جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
هیاهو و هیچ
بهرغم انواع فرمهای متظاهرانه و اغلب تکراری که البته شاید به نظر آنها که میپندارند تاریخ قصهنویسی ایران از دهه ۸۰ آغاز شده فرمهایی بدیع و خلاقانه باشند ادبیات داستانی این سالهای ما یا سخت در پی چنگ زدن به محتواهایی غریب، به مثابه حوادثی استثنایی و البته قابل برطرف شدن و گنجاندن آن محتواها و حوادث در فرمهایی باسمهای است یا در پی انباشتن متن از زندگی روزمره بدون ساختن زاویهای زیباییشناختی با آن، که در هر دو حالت، حاصل، همان ناادبیاتی است که مارکوزه در «بعد زیباییشناختی»، آن را ادبیاتی «واقعگرا سازشگر» مینامد؛ ادبیاتی که فرم را نه به مثابه عنصر برسازنده ادبیاتی خودآیین و خلاف جریان، که قالب از پیش حی و حاضری میپندارد که باید آن را از جعبه جادوی داستاننویسی - که کلیدش یا در دست استادی است که در کارگاه به تدریس ادبیات مشغول است یا در کتابهای آموزش داستاننویسی - بردارد و بدون هیچ تغییری در آن قالب از پیش موجود، محتوایش را در آن قرار دهد.
حال فرقی نمیکند که این محتوا پدرسالاری باشد، یا بیماری روانی، یا قتل و خشونت، یا زلزله یا میهمانی و شبنشینی و فستفود و قضاوتهای پرطمطراق راجع به تاریخ ادبیات و هنر و انباشتن بیدلیل متن از نام فیلسوفان و نویسندگان... یا ویراژ دادن در اتوبان و خیالبافی و از این دست. نویسنده امروز ما هرچند مدعی است که تنها میخواهد قصه بگوید اما سختکوشیاش برای حرفی برای گفتن داشتن از پس پشت انواع فرمهای تکراریای که به کار میبندد عیان است. حال آنکه ادبیات خودآیین، فرم را به کار نمیبندد، بلکه آن را از «هیچ» ابداع میکند. مساله این است که در ادبیات امروز ما حقیقتا حرفی برای گفتن وجود ندارد و آنچه هست تظاهر به «حرف» یا به بیان بهتر، «پرحرفی» است. نویسنده امروز ما به گواه اثرش و نه لزوما به گواه آنچه ادعا میکند، فارغ از ادبیات، میکوشد حرفی برای گفتن داشته باشد و هرچه میکوشد نوشته بدون شکلش را از محتوایی هرچه والاتر انباشته کند، محصول تلاشش به طرز رقتباری پوچتر و کاذبتر به نظر میرسد.
پوچی و کذبی در تضاد با آن «هیچ» فلوبری که نتیجهاش نه بیمحتوا شدن اثر، که امتداد فرم تا آنجاست که محتوا بیرون از فرم و ادبیات و به صورت تودهای بدون شکل و قابل آشتی با هر گفتمانی به چشم نیاید. نتیجه این نوع فرمگرایی، خلق ادبیاتی است که به همرنگ شدن با محیط تن نمیدهد. برخلاف آن انباشت محتوا در ادبیات امروز ما که حاصلش هرچیزی هست به جز ادبیات. گاه مرثیه است و گاه عصیان باسمهای و موقتی «تین ایجرها» علیه نسل گذشته و گاهی هم خوشمزگی یا انعکاس زندگی روزمرهای که در آن هر تنشی یا موقتی است و محصور به زندگی خصوصی آدمهای قصه یا یک وضعیت «خاص» است که نمیتوان و نباید تعمیمش داد و باید آن را در همان حوزه خصوصی محصور نگه داشت تا بخش خصوصی ادبیات ایران، آن را حل و فصل کند و آرامش را به حوزه عمومی بازگرداند چرا که هر نوع دخالت دادن حوزه عمومی به درون بحرانی که نویسنده به عنوان یک حالت خاص طرح کرده، وضعیت را آشفتهتر خواهد کرد و کار را از دست نویسندهای که میخواهد در نهایت نظم و ثبات را دوباره برقرار کند خواهد گرفت. به عنوان مثال، شخصیت روانپریش و دیوانه در این قصهها، یک استثناست و به همین دلیل تشخص پیدا میکند و پس از تشخص یافتن، از زندگی عمومی طرد میشود. این تشخص، به نوعی همان رشوه و باج دادن به شخصیت مسالهدار برای دک کردن او است و مشکل اساسی ادبیات داستانی معاصر ایران هم همین جاست.
آلن ربگرییه در مقالهای با عنوان «درباره پارهای تصورهای ذهنی منسوخشده»، پس از پوچ خواندن «این اصطلاح مورد علاقه منتقدهای سنتی» که: «فلانی چیزی برای گفتن دارد و آن را خوب بیان میکند»، مینویسد: «آیا برعکس نمیتوان گفت که نویسنده واقعی چیزی برای گفتن ندارد؟ او فقط روشی برای گفتن دارد. باید دنیایی را بیافریند، ولی بر اساس هیچ، براساس غبار...» (برای رمانی نو/ترجمه پرویز شهدی/انتشارات با فکر) این «روش» که ربگرییه از آن سخن میگوید نه تکنیک نوشتن در معنای کارگاهی که در واقع همان شکلی است که به تعبیر مارکوزه، ادبیات خودآیین و خلاف جریان را برمیسازد؛ شکلی که میتواند پیش پا افتادهترین محتوا را به ادبیاتی رادیکال بدل کند به جای آنکه تظاهر کند که دارد از رنجهای والای بشری سخن میگوید و انباشته از دغدغه است.
حال آنکه در پس چنین تظاهراتی، هیچ دغدغه و ایده تازهای وجود ندارد. ادبیات امروز ما سخت گرفتار میانمایگی است و دلخوش به ابراز احساساتهای بیربط به ادبیات که در واقع تقلیل ادبیات به وبلاگی شخصی و خصوصی است. تقلیل ادبیات به محتوایی بدون شکل و ناتوان از مقاومت در برابر سازگار شدن با محیط و همرنگ آن شدن بهرغم منفیبافیهایی که نه به معنای مقاومت در مقابل یک وضعیت و جریان فراگیر که بیشتر نق زدن و درددلهایی محفلی و خنثی است که خود را ادبیات جا زده است.
علی شروقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست