سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
جامعه شناسی مردم مدار
جامعهشناسی در ایران «نهاد» نشده است. این نقدی است که بسیار از آن گفتهاند. اما جامعهشناسی در ایران چه ویژگیهایی دارد و چه ویژگیهایی ندارد که بدل شدن آن را به یک نهاد از نظر منتقدان به تعویق انداخته است؟ اگر به تعبیری ساده، هر نهاد را عامل تعریف و گسترش هنجارهایی در یک حیطه و مراقبت از تخطی از آنها بدانیم، بی تردید جامعهشناسان این دیار بسیار کوشیدهاند تا به تعریف هنجارهای این حیطه از علم و مراقبت از آنها نائل شوند. با گسترش هنجارهاست که یک نهاد مستقر و تثبیت میشود و در چانهزنیها توان ابراز وجود مییابد وگر نه جامعهشناسی، با تمام تلاشی که برای حفظ آن در قالبهای حرفهای و سیاستگذار یا حتی انتقادی میشود، همواره به زیستنی حاشیهای تن میدهد.
جامعهشناسی باید از قلمرو دانشگاه پا بیرون گذارد، هنجارهایش را به مخاطبانی گستردهتر ارائه دهد تا هم وظیفهای را که بر دوش خود احساس میکند، به درستی انجام دهد و هم با کسب پایگاهی «مردمی»، چتری حمایتی بر سرش بگسترد. «جامعهشناسی مردممدار» قسمی از جامعهشناسی است که در پی تحقق این اهداف است.
امروزه با توجه به سنت پژوهشی تازه و در عین حال دارای ریشههای آشکار در سنت جامعهشناسی کلاسیک، میتوان از چهار نوع جامعهشناسی حرفهای، انتقادی، سیاستگذار و مردممدار سخن گفت و این نوع اخیر را مکملی ضروری برای آن سه دیگر دانست. جامعهشناسی حرفهای مفاهیم و روشهای آزموده شده و انبانی معرفتی برای پیکره جامعهشناسی فراهم میآورد و جامعهشناسی انتقادی با نقد آنها عرصه جامعهشناسی حرفهای را به بازاندیشی مدام در خود فرامیخواند. با این وصف، خصلت آکادمیک دو قسم جامعهشناسی فوق مانعی بزرگ بر سر راه ارتباط آنها با گروههای متفاوت مردم در بیرون از مرزهای دانشگاه است. از جمله عوامل این اختلال ارتباطی، بیتوجهی چنین جامعهشناسیهای آکادمیکی به مجاری ارتباط عمومی، از جمله زبانی عامه فهم و نیز رسانههای عمومی است. این امر زمینهساز گسستی رو به گسترش میان جامعهشناسی با مسائلی بوده که مردم در زندگی اجتماعیشان با آنها سر و کار دارند؛ همان مسائلی که تبیینشان از مهمترین وظایفی بوده که جامعهشناسی همیشه بر دوش خود احساس میکرده است.
اما در سویی دیگر، جامعهشناسی سیاستگذار قرار گرفته که اگرچه مسئله محور است، در پی راه حل مسائلی است که کارفرمایی بیرون از دایره آکادمی جامعهشناسی، اعم از دولت یا بازار، صورتبندی کرده است. این نوع جامعهشناسی، به تأیید بسیاری از جامعهشناسانی که در اجرای طرحهای تحقیقاتی سازمانهای دولتی و خصوصی دست در کارند، عموماً به نوعی جامعهشناسی «بله قربان گو» بدل میشود که وظیفهاش، نه حل مسئله که مشروعیتبخشی به راهحلهایی است که پیشاپیش تدارک دیده شدهاند.
جامعهشناسی مردممدار نیز مسئله محور است، اما مسائلش را از تعامل با گروههای مردمی استخراج میکند و با مشارکت آنان در پی راه حل میگردد. در این تعامل، این فقط مسائل مردم نیستند که آشکار میشوند، بلکه رویکردهای معرفتشناختی و روششناختی خود جامعهشناسی هم محک خورده و حک و اصلاح میشوند. این قسم جامعهشناسی از راه چنین تعامل انضمامی است که هشیار باقی میماند و به بازاندیشی مدام در خود میپردازد، نه از طریق مناقشات انتزاعی درون علمی.
با این وصف، برای جامعهشناسی مردممدار، تجربه زیسته مردم هم منبع پژوهش است و هم موضوع پژوهش. اما تعامل جامعهشناسی با گروههای مردمی، مستلزم توسل به مجاری ارتباطی مناسب است. همین نکته است که حضور در رسانههای عمومی را مورد توجه جامعهشناسی مردممدار قرار میدهد. البته تسلط به زبانی عامه فهم لازمه چنین حضوری است، اما این زبان که در پی نزدیکی به عموم مردم است نه لزوماً سخیف است و نه عامه فریب. از سویی دیگر، از همین طریق است که جامعهشناسی میتواند با عرضه مفاهیم و نوع نگرش خود به عموم مردم، ابزارهای مفهومی کارآمدتری را برای توصیف و تبیین شرایط تاریخی- اجتماعی در اختیارشان بگذارد. بر همین مبناست که دلمشغولی به آموزش نیز به یکی از مهمترین دغدغههای جامعهشناسی مردممدار بدل میشود؛ چه برای بهرهگیری از روشها و ابزارهای کارآمدتر آموزشی برای تدریس این علم به مخاطبان آکادمیک و چه آموزش این علم به افرادی که بیرون از دایره آکادمی جامعهشناسیاند. جامعهشناسی مردممدار بر این باور است که پزشک، وکیل، کاسب، معلم، روزنامهنگار، مهندس، راننده و روانشناسی که به بینش جامعهشناختی مسلح است، هم فردی کارآمدتر در حرفهاش خواهد بود و هم شهروندی مسئولتر در سایر حیطههای زندگی شخصی و اجتماعیاش. اما آموزشی که جامعهشناسی مردممدار از آن سخن میگوید، آموزشی است دو طرفه حاصل از دیالوگ میان جامعهشناسی و مردم.
طرفه آن که، در این سالها کمتر حیطه آکادمیکی را میتوان یافت که به نوعی درصدد گسترش مخاطبانش برنیامده باشد. در این میان، روانشناسی البته شهره است؛ اما با نگاهی به حیطههایی چون فلسفه و پزشکی و اقتصاد و حتی نجوم و فیزیک و ریاضی درمییابیم که گویا جامعهشناسی از معدود علومی است که از این قافله عقب مانده است؛ قافلهای که سالهاست در پی گسترش حوزه عمومی روان شده است. اکنون این جامعهشناسی مردممدار است که جامعهشناسان را به این مشارکت گفتمانی در حوزه عمومی فرا میخواند؛ قسمی جامعهشناسی که با وجود ریشههای دیرینش در سنت جامعهشناسی، جوانههایی تازه هم به بار آورده است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی شهادت ایران سقوط بالگرد بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
تهران هواشناسی شهرداری تهران هلال احمر پلیس سردار رادان سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش مشهد سیل مشهد بارش باران
یارانه یارانه نقدی قیمت دلار بورس قیمت خودرو خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان بازنشستگان ایران خودرو
شهید رئیسی تلویزیون لیلا حاتمی سینما هنرمندان شعر سینمای ایران سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی امیرعبداللهیان ترکیه روسیه ولادیمیر پوتین چین غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال ابراهیم رییسی رییس جمهور لیگ برتر لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال باشگاه پرسپولیس تراکتور بازی
تبلیغات سامسونگ هوش مصنوعی اپل موبایل ناسا اینترنت نمایشگاه ایران هلث هواپیما
سرطان رژیم غذایی آلزایمر زیبایی سازمان غذا و دارو استرس کاهش وزن پزشک