۵(چاپ دانشگاه تهران)

۳۲- میزان الحکمه ، جلد ۱، صفحه ۱۰۴(ماده امل)

۳۳- همان مدرک

۳۴- قبلا در بخش احادیث گذشت.

۳۵- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲ ، حدیث‏ شماره ۷۲۱۵

۳۶- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۴

۳۷- غررالحکم ، جلد ۲، صفحه ۴۰۵

۳۸- غررالحکم ، شماره ۱۳۷۵

۳۹- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۴

۴۰- المحجة البیضاء ، جلد ۸ ، صفحه ‏۲۴۶

۴۱- بحارالانوار ، جلد ۷۰ ، صفحه ‏۱۶۷

۴۲- تصنیف غررالحکم ، صفحه ‏۳۱۳

۴۳- تحف العقول ، صفحه ‏۲۰۷

۴۴- بحارالانوار ، جلد ۷۴، صفحه ۱۲۲

۴۵- همان مدرک

۴۶- تصنیف الغرر ، صفحه ۳۱۲

۴۷- تصنیف غررالحکم ، صفحه ۳۱۴

۴۸- همان مدرک

۴۹- بقره ، ۹۶

۵۰- کهف ، ۴۶

۵۱- بحارالانوار ، جلد ۸ ، صفحه ۲۶۱

۵۲- بحارالانوار ، جلد ۶۸، صفحه ۲۶۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.