سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

علی مردی از جنس پیامبران


علی مردی از جنس پیامبران

فیلسوفان, قهرمان تسخیر اندیشه ها و سرگرم کردن اذهان به خوداند آنان سرگرم تربیت شاگردند نه پیرو مشایخ و بزرگان عرفان در پیروان خود تسلیم پدید می آورند و از این رو پیروان آنان گاه انسان های اهل تسلیم اند نه فعال و آزاد اندیش

فیلسوفان، قهرمان تسخیر اندیشه ها و سرگرم کردن اذهان به خوداند. آنان سرگرم تربیت شاگردند نه پیرو. مشایخ و بزرگان عرفان در پیروان خود تسلیم پدید می آورند و از این رو پیروان آنان گاه انسان‌های اهل تسلیم اند نه فعال و آزاد اندیش.

رهبران انقلاب‌ها و جریان‌های فکری و سیاسی ، در پیروان خود تعصب را نهادینه می کنند نه تهذیب نفس را . علی (ع) با آن‌که هم فیلسوف است و هم پیر طریقت و هم مردی راهبر در جریانها و انقلاب‌ها ، از همه این‌ها جداست و حقیقتی دیگر گونه دارد.

علی (ع) نه از جنس فیلسوفان است نه عرفا و نه رهبران انقلابی. او مردی از جنس پیامبران است. حکومت پیامبران برجان‌های انسان‌های آزاده و با ایمان است و علی (ع) نیز بر دل‌ها حکومت می‌کند. او سال‌هاست که سرزمین دل‌ها را فتح کرده است. فتح او ویژه مسلمانان نیست بلکه او توانسته قلوب بسیاری از متفکران و اندیشمندان جهان- مسلمان و غیر مسلمان – را فتح کند و اذهان آنان را به خود وا دارد.

اینک برخی از جلوه های آن:

جنید بغدادی از سران متصوفه است. جنید را از منزلت علی بن ابیطالب (ع) در علم تصوف پرسیدند. گفت: « اگر جنگ‌ها امان می دادند که اندکی به ما بپردازد، ما چیزها از این علم از او نقل می کردیم که دل ها بر نمی تابید. آخر او امیرالمومنان است!»۱

احمد بن حنبل- از امامام اهل سنت – گفته است:« فضائلی که درباره علی بن ابیطالب (ع) رسیده درباره هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) نرسیده است».۲

جرج جرداق نویسنده ای مسیحی است . او کتابی درباره امیرالمومنان (ع) به نام « الامام علی صوت العداله الانسانیه» نگاشته است. وی در آن کتاب می نویسد:« در نظر من، فرزند ابوطالب نخستین مرد عرب بود که با روح کلی یار و همنشین بود؛ علی شهید عظمت خودشد، او در حالی جان سپرد که نماز را در میان دو لب داشت؛ او با دلی سرشار از عشق خدا در گذشت. هرگز تازیان، قدر و مقام راستین وی را نشناختند تا آن‌که از همسایگان پارسی آنان مردمی برخاستند که میان گوهر و سنگریزه فرق می نهادند»۳.

سید رضی (ره) گرد آورنده نهج البلاغه درباره علی (ع) می نویسد:« امیرالمومنان (ع) سرچشمه و آبشخور فصاحت، منشا و مولد بلاغت بود، رازهای پوشیده این فن از آن حضرت پدیدار گشت و قوانین آن از او گرفته شد. همه سخنوران شیوه او را پی گرفتند، و واعظان شیرین سخن از گفتار او یاری جستند؛ با وجود این، علی (ع) از همه پیشی گرفت و دیگران وا ماندند، و او تقدم جست و دیگران عقب افتادند؛ زیرا در سخنش دانش الهی تجلی دارد، و بوی خوش بیانات نبوی از آن می آید».۴

فخر رازی – مفسر بزرگ قرآن کریم- می گوید: « هر که علی را پیشوای دینی خود قرار دهد حقا به دستاویز محکمی در دین و دنیای خود چنگ زده است».۵

ابن سینا درباره شخصیت امام علی (ع) گفته است:« علی بن ابی طالب- صلوات الله علیه- کلام گویا و قلب فراگیر الهی است ، نسبت او با دیگر یاران پیامبر (ص) نسبت معقول به محسوس بود، و ذات او از شدت نزدیکی به خدا ممسوس در آن گشته بود».۶

جبران خلیل جبران- نویسنده مشهور عرب-درباره امام علی (ع) گفته است: « امام علی (ع) نیز به روش همه پیامبران با بینش دنیا را وداع گفت که به شهری نه شهر خود در آمدند و به سراغ قومی نه قوم خود رفتند و در زمانی نه زمان خود زیستند».۷

ابن ابی الحدید از عالمان مشهور اهل سنت است. او مشرب معتزلی دارد و بسیار شیفته امیرالمومنان علی (ع) است. او شرحی بر نهج البلاغه نگاشته و در آن نوشته است: « چه گویم درباره مردی که اهل ذمه با آنکه اسلام را نپذیرفته اند به او مهر می ورزند، فیلسوفان با آنکه میانه ای با اهل دین ندارند بزرگش می شمارند، شاهان روم و فرنگ شمایل او را در کنیسه ها و پرستش‌گاه های خود نقش می کنند، و شاهان ترک و دیلم عکس او را بر شمشیرهای خود حک می نمایند».۸

نیز می گوید:« چه گویم درباره مردی که دشمنان و ستیزندگانش نیز سر به آستان فضائلش فرود آورند و انکار مناقب و کتمان فضائل او را بر نتابیدند؛ زیرا که دانستی بنی امیه بر حکومت اسلامی در شرق و غرب زمین چیره شدند و به هر نیرنگی در خاموش ساختن نور او کوشیدند ، و حقایق را بر ضد او تحریف کردند، عیب هایی برای او تراشیدند، او را بر سر منبرها لعن کردند، مداحان او را تهدید بلکه حبس کردند و کشتند، از نقل روایتی که حاوی فضل او و مایه بلند آوازگی او می شد جلوگیری می نمودند تا آ«جا که اجازه ندادند نام او را بر کسی نهند؛ اما این ترفند ها جز بر والایی و سر بلندی او نیفزود، همچون مشک که هر چه بر آ ن سر پوش نهند بویش بپیچد، و به سان خورشید که با کف دست نتوان چهره آن پوشاند، و چون روز روشن که اگر چشم از آن فرو بندی دیدگان بسیاری آن را می بیند. چه گویم درباره مردی که همه فضیلت ها به او انتساب برد، و هر فرقه ای به او منتهی شود و هر گروهی او را به خود منتسب می دارند؛ پس او رییس و سر چشمه و سالار فضیلت ها ست».۹

آنچه گفتیم خوشه ای از خرمن پر فیض سخنان اندیشمندان بزرگ جهان درباره علی (ع) و شخصیت گران‌بهای اوست. اما سخن این است که چرا شخصیتی به این مهمی امروزه در میان ما شیعیان غریب است و به جای بهره گیری از مکتب و مرام و سخن او در عمل ، صرفا به نقل سخنان وی بسنده می کنیم. چرا نهج البلاغه او هنوز در میان شیعیان غریب مانده است؟!

اسف بار آنکه این کتاب کم نظیر حتی در حوزه های علمیه نیز غریب مانده است و حتی بنیادهای نهج البلاغه و برخی موسسات مرتبط با آن موضوع نیز نتوانسته اند گرد غربت از چهره آن بزدایند؛ حال آنکه باید تفسیر نهج البلاغه همچون تفسیر قرآن کریم، درس اصلی حوزه های علمیه محسوب شود و طلاب فراوانی در این رشته تربیت شوند. جان کلام آنکه ، نهج البلاغه علی (ع) را فراموش نکنیم و در شخصیت پیامبر گونه او بیشتر اندیشه کنیم.

شب ولادت علی (ع) شب ولادت فضیلت ها و معنویت هاست. فضیلت ها و معنویاتی که از خانه کعبه برون آمد و سرانجام در خانه خدا به شهادت رسید. شب ولادت او، شب ولادت انسانیت و شرف و عزت امت؛ شب ولادت او شب ولادت آرمانهای بزرگ انسانی است؛ مقدمش گلباران!.

جواد محمد زمانی

۱. فرائد السمطین،ج۱،ص۳۸۰

۲. همان، ص۷۹

۳. صوت العداله الانسانیه،ج۵،ص۱۲۲۲

۴. مقدمه نهج البلاغه

۵. تفسیر کبیر،ج۱،ص۲۰۵

۶. حاشیه شغا، ص۵۶۶، باب الخلیفه و الامام

۷. صوت العداله الانسانیه، ج۵،ص۱۲۱۳

۸. شرح نهج البلاغه،ج۱،ص۲۹

۹. همان،ص۱۷