دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
سعید تهرانی کارگردان فیلم سربلند سربلند برای تغییر ذائقه ساخته شده است
سعید تهرانی کارگردان فیلم "سربلند" معتقد است: فیلم او برای تغییر ذائقه ساخته شده و داستان آن ربطی به "کوچه مردها" ندارد. تولید و نمایش فیلم "سربلند" بعد از چند سال، سبب شد تا درباره پـیـرامـون ایـن فیلم و البته ویژگیهای آن با سعید تهرانی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده سینما و قهرمان سبک شائولین ووشو گفتگو کنیم که از نظر میگذرانید:
▪ در این مدت۲۰ - و اندی روز- که از اکران "سربلند" میگذرد واکنشهای متفاوتی در مورد فیلم وجود داشته است، عدهای اعتقاد دارند که "سربلند" فیلمفارسی است، عدهای میگویند با توجه به تکنیک مونوکرومی که شما استفاده کردهاید، لااقل در بخش فنی، جریان جدیدی در سینمای ایران است و به طور کلی نظرات متفاوتی وجود دارد، خودتان نسبت به این واکنشها چه فکری دارید؟
ـ بـا ادای احـتـرام نـسـبـت بـه تـمامی این واکنشها، بسیار خوشحالم که فیلم "سربلند" چنین جایگاهی را داشته است که منتقدین سینمایی نظرات مختلفی را در خصوص آن صادر کنند اما در حقیقت من قصد داشتم فیلمی متفاوت کارکنم که ذائقه مردم را یک مقدار از فیلمهایی که الان در اکران است، تغییر دهم و با گونه دیگری از فیلم هم آشنا کنم. برای همین موضوع خواستم این تفاوت را در وهله اول در بعد تکنیکی و فنی فیلم نشان بدهم که آن هم استفاده از مونوکروم است، در دنیا کسانی که کار مونوکروم را انجام میدهند باید تمام ابزارهای آن را داشته باشند یعنی باید در استودیوی مجازی بااستفاده از رنگهای صحنه فیلم خود را بسازیم، ما هم توانستیم این کار را انجام دهیم، یعنی دقیقا تـمـامـی معیارها و امکانات سینمای ایران را شکستیم تا توانستیم چنین فیلمی را بسازیم.
▪ در مورد چگونگی ساخت سربلند با استفاده از شیوه مونوکروم بیشتر توضیح دهید.
ـ ما آمدیم "سربلند" را رنگی و به صورت دیجیتال کار کردیم چراکه مجبور بودیم این کار را انجام دهیم به دلیل اینکه در ایران به هیچ وجه امکانات اینکه بخواهیم چنین کاری را انجام دهیم، نداشتیم.بنابراین فیلم را ابتدا به صورت رنگی فیلمبرداری کردیم و به جز آن اشیایی که میخواستیم رنگی باقی بمانند، مابقی را سیاه و سفید کردیم. این کار را با استفاده از فتوشاپ نمیشود انجام داد چون رنگها به اصطلاح درخواهند رفت. کسانی که فیلم را دیدهاند، حتما به این موضوع پیبردهاند که استفاده از رنگ در پلانهای فیلم کاملا حساب شده بوده و من دقیقا میدانستهام که قرار است چه کاری را انجام دهم و یکی از دوستان خوبم به نام رضا فخاری، با استفاده از سیستم ماسک چنین کاری را انجام داد. ۸ ماه تمام بر روی کار گرافیکی این فیلم کار کردم و کار رندر کردن این فیلم حدود دوازده روز زمان برد. طی این مدت تنها کافی بود برق برود و باید تمام کار را از ابتدا انجام میدادیم. البته به تمام این مشکلات باید مشکل انتخاب بازیگر را هم اضافه کنیم چرا که بازیگرانی را با چنین خصوصیاتی نداشتیم.
▪ یعنی شما مجبور شدید در فیلم خودتان بازی کنید؟
ـ نه اصلا، اتفاقا فیلمنامه بر اساس نقشی که من بازی میکنم نوشته شده بود اما برای مابقی نقشها و به طور خاص نقش سروش صحت هیچ بازیگری را نداشتیم که در چنین نـقـشی استفاده کنیم و اصطلاحا با نقش همخوانی داشته باشد، ضمن اینکه مردم سروش را قبلا یکبار در چنین نقشی دیدهاند بنابراین برای مردمباور پذیر بود. حتی برای نقشی که خانم بدیعی ایفا میکند از کدام بازیگر میتوانستم استفاده کنم که با همان نگاه اول کل ماجرا را لو ندهد، در حالی که تماشاچی از نگاه بدیعی نمیتواند هیچ چیزی را بفهمد و در لحظه آخر که شلیک میکند، تمام سینما متعجب میشوند. حتی "ابوالفضل پورعرب" در قسمتی نقش داشته که هرگز چنین نقشی را از او ندیده بودیم. بعد از اینکه توانستم بازیگر مناسب را پیدا کنم باید از زمینههای ذهنی مردم استفاده میکردم و آنها را به گذشتهها میبردم. چون فیلم سیاه و سفید بود قصه را هم به گذشته بردم. شما حتی در فیلم شهرگناه (سین سیتی) رابرت رودریگوئز هم که با استفاده از مونوکروم ساخته شده، متوجه می شوید که رودریگوئز قصههای فیلمش را به دوران ۶۰ و ۵۰ برده که برای مردم خاطرهانگیز است. احساسم این بود که از تلفیق تکنیک،قصه و خاطره استفاده کنم تا تبدیل به فیلمی شود که وقتی مردم ازسالن سینما بیرون میروند به چیزهای دیگری فکر کنند. اینکه مخاطب فیلمی را با ساختاری که شبیه هیچ فیلم دیگری نبوده، دیده، دوم اینکه مخاطب احساس کند به گذشتهها برده شده که برای این کار از صدای آقای چنگیز جلیلوند استفاده شد که مردم خاطرات بسیار زیادی را از صدای ایشان دارند. هیچ انتظاری هم نداشتم که فیلم من میتواند با فیلمهایی که اکران شدهاند، رقابت کند. حالا منتقدان اسمش را فیلم فارسی و یا هرچه میخواهند بگذارند، اما آیا موِلفههای فیلم فارسی را میتوانند به صورت دقیق در مورد فیلم من سراغ بگیرند؟ من بعید میدانم به دلایل مختلف، موِلفههای واقعی فیلمفارسی را در "سربلند" بتوان پیدا کرد.
▪ یعنی شما از اینکه منتقدین "سربلند" را فیلمفارسی معرفی کردهاند، ناراحت شدهاید.
ـ اتفاقا اینطور نیست. شاید همه نگرانی فیلم فــارســی بـه خـاطـر آبـگـوشـت خـوردنـش شده است اما من با دانستن همین موضوع، صحنه آبگوشت خوردن را در فیلمم گنجاندم چون زمانی آبگوشت غذای متداول مردم ایران بود و بـه خـاطـر هـمـیـن هـم در فـیـلـمهـای قدیمی استفاده مـیشد و جزئی از زندگی مردم بود.حالا اگر وجود آبگوشت نشانه فیلم فارسی است، من قبول دارم وگرنه الان در فیلمها پیتزا میخورند امروز هر فیلمی که در آن پیتزا میخورند، فیلمفارسی است! من واقعا خواستم ذائقه مخاطبین تغییر کند و با طعم جدیدی از فیلم در دهه ۸۰ آشنا شود.
▪ یعنی شما "سربلند" را بر اساس یک احساس نیاز در جامعه ساختید؟
ـ دقیقا همینطور است. احساس کردم جامعه ما در حال حاضر به این نوع فیلم نیاز دارد و برای این فکر دلیل دارم، هنوز هم مردم از دیدن فیلمهای قدیمی سینمای دنیا و ایران، لذت میبرند و حتی برخی جوانان و نوجوان هم دیالوگهای فیلمهای قدیمی را از حفظ هستند. به خاطر همین موضوع خواستم تا یکبار دیگر مردم را به گذشتهها ببرم و خاطرات فیلمهای مردم پسند و البته بدون مشکل و سالم آن دوره را برایشان زنده کنم که خوشبختانه در وزارت ارشاد وقتی خواستند به فیلم "سربلند" مجوز ساخت بدهند، به هیچ عنوان اشکال تراشی نشد و نگاه بینشگری داشتند.
شاید ارشاد به این دلیل به "سربلند" مجوز ساخت و در نهایت اکران داد که در سال های اخیر عملا شاهد ساخت فیلمفارسیهای مدرن با رنگ ولعاب دهه ۸۰ هستیم. حالا ۴۰ سال گذشته و ما با امکانات دهه ۸۰ داستان های دهه ۴۰ را به خورد مخاطبین میدهیم، پس عملا ارشاد دلیلی برای مخالفت با فیلم شما ندارد.
بله، اینکه شما میگویید درست است اما ارشاد بازهم میتوانست به واسطه برخی مسائل مانع ساخت فیلم شود که فکر میکنم بیش از این نمیشود در مورد آن توضیح داد.
▪ اینکه گفتید امکانات فیلم را بر روی نگاتیو mm۳۵ نداشتید، آیا واقعا این امکانات را نداشتید و یا دراختیار شما نگذاشتند؟
ـ نه ، واقعا در ایران امکانات فیلمی با فرمت مونوکروم بر روی نگاتیو را نداریم. من خیلی دلم می خواست از ابتدا یک فیلم ۳۵ بسازم که سیاه وسفید فیلمبرداری شود چرا که ساخت ۳۵ برای خودش تبلیغ میآورد و در صفحات خاصی از روزنامه تبلیغ میشود، اما ما واقعا در کشور هیچ مرکزی را نداریم که بتوانیم کارهای گرافیکی بر روی نگاتیو ۳۵ انجام دهیم و لو نرود. ما در فیلمها یک اسپشیال افکت انفجار را میگذاریم و کاملا معلوم است که برش تصویر را بر روی نگاتیو گذاشتهایم و آنقدر مردم ما فیلمهای متنوع دیدهاند و حرفهای شدهاند که یک انفجار غیرحرفهای و یا یک اسپشیالافکت، اساس یک فیلم را زیر سوال میبرد، پس دوست داشتم مخاطب، فیلم را خیلی جدی بگیرد و برای هر صحنه فکر کند که چرا این قسمت فیلم رنگی شد. در این شرایط، من مثل خیلیها اصلا تبلیغات نکردم که مثلا فلان جای فیلم را باید در خارج از کشور درست کنیم که شاید اگر این کار را انجام داده بودم، فروش فیلم بسیار متفاوتتر از این میشد. هر فیلمسازی که فیلم را دیده است، به من گفته فیلمت یک روایت بسیار صادقانه است که سعی نکردی هیچ فیلمی را کپی کنی و با شرایط امروزی به مخاطب قالب کنی.
▪ پس بر خلاف نظر عدهای، "سربلند" کپی از هیچ فیلمی خاص نیست؟
ـ شاید هم باشد. من یک قصه تکراری دل بستن دو رفیق به یک دختر را روایت کردم.این موضوع در "سنگام" هم بوده است اما آیا تمام فیلمهای دنیا از روی "سنگام" کپی شدهاند؟ من فکر می کنم تنها یک چیز است که مخاطبین را به شک وا میدارد و آن چهره من و صدای چنگیز جلیلوند است. وگرنه "کوچه مردها" که همه جا صحبت از شباهت فیلم من با آن است را ببینید متوجه می شوید که قصه و روایت "کوچه مردها" چیز دیگری است و خدا کند که منتقدین فکر کنند"سربلند" شبیه "کوچه مردها" است، چراکه موضوعاتی که در این قبیل فیلم ها بود مثل جوانمردی،معرفت، انسانیت، گذشت و ... که الان جامعه به آنها نیاز دارد در فیلمهای امروز ما دیده نمیشود. سینمای امروز ما به چـهـار تـا سـوپراستار دل خوش کرده و هر کارگردانی (حتی سینماگران مطرح ما) برای اینکه از حضور مخاطبان بهره ببرد، از این افراد استفاده میکند.
ما در حقیقت با داستانهایی به شدت کلیشه ای و دم دستی فیلم میسازیم، مگر ما چند بازیگرمطرح مثل پرویز پرستویی و رضا کیانیان داریم که فیلم فقط براساس تواناییهای آنها بفروشد و در آن خبری از چشم و ابرو نباشد؟ این وظیفه من فیلمساز است که برای همه ذائقهها فیلم بسازم و در این صورت است که صنعت سینما حرکت میکند اما ما صنعت سینما را تنها در محور ستارهسازی حرکت دادهایم و مابقی محورها را کور کردهایم.
فکر میکنم اینجا بد نباشد یک پرانتز باز کنیم و مقداری از بحث فیلم فاصله بگیریم، اینکه شما میگویید سینمای ما برای اینکه بتواند بفروشد از چشم و ابروی بازیگران استفاده میکند درست است، اما در همین شرایط هم گاه مخاطبین به سراغ این فیلمها با ستارههایش نمیروند .
تفاوت این قضیه بین دو جمله است. یک تصویر قشنگ با یک تصویر جذاب خیلی فرق میکند و مخاطبین ما هم به این تفاوتها پی بردهاند. قشنگ را شما میبینید و همان موقع تمام میشود و مثل هالهای در ذهن شما باقی میماند اما جذاب همیشه زیباست و مخاطب را به فکر وا میدارد.
▪ یـعـنـی جـذابـیـت ایـن فیلمها برای مخاطبین از دست رفته است؟
ـ دقیقا، به دلیل اینکه در طی این سالها به دنبال قشنگی رفتهایم و دلیل آن هم گیشه پسند بودن دستاندرکاران سینمایی است و این مثل یک زنجیر میماند و نتیجه آن این است که در کشور ما یک گروه فیلمساز بهراحتی فیلم میسازند و مابقی فیلمنامهها در یک جایی خاک میخورد. من فیلمم را ساختهام و در این شرایط، اگر توانایی جذب مخاطب را داشت در اکران میماند اما اگر نداشته باشد، از اکران پایین میآید و بلافاصله سـراغ همان فرمولی میرویم که جواب میدهد، قصهای بسیار ساده و دمدستی با حضور بازیگران مطرح که به هیچ جایی هم بر نخورد و سینما داران باید بیایند و برای ما تعیین تکلیف کنند که کدام گروه سینمایی را برای فیلمت میخواهی؟
▪ یعنی شما هم نسبت به اینکه سینماداران شرایط اکران را تعیین کنند،معترض هستید؟
ـ مــطــمــئـنـــــا هــمــیــــنطــــور اســــت. مــــن بــــا قاطعیت میگویم که وقتی چهار تا بازیگر بفروش را در کنار هم داشته باشید دیگر اصلا مهم نیست کارگردان و یا تهیه کننده کیست و قصه هم اصلا مهم نیست. تهیهکننده تمام سرمایهاش را میگذارد بر روی دوتا بازیگر و دیگر نه منت سینمادار را می کشد و نه منت پخش کننده را، چرا که اول از همه می پرسند بازیگران کارت چه کسانی هستند؟ پس شرایط اکران به ما میگوید که اگر میخواهیم موفق شویم باید هرکدم از ما سوپر استار شویم و یا از سوپر استارها در فیلمهایمان استفاده کنیم. من به شخصه نسبت به فروش این فیلم در خارج از کشور بسیار امیدوار هستم و با پخش کننده هم در این خصوص صحبت کردهام چون "سربلند" مایههای بودن در اکران های خارجی را دارد.اما در داخل کشور همه ما داریم فریاد می زنیم که چرا سینمای ما دارد به طرف یکسری ناهنجاری ها میرود در حالی که این ما هستیم که ناهنجاری را هنجار کردهایم. مگر از فیلم من چقدر حمایت شده است؟ تازه در روزنامهها هم نوشتهاند که "سربلند" تلهفیلم است و ...
▪ ماجرای اطلاق تلهفیلم به "سربلند" از کجا میآید؟
ـ از اینجا که اگر من میخواستم این فیلم را بر روی نگاتیو بسازم با امکانات سینمای ایران نمیشد. من میخواستم کاری را در همین کشور و دفتر خودم انجام دهم پس مجبور شدم که دیجیتال بگیرم و آن را تبدیل به مونوکروم کنم که برای این موضوع ۸ ماه زمان صرف کردم تا به آن چیزی که دلم میخواهد تبدیل شود. پس فیلم به هیچ عنوان به سفارش تلویزیون و برای تلویزیون ساخته نشده است، تلویزیون اصلا این فیلم را به واسطه شکل و گونهاش قبول نکرد و به صلاح رسانه ملی ندانست. "سربلند" تماما با سرمایه شخصی ساخته شده است.
▪ با توجه به موضوع فیلم و شباهتها، صدای چنگیز جلیلوند و... شاید اگر فیلم در مهرماه و شروع فصل مدارس اکران میشد فروش بهتری داشت. چرا "سربلند" در این تاریخ اکران شد؟
ـ بعد از فیلمهایی که هم اکنون در اکران هستند و از مهرماه فیلمهایی به روی پرده میآیند که متعلق به کارگردانان برجستهای هـسـتـنـد، اگـر "سـربـلـنـد"عـیـد فـطـر بـه اکران درمیآمد با توجه به اکران ۷۰ روزه این فیلمها نهایتافیلماکران بعدی مصادف با محرم میشد و بعد اکران دهه فجر، اکران عید نوروز و اکران سال بعد، بین این همه فیلم در انتظار اکران از کارگردانان بزرگ... در این شرایط، همین که "سربلند" را توانستهایم اکران کنیم، خودش یک موفقیت محسوب می شود. به علاوه اینکه ما برای اکران خارج از کشور مجبور بودیم، مجوز اکران خارجی را دریافت کنیم.
▪ وضعیت اکران فیلم در شهرستانها به چه صورت است؟
ـ خوشبختانه وضعیت اکران فیلم در شـهرستانها با وجود اینکه تا امروز در سه شهرستان تبریز، اصفهان و شیرازاکران شده تقریبا برابر با تهران بوده است. خوشبختانه من در سفری که اخیرا به رشت داشته ام متوجه شدم مردم در شهرستانها فیلم را می شناسند و کاملا منتظر اکران آن هستند.
▪ چه شد که آقای جلیلوند بعد از مدت ها دوباره بهجای صدای فردین صحبت کردند؟
ـ کاملا اتفاقی ، صدای فیلم دچار اشکال شد و بنده به اتفاق بهمن هاشمی به استودیو قرن بیست و یک رفتیم که آنجا صدایی را که دچار اشکال شده بود دوباره ضبط کنیم. موقعی که من تکههایی از فیلم را گذاشته بودم آقای جلیلوند داشت از کنار اتاق آقای جعفری مدیر موسسه رد می شد و یکدفعه آمد درون اتاق پرسید این کدام فیلم فردین است؟ و وقتی فهمید این فیلم "سربلند" است، در نهایت من این درخواست را مطرح کردم که این فیلم را آقای جلیلوند دوبله کند. وی گفت: خیلی وقت که نخودی خندیدنها و آن تکیه کلامها را در هیچ فیلمی استفاده نکردهام، اما این کار را انجام میدهم ما هم از این موضوع استقبال کردیم و وقتی صدای ایشان بر روی تصویر آمد، همه ما حیرت کردیم.
▪ خودتان چقدر سعی کردید مولفه های آشنای بازیگری فردین را رعایت کنید؟
ـ من واقعا سعی خودم را کردم.البته فردین نگاههای مخصوص به خودش را داشت ضـمـــن ایــنـکــه خــانــواده فــردیــن(دخـتــرهــا و نوههایش) در دفتر من، تکههایی از فیلم را دیدند. در حقیقت من به اتفاق مرحوم فردین قرار بود فیلمی را در سال ۷۶ به نام "باد و شقایق("سیدضیاالدین دری) کار کنیم که در نهایت این اجازه داده نشد اما فردین آن موقع یک جمله به من گفت که "سعید دلم میخواهد یکبار دیگر نوهام من را روی پرده سینما ببیند." روزی که "باد و شقایق" اکران شد،۶ ماه بود کـه فـردیـن فـوت کـرده بـود و همیشه دلم میخواست کاری کنم تا روح او خوشحال باشد و بعد از ده سال توانستم این کار را انجام دهم.
راستش اگر از "سربلند" حمایت میشد و فیلم فروش می کرد واقعا دلم میخواست فیلمهای دیگری را حتما بسازم و یک نوع بازسازی مشخص از آن فیلمها را با توجه به ساختاری که قابل نمایش باشد، بسازم و اتفاقا خانواده فردین هم این پیشنهاد را به من دادند اما این کار خیلی هزینه گزافی دارد و مطمئن باشید اگر در عرصه سینما بخواهم در روزهای جدید کاری بکنم، این اتفاق خواهد افتاد. فردین نامهای چهار صفحهای به من داده که من آن را روزی به موزه سینما هدیه خواهم کرد که در آن نــوشـتــه اسـت، <مـن هـمـیـشـه در فـیـلـمهـایـم جوانمردی و مردانگی را داشتم و همیشه ذکر یاعلی میگفتم و نمیدانم چرا نمیتوانم مجوز برای کار بگیرم.> من سعی کردم به خاطر آن حرفی که به من زده بود و دوست داشت تا یکبار دیگر خودش را روی پرده سینما ببیند، این فیلم را بسازم.البته در این میان گروهی دارند با اکران "سربلند" مخالفت میکنند چرا که آنها معتقدند بازسازی فیلمهای گذشته را باید تنها خودشان در اختیار داشته باشند.
▪ این گروه مشخصا چه کسانی هستند؟
ـ مشخصا عدهای تهیهکننده هستند که دارند فیلمهای گذشته را با اسامی دیگری باز سازی میکنند و معتقدند کس دیگری حق ورود به این عرصه را ندارد و به صورت بسیار زیرکانه با "سربلند" مخالفت میکنند. به این دلیل، مطمئن باشید در آینده دیگر هیچ کارگردان و یا تهیهکنندهای جرات استفاده از شیوه مونوکرومی را نخواهد داشت و به جرات میگویم "سربلند" تنها نمونه در این زمینه باقی خـواهـد مـانـد، چـرا کـه بـقـیـه بـه سـرنوشت سعید تهرانی نگاه میکنند که چه بلایی بر سرش آوردند! من که نمیتوانستم از گلزار جای سروش صحت استفاده کنم بنابراین فیلمم به مذاق عدهای خوش نمیآید و مخالفتها از همین جا شروع می شود. امیدوارم من عبرت سایرین نشوم و فکر میکنم چون نیتم در مورد انسانی بوده که در سینمای ما اسطوره بوده است زمین نخواهم خورد.
و صحبت پایانی...
امیدوارم اتفاقی نیفتد که سالها بگذرد وما برگردیم به فیلمهایمان نگاه کنیم و فکر کنیم چه فیلمهایی در این روزها قربانی شدهاند، چه فیلمهای خوبی که در این سال ها ساخته شدند اما قدرشان را در زمان خودشان ندانستیم و...
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست