چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

بررسی مجموعه شعر «نرگس هنوز»


بررسی مجموعه شعر «نرگس هنوز»

«نرگس هنوز» گزیده اشعاری سروده «محمدحسین مهدوی م مؤید» متولد ۱۳۲۲ در نجف اشرف است

«نرگس هنوز» گزیده اشعاری سروده «محمدحسین مهدوی م.مؤید» متولد ۱۳۲۲ در نجف اشرف است. چاپ دوم این مجموعه توسط نشر تکا (توسعه کتاب ایران) در شمارگان ۵۰۰۰ نسخه به خوانندگان شعر و ادب فارسی تقدیم شده است. «م مؤید» که از نسل شاعران مدرنیست دهه ۴۰ و ۵۰ محسوب می شود، اندیشه و روش او پیوند تنگاتنگی با موج نو دارد و بر مبنای نگرش خاصی به زبان، شعر می سراید. وی با حضور در عرصه ادبیات معاصر نیز موفق به دریافت جوایز بسیاری شده است که از آن میان می توان به جایزه شعر کارنامه در سال ۸۱ اشاره نمود وی به عنوان شاعر برگزیده جشنواره بین المللی فجر در دومین سال برگزاری (۱۳۸۶) به جامعه ادب معرفی شده است. «مگر با لبخنده ماه»، «گلی اما آفتاب گردان»، «تو کجاست»، «سیماب های سیمین» و «بی خوانش پرندگان» عنوان مجموعه شعرهایی است که در کارنامه ادبی وی ثبت شده است.

«نرگس هنوز» شامل سروده های پراکنده شاعر طی سالهای ۴۵ تا ۸۵ است که اشعاری با عناوین «کناره های تو»، «ده سال»، «سرانجام گوری در پاییز»، «سرخشار»، «آغازهای آغاز»، «باچتری بسته»، «یحیای نگاه»، «اوه حبرون» و... را دربرمی گیرد.

اشعار این دفتر فرهنگ واژگانی ویژه ای دارد. کلماتی مانند: «آلیا، چکاو، آهنانگی، مالونیا، کارکیا و...» در گستره ادبیات معاصر ما کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. اما این کلمات به همراه نوع برخورد شاعر با زبان و بیان ویژه اش، شعری خاص را به وجود آورده است. زبان وی با تأثیرپذیری از اقلیم های همجوار رویکردی خاص به کلمات داده است که به باروری فرهنگ واژگان می انجامد. شاعر با کشف های شاعرانه و ساختهای آوایی نوین به ابداعاتی دست زده و اعتقاد دارد: «شعر گستره ای مستقل از شاعر دارد که اگر آزاد و رهایش وانهند خود را به کمال می نمایاند».

اشعار این دفتر نیز با درونمایه ای مذهبی و با هدف القای مفاهیم دینی، اجتماعی و انقلابی به زبانی مدرن و بکر و تازه بیان شده است. «م. مؤید» از معدود شاعرانی است که توانسته است به زبان جدیدی به القای مفاهیم دینی و اندیشه روحانی بپردازد. وی در این دفتر علاوه بر مفاهیم و مضامین دینی، فلسفی و اسطوره ای، به مفاهیم سیاسی و اجتماعی نیز پرداخته است.

یکی از نکات اساسی در بررسی اشعار «م.موید» فکر عمیق و پیچیده و زبان و بیان استعاری و خاص اشعار وی است که چندان عامه فهم نیست و مخاطب خاص خود را می طلبد. زیرا اشعار وی در یک سطح مفهومی عمیق با بیانی مدرن و متفاوت مخاطب را در هزار توی معانی عمیق و پیچیده شاعر سرگردان می کند که با خوانش متعدد اشعار وی نمی توان نکات زیادی را استخراج کرد؛ اما آنچه به نظر می رسد این نکات است: یکی از نکات محوری و مهم در اشعار این دفتر بهره گیری عمیق و هنرمندانه از آیات قرآن و ادعیه اسلامی است که با خوانش مکرر اشعار وی به این نتیجه می رسیم که عمیق ترین، عالی ترین و گسترده ترین آبشخور شعر مؤید دعاهای اسلامی است و این تأثیر جدا از محتوا در فرم شعرهای وی نیز قابل مشاهده و تاثیرگذار است. شاعر با اشراف بر آیات و روایات و ادعیه اسلامی به نحوی شایسته به این امر پرداخته است. وی علاوه بر آیات قرآن از کتابهای ارزشمند و گرانقدر نهج البلاغه و صحیفه سجادیه بهره فراوانی برده است. کشف این مضامین مذهبی در ادبیات سروده شده برای مخاطب به نوعی لذت بخش است چون شاعر مضامین مذهبی و قرآنی را در استعاره های زیاد و پنهانی آورده است که این می تواند هم نقطه مثبت و هم منفی کار او باشد زیرا در این حالت شعر او زیاد عامه فهم نیست و تخصص و تبحر ادبی خاصی را می طلبد تا به کشف این معانی و آموزه ها بپردازد و این مسئله منجر به محدودیت ارتباط بین شاعر با اقشار مختلف مخاطب می شود و گویی شاعر برای خواننده خاصی به سرایش شعری خاص پرداخته است.

سروده «سفر موسی (ع)، درود بر او» نمونه ای از سروده های مذهبی همراه با اشارات قرآنی است که در آن به انفجار دوازده گانه چشمه ها و داستان حضرت موسی وجاری شدن ۱۲چشمه از زمین به درخواست او از خداوند اشاره شده است:

ذات تو/ حجم گران بهای آن چه برگ/ آن چه قهوه ای/ شنزارهای پشت/ آبستنی گشایش/ این سویم زنهارده!/ انس آتش تمام/ آوا/ ای لالی مدام پیگیر ابدالا باد خط خمان چیز/ شنوایی گنگ آمین/ به والایی خزان مدام تاک/ به چشم سیاهی شب/ به انفجار دوازده گانه چشمه ها/ به کران تویی مرد تنها/ به غسل درونی پیش از چاه شعیب/ به وحی امیر عسل/ به توان صعق/ این باهوی من است.

از دیگر نقاط مثبت و قابل توجه در سروده های این دفتر، ارزش کار شاعر در انتقال مفاهیم و ارزش های دینی و اسلامی در دوران سکوت، سانسور و اختناق رژیم پهلوی است. شعرای پیش از انقلاب به دلیل وجود محدودیت های سیاسی، برای فرار از سانسور به دامن نوعی از تمثیل و نمادگرایی پناه می بردند. آنها از واژه ها، مفاهیم و نمادهایی استفاده می کردندکه به وجوه و معانی مختلفی قابل تأویل و برداشت بوده (م.مؤید) نیز دراین دوران حساس تاریخی، زبان استعاره را دستاویزی برای بیان و انعکاس ارزش ها و مفاهیم دینی و اخلاقی مورد نظر خویش قرار داد. وی دورانی که رژیم ستمگر حاکم با تبلیغات ضد دینی و مذهبی تلاش گسترده ای جهت تخریب باورها و ارزش های اسلامی مردم داشت اسلحه قلم را به دست گرفت و تنها راه رستگاری را استقرار یک حکومت مقتدردین محور داشت. از آنجایی که در ذات هر هنر اصیلی نوعی پیشگویی و نبوت هنرمندانه وجود دارد و هر هنرمند خلاقی نه فقط با زمانه خود که در آیندگان وارد مکالمه می شود در واقع مشاعر ما نیز از انقلابی سخن می گوید که هویتی دینی دارد و این اتفاق سال ها بعد در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به وقوع می پیوندد. م مؤید، درسروده «و سرانجام گوری در پاییز» که در سال۵۷ آن را سروده است با زبانی نمادین و استعاری، انتظار یک فرج و پیروزی را می کشد که از این دنیای ضددینی او را نجات دهد و خود نیز نوید می دهد که حرکت های دینی مردم شروع می شود و این مقدمه ای برای نصرت و پیروزی است...:

نامت را، سیب دید، سرخ شد، مهتاب شنید، سرد شد من، آن سوی نامت رفتم، از عشق می میرم، سیب، نامت را، با تابستان، آشنا کرد، تابستان، گرم شد، عطربن بست انجیر، در گرمای تابستان، گم شد، گل های قرمز گستاخ، در پارک ها، می شکفتند، جای من نبود، من که تنها بودم، در عطربن بست انجیر، دوست شدم، در نیمه راه تابستان، ما، دل های مان برای باران، تنگ شد، با نامت، بر سرعت گام های مان افزودیم، و نامت را، بلند، خواندیم، باران شد، باران، بن بستی عطر انجیر را گشود، عطر انجیر، در انبوه بوهای قهوه ای، رها شد، من که تنها بودم، تنها ماندم، من، می شدم، در نشست و برخاست مه، شمشادها، زبانه کشیدند، شمشادها را، به دوستانم سفارش کردم، دوستانم، لبخند زدند، دوستانم، باور نکردند، لبخند زدند، دوستانم، باور نکردند، لبخند زدند، من، به ناباوری دوستانم پشت کردم و رفتم، رها، در انبوه بوها، میان شمشادها، باران خواند، به نامش، که از عشق مردن را، آسان می کند، شمشادها در آغوشم گرفتند.

آری در این سروده منظور از شمشادها قیام های دینی و مردمی است که شاعر اینها را مقدمه ای برای انقلاب اصلی می داند اما دوستان او باور نمی کنند ولی خود باور عمیقی دارد و این پیشگویی شاعرانه او درسال ۵۷ به وقوع می پیوندد و آرمان های انقلابی شاعر تحقق می یابند.

از دیگر شاخصه های شعر مؤید مناجات های وی به زبانی زیبا و بکر است. وقتی شاعر متکی بر خلاقیت و مضمون آفرینی است طبیعتا در قالبهای نوین دستش بازتر خواهد بود. مؤید را نیز دراین مورد در بیان آنچه در ذهن دارد موفق تر می یابیم. او با نوآوری زبانی هنرمندانه ای که در سروده هایش داشته با نگاهی متفاوت به هستی به راز و نیاز و مناجات با خالق خویش می پردازد: که سروده «ماجرای مبهم وضوح» نمونه ای از آن است:

تیزی پرنده، نقطه هوا، یا همانی همین زمین، ماجرای مبهم وضوح، درحوالی کمینگهان حرف ها،

یا تو ای مرا مرا جدا شده، یا تو ای که بی تویی مرا نوا شده، دشتی ام اگرچه دیلمانی ام، یا همین همانی ام، سبزی صدا، فطرت هوا، سروسار آسمان کنار.

در پایان باید گفت که شاعر با آوردن اصطلاحاتی خاص در شعرش نشان می دهد که بر ذخایر فرهنگی ما مسلط است و متون ادبی و تاریخی کهن را خوانده و آگاهی خوبی در این زمینه ها دارد.

زبانش استوار است و برخوردار از هنرمندیهای بیانی، تناسب ها را خوب رعایت می کند و از ایهام و استعاره و دیگر تناسب های زبانی بهره زیادی برده است. کاربر ادبی و هنری شاعر از آیات و روایات نیز به صورت غیرملموس و مه آلود زیبایی خاصی به اشعار وی بخشید است و حاکی از تسلط و چیرگی او براین منابع ارزشمند و گرانبهاست که سروده «سفر موسی(ع)، درود براو» نمونه ای از این هنرنمایی شاعرانه است:

به والایی خزان مدام تاک، به چشم سیاهی شب، به انفجار دوازده گانه چشم ها، به کران تویی مرد تنها، به غسل درونی پیش از چاه شعیب، به وحی امیرعسل، به توان صعق، این باهوی من است.

فهیمه بافنده