جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
اندر باب جدانویسی و سرهم نویسی
امروزه در نگارش بهویژه میان جوانترها گرایش غالب بهسمت جدانویسی است و این گرایش گاهی شکلی کمابیش افراطی یافته است.
در این تردیدی نیست که جدانویسی در حد معقول خود به بهسازی خط فارسی در این چند دهه کمک کرده است. این را هم باید بهعنوان یک قاعده پذیرفت که در جاهایی که میان جدانویسی و یا پیوسته نویسی اجزای یک کلمه یا ترکیب تردیدی داریم، یعنی آن گونه نیست که یکی از دو جانب قضیه ارجحیتی قطعی داشته باشد، جدا نوشتن به احتیاط نزدیکتر است.
ولی این گرایش به جدانویسی نباید یک مزیت مهم پیوسته نویسی را از نظر ما دور بدارد و آن استفاده از شکل هندسی کلمات برای خواندن متن است. این را باید توضیح دهم.
خط فارسی بهگونهای است که بیشتر حروف در آن امکان اتصال دارند، بهخلاف خطهای لاتینی که در آنها حروف کاملاً مستقلاند. این گاهی برای فارسیزبانان مایه دردسر است؛ مثلاً آنجا که میباید شکلهای مختلف یک حرف را فراگیرند، مثل «ب» اول و «ب» وسط و «ب» آخر، و نیز در جدانویسی و پیوسته نویسی بعضی کلمات و ترکیبات.
ولی باید پذیرفت که خط فارسی بهسبب همین ویژگی یک مزیت هم دارد و آن ایجاد شکلهای هندسی متفاوت و متمایز برای کلمات است. یعنی خط بدین ترتیب جنبه بصری بیشتری مییابد و راحتتر خوانده می شود، مثلاً دو کلمه «حافظ» و «حفیظ» در خط فارسی شکل هندسی متفاوتی دارند که همین سبب میشود چشم خواننده بدون زحمتی این دو را در جمله تشخیص دهد و نیازی به خواندن تک تک حروف نباشد. ولی همین دو کلمه با خط انگلیسی چنین میشوند: Hafez و Hafiz. اینجا خواننده متن باید تک تک حروف را بخواند. همین گونه است کلمات «سعید» و «سعدی» که هر یک ساختار هندسی متفاوتی دارند. حرف «ی» در سعید بهصورت «یـ» آمده است و در «سعدی» بهصورت «ی»، کلمه «سعید» یکپارچه است و «سعدی» دو پارچه. همین دو ساختار هندسی متفاوت به کلمات داده است.
ما بسیاری از وقتها بهجای تمرکز در تک تک حروف، این ساختارها را با سابقهای که از حضورشان در ذهن داریم تشخیص میدهیم.
حالا هرچه بهسمت جدانویسی حرکت کنیم، از این ساختارهای هندسی دورتر میشویم، یعنی اگر در حد نهایی قضیه همه حروف را جدا از هم بنویسیم (مثل انگلیسی) خواندن خط فارسی بسیار دشوار خواهد شد. شما این جمله را چه خواهید خواند؟
ب ن ی آ د م اع ض ا ی ی ک د ی گ ر ن د
شاید بگویید: «اگر عادت کنیم، همین را هم بهسهولت خواهیم خواند». شاید تا حدودی بهسهولت بتوان خواند ولی به این سرعتی که اکنون میخوانیم هیچگاه، مثلاً کلمه «ا د ب ی ات» آن ویژگی و تمایز هندسی را نخواهد داشت که «ادبیات» دارد. در «ادبیات» ما دیگر حروف را نمیخوانیم و کلمه را یکجا میخوانیم.
اگر این معیار بصری را در نظر گیریم، گاهی (و نه همیشه) کلمه یا ترکیبی که سر هم نوشته شده است، بهتر از شکل جداشدهاش خوانده میشود. وقتی اجزای کلمه با هم هستند، چشم ما با یک تمرکز روی ساختار کلی کلمه آن را میخواند. اما همان کلمه را وقتی بشکنیم، چشم ناچار است که شکل هندسی هریک از پارهها را جدا بهخاطر بسپارد، مثلاً در مورد کلمه «ماهیچه» ذهن در واقع دو واحد «ما» و «هیچه» را در کنار هم ثبت میکند. ولی وقتی مینویسیم: «ماهی چه» این ساختار هندسی شکسته شده و به سه قسمت تبدیل شده است. اینجا دیگر ثبت آن در ذهن سختتر است، چنانکه اگر «م ا ه ی چ ه» بنویسیم، این ساختار دیگر کاملاً نابود میشود.
اما حفظ ساختار هندسی کلمات مهمترین و تنها اصل است؟ مسلماً نه. این هم اصلی است در کنار چندین اصل دیگر که برای جدانویسی و سرهم نویسی داریم و باید به مجموعه اینها توجه کرد. بعضی از این اصول گرایش به جدانویسی را تقویت میکنند و بعضی در جهت پیوسته نویسیاند. باید بکوشیم که همه اصول را در کنار هم در نظر گیریم، مثلاً ما این اصل را هم داریم که کلمه بهتر است بهگونهای نوشته شود که با کلمهای دیگر اشتباه نشود. من در کتابی از یک نویسنده نامدار که علاقهای ویژه به جدانویسی دارد، تا مدتی کلمه «بهروز» را که بهصورت «بهروز» نوشته شده بود، بهمعنی «به+روز» میخواندم و حیران میماندم که وقتی میگوید: «بهروز این کار را کرد» فاعل این جمله چهکسی است که این کار را «هنگام روز» انجام میدهد. بعد متوجه شدم که «بهروز» بهواقع یک آدم است و آنگاه یکی دو صفحه از متن را دوباره خواندم.
همین طور ما اصول دیگری هم داریم که در اینجا مجال طرحشان نیست. وقتی مجموعه اینها را در نظر گیریم، به یک نگارش متعادل میرسیم که در آن، نه «آن جایی که» بهصورت «آنجاییکه» نوشته شود و نه «بهروز»، «پیوسته»، «ماهیچه»، «امروز» و «همراه» بهصورت «به روز»، «پی وسته»، «ماهی چه»، «ام روز» و «هم راه».
اولین قضیه این است که به راستی انتخاب رسم الخط امری فردی است، مثل لباس پوشیدن یا غذاخوردن؟ یا امری جمعی است مثل قوانین راهنمایی و رانندگی؟ بهگمان من زبان و رسم الخط مجموعهای از نشانههاست میان گروهی از مردم و اگر هم نگوییم همه در انتخاب آن حق دارند، لااقل میتوان گفت که همه در آن مؤثرند. من بیش از این بدین موضوع نمیپردازم، چون تحلیل دقیق آن از دایره آگاهی من فراتر است و تخصصی در زبان شناسی و نشانه شناسی بهکار دارد.
از جانبی دیگر بهنظر من راه عملی و منطقی تصرف در رسم الخط این است که مؤلف پیشنهادهایش را بهصورت مقالاتی علمی و با تألیفاتی در این حوزه به نهادهای متولی رسم الخط فارسی مثل «فرهنگستان زبان و ادب فارسی»، «مرکز نشر دانشگاهی» و «دفتر برنامه ریزی و تألیف کتابهای درسی» یا لااقل به بعضی مراکز عمده چاپ و نشر ارائه کند و در صورت پذیرش این پیشنهادها ازسوی این نهادها، آنها را عام و کاربردی بسازد، همانند حقوقدانی که نظریاتش در مورد ناکارآمدی قوانین مملکت را از مسیر قانونی در نظام قضایی مملکت رسوخ دهد.
من میپذیرم که وقتی اجزای ترکیبات را جدا بنویسیم، این قابلیت زبان، خود را بهتر نشان میدهد، مثلاً اگر «همراه» را «هم راه» بنویسیم، خواننده با تمرکز بر اجزای این ترکیب، ناخودآگاه حس میکند که میشود این «هم» و «راه» را با کلمات دیگری هم ترکیب کرد. آنگاه ممکن است زمینه دیگر ترکیبهایی از این دست نیز فراهم شود.
این تا حدودی درست است، ولی قضیه این است که به همان میزان، متن برای خواننده دشوارخوان و نامأنوس میشود.
محتملترین پاسخ در برابر این سخن من و امثال من تا حدودی برای مردم عادی خواهد شد، ولی مسلماً سرعت خواندن و درک مطلب در آن صورت برای خوانندگان مثل اول نیست. وضعیت درست مثل کسانی است که تکانگشتی تایپ میکنند و در عین حال از تایپ خود راضی هستند. ولی با تایپ تکانگشتی چطور میشود ساعتی ده صفحه کتاب را تایپ کرد؟
قضیه دیگر و مهمتر این است که به همین میزان که بهمرور زمان خواندن کلمهای مثل «هم راه!» برای مردم سهل خواهد شد و آنان بدان عادت خواهند کرد، دریافتی که از تک تک اجزای آن بهعنوان یک ترکیب دارند هم کاهش مییابد، یعنی نقش ترکیبی کلمه دوباره کمرنگ میشود. بهواقع بهتدریج و با عادت کردن مردم به شکل جدید، آن کلمه هرچند جدا نوشته شده است، حکم یک کلمه جامد مییابد، بهعبارت دیگر اگر قرار باشد مردم با خواندن «هم راه» همان قدر مأنوس شوند که با «همراه» مأنوس هستند، به همان میزان جنبه ترکیبی این کلمه هم برایشان پنهان خواهد شد، آنگاه چه میباید کرد؟ باید برای یادآوری مجدد جنبه ترکیبی کلمه، آن را بهصورت «هم+راه» نوشت؟
نویسنده: محمدکاظم کاظمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست