یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

۱۹ دی جرقه انقلاب


۱۹ دی جرقه انقلاب

بررسی قیام۱۹ دی قم و تاثیر آن در روند پیروزی نهضت اسلامی

از زمانی که حوزه علمیه قم به همت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در شهر قم تاسیس گردید تا به امروز این شهر مقدس همواره به عنوان پایگاهی دینی و انقلابی به شمار رفته رفته و می رود. نقش حساس و تاثیرگذار قم بویژه حوزه علمیه این شهر در برهه های حساس و تاریخ سازی نظیر دوران تکوین انقلاب اسلامی بیش از هر زمان دیگری مشهود و برجسته می نماید. آغاز مبارزه و شکل گیری آن و نیز رهبری مردم توسط حضرت امام خمینی (ره) در همین شهر صورت پذیرفت. و می توان به جرات ادعا نمود که پایه های انقلاب در این شهر گذارده شده و در طول نهضت نیز همواره نقشی تعیین کننده و رهبری کننده را ایفا کرد. پس از قیام خونین۱۵ خرداد۴۲ نام قم به عنوان مرکز اصلی و هدایت کننده مبارزات بیشتر بر سر زبان ها افتاد و پس از چهارده سال، قیام۱۹ دی۵۶ که باید آن را “جرقه انقلاب” نامید بار دیگر موجب قیامی همگانی و مبارزاتی گسترده در سراسر کشور شد.

ظاهر واقعه ای که منجر به قیام۱۹ دی ماه در قم گردید انتشار مقاله ای با عنوان “ایران و استعمار سرخ و سیاه” در تاریخ۱۷ دی ماه۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات بود. در این مقاله که به امضاء و نام مستعار احمد رشیدی مطلق نوشته و چاپ گردیده، نویسنده مقاله قیام مردمی۱۵ خرداد را حاصل اتحاد کمونیست ها و ارتجاعیون دانسته و به امام خمینی (ره) توهین نمود.

این مقاله درصدد متهم نمودن امام به عنوان عامل کشتار۱۵ خرداد بود. در این مقاله سعی شده بود ثبات رژیم به مخالفان القاء شده و اثبات شود که ایران ]آن گونه که رئیس جمهوری آمریکا گفته بود[ “جزیره ثبات” است.

نویسنده این مقاله توهین آمیز در روزنامه اطلاعات “احمد رشیدی مطلق” معرفی شده بود. اما از همان آغاز هویدا بود که این اسم نام مستعاری بیش نیست. درباره نویسنده اصلی مقاله ادعا های مختلفی به میان آمده است. بسیاری از صاحب نظران مولف مقاله را داریوش همایون وزیر اطلاعات وقت دانسته اند. اما آنچه از اهمیت بیشتری داشته و اسناد و مدارک و اعترافات کارگزاران پهلوی نیز بر آن صحه می گذارند، این است که شاه در نگارش و چاپ آن نقش اساسی داشته است. داریوش همایون در این باره می نویسد: “مقاله از وزارت دربار سرچشمه گرفت. این مطلب که شاه روایت اولیه مقاله را نپسندید و گفت باید تندتر بشود.

روایت دوم را خیلی تندتر کردند. مطالبی که در مقاله آمده بود بار ها از طرف خود شاه و بلندگو های تبلیغاتی آن زمان ایراد و گفته شد و مطالب تازه ای نبود که ]امام[ خمینی به استعمار سیاه وابسته است و مخالف اصلاحات ارضی و مخالف اصلاحات به طور کلی است... فقط هندی بودن ]امام[ خمینی تازه بود... مقاله ارتباطی به ساواک نداشت ]بلکه[ در دربار تهیه شد. خود شاه شخصا در آن سهم داشت. او متنش را تعیین کرد ولی مقاله به من داده شد و من به خبرنگار اطلاعات دادم و آنها هم ایراد کردند، اعتراض کردند که این مقاله اسباب زحمت خود شاه می شود، کسی آن موقع اصلا تصور نمی کرد که چاپ مقاله در مملکت آن بشود. ولی خود از نظر روزنامه خودشان نگران بودند و حق هم داشتند. می گفتند در قم اسباب زحمت ما خواهد شد... چاره ای نبود گفته بودند باید چاپ شود و باید چاپ می شد. دفعه اولی هم نبود که از دربار این جور مطالب به روزنامه ها سپرده و چاپ می شد”.

علاوه بر داریوش همایون آنتونی پارسونز (سفیر وقت انگلیس در تهران) در کتاب “غرور و سقوط” از توطئه هتک امام پرده بر داشته و می نویسد: “در اوایل ژانویه تصمیم گرفته شد که برای بی اعتبار کردن ]امام[ خمینی مطالبی علیه او منتشر شود.

به هر حال مقاله در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید و یکی از مهمترین رخداد های تاریخ انقلاب را سبب شد. پس از انتشار مقاله مذکور اولین حرکت اعتراض آمیزتوسط روحانیت ومردم قم، در روز فردای انتشار آن (یعنی روز هجدهم دی ماه۱۳۵۶ ) شکل گرفت. در این روز دروس حوزه تعطیل شد ومراجع نیز درس خود را تعطیل نمودند. پس از آن بازار قم هم به حوزه ملحق گردید ومردم به همراه علما و روحانیان به منزل مراجع می رفتند وآمادگی خود را برای اقدام علیه این حرمت شکنی اعلام می نمودند. مراجع هم با سخنان خود، ضمن آرام ساختن مردم و روحانیت و تسلی دادن به آنها، علاوه برمحکوم ساختن نظام شاهنشاهی در این اقدام توهین آمیز بر ادامه مبارزه واعتراض ها تاکید نمودند.

از جمله منازل علما که مردم رجوع نمودند منزل آیت الله العظمی گلپایگانی بود . مردم و علما صبح روز هجدهم دی ماه به سمت منزل ایشان حرکت کردند. و طولی نکشید که محوطه درونی و بیرونی منزل ایشان از جمعیت پر شد. آیت الله گلپایگانی با چهره ای غمگین و افسرده وارد شده، آیه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) را بر زبان جاری کردند. در این زمان و با مشاهده آن وضعیت بغض مردم ترکید و صدای گریه از هر سو بلند شد. در ادامه آیت الله گلپایگانی سخنانی ایراد نموده فرمودند: “ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. اینها اشتباه می کنند ؛ اینها فکر نکنند، ما دیگر سکوت کرده ایم و چیزی نخواهیم گفت و دست بر می داریم. اینها باید بدانند که اگر سر نیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را می زنیم.”

اما ماجرا به همین جا ختم نشد و روز بعد حماسه ای به وقوع پیوست که انقلاب را جانی دوباره بخشید. صبح روز نوزدهم دی ماه۱۳۵۶ ( برابر با بیست و نهم محرم۱۳۹۸ )، با تعطیل شدن بازار قم در حمایت از حوزه و محکوم کردن اقدام رژیم و نیز ادامه تعطیلی دروس حوزه، جمعیت زیادی در مسجد اعظم گرد آمدند. رفتن به منازل آیات پی گرفته شد و به ترتیب آقایان آیت الله میرزا هاشم آملی، علامه طباطبائی، آیت الله وحید خراسانی و آیت الله مکارم شیرازی برای مردم سخنرانی و از حضرت امام خمینی (ره) حمایت نمودند.

بعد از ظهر این روز آیت الله نوری همدانی سخنرانی کردند. مردم پس از سخنان ایشان آرام و بی سر و صدا به طرف منزل آیت الله مشکینی به راه افتادند. مردم به توصیه آیات و مراجع، آرام راهپیمایی می کردند و برای اینکه بهانه به دست رژیم ندهند از سر دادن شعار و حرکت های دیگر خودداری می کردند. حدود ساعت۱۶:۳۰ بعد از ظهر، ماموران شهربانی و ساواک که در یکی از میادین قم راه مردم را سد کرده، به دنبال یک برنامه ساختگی، با شکستن شیشه بانک به سوی مردم بی دفاع که حتی شعار هم سر نمی دانند، آتش گشودند. مردم نیز که ترسی به دل نداشتند با چوب دستی و پرتاب سنگ و ... در برابر تیر و گلوله شجاعانه مقاومت کردند. با مشاهده اولین شهید، خشم و نفرت مردم نسبت به رژیم فاسد پهلوی بیش از پیش گردید. جمعیت با شعار “الله اکبر” و “لا اله الا الله” و با در دست داشتن سنگ و چوب به سوی عمال شاه سرازیر شد و درگیری به اوج خود رسید.

در مورد شهدا و مجروحان قیام۱۹ دی آمار دقیقی ارائه نشده است. اما آن گونه که از گفته ها، شنیده ها و نوشته های شاهدان عینی بر می آید، تعداد زیادی از مجروحان از ترس ساواک و نیرو های امنیتی رژیم به بیمارستان مراجعه نکرده بودند؛ “زیرا در آن زمان، ساواک، تظاهر کنندگان زخمی را با زنجیر به تخت بیمارستان می بست تا پس از بهبودی آنها را به ساواک منتقل نمایند.” در مورد تعداد شهدا نیز غیر از چند نفر که به طور یقین در آن روز به شهادت رسیده اند سخن از شهید دیگری به میان نیامده است. البته احتمال این که خانواده شماری از شهدا از ترس ساواک شهدای خود را مخفیانه به خاک سپرده باشند، ضعیف نیست. به هر تقدیر شمار مجروحان بسیار زیاد بود، اما تنها نام پنج شهید به ثبت رسیده است که سه تن از آنان طلبه، یک نفر جوان و دیگری نوجوانی سیزده ساله است.

پس از این قیام و به بار آمدن فاجعه ای دیگر از سوی رژیم امام خمینی (ره) در پیامی که خطاب به ملت ایران فرستادند، ابتدا از تمامی گروه های مردمی از جمله روحانیان مبارز و انقلابی ایران، دانشگاهیان و ملت ایران به دلیل ایستادگی و مقاومت در اوج اختناق و فشار در برابر سیاست های ضد اسلامی رژیم و حمایت از اسلام و دین، تشکر و قدردانی نمودند و قیام مردم قم را امتداد نهضت۱۵ خرداد خوانده، افزودند: “نهضت اخیر ]قیام۱۹ دی[ که پرتوی از نهضت۱۵ خرداد است و شعاعش در سراسر کشور نور افکنده ، خود کوبندگی خاصی دارد که شاه را از خود بی خود کرده و او و دار و دسته چاقو کشش را به تلاش مذبوحانه وا داشته، جنایات۲۹ محرم امسال نقطه عطفی است به جنایات شاهانه دوازده محرم آن سال ۱۳۴۲][. شاه خواست ضرب شستی به ملت مسلمان نشان دهد...”

قیام۱۹ دی ماه در واقع آغاز اوج گیری انقلاب اسلامی بود. متعاقب قیام حماسه چهلم ها شکل گرفت. تبریز، یزد، جهرم، تهران، مشهد و شهرهای دیگر کشور شاهد قیام هایی خونین در گرامیداشت شهدا بودند. ابتدا تبریز در چهلم شهدای قم به خاک و خون کشیده شد، پس از آن شهر های دیگر به همین ترتیب شاهد حماسه هایی جاوید بودند. همچنین پس از این قیام تعداد زیادی از روحانیون مشهور و مبارز به شهرهای مختلف تبعید شدند. که این عمل رژیم نا دانسته و نا خواسته، باعث گسترش انقلاب و ابلاغ پیام آن در دور دست ترین مناطق کشور گردید. از دیگر اثرات مهم و نتایج این قیام و حماسه مردمی در دی ماه۱۳۵۶ ، تسریع در روند بسیج نیروهای مختلف مخالف رژیم بود. به گونه ای که حتی امام (ره) از آن تعبیر به “مجالی برای ادامه مبارزه و سقوط قریب الوقوع رژیم شاه” نمودند. و دیری نگذشت که این مهم در۲۲ بهمن ماه۱۳۵۷ محقق گردید.

باقر صبوری