چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
در ایران چیزی به نام «ادبیات كارگری» وجود ندارد
در ایران چیزی به نام «ادبیات كارگری» آن گونه كه مثلاً در تاریخ ادبیات آمریكا به عنوان «ادبیات پرولتری» می شناسیم وجود ندارد. در جنبش معروف «ادبیات پرولتری» كه در دهه سوم قرن بیستم مقارن با بحران بزرگ اقتصادی آمریكا پدید آمد، نویسندگان فعال و نام آوری مانند «سینكلر لوییس»، «اپتون سینكلر»، «جان دوس پاسوس» و «جان اشتاین بك» با تامل و باریك بینی مسائل بزرگ و منازعات عمیق اجتماعی جامعه ناراحت خود را میكاویدند و آثار خود را با چنان سادگی و صداقتی می پرداختند كه گویی همواره آنها را از دست اول نقل می كنند.
رمانهای آنها اغلب «تجربههای بزرگ» را روایت می كرد و میدان تجلی آگاهی اجتماعی بود. هیچ یك از نویسندگان «ادبیات پرولتری» آمریكا خاستگاه طبقاتی كارگری نداشتند. اما آثار خود را بر پایه مشاهدات و ملاحظات عینی از زندگی كارگران و مبارزات آنها می آفریدند .
تا آنجا كه من خبر دارم هیچ یك از نویسندگان ما وابستگی و تعلقی به طبقه كارگر ایران نداشتهاند و حتی مستقیما در معرض تجربیات و جریان های كارگری نیز نبودهاند، و از همین رو كمتر رمان یا داستانی را می توان یافت كه زندگی كارگران و فعالیتهای صنفی و سیاسی آنها را به عنوان موضوع خود انعكاس داده باشد.واقعیت این است كه ادبیات ما نه فقط در تصویر كردن زندگی كارگران و كشمكش های اجتماعی و سیاسی آنها بلكه در به دست دادن تصویری زنده و موثر از زندگی كشاورزان و خوش نشینان و مهاجران و زاغه نشینان بسیار فقیر است. اصولا «تجربه های بزرگ» - بحران های اجتماعی و سیاسی كه نماینده شكاف میان رفاه طبقه متمكن و فقر تودههای پایین جامعه باشد- هیچگاه در كانون ادبیات ما قرار نداشته است و این در حالی است كه جامعه ایران هرگز از تلاطمات اجتماعی بر كنار نبوده و در درون خود همواره دستخوش تحولات عمیقی بوده است .
قدمت طبقه كارگر و عمر جنبش های كارگری در ایران، از قدمت ادبیات داستانی ایران به مراتب بیشتر است و تمایل كلی بسیاری از نویسندگان ما، به ویژه در دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی، به توصیف مایههای اجتماعی و نشان دادن فقر سیاه و سرگردانی آدمهای حاشیه نشین هیچگاه به تصویر كردن واقعیتهای نظرگیر و اغلب هول آور زندگی كارگران ایران منجر نشده است .
به گمان من علت احتراز و پرهیز نویسندگان را از پرداختن به مسائل كارگران و تجربیات گوناگون مربوط به آنها پیش از هر چیز باید در سیاست حاكم بر فضای اجتماعی و فرهنگی ما جست؛ سیاستی كه رمان را به عنوان یك «پدیده نامشروع» شناخته است. این محدودیت و فشار بازدارنده نه فقط نسبت به ادبیات داستانی بلكه به كلیت ادبیات و هنر ، اعم از شعر و ترانه و فیلم و نمایش نامه اعمال می شود .
اعمال همچو سیاستی، كه در فضای ادبی و هنری، به عنوان یك سنت در آمده است, باعث ایجاد این توهم و «تابو» در اذهان پارهای از نویسندگان و منتقدان ما شده است كه گویی نوشتن درباره كارگران و تودههای مردم بی چیز و تحقیر شده جایگاه و منزلت ادبی لازم را ندارد، و اساسا موضوعات و مایههای كارگری در قلمرو معناشناسی ادبیات نمی گنجد. طبیعی است كه این تلقی یا برداشت قطع نظر از اینكه از كدام منظر و با چه توجیهی همراه باشد، هیچ دخلی به مفهوم آزادی ادبی یا دموكراسی ادبی ندارد، و این حقیقت را كه آفرینش علی الاطلاق مستلزم آزادی كامل است نقض نمیکند.
محمد بهارلو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست