شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
کودک از مرگ والدین چه می فهمد
مرگ عزیزان پدیدهای غیرقابلانکار است و همه ما از شنیدن و خبر دادن آن میهراسیم. این هراس زمانی بیشتر میشود که مادر یا پدر بخواهند خبر مرگ یکی از عزیزان را به کودک بدهند. کودک معمولا آمادگی روبرو شدن با حوادث غیرمترقبه را ندارد و ممکن است نتواند دوره سوگ طبیعی را بهراحتی پشتسر بگذارد...
در فرهنگ ما شرقیها، سوگ معمولی، پدیدهای نسبتا طولانی است و بین ۶ تا ۱۲ ماه طول میکشد و برای اینکه فرد به احساس پذیرش و آرامش نسبی برسد، حتما باید زمان سپری شود. در سوگ معمولی، هر کودکی معمولا علایم مختلفی از قبیل اضطراب، بیاشتهایی، ترس و سایر اختلالات روحی را تجربه میکند ولی اگر بعد از این مدت همچنان انکار و سرکوب هیجانها ادامه یابد، مانند آن است که دیوار قطوری بین کودک و فرد ازدسترفته ایجاد شود تا او تمام خاطرات و وقایع را فراموشکند. وقتی کودک نمیتواند هیجانها و اتفاقهای رخداده درباره پدر و مادر فوتشدهاش را بیان کند و افکار درونی خود را بیرون بریزد، یعنی وارد مرحله «سوگ پیچیده» شده است. عوامل متعددی در سوگ پیچیده شده نقش دارند که عبارتند از:
● مرگ ناگهانی
گاهی مرگ کاملا ناگهانی و غیرمنتظره است و هیچکس آمادگی آن را ندارد، مثلا مرگ ناشی از خودکشی، قتل یا خفگی در اثر گازگرفتگی، تصادف و... که بلافاصله زندگی همه افراد خانواده از جمله کودک را تحتتاثیر قرار میدهد. کودکان اغلب در مواجهه با این رویداد دچار خشم، سردرگمی، گیجی و حتی حس انتقامگیری میشوند و احساسات متفاوتی را بروز میدهند زیرا درک مناسبی از حوادث ناگهانی ندارند.
● داغخوردگی اجتماعی
مرگهایی که در اثر خودکشی و دیگرکشی و ایدز رخ میدهند، سرخوردگی و داغخوردگی اجتماعی را به دنبال دارند. مثلا اگر فردی در اثر خودکشی فوت کند، اعضای خانواده به علت واکنش بد جامعه نسبت به این موضوع، سعی میکنند علت مرگ را بیان نکنند یا برای متوفی مراسم نگیرند. مرگ ناشی از بیماری ایدز نیز داغخوردگی به همراه دارد. متاسفانه در همه جوامع، بیماران مبتلا سعی میکنند بیماری را از دیگران پنهان کنند زیرا افراد جامعه، ابتلا به ایدز را نوعی بدنامی میدانند و تفکرات مختلفی در این مورد وجود دارد. کودک از ترس طرد شدن از جامعه یا استهزا سکوت و حتی ارتباطش را با دیگران کمتر میکند و هیجانهای سرکوب شده او به صورت خشم و انزوا آشکار میشود. همچنین مجبور است برای پنهان کردن موضوع، دروغ بگوید پس احساس گناه به دلیل دروغگویی نیز بر مشکلات وی افزوده میشود و از خود میپرسد چرا او این عمل را انجام داده تا من مجبور شوم به دیگران پاسخ دهم.
● از دست دادنهای پیاپی
وقتی کودک در یک فاصله زمانی اندک، چند عضو نزدیک در خانواده مثل مادر، پدر، خاله، برادر یا هر کسی که خیلی دوستش دارد، از دست میدهد دچار احساس ناامنی و ترس شدید از تنهایی میشود. گاهی با فوت مادر، مادربزرگ وظیفه نگهداری از کودک را بر عهده میگیرد و وقتی مادربزرگ هم فوت میکند، ممکن است پای فرد دیگری به خانه باز شود یا خانواده مجبور به تغییر مکان شوند و کودک دوباره بستگان یا دوستانش را از دست بدهد. این تغییرات بهطور مکرر استرس زیادی ایجاد میکند و احساس گناه در کودک پدید میآید که چرا او زنده است و دیگران مردهاند.
● احساس دوگانه نسبت به شخص از دسترفته
کودک یا نوجوانی که بهوسیله پدر یا مادر خود مورد آزار و اذیت روحی و جسمی و بیتوجهی قرار گرفته است، پس از مرگشان، احساسی دوگانه نسبت به آنها پیدا میکند و نمیداند باید شاد باشد یا غمگین، زیرا از طرفی از دست او رهاشده و به آرامش رسیده و از طرف دیگر احساس گناه، ترس و افسردگی میکند.
● اثرات سوگ پیچیده شده
▪ افسردگی: مدتزمان افسردگی در کودکان متفاوت است. ۳۰ تا ۴۰ درصد کودکان قبل از سن بلوغ دچار افسردگی بعد سوگ میشوند. اختلالات عملکردی و خیلی شدید و طولانی در کودک، هشداردهنده هستند زیرا در سوگ معمولی این علایم بهتدریج کاهش مییابند و از بین میروند. بررسیهای انجامشده نشان میدهد افسردگی بعد از سوگ در کودکانی که مادر خود را از دست دادهاند بیشتر دیدهمیشود زیرا مادرها قدرت مدیریت بالایی دارند و انسجام خانواده را حفظ میکنند ولی در برخی خانوادهها که پدران ارتباط عاطفی و حمایتی قویتری از کودک یا نوجوان دارند، عکس این موضوع صدق میکند.
▪ اقدام به خودکشی: میل به خودکشی در کودکانی که عزیزی را از دست دادهاند، در سالگرد فرد فوتشده بیشتر میشود. اینکه کودک ناگهان خود را جلوی ماشین پرت کند یا موادشیمیایی مثل ماده سفیدکننده را بنوشد، اقدامهای سادهای هستند که کودکان برای خودکشی بهکارمیگیرند. شاید اطرافیان تصور کنند این اتفاقها فقط یک حادثه هستند ولی اگر کودکی مدام تکرار میکند که زندگی بد است و نمیخواهد زنده بماند، باید با مساله کاملا جدی برخورد کرد و از یک متخصص کمک گرفت زیرا کودکان همانقدر که ناپخته عمل میکنند، میتوانند دردسر هم ایجاد کنند.
▪ اضطراب جدایی: کودکی که بهطور مکرر از دست دادن را تجربه میکند، شاید تصور کند روزی همه کسانی که دوست دارد از دست میدهد و تنها میماند. این کودکان معمولا دچار اضطراب و کابوسهای شبانه میشوند و از خوابیدن وحشت دارند.
▪ اختلال استرس بعد از سانحه: این اختلال بعد از حوادث غیرمنتظره مثل قتل والدین برای کودک رخ میدهد و سوگ ناشی از آن خارج از تحمل کودک یا بزرگسال است زیرا کمتر کسی است که فکر کند بستگان نزدیکش روزی به قتل خواهند رسید.
● نکته کلیدی
کودک را در جریان مرگ والد قرار دهید ولی هرگز چگونگی آن را توضیح ندهید. با زبانی ساده با کودک صحبت کنید بهخصوص در کودکان زیر
۱۰ تا ۱۲ سال که بسیار آسیبپذیر هستند مرگهای غیرمترقبه از قبیل کشته شدن یا خودکشی باعث میشود احساس بدی به اطرافیان دست بدهد و احساس کنند شاید خودشان هم کشتهشوند؛ احساس خشم و بدبینی و هیجانهای منفی به پیچیدگی سوگ کمک میکنند.
دکتر میترا حکیمشوشتری
فوقتخصص روانپزشکی کودک و استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان دولت چین سیستان و بلوچستان حسین امیرعبداللهیان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی عراق دولت سیزدهم رسانه حجاب
سیل تهران هواشناسی شهرداری تهران بارندگی باران سازمان هواشناسی فضای مجازی آتش سوزی یسنا هلال احمر آموزش و پرورش
ایران بانک مرکزی دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم ارز بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
صدا و سیما مسعود اسکویی تلویزیون دفاع مقدس بی بی سی موسیقی مهران غفوریان صداوسیما ساواک سریال سینمای ایران تبلیغات
رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه اسرائیل حماس روسیه آمریکا ترکیه انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال جواد نکونام بازی علی خطیر باشگاه پرسپولیس بایرن مونیخ
هوش مصنوعی اینستاگرام خواب آیفون دیابت اپل ناسا عکاسی موبایل گوگل تلفن همراه
سلامت طب سنتی کبد چرب فشار خون گرما