پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

مهدویت و غفلت تصویر


مهدویت و غفلت تصویر

«هنرمندان ما نمی دانند از چه راهی می توانند درباره یک شخصیت غایب اما بزرگوار که دریا دریا معنویت و عظمت دارد, فیلم بسازند

«هنرمندان ما نمی‌دانند از چه راهی می‌توانند درباره یک شخصیت غایب اما بزرگوار که دریا دریا معنویت و عظمت دارد، فیلم بسازند. شما ببینید در ادبیات که جوهرة آن کلمه است چقدر آثار عمیق و تأثیرگذاری با موضوع آقا امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد، همین‌طور در نقاشی؛ اما در تئاتر، سینما و تلویزیون راه را هنوز نیافته‌ایم.»

کارگردانی که او را با آثاری چون طوفان شن، آفتاب و زمین و ... می‌شناسیم، در فرازی از یک مقالة بلند به این مهم اشاره کرده و می‌گوید:

«آپوکالیپس و آرماگدون دو واژه‌ای است که در دودهة اخیر در سینمای هالیوود بارها تکرار شده است. براساس بخش‌هایی از متن انجیل یوحنا و مکاشفات او و همچنین کتاب حزقیال نبی، بشر اکنون به دوران «آپوکالیپس» یعنی آخرالزمان نزدیک شده است. مختصات و مشخصات این دوران براساس آیات این دو متن، مملو از ترس و وحشت و مرگ و خونریزی و قتل‌عام بشری است.

به روایت آنان نبرد نهایی نیروهای خیر و شر در آرماگدون، که در فلسطین اشغالی و شمال حیفاست، روی می‌دهد. از نشانه‌های این نبرد، آغاز جنگ اتمی و کشته شدن میلیون‌ها انسان غیریهودی و غیرمسیحی است. در جایی اشاره می‌کند، از شدت خونریزی تا به زیرپای اسبان، خون زمین را فرامی‌گیرد. پس از این نبرد هراسناک منجی ظهور می‌کند و حکومت هزارسالة مسیح آغاز می‌شود. پیشگویی‌ها محل این نبرد سهمگین را منطقة خاورمیانه وکشورهای اسلامی، از نیل تا فرات، می‌دانند. بابل (عراق) اولین نقطه و آغاز این نبرد مذهبی است. آنچه امروز پس از تجاوز امریکا و انگلیس به سرزمین عراق روی داده، در واقع، تلاش برای وقوع پیشگویی‌های کتاب مقدس است. سردمداران هالیوود، سال‌ها جرائت نمی‌کردند با صراحت این جزئیات را مطرح کنند؛ اما با این حال از اصل نبرد نهایی و شرایط هولناک آن غافل نماندند. در بیشتر این فیلم‌ها، امریکا و شهرهای امریکا از سوی یک دشمن فرضی و خیالی به شدت مورد تهدید و هجوم قرار می‌گیرند و سپس دنیا و تمدن بشری رو به نابودی و نیستی می‌رود.»

واقعاً چه اتفاقی افتاده که در مقابل این خیل افکار سرطانی، هنرمندان ما کاری شایسته انجام ندادند.

جواد هاشمی، بازیگر سینما و تلویزیون دربارة علت این کم‌توجهی می‌گوید:

«شک نباید کرد که کارکردن در این حوزه، ساده نیست. با توجه به حساسیت‌هایی که شاید برگرفته از احادیث و روایات شیعه باشد، کارکردن در این زمینه سخت است. تقریباً می‌شود با اطمینان گفت نوشتة خیلی خوب و نویسندة توانایی که بتواند به موضوع مهدویت بپردازد، وجود ندارد و اگر هم نویسنده‌ای یافت شود، نمی‌توان اطمینان داشت که کار کم‌نقصی در این زمینه ارائه کند.»

اما سعید رحمانی، نویسندة سریال‌هایی چون: رسم عاشقی، همراز و سایة آفتاب، علت کم‌کاری هنرمندان سینما و تلویزیون را در این خصوص، در چیزهای دیگری جستجو می‌کند: «دلیلش این است که وقتی موضوع از لحاظ مذهبی خاص می‌شود، متولی آن دیگر تنها هنرمند نیست، بلکه مشاور مذهبی هم هست.

در آن صورت است که مشکل به مشاور مذهبی و هنرمند عرصة درام مربوط می‌شود و از آنجا که معمولاً در این موارد هیچ تعامل سازنده‌ای برقرار نمی‌شود، نتیجه‌گیری دلخواه نیز به دست نمی‌آید. کارشناس مذهبی می‌گوید، این عرصه، عرصة مطلقی است و هنرمند درام هم معتقد است که با مطلق‌ها نمی‌شود قصه گفت و مخاطب را جذب کرد. به نظرم اگر این تعامل دوسویه برقرار شود، هم می‌شود یک اثر خلاق ساخت که با اصول مذهبی در تعارض نباشد و هم در آن قوانین درام سازگار باشد.»

حمید بهمنی، کارگردانی که از او ریشه در زمان، شهر آفتاب و دولت عشق را دیده‌ایم به موضوع از منظر دیگری نگاه می‌کند. او می‌گوید: «در مملکت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نام امام زمان را می‌بریم، نانش را می‌خوریم، زیر سایه‌اش هستیم، اما هیچ نشانی از او در جماعت فیلمساز ما وجود ندارد؛ چه در تلویزیون، چه در سینما. این نشان می‌دهد در جامع، کوچک بصری ما، امام زمانمان چقدر مظلوم است. به همین دلیل وجود مقدس آقا امام زمان در تأثیرات هنری ما متبلور نشده است و شناخت ایشان نزد هنرمندان پیش از این که قلبی و ایمانی باشد، سطحی و ظاهری است.»

حسین مختاری، کارگردان مجموعة نیستان نیز دربارة علت این کم‌کاری می‌گوید:

«برای این‌که مدیران حوزه‌های تصویری به این مقولة بسیار مهم کم‌توجهی نشان می‌دهند و سراغ کارهایی می‌روند که بیشتر عامه‌پسند است، در حالی‌که مکتب تشیع و انتظار مهدی موعود(علیه السلام) می‌تواند بستر مناسبی برای همة برنامه‌سازان و فیلمسازانی باشد که به حقیقت دریافته‌اند ظهور او جهان بحران زده را به ساحل امن نجات برساند.»

اما آیا واقعاً راه تولید اثری با موضوع آقا امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در سینما و تلویزیون پیداست؟ داریوش ارجمند، در این باره می‌گوید:

«هنرمندان ما نمی‌دانند از چه راهی می‌توانند درباره یک شخصیت غایب اما بزرگوار که دریا دریا معنویت و عظمت دارد، فیلم بسازند. شما ببینید در ادبیات که جوهرة آن کلمه است چقدر آثار عمیق و تأثیرگذاری با موضوع آقا امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد، همین‌طور در نقاشی؛ اما در تئاتر، سینما و تلویزیون راه را هنوز نیافته‌ایم.»

با وجود این در پاره‌ای از آثار، رگه‌هایی از حضور آن یگانة دوران را می‌شود، دید. در آثاری چون: وعدة دیدار، (ساختة جمال شورجه)، اینجا چراغی روشن است (ساختة رضا میرکریمی) و البته اثری که این حضور در آن کمی گسترده دیده می‌شود یعنی، قدمگاه (ساختة محمد مهدی عسگرپور) که خیلی خوب توانست با یک داستان امروزی، پیوندی قابل قبول را با آنچه از آن سخن گفتیم برقرار کند.

جواد هاشمی دربارة ارائة راهکاری در این زمینه می‌گوید:

«ما متأسفانه تحقیقات کافی و وافی حول محور زندگی امام زمان(ع) نداریم که بشود آن را دستمایة ساخت و تولید آثار قوی و کم‌نقص کنیم. راهکاری که پیشنهاد می‌کنم این است که بزرگان حوزة علم و دین بیایند و کتاب‌ها و منابع تحقیقاتی با این موضوع برای ایجاد بستری که بتوانیم کارهای تصویری در خوری بسازیم ارائه کنند.»

هاشمی البته در ادامه، به یک نکتة مهم دیگر هم اشاره می‌کند و می‌گوید:

«فکر می‌کنم هنرمندان ما ترس دارند که وارد این حیطه بشوند در حالی‌که لزومی ندارد کسی بترسد. هنرمندان متعهد ما باید دربارة مهم‌ترین موضوع عصر حاضر یعنی وجود مقدس حضرت صاحب‌الامر، صاحب دیدگاه و اثر باشند.»

حمید بهمنی، بهترین راه رسیدن به نتیجة مورد نظر را درک معانی و معنویت محضر ایشان می‌داند و می‌گوید: چگونه است که وقتی می‌خواهیم فرهنگی یا هنری را خوب درک کنیم می‌بایست حواشی یا علوم مربوط به آن هنر را اول درک و بعد به آن شناخت پیدا کنیم. به همین دلیل برای شناخت ولی امرمان باید به خودمان زحمت تحقیق و جستجو بدهیم؛ چرا که دریافت برای شناخت این گوهر یکدانه تنها از راه زبانی و ظاهری میسر نمی‌شود، بلکه این علاقه باید درونی و ذاتی باشد.

در این زمان با توجه به خیل عظیم فیلمهایی که توسط غرب و به ویژه هالیوود در رابطه با فرجام جهان ساخته می شود، به نظر شما آیا نباید به این عرصه با نگاهی دقیق تر و فکری همه جانبه پرداخته شود؟