شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

ناصر خسرو


ناصر خسرو

ناصر خسرو متولد ناحیه قبادیان تاجیکستان است وی در دوران شاهان غزنوی و سلجوقیان به سر برده و نسبت به سلاله سلجوقیان نفرت داشته است

از هزارمین سالگرد تولد ناصر خسرو قبادیانی، شاعر و متفکر فارسی زبان بر اساس مصوبه دولت تاجیکستان ماه سپتامبر سال میلادی جاری همزمان با جشن استقلال این کشور تجلیل به عمل می آید و به همین مناسبت همایشی هم در بزرگداشت او در خاروغ مرکز بدخشان بر پا می شود.ناصر خسرو متولد ناحیه قبادیان تاجیکستان است. وی در دوران شاهان غزنوی و سلجوقیان به سر برده و نسبت به سلاله سلجوقیان نفرت داشته است. وی مدت ۷ سال افغانستان کنونی، آذربایجان، ایران، سوریه، فلسطین و عراق را سیاحت کرده و دو سال در مصر به سر برده است. پس از غریبیهای زیاد و اذیت شاهان وی در یومگان بدخشان افغانستان وفات کرده است، آرامگاه این مرد در منطقه افغانستان واقع است.

من آنم که در پای خوکان نریزم،

مر این قیمت در٧ لفظ دری را.

پیرامون روزگار عجایب و غرایب و میراث گران مایه و گران پایه علمی و فرهنگی، فلسفی و جهانگردی و دنیا شناسی حکیم ناصر خسرو، دانشمند قرن ۱۱ میلادی، در کشورهای فارسی زبان و ایرانی تبار (تاجیکستان، ایران، افغانستان، پاکستان) و بیرون از آن (روسیه، فرانسه، انگلستان و غیره) محققان با مقالات و تالیفات علیحده عرض عقیده نموده و از میراث فراخ دامن علمی و معرفتی حجت خراسان یعنی ناصر خسرو قبادیانی دلیل و نمونه ها آورده اند.

جهت زبان دانی و زبان شناسی، سخن ورزی و سخن آفرینی، واژه شناسی و پایداری سبک خراسانی این دانشمند ایرانی تنها اشاره های جداگانه به نظر می رسند. حالا آن که سرمنشا غایه های انسان دوستی و انسان پروری، پند و حکمتهای سازگار زمان و دوران ناصر خسرو به زبان و اسلوب مردم پسند همبستگی قوی دارد.

خلاصه عمومی پژوهشگران زبان دوره کلاسیکی تاجیکی دری و فارسی این است که پس از دوره سامانیان و ستایشگران سخنور و سخن سنج آن، رودکی و فردوسی و پیروان آنها، زبان ادبی و دولتی تدریجا به مرکبی و دشوار فهمی رو نهاد و از سرچشمه خود یعنی زبان مردمی نسبتا دور شد. ناصر خسرو چون زبان شناس و داننده زبانهای مختلف زمان خویش توسط خودآموزی و درس خوانی زبانهای عربی و یونانی را خوب هضم کرده بود. از خصوص آموزش و پژوهش زبانهای دیگر و ماخذهای دینی و عرفانی غیر مسلمانی، این دانشمند تاجیک چنین نگاشته است:

"و آن چه در زمان من بود از فقه و اصول اقلام او اکثر را به مطالعه ضبط کردم و نهصد تفسیر به نظر زدم. و در این مدت پانزده سال دیگر گذشت. بعد از آن به دانستن زبان ثلاثه شروع کردم یعنی تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود علیه السلام...

معلم اول شمس القیس، معلم دوم شیمورانیس، معلم سوم بطلمیوس... و بعد از این چون جمله را گرداندم، علم ایمان... و مذهب در ضمیر و باطن و به حکمت و منطق و احکام الهی، طبیعی و قانون اعظم و طب و علم ریاضت و علم سیاست..."

از این رو می توان خلاصه کرد که آموزش و پژوهش ماخذها و ارزشهای همبسته تمدن نصرانی و بودایی و غیره بی ترجمه در زمینه مطالعه سرچشمه اصلی صورت گرفته است، عقائد دانشمند و تصویر و توضیح مسائل به زبان ذهن رس تاجیکی فارسی انعکاس شده است.

این هم قابل توجه است که دانشمند جهانگرد و جهان شناس غایه مندرجه کتابهای الهی را همبسته و همرسته شمرده و تفاوت اساسی را در کاربرد زبانها می شمارد. این نظر بشردوستانه ناصر خسرو در کتاب « وجه دین» با چنین سخنانی عامه فهم افاده شده است:

"میان تورات و انجیل و قرآن به معنی هیچ اختلاف نیست مگر به ظاهر لفظ مثل و رمز خلاف هست. پس میان رومیان انجیل است و میان روسیان تورات و میان هندوان صحوف ابراهیم."

بخوان هر دو دیوان من

زبان دانی و زبان شناسی ناصر خسرو در پایه دو زبان مشهور خاور زمین یعنی زبان عربی و فارسی تاجیکی و دری که لفظ مادری و اجدادی دانشمند محسوب می شد، بسا نمایان و عبرت آموز است، زیرا کشفیات و ایجادگری ناصر خسرو به هر دو زبان صورت گرفته است. خود متفکر با کاربرد زبان فارسی دری و تاجیکی خود را با افتخار پیرو رودکی و عنصری می شمارد لیک در بابت استفاده زبان عربی دانشمندان عربی زبان حسان و بحتری را یادرس می نماید:

این فخر بس است مرا که به هر دو زبان،

حکمت همی مرتب و دیوان کنم.

جان را ز بهر مدحت آل رسول

گه رودکی و گاهی حسان کنم.

و آن چه در زمان من بود از فقه و اصول اقلام او اکثر را به مطالعه ضبط کردم و نهصد تفسیر به نظر زدم. و در این مدت پانزده سال دیگر گذشت. بعد از آن به دانستن زبان ثلاثه شروع کردم یعنی تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود علیه السلام...

ناصر خسرو

از موجودیت دو دیوان، دیوان تاجیکی فارسی و عربی چنین بیت ادیب ذواللسان نیز گواهی می دهد:

بخوان هر دو دیوان من تا ببینی،

یکی گشته با عنصری بحتری را

آموزش زبانهای مختلف را از طرف دیگر سفرهای هفت ساله ناصر خسرو به کشورهای گوناگون زبان و مختلف مذهب (ماوراء النهر، ارمنستان، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، مصر، تونس، عراق، سودان و غیره) تقاضا می کرد.

قطع نظر از دانش مکمل در زبان عربی ناصر خسرو زبان اجداد خویش، دری تاجیکی را چون بنیاد تالیفات هم علمی و هم ادبی و بدیعی قرار داده و در رشد و تکامل و گسترش جغرافی آن گام و اقدامی پر ارزش گذاشته است.

اسلوب ناصری

پیرامون زبان و اسلوب قصاید و اشعار، منظومه های خرد و بزرگ بویژه «روشنایی نامه» و «سعادت نامه» ناصر خسرو به طریق فشرده می توان ابراز داشت که ایجادگر آنها عقائد علمی و فلسفی، دینی و مذهبی و پند و حکمت پرارزشش را با کلمات و تعبیرات و عبارات زبان عامه فهم تاجیکی چنان استادکارانه بیان کرده است که در فهمش و درک آنها پس از هزار سال خواننده امروز هم در نمی ماند. برای نمونه از «گلچین از دیوان» ناصر خسرو چند دلیل می آریم و می بینیم که ادیب در قالب نظم پند و حکمت مردمی و خودی را به زبان عامه ای انعکاس کرده است:

ز مردم زاده ای با مردمی باش،

چه باشد دیو بودن؟ آدمی باش!


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.