جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

تلخ مثل خود تریاک


تلخ مثل خود تریاک

نگاهی به بازار کثیف مواد مخدر

چندی پیش رسماً اعلام شد که ایران بزرگ‌ترین مصرف‌کننده تریاک در جهان است. قیمت تریاک که در سال ۱۳۸۳ هر کیلو یک میلیون و سیصد هزار تومان بود، حالا به هر کیلو ششصد هزار تومان رسیده است.

حالا دیگر کسی پنهان نمی‌کند، پنهان نمی‌کند که در مبارزه با معضل مواد مخدر کجا ایستاده‌‌ایم و چقدر موفق بوده‌ایم! پنهان نمی‌کند که کمر بسیاری از خانواده‌ها شکسته از معتاد شدن فرزندانشان، پنهان نمی‌کند که آن‌قدر که حرف زده‌ایم عمل نکرده‌ایم... دلیلش امیدواریم این باشد که سعه‌صدر مسئولان زیاد شده، امیدواریم دلیلش این باشد که مردم را محرم می‌دانند و نمی‌خواهند با پاک کردن صورت مسئله خودشان را از پاسخ دادن به دیگران برهانند. و امیدواریم این نباشد که فاصله آن‌قدر عمیق شده که دیگر هیچ کس حتی اگر بخواهد هم نمی‌‌تواند پنهانش کند.

خوشبین باشیم و فرضیه اول را بپذیریم و شاهدش را اظهارات هفته گذشته مدیرکل پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر بدانیم که رسماً اعلام کرده است «ایران رتبه اول مصرف تریاک در دنیا را داراست.»

دنبال دلیل می‌گردید؟ دلیل آن چنین عنوان شده:

«همسایگی با منبع تریاک خام»

شاید این تقصیر ما نباشد. جغرافیا را نمی‌توان تغییر داد. اما دلیل دوم چی؟

دلیل دوم در گفت‌وگوی آقای مدیرکل چنین است: «ایران از نظر پیشگیری از اعتیاد، با وجود دارا بودن وضعیت نه چندان بد از نظر شمار معتادان و جنس اعتیاد، از ضعیف‌ترین کشورهای دنیا محسوب می‌شود.»

هزینه‌های پیشگیری هم اعلام شد:

«هزینه پیشگیری از اعتیاد در ایران برای هر فرد ۴/۰ دلار است.»

آیا می‌دانید هزینه پیشگیری در اروپا چقدر است؟

برای هر نفر ۱۵ دلار یعنی ۵/۳۲ برابر ایران.

مصرف مواد مخدر شکل جدید پیدا کرده، در این باره زیاد نوشته‌ایم و نوشته‌اند. تنوع بیش از حد مواد و دسترسی ساده و تقریباً ارزان نگرانی‌های امروز جامعه ایرانی را بیش از پیش کرده است.

از سال ۸۳ تاکنون بازار خرده‌فروشی مواد مخدر و مواد محرک دچار بحران‌های فراوانی شد. در سال ۸۳ تقریباً تمام انواع مواد مخدر افزایش قیمت چشمگیری داشتند. به‌طوری که در سال ۸۳ تا سال ۸۴ به طور متوسط نرخ عمده‌فروشی تریاک برای هر کیلو یک میلیون و ۲۰۰ تا یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بود، این در حالی است که این قیمت در سال ۸۵ تقریباً تعدیل شد و تاکنون تثبیت شده است. به‌طوری که از سال گذشته تا امسال هیچ گونه افزایش قیمتی نداشته است.

نرخ قیمت عمده فروشی تریاک در سطح تهران به طور متوسط هر کیلو ۶۰۰ هزار تومان و نرخ خرده‌فروشی برای هر گرم ۹۰۰ تومان است. این یعنی ۵۰ درصد کاهش قیمت از دو سال پیش تاکنون. در حال حاضر یک تیغ تریاک که حدود چهار تا پنج گرم وزن دارد با قیمت چهار هزار و ۵۰۰ تومان فروخته می‌شود. شیره تریاک نیز که یک محصول فراوری شده از تریاک است، در حال حاضر هر گرم دو هزار و ۵۰۰ تومان فروخته می‌شود.

حشیش در حال حاضر به بهای هر کیلو ۳۰۰ هزار تومان و هر گرم ۴۰۰ تومان به طور متوسط در سطح تهران فروخته می‌شود. حشیش یکی از اجناسی است که به طور متوسط افزایش قیمت کمی نسبت به سال گذشته داشته است. حشیش در سال گذشته هر کیلو ۲۵۰ هزار تومان و هر گرم ۳۵۰ تومان معامله می‌شد.

کراک یکی از اجناسی است که تقریباً مانند تریاک کاهش قیمت شدیدی داشته است! نرخ عمده‌فروشی کراک در حال حاضر به طور متوسط در سطح تهران پنج میلیون و هر گرم ۷ هزار تومان است. سال گذشته نرخ عمده‌فروشی کراک به طور متوسط در سطح تهران ۱۲ میلیون تومان و نرخ خرده‌فروشی آن هر گرم ۱۵ هزار تومان بوده است.

واحد فروش شیشه صوت است. هر صوت حدود یک دهم گرم است. در حال حاضر یک صوت شیشه به طور متوسط در سطح تهران ۱۱ هزار تومان قیمت دارد. این درحالی است که هر صوت شیشه در سال گذشته ۱۵ هزار تومان در سطح تهران معامله می‌شد.

قرص اکس دارای دو نوع است: اجناس مرغوب یا اصطلاحاً خالص و اجناس نامرغوب و یا اصطلاحاً گچی. قیمت یک قرص اکس خالص در سطح تهران به طور متوسط ۹ تا ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان و قیمت یک قرص اکس گچی به طور متوسط در سطح تهران سه تا چهار هزار تومان است.

● سیاه‌ترین پول دنیا

فروش هر کالایی نیازمند به مصرف‌کننده و در واقع خریدار است. برای داشتن خریدار تولیدکننده و یا فروشندگان ناگزیر به بازاریابی برای کالاهای خود هستند. در این میان بازار فروش مواد مخدر در واقع انسان‌های بیگناهی هستند که گاه با اعتیاد به این مواد خود و خانواده خود را دچار مشکلات بسیاری می‌کنند. در این میان فرو پاشیدن خانواده‌ها و یا مرگ همه روزه تعداد زیادی از افراد جامعه با بدترین وضع برای این فروشندگان ابداً مهم نیست!

بعضی از این فروشندگان به طرز بیمارگونه‌ای به دنبال شکار مصرف‌کنندگان تازه‌تر هستند. در این میان برای بسیاری از آنها سن افراد مهم نیست. با وجود کنترل‌های ستاد مبارزه با مواد مخدر همچنین نیروی انتظامی به لحاظ همسایگی ایران با بزرگ‌ترین کشور تولیدکننده مواد مخدر یعنی افغانستان باز هم فروش این مواد در کشور وجود دارد.

در واقع پولی که از این راه به دست فروشندگان این مواد می‌رسد، حاصل از بین رفتن هر روزه ده‌ها انسان است. از عوارض و زیان‌های این مواد به طور مکرر در رسانه‌ها یاد می‌شود. اما نکته‌ای که کمتر به آن پرداخته می‌شود نوع بازار فروش این مواد است. بسیاری از افراد هستند که در دام فروشندگان جدیدی قرار می‌گیرند که به لحاظ کم بودن آگاهی همچنین غلط‌انداز بودن ظاهر این افراد به سادگی به اعتیاد دچار می‌شوند.

به تازگی افراد با ظاهرهای جدیدتر دست به فروش این دست مواد می‌زنند و شاید اصلاً کسی باور نکند که شخصی که ظاهراً بسیار باشخصیت هم هست در واقع یک فروشنده مواد مخدر باشد! انتخاب نام‌های فریبنده، دادن اطلاعات نادرست و کذب در مورد بعضی از مواد از قبیل این‌که بعضی از این مواد اعتیادآور نیستند و... از جمله ترفندهای جدیدی است که هم‌زمان با افزایش آگاهی جامعه از زیان‌های این گونه مواد توسط فروشندگان مواد مخدر به کار گرفته می‌شود.

طیف گسترده‌ای از کسانی را که به تازگی به مواد مخدر معتاد می‌شوند جوانان تشکیل می‌دهند. اگر خانواده‌ها از نوع فروش این مواد همچنین اشخاص فروشنده، اصطلاحات رایج در این بازار و... اطلاعات کافی داشته باشند، شاید بتوان امیدوار بود که تا حدی شیوع این عارضه در جامعه کمتر شود. شاید اولین بار که فرزند یک خانواده با تلفن در حال صحبت کردن در مورد این مواد است و از اصطلاحات خاصی استفاده می‌کند، خانواده با متوجه شدن منظور اصلی او از به کار بردن این اصطلاحات بتواند به سرعت از این اتفاق پیشگیری کند.

● کسب کثیف

بیرون پاساژ کنار در پارکینگ بوی تندی شبیه به بوی کاه نم‌داری که در آتش بسوزد به مشام می‌رسد. این بوی استعمال سیگاری یا حشیش است. آدرس کاسب را همان جوان که در حال استعمال سیگاری است می‌داند، اصلاً شبیه «آق تقی» یا شخصیت‌های منفی سریال‌های جدید نیست! وقتی می‌خندد دندان‌هایش زرد نیست، یا مثل همان سریال‌ها صدای قهقهه شیطان در مغز آدم نمی‌پیچد! بوی گند نمی‌دهد و حتی سیگار هم نمی‌کشد، بوی عطر «Kenzo Air» او از چندین متر جلوتر به مشام می‌رسد! لباس‌های مارک‌دار به تن کرده، اندام بدی ندارد، ورزشکار نیست اما اتفاقاً روی نوک پا راه نمی‌رود، کمرش خمیده نیست و صدایش هم تودماغی نیست.

روی صورت او جای چاقو نیست. باادب است و به خوبی آداب معاشرت می‌داند. پوست سفید و موهای نسبتاً روشنی دارد که زیر آفتاب نگاه کردن را برایش تقریباً سخت کرده. او یک «کاسب» است. از آنجا که هیچ ظاهر منفی در او مشاهده نمی‌شود، اگر یک مصرف‌کننده نوجوان و یا جوان‌ برای اولین بار به دنبال خرید داروهای روانگردان یا مواد مخدر به او مراجعه کند، حرف‌های او را به راحتی باور می‌کند. آن‌چه یک نفر برای اولین بارِ مصرف می‌بیند با آن‌چه تصور می‌کرده است بسیار متفاوت است و شاید یکی از دلایل اصلی رو آوردن افراد سالم به اعتیاد همین باشد.

اگر بدانند کسی مصرف‌کننده دائم نیست و یا برای اولین بار به این بازار کثیف رجوع کرده است به او خواهند گفت:

- حشیش اعتیادآور نیست!

- چه کسی گفته شیشه اعتیادآور است؟ طرف شیره‌ای که نمی‌شود!

- شیشه عمل ندارد!

- خیلی‌ها هستند برای تفریح مصرف می‌کنند، همه که عملی نمی‌شوند!

- از جنس مطمئن باش، من طوری مشتری را نگه می‌دارم که برای همیشه مشتری شود.

و باید سؤال کرد، اگر هیچ کدام اینها اعتیادآور و به بیانی «عمل» ندارند، پس چرا باید یک خریدار برای همیشه مشتری شود؟

البته کمتر کاسبی در مورد این چیزها صحبت می‌کند! برخلاف تصور عمومی، ممکن است یک کاسب علاقه چندانی برای معتاد کردن شما نداشته باشد! چون متقاضی خاص خود را همیشه دارد و بازار او سکه است.

در فرهنگ لغات این قشر یعنی فروشندگان و مصرف‌کنندگان مواد مخدر و روانگردان همان‌طور که فروشنده مشروبات الکلی را «ساقی» می‌گویند، فروشنده مواد را با نام «کاسب» می‌شناسند. البته معمولاً این دو شغل در کنار هم هستند، یعنی هر کاسبی یک ساقی هم هست، اما هر ساقی یک کاسب نیست.

به طور کلی کاسب‌ها را می‌توان به سه بخش عمده تقسیم کرد: کاسب‌های بالای شهر، کاسب‌های پایین شهر و کاسب‌ها با خدمات ویژه! از آنجا که مصرف‌کنندگان مواد مخدر و روان‌گردان تقریباً همه جا هستند. در هر محله، پارک و سر چهارراهی یک کاسب هم هست! همه او را می‌شناسند. یک مصرف کننده مواد مخدر و یا روان‌گردان کافی است در هر نقطه از شهر که هست از یکی از اوباش محله سراغ کاسب آن محله را بگیرد! به زودی او را پیدا خواهد کرد و تا بیاید و در مورد کاسب فکر کند، ‌جنس موردنظر کف دست او جا گرفته و پول گرفته شده!

● کاسب‌های پایین شهر:

کاسب‌های پایین شهر شباهت‌ بیشتری به «آق تقی» قصه‌ها دارند! یا پیرمردان کهنه کار این حرفه هستند که خود هم اکثراً مصرف کننده‌اند و یا جوان‌تر و معمولاً از اوباش محله هستند و کمی ترسناک! کاسب‌های پایین شهر اصلی‌ترین هدفشان جلب رضایت مصرف کننده است! بعضی از مشتریان این کاسب‌ها افراد مسنی هستند که معمولاً از دارایی مالی خوبی برخوردارند. مشتری پیر از مشتری جوان معمولاً بهتر است.

او دردسر ندارد، همیشه پول نقد دارد و مصرفش دائمی است. فقط از کاسب خودش خرید می‌‌کند و در واقع مشتری تاپ به حساب می‌آید. مشتریان پیر به غیر از معدودی از آنها که کراک مصرف می‌کنند و از کارتن‌خواب‌ها به شمار می‌روند اکثراً دنبال «تَل» و «تریاک» هستند! این پیرمردها تاریخچه کهنسال مصور اعتیاد هستند. بعضی از آنها را به مثابه یک دارو می‌دانند و برای فرار از دردهای رایج کهنسالی نظیر آرتروز به تل و تریاک پناه می‌برند. بعضی به عنوان تفریح! لفظ «شیره‌ای» مربوط به این طیف است، اما در نسل جدید مصرف کنندگان این لفظ زیاد کاربرد ندارد. واژه «عملی» جایگزین لفظ قدیمی شده است.

● کاسب‌های بالای شهر

دسته دیگر کاسب‌ها، کاسب‌های بالای شهر هستند. اینها نسبت به کاسب‌های پایین شهر کمی طیف مشتری متفاوت‌تری دارند. بیشتر فروش این کاسب‌ها متمرکز روی حشیش، گراس و داروهای روان‌گردان است. کمتر کسی در بالای شهر برای خرید تریاک و تل به آنها مراجعه می‌کند. معدود افراد مسن‌تر نیز که ساکن شمال‌شهر هستند و تریاک مصرف می‌کنند معمولاً به پایین‌شهر برای خرید جنس مورد نظر خود مراجعه می‌کنند.

در مورد این کاسب‌ها وضع به کلی فرق‌ دارد! با مصرف کننده خود در یک کافی شاپ یا یک مرکز خرید شیک قرار می‌گذارند! در اصطلاح بعضی از این قشر چه فروشنده و چه خریدار به آنها کاسب گفته نمی‌شود «دکتر» لفظ جدیدی است که برای خطاب قرار دادن این افراد به تازگی در شمال شهر به کار برده می‌شود. دکتر در واقع همان کاسب آپ تو دیت شده است!

این افراد اکثراً جوان و یا میان‌سال هستند. بسیاری از آنها با توزیع کننده‌ها و قاچاقچیان اصلی در ارتباط نیستند. قیمت مواد مخدر و روان‌گردان در هر نوع از محله‌های جنوب شهر تا محله‌های شمال‌شهر نوسان بسیاری دارد. می‌توان گفت هر نوع مواد در جنوب شهر تقریباً ۲۵ تا ۴۰ درصد ارزان‌تر از شمال شهر است. اما مصرف‌کنندگان شمال‌شهر به دلیل‌ ناآشنا بودن با جو جنوب شهر کمتر خود به طور مستقیم برای خرید این اجناس به جنوب شهر می‌روند. سابقه سیاه کاسب‌های جنوب شهر نیز در فروش اجناس با کیفیت پایین و یا تقلبی به مشتریان شمال شهری و به اصطلاح خودشان «بچه سوسول‌ها» از دلایل اصلی این امر است.

بسیار پیش می‌آید که به اصطلاح یک بچه سوسول در محله‌های پایین‌شهر «غریب» می‌افتد. در این هنگام اگر به این کاسب‌ها مراجعه کند نه تنها جنسی به دست نمی‌آورد بلکه یک کتک حسابی هم خواهد خورد. این به آن دلیل است که اکثراً این کاسب‌ها زورگیر هم هستند.

فروشندگان شمال شهر که بیشتر به فروش داروهای روان‌گردان جدید و حشیش و کراک اشتغال دارند اکثراً دلال هستند. اجناس خود را از جنوب شهر خریده و سپس در شمال شهر به فروش می‌رسانند.

● کاسب‌هایی با خدمات کثیف:

بسیاری از مصرف‌کنندگان مواد مخدر از میان زنان، دختران و یا مردانی هستند که به علت قبح عمومی مصرف مواد خود به تنهایی به خاطر ترس از آبروریزی و یا مسائل مشابه که شاید برای آنها پیش بیاید نمی‌توانند به طور مستقل برای خرید مواد مخدر به کاسب‌ها مراجعه کنند. نوعی دیگر کاسبی در واقع پاسخی است به این تقاضا!

بسیاری از کاسب‌های جنوب یا شمال شهر به مشتریان دائمی خود شماره همراه خود را می‌دهند تا در مواقع لزوم به سرعت جنس را به خانه آنها ببرند. البته تعداد این دست مصرف‌کنندگان بسیار انگشت شمار است و بیشتر در شمال‌شهر ساکن هستند. قیمت جنسی که به در خانه آورده شود به مراتب بیشتر از جنسی است که در محل خریداری شود. بنابراین تنها افراد خاصی از عهده پرداخت این هزینه‌ها بر می‌آیند.

نوع دیگر خدمات، مربوط به مجالسی است که به همین منظور تشکیل می‌شود. تلقی عمومی در مورد این مجالس «اکس‌پارتی» و یا «انرژی پارتی»‌ها است. اما مجالس دیگری برای مصرف تریاک و یا حشیش بیشتر در ایام تعطیل هفته در بعضی از ویلاها و یا خانه‌های اطراف تهران و داخل تهران تشکیل می‌شود. مواد این مجالس نیز از آنجا که به طور عمده‌تر خریداری می‌شوند و غالباً برای مصرف پنج تا ۱۵ نفر در نظر گرفته می‌شود، توسط این کاسب‌ها تأمین می‌شود. این یکی از پرسودترین فروش‌های این کاسب‌ها به شمار می‌رود، چون در هر هفته برای یک دوره پنج تا ۱۵ نفری جنس می‌فروشند.

دکترها بیشتر در مجالس اکس‌پارتی حضور دارند! به علت مشکلات جانبی مصرف این نوع داروها برای اکثر افراد و بیشتر برای افراد تازه‌کار، وجود این افراد که به صورت تجربی نوع مصرف را می‌دانند، همچنین اقدامات اورژانسی خاصی را در مواقع بروز این دست مشکلات به طور تجربی کسب کرده‌اند، به چشم می‌خورد. بعضی از این افراد که توانسته‌اند سرمایه‌ای از این راه کسب کنند خانه‌هایی ویلایی را در بعضی از نقاط خلوت‌تر شهر خریداری می‌کنند و پارتی‌ها را در این محل‌ها برگزار می‌کنند. شرکت در این پارتی‌ها با صرف هزینه‌ای تقریباً مانند هزینه ورودیه امکان‌پذیر است!

نویسنده : امیرهادی انواری