جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آناپولیس پلی برای عبور از بحران


آناپولیس پلی برای عبور از بحران

علاوه بر آن وجهه و پرستیژ اشغالگران آن تب و تاب گذشته را ندارد و حوادث لبنان و نگرانی از جریان ۱۴ مارس و دولت فواد سینیوره در جامعه لبنان به حدی رسیده است که دیگر خود اشغالگران هم به طور عملی و نه علنی در صدد اصلاح گذشته هستند در چنین شرایطی بهترین مستمسک و ابزار برای ایالات متحده همان معمای حل نشده عراق و اسرائیل یعنی مذاکرات صلح این دو طرف بود

با شدت گرفتن وقایع عراق و افغانستان و ناتوانی نیروهای اشغالگر در تامین امنیت و استقرار صلح، افکار عمومی جهانیان بیش از پیش از اقدامات یکجانبه‌گرا توسط ایالات متحده نگرانی فزاینده‌ای یافته است. علاوه بر آن وجهه و پرستیژ اشغالگران آن تب و تاب گذشته را ندارد و حوادث لبنان و نگرانی از جریان ۱۴ مارس و دولت فواد سینیوره در جامعه لبنان به حدی رسیده است که دیگر خود اشغالگران هم به‌طور عملی و نه علنی در صدد اصلاح گذشته هستند. در چنین شرایطی بهترین مستمسک و ابزار برای ایالات متحده همان معمای حل نشده عراق و اسرائیل یعنی مذاکرات صلح این دو طرف بود. بحران عراق وافغانستان در بدترین شرایط خود قراردارد که با نزدیک شدن به انتخابات تعیین هویت فرهنگی شهر کرکوک در عراق و نیز ظهور طالبان و نیروهای رادیکال در افغانستان با انتخابات ایالات متحده آمریکا برای ریاست جمهوری آینده این کشور گره خورده است. هرچه به این وقایع نزدیک می‌شویم نگرانی نومحافظه‌کاران بیشتر و بیشتر می‌شود. در چنین شرایطی بود که دولت نومحافظه‌کار بوش به منظور مقابله با نتایج احتمالی این اقدامات مذاکرات صلح پاییزی را در آناپولیس آغاز کرد.

اگر نگاهی به کنفرانس‌های گذشته در اسلو و مادرید بیندازیم متوجه می‌شویم که آنچه در این کنفرانس‌ها رعایت نشده است انعکاس واقعیات جامعه فلسطین می‌باشد. علاوه بر آن خاورمیانه و منازعات اعراب و اسرائیل بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ همیشه یک متغیر تاثیرگذار را با خود داشته است و آن متغیر جمهوری اسلامی ایران است. این کنفرانس در حالی آغاز شد که از دو واقعیت مهم و تاثیرگذار در این معادلات خبری نبود. اولی جمهوری اسلامی ایران و دومی شعور ملی و اراده عمومی ملت فلسطین یعنی حماس. نقطه مقابل این دو جریان مشهود و تاثیرگذار بر فلسطین جریان مقابل و غیرمشهودی است که از آن به‌عنوان لابی صهیونیسم تعبیر می‌کنم. نفوذ لابی صهیونیسم بر روح و روان سردمداران کاخ سفید از جمهوریخواه گرفته تا دموکرات بر کسی پوشیده نیست اینان هم بر ذهن سران اسرائیلی و هم بر ذهن دولتمردان ایالات متحده تاثیر می‌گذارند.

اگر نتایج کنفرانس را پیش‌بینی کنیم توجه به این نکته ضروری است که تا چه حد منطبق بر واقعیات است؟ و تا چه حد یک کنفرانس حقوق اساسی و اولیه ساکنان یک سرزمین را در نظر می‌گیرد؟‌ پس از آن می‌توان تا حدی تحولات آتی را پیش‌بینی کرد.

کشورهای میانه‌رو و محافظه‌کار عرب که هیچ‌گاه قاطعانه‌ در کنار ملت فلسطین نایستادند از اعضای فعال در کنفرانس پاییزی بودند در حالی که جمهوری اسلامی ایران که بیش از ۲۸ سال و از آغاز پیدایش خود در کنار فلسطین بوده است، در این کنفرانس حضور ندارد و اراده عمومی ملت فلسطین یعنی حماس هم حضور ندارد و چطور می‌توان به موفقیت این کنفرانس امیدوار بود؟ محمود عباس و جنبش فتح هم که به‌عنوان نماینده ملت فلسطین در کنفرانس حضور دارند بر این نکته واقفند که دیگر توان تاثیرگذاری بر اراده عمومی بعد از تحولات ناشی از نقض پیمان مکه با حماس و انتصاب دولت سلام فیاض را ندارند.

در چنین شرایطی بی نتیجه بودن این کنفرانس و آثار نهایی آن بر هر محققی روشن است چرا که واقعیات جامعه فلسطین و منطقه در نظر گرفته نشده است. این کنفرانس به خاطر حمایت از خواسته‌های ملت فلسطین و روندصلح خاورمیانه برگزار نشد، بلکه بیشتر به خاطر رهایی از بحران‌هایی برگزار شد که آمریکائیان و در راس آن جناح حاکم بر کاخ سفید با آن روبرو هستند؛ بحران لبنان و عدم مشروعیت جریان ۱۴ مارس، بحران سومالی و درگیری‌های عناصر رادیکال با دولت مرکزی این کشور، بحران سودان و منطقه دارفور که با تعدد گروه‌های شورشی و پیچیده‌تر شدن مذاکرات صلح رو به وخامت می‌گذارد و دیگر بحران‌های منطقه‌ای نظیر بحران PKK در شمال عراق واستقرار و تامین امنیت در عراق از جمله بحران‌هایی بود که برگزاری کنفرانس آناپولیس را برای حفظ منافع ایالات متحده الزام‌آور می‌ساخت و شعور سیاسی ملت فلسطین و افکار عمومی جهان عرب و کشورهای اسلامی فراتر از آن است که به فلسفه وجودی و دلایل این کنفرانس پی نبرد.

حال این سوال مطرح می‌شود آیا کنفرانس آناپولیس به مانند یک پل ارتباطی مقدمه حل بحران‌های دیگر را همواره خواهد نمود؟ در جواب باید گفت که مسئله فلسطین ریشه‌ای ۶۰ ساله و حل آن نیازمند بررسی ریشه‌ای بحران و ساختار کنونی جامعه فلسطین براساس قطعنامه‌های پیشین مجمع عمومی سازمان ملل و شورای امنیت است و با یک کنفرانس آن هم با عدم حضور حماس که نماد اراده عمومی فلسطینی‌ها می‌باشد قادر به حل مشکلات نخواهد بود.

علاوه بر آن حل بحران‌های دیگر منطقه خاورمیانه شاخص‌ها و فاکتورهای خاص خود را دارد. بنابراین با توجه به آنچه گفته شد کنفرانس آناپولیس حتی اهداف از پیش تعیین شده برگزار کنندگان آن را هم تامین نخواهد کرد؛ چه رسد به برآورده نمودن خواسته ملت فلسطین و که سابقه‌ای ۶۰ ساله دارد.