یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

شعر طنز درد دل متروی مشهد با متروی تهران


شعر طنز درد دل متروی مشهد با متروی تهران

اول نامه‌ام به نام خدا/خالق نصف ما و کل شما!
بعد هم یک سلام طولانی/ اول قصه‌ای که می‌خوانی
یک سلام دراز مثل خودت/ دلبر و دلنواز مثل خودت
یک سلام بلند از مشهد/پیش کش بر قطار کارآمد
نه …

اول نامه‌ام به نام خدا/خالق نصف ما و کل شما!

بعد هم یک سلام طولانی/ اول قصه‌ای که می‌خوانی

یک سلام دراز مثل خودت/ دلبر و دلنواز مثل خودت

یک سلام بلند از مشهد/پیش کش بر قطار کارآمد

نه که من زاده خراسانم/ادبیات خوب می‌دانم!

زین سبب نامه‌ای کنم منظوم/ درد دل‌های مترویی مظلوم!

تو که در زندگی اثر داری/ هیچ از حال من خبر داری؟

از قطاری غریب و بی چاره/خانه داری که هست آواره

دیدی از بس که قلبم آشوب است/یادمان رفت؛حالتان خوب است؟!

دل من کرده باز میل تو را/بخورم خاک زیر ریل تو را!

ای وجودت پر از منافع و سود/از قطاری که نیست بر تو درود!

من فدای در کشویی تو/ واگن آخر و جلویی تو!

سر که هیچ است،امر فرما تا/ جان فدایت کنیم سر تا پا!

چون بلا استفاده‌ام نقدا/ بخورد غصه‌هات بر سر من!

●●

وضع ما در چه حال و حال شما/درد دل می‌کند به شاه،گدا

شهردار عزیز پشت شماست/ زیر تهران درون مشت شماست

می‌خوری میروی جلو یک بند/میزنی بر محله‌ها لبخند

زیر تهران اگر که خالی هست/ مشکلی نیست چون که قالی هست

(باف آن آمده است در اینجا/ من و همشهری و ازین حرفا؟!)

زن و مرد و جوان و کودک و پیر/دکتر و کارمند و گشنه و سیر

همگی پای در رکاب تواند/ در حقیقت همه خراب تواند!

اولت در حرم تهت داماد/آی...خوشبختی‌ات مبارک باد!

چه سری، چه دمی، عجب کمری/ناقلا مترویی تو یا که پری؟!

عاشق خطتیم یار تویی/ ریل پاتیم تا قطار تویی

●●

تو که کلی برو بیا داری/در دل پایتخت جا داری

رویتان را به ما کنی، بد نیست/ذره‌ای اعتنا کنی، بد نیست!

مثل کار تنور با تن نان/ حال ما عالی است مترو جان!

ای برادر کلاه رفت سرم/مستمرا در آمده پدرم!

چه کلاهی؟گشاد تا بینی/ تحت عنوان واگن چینی!

بحث اطریش و چین و ژاپن بود/کار ما گیر چند واگن بود!

سفت وشل،خیر و آره می‌کردند/سر من استخاره می‌کردند!

خسته از فرصتی که رفت شدیم/ بی اثر مثل پول نفت شدیم!

(نفت اصلا مگر اثر دارد؟/ بچه این حرف‌ها خطر دارد!)

●●

هفت روزی که هست در هفته/ اسم من بر سر زبان رفته

ولی افسوس بر زبان مرده است/ بر من انگار کن زمان مرده است

در سر شهر درد سر شده‌ایم/ سوژه خنده بشر شده‌ایم

هرکه اوضاع بنده را دیده/ با صدای بلند خندیده!

(خارج از خانه فاش خندیده/ توی خانه یواش خندیده!)

تنگ و تاریک می‌کنند مرا/ باز و باریک می‌کنند مرا

هر کسی خواست ضدحال زند/ حال این بنده را مثال زند!

از هزاران شعار سیر شدیم/ عاقبت توی نطفه پیر شدیم!

پایه اول و رفوزه شدن؟/ از همان ابتداش موزه شدن؟!

●●

درد دلها زیاد و دل تنگ است/ حرف ما میخ و گوششان سنگ است

چشم امید بستم از همه کس/ یا امام رضا(ع) به دادم رس!

متروی اصفهان، کرج، تبریز/ همه دارند صاحب و من نیز

گرچه از بعد من کلنگ زدند/ منتها ضربه را قشنگ زدند!

کار آنها به افتتاح کشید/ قصه من به افتضاح کشید!

●●

نفس روزگار یعنی تو/ باعث افتخار یعنی تو

خورد و خاک و خراب یعنی من/ کانال فاضلاب یعنی من!

برق‌هایت همه فشار قوی/به ضعیفان نگاه کن اخوی!

البته بر تو هم نظر دارم/ مشکلات تو را خبر دارم

مثلا از فشار آدمها/حالت بی قرار آدمها

دوستان عزیز هل ندهید!/ هل اگر می‌دهید شل ندهید!

بکنید آن فشار را تنظیم/تا همه در قطار جا بشویم!

در فضایی که تنگ چون گور است/ اولین کار منطقی زور است!

پای از کفش و روسری از سر/ همه از جای خود شدند به در!

در چنان ازدحام و در گیری/وای از فایل‌های تصویری!

نه فقط در قطار یا اتوبوس/ می‌رسد توی قبر هم بلوتوث!

آخرین فیلم‌های مساله دار/مرگ بر دست‌های استکبار!

خواهر و مادر و الی آخر/ می‌شود زیر دست و پا پر پر!

- آنتناتان میِه تا زیره زِمین؟/ یره ایولا ر ِ بلند بِگین!

(نمره جومان رسید به صد/ لهجه‌ام رفت تا خود مشهد!)

رسم مردی که شب ندارد و روز /مانده در گوشه و کنار هنوز

در نشستن اگرچه آزاد است/جای خود را به پیر‌ها داده است

رسم مردی اگر که تعطیله/ دست خود را بگیر از میله!

بچه‌اش هست جا اگر تر نیست!/ میله کم نیست صندلی گر نیست!

●●

آخ! یاد هووت(!) افتادم/ لحظه ای در سکوت افتادم!

با هزاران امید و با پارتی/ راه افتاد خط بی آر تی(BRT)!

خار شد گرچه توی پای شما/نتواند گرفت جای شما...

●●

وقتتان را گرفت این بنده/عذر تقصیر،بنده شرمنده

موتورت گرم باد و سرد مباد/پیچ‌های تو هرزه گرد مباد!

ریل‌هایت عزیز کج نشود/ آخر مقصدت کرج نشود

بروی سمت غرب تا تبریز/پس از آن آنکارا، پاریس، ونیز

طرف شرق هم، چنین بروی/به هوای پکن به چین بروی!

سینه‌ات صاف و استخوانت سفت/ چرخ‌هایت روان و درها چفت!

راستی! خط یک که خیر نداشت/خط دوم به صحنه پای گذاشت!

آخر و عاقبت چه خواهد شد؟/قصه این دو خط چه خواهد شد؟

با همین اضطرار و بی‌صبری/زیر این سقف آسمان ابری

می‌روم تا حرم به خانه دل/پیش آقاست حل هر مشکل

مگر از حضرتش بر آید کار/ورنه از خلق نیست جز آزار

همه ریل‌های من آقا/ به فدای گل ضریح شما...

●●

مثل پاییز زرد آوردم/ دلتان را به درد آوردم

عین یک رودخانه در جریان/ تا ابد باش متروی تهران!

و السلام ای مرام صد در صد؛/ ریل خالی متروی مشهد

مصطفی حسن زاده

سعید جانفدا