یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هیجان در شهربازی والت دیسنی


هیجان در شهربازی والت دیسنی

روز آغاز سال ۱۸۸۸ الیاس ریسینی و فلورا کال با یکدیگر ازدواج کردند آنها پس از ۵ سال سه پسر به خانواده خود اضافه کردند هربرت در سال ۱۸۸۸ به دنیا آمد

روز آغاز سال ۱۸۸۸ الیاس ریسینی و فلورا کال با یکدیگر ازدواج کردند. آنها پس از ۵ سال سه پسر به خانواده خود اضافه کردند. هربرت در سال ۱۸۸۸ به دنیا آمد. ریموند در سال ۱۸۹۰ و روی در سال ۱۸۹۳. هشت سال بعد فلورا همسر الیاس دوباره باردار شد.

آن زمان دیسنی در شیکاگو زندگی می کردند. الیاس نجار بود. سرانجام در ۵ دسامبر سال ۱۹۰۱ والت فرزند چهارم این خانواده به دنیا آمد. دو سال بعد هم والت صاحب خواهری شد و بدین ترتیب خانواده دیسنی تکمیل شد. خانواده دیسنی از لحاظ مالی در موقعیت خوبی نبودند. بنابراین با کمک عموی والت که رابرت نام داشت به میزوری سفر کردند.

رابرت کمی از مال و ثروتش را به آنها داد و از آنها خواست در مزرعه ای در شهر میزوری اقامت کنند. آنها در خانه کوچکی زندگی خود را شروع کردند. روزی که والت وارد آن خانه شد.

بوی شکوفه های سیب را که از مزرعه پشت خانه می آمد احساس می کرد. والت و برادرش دوت خاطرات شیرین آن مزرعه را سال ها حفظ کردند. دنیای والت کم کم با آشنایی با شخصیت هایی چون اراستوس تیلود که یک سرباز جنگ جهانی بود به شهر کشیده شد. هربرت و ریموند برادران والت که هر کدام ۱۶ و ۱۸ ساله بودند به همراه پدرشان برای درآوردن پول بیشتری مزرعه پدری خود را ترک کردند.

پدر والت در سال ۱۹۱۰ به حصبه دچار شد گرچه او به تدریج بهبود پیدا کرد اما چون دیگر توانایی گرداندن مزرعه را نداشت، آن را به قیمت ۵ هزار دلار به فروش گذاشت و خانواده دیسنی دوباره به شهر کاناسا نقل مکان کردند. والت و روی نیز برای کمک به پدرشان به کاناسا رفتند و آنجا هر ۳ در کنار هم مسوول پخش روزنامه شدند. والت هر روز ساعت سه و نیم از خواب بیدار می شد و روزنامه ها را پشت در خانه مردم می گذاشت.

زمستان شد والت هر روز کیفش را پر از روزنامه می کرد و سر کار می رفت. او روزهای سختی را پشت سر می گذاشت. هزاران بار از سرمای زیاد گریه کرد. والت شب ها بیدار می ماند و درس می خواند. او آنقدر درس خواند تا وارد مدرسه شد و توجه همه معلم هایش را به خود جلب کرد. او یکی از بهترین دانش آموزان کلاس بود و فیلم چارلی چاپلین را از حفظ شده بود. سپس با یکی از دوستانش قرار گذاشت نمایش چارلی چاپلین را در یکی از مسابقات مدرسه برگزار کند.

در این زمان پدر او نیز در کارش آنقدر موفق شد که پول زیادی را برای سرمایه گذاری در کارخانه ژله ای در شیکاگو هزینه کرد. او به تدریج پول بیشتری را در کارخانه اوزل گذاشت تا اینکه بالاخره خودش رئیس آن شد. اما متاسفانه به علت کلاهبرداری دیگر مقامات کارخانه ژله نیز خیلی دوام نیاورد و پدر والت دوباره به شیکاگو رفت.

والت تابستان ها کارهای بسیار زیادی می کرد مثلا روزنامه، شکلات، میوه و نوشابه می فروخت. آن زمان دقیقا مصادف به جنگ جهانی بود و والت خیلی دوست داشت که به کمک سربازها برود و به این جنگ خاتمه دهد و زمانی که شنید سازمان صلیب سرخ از جوان هایی که همسن و سال والت بودند دعوت به همکاری کرده است، به کمک سازمان صلیب سرخ رفت.

والت در سال ۱۹۱۹ از جنگ برگشت. او همراه برادرانش به خانه پدری خود در کاناسا رفتند. والت تصمیمش را درباره شغل آینده اش گرفته بود. او می خواست یک هنرمند شود. او با کمک برادرش وارد یک استادیوی هنر شد و کارهای تبلیغاتی را انجام می داد اما چون پول خوبی به دست نمی آورد به همراه یکی دیگر از همکارانش استادیوی خودشان را برپا کردند.

آنها پیام های تبلیغاتی انیمیشن در استادیوی خود می ساختند. او کتاب های بسیاری راجع به انیمیشن خواند و از انیمیشن سازی آمریکایی ها را کشف کرد و تصمیم به ساختن کارتون های خودش گرفت. او شب و روز راجع به انیمیشن مطالعه می کرد و کارکنان زیادی برای خودش استخدام کرد اما مشکلاتی که آنها به وجود آوردند موجب شد که والت نتواند کارتون نیمه تمام خود را به نام «آلیس در سرزمین عجایب» به اتمام برساند. بنابراین والت تصمیم گرفت به کالیفرنیا و هالیوود سفر کند.

او گاراژ خانه عمویش را اجاره کرد و در آنجا استودیویی برپا کرد و دوباره مشغول به ساختن کارتون شد و کارتون ناتمامش الیس در زمین عجایب را به اتمام رساند.

در کالیفرنیا با خانمی به نام رادنا آشنا شد و ازدواج کرد. اولین داستان پرماجرا و مستند والت جزیره کوسه ها نام داشت. او ۱۳ فیلم مستند دیگر ساخت که ۸ تای آن جایزه جهانی را به خود اختصاص دادند. والت و همسرش در سال ۱۹۴۹ تصمیم به ساختن خانه ای گرفتند. خانه آنها یک خانه معمولی نبود. بلکه هر کدام اتاق های خاصی برای ساختن انیمیشن نیز داشت. آنها صاحب هفت فرزند شدند. او در خانه خودش فیلم های کارتونی بسیاری چون زیبای خفته و شمشیری در سنگ را ساخت.

والت برای گسترش کارهایش به لس آنجلس رفت. چاپلین قهرمان زندگی والت بود. او هر روز بیرون از هالیوود می ایستاد تا چاپلین را ببیند اما موفق نشد. سال های متوالی گذشت. تا سرانجام در یکم اکتبر سال ۱۹۷۱ پارک سرگرمی در شهر فلوریدا تاسیس شد. والت و برادرش چیزی در حدود ۱۰۰هزار هکتار زمین در شهر اورلندو نزدیک فلوریدا خریدند.

مساحت این زمین آنقدر بزرگ بود که به تمام رویاهای والت جامه عمل پوشانید. سرزمین او جایی است که خانواده ها با فرزندان خود زندگی شهرنشینی را پشت سر می گذارند. گرچه والت در سال ۱۹۶۶ فوت کرد برادرش روی تصمیم گرفت تا همه آرزوهای او را برآورده کند.

بازگشایی و تکمیل شهر بازی والت دیسنی عصر طلایی هالیوود بود. از آن زمان تاکنون تغییرات بسیاری در شهربازی والت دیسنی داده شده است. وسایل بسیار مدرن به همراه راه آهن جدیدی و رودخانه به آن اضافه شده است. یک سال طول کشید تا شهربازی والت ساخته شد.

والت در زمان زندگی اش یک تیم تحقیقاتی را برای ساختن شهربازی اش به کار گرفت و از آنها خواست تا بهترین مکان را برای ساختن آن انتخاب کند.کل هزینه صرف شده برای ساختن این شهربازی چیزی در حدود ۱۷۰۵ میلیون دلار است. شما والت دیسنی را برای ساختن کارتون های مشهوری چون سیندرلا، پری دریایی، دیو و دلبر، شرک، کارتون اسباب بازی، میکی ماوس، پینوکیو و... می شناسید و حتما از دیدن این کارتون ها بارها و بارها لذت برده اید.

آزاده هاشمی



همچنین مشاهده کنید