سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

آبی که دیگر به جوی بازنمی گردد


آبی که دیگر به جوی بازنمی گردد

روابط سابقا تنگاتنگ میان ترکیه و رژیم صهیونیستی در حال تغییر و دگرگونی است و این تغییرات برخلاف عقیده رایج ارتباط مستقیمی با مناقشه اخیر بر سر حمله به کاروان کمک رسان غزه ندارد زیرا تیرگی در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی به گذشته بازمی گردد

روابط سابقا تنگاتنگ میان ترکیه و رژیم صهیونیستی در حال تغییر و دگرگونی است و این تغییرات برخلاف عقیده رایج ارتباط مستقیمی با مناقشه اخیر بر سر حمله به کاروان کمک‌رسان غزه ندارد زیرا تیرگی در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی به گذشته بازمی‌گردد.

طی هفته‌های گذشته هر گاه صحبت از مناسبات ترکیه با رژیم صهیونیستی به میان می‌آید رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه با لحنی تند می‌گوید: دیگر هیچ چیز مثل سابق نخواهد شد.

حمله نیروهای اسرائیلی به کاروان کمک‌رسانی به غزه که اردوغان از آن به عنوان قتل‌عامی خونین یاد می‌کند در واقع نمود تغییر زمان و موقعیت است. در ترکیه از واقعه اخیر با عناوینی چون راهزنی، کشتی‌ربایی و تروریسم دولتی یاد می‌شود و دولت آنکارا خواهان تعقیب قضایی مسوولان این حادثه است.

اردوغان بشدت به رژیم صهیونیستی هشدار می‌دهد که دشمنی ترکیه به همان اندازه قوی است که دوستی با آن ارزشمند است. این روزها دیگر تقریبا از آن مناسبات سابقا تنگاتنگ میان اسرائیل و تنها متحدش در جهان اسلام اثری دیده نمی‌شود و روابط دوجانبه میان آنها در نقطه حضیض خود قرار دارد.

ترکیه یعنی همان اولین کشور با اکثریت مسلمانان که در سال ۱۹۴۹ رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و با این رژیم روابط دیپلماتیک برقرار کرده بود، چند هفته پیش سفیر خود را از اسرائیل فراخواند و رزمایش‌های مشترک خود با تل‌آویو را لغو کرد. علاوه بر آن احمد داود اوغلو وزیر خارجه ترکیه نیز در مقابل اعضای شورای امنیت سازمان ملل به نوعی مشروعیت اسرائیل را زیر سوال برد.

اما مساله اینجاست که این روابط هرگز از نوع روابط به اصطلاح عاشقانه نبوده است. زیرا اکثریت بالای مردم ترکیه هرگز از این به اصطلاح هم‌پیمانی استراتژیک رضایت نداشتند و این طبقه حاکم کمالیست‌ها یا همان ارتش ترکیه بود که سنگ این روابط تنگاتنگ را بر سینه می‌زد، همان طبقه‌ای که غالبا بر خلاف خواست دولت‌ها عمل می‌کرد.

● دوران ژنرال‌های سکولار

نمود بارز این خواست کمالیست‌ها به سال ۱۹۹۶ و زمان عقد پیمان همکاری میان ترکیه و رژیم صهیونیستی بازمی‌گردد، همان پیمانی که راه را برای همکاری‌های نظامی دو طرف گشود.

ژنرال‌های سکولار و متعصب ترکیه داشتن روابط نزدیک با به اصطلاح دولت یهود را در حکم وسیله‌ای برای مقابله با قدرت اسلام سیاسی در کشور خود می‌دانستند. تا مدت‌ها این منافع مشترک بود که آن پیمان شکننده را با وجود اختلاف‌های ایدئولوژیک و نگاه متفاوت آنکارا و تل‌آویو به مسائل سیاست جهانی (به عنوان مثال جنگ عراق در سال ۲۰۰۳) حفظ می‌کرد.

آن منافع مشترک هم بیش از هر چیز به عرصه سیاست‌های امنیتی ارتباط داشت؛ به این صورت که سازمان‌های امنیتی این دو قدرت نظامی به تبادل اطلاعات می‌پرداختند، رزمایش‌های آموزشی مشترک برگزار می‌کردند و زیرساخت‌های لازم را برای حوزه‌های کانونی استراتژیک تامین می‌کردند و علاوه بر آن ترکیه یکی از مهم‌ترین خریداران سلاح‌های اسرائیلی به شمار می‌آمد و صدالبته همه این اقدامات با حمایت‌های متحد مشترک آنکارا و تل‌آویو یعنی آمریکا صورت می‌گرفت.

با این همه برخی کارشناسان بر این باورند که آن همکاری‌های نظامی به یکباره پایان نخواهد گرفت و بر این اساس صرف‌نظر از ادبیات تندی که اردوغان به کار می‌گیرد این روابط ادامه پیدا خواهد کرد.

وزرات دفاع ترکیه اعلام کرده است که بحران اخیر هیچ تاثیری بر قرارداد خرید هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی ندارد، همان هواپیماهایی که ترکیه قصد دارد بر علیه شورشیان پ.ک.ک به کار گیرد. از آن گذشته ترکیه به عنوان عضوی از ناتو همچنان بنا دارد که هواپیما‌ها و تانک‌های خود را به فناوری اسرائیلی مجهز کند.

● فقدان دشمن مشترک

با وجود این تغییر و سردی در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی کاملا مشهود است و این مساله به پیش از اقدام جنایتکارانه اخیر تل‌آویو بازمی‌گردد.

یکی از دلایل این سردی روابط نبود به اصطلاح دشمنان مشترک (شاید سوریه و ایران)‌ می‌تواند باشد. ترکیه از چند سال پیش و البته با هدف کاهش وابستگی سیاسی به غرب، سیاست نزدیکی به این دو کشور را در پیش گرفت و بدین صورت نسخه ابداعی داود اوغلو موسوم به عمق استراتژیک را دنبال کرد، طرحی که بر مبنای آن رفع مشکلات با همسایگان و همزیستی حداکثری با آنها (از طریق همکاری‌های متقابل) در اولویت قرار گرفت.

● صعود اسلام‌گرایان

با صعود اردوغان و حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه به راس قدرت در سال ۲۰۰۲، این برخورد منافع صورت پیچیده‌تری به خود گرفت. حزب اردوغان سیاستی دوگانه در برابر اسرائیل اتخاذ کرد، به این صورت که از یک طرف انزجار خود را از رفتار جنایت‌آمیز رژیم صهیونیستی با برادران دینی فلسطینی پنهان نمی‌کرد و از سوی دیگر دولت اردوغان به عنوان یک قدرت منطقه‌ای و همین‌طور در کسوت یک میانجی وارد عرصه شد، نقشی که البته موجب فاصله شدید اردوغان از رادیکال‌های حزب گردید.

اگرچه این سیاست دوگانه ترکیه در همه موارد موفقیت‌آمیز نبود، اما به هر صورت آنکارا در سال ۲۰۰۸ توانست مذاکرات غیرمستقیم میان اسرائیل و سوریه را مدیریت کند. ولی حملات هوایی رژیم صهیونیستی به نوار غزه به اصطلاح روند صلح را به ناگهان متوقف کرد و ترکیه هم که احساس می‌کرد از قافله عقب افتاده است در حاشیه اجلاس داووس و در پاسخ به ادعاهای شیمون پرز رئیس‌جمهور رژیم صهیونیستی بشدت از اقدامات تل‌آویو انتقاد و جلسه را ترک کرد.

پس از آن بود که جهان عرب (که با ناامیدی جنایات اسرائیل را نظاره می‌کرد و سکوت کرده بود) در وجود اردوغان یک قهرمان جدید یافت. در همان زمان نیز به مانند امروز رسانه‌ها و سیاستمداران ترکیه و رژیم صهیونیستی حملات تندی را بر علیه یکدیگر تدارک دیدند.

موضع‌گیری علیه رژیم صهیونیستی در عرصه داخلی نیز برای اردوغان امتیازهایی را در پی دارد. ترکیه در سال آینده انتخابات پارلمانی را پیش‌رو دارد و نخست‌وزیر فعلی طبیعتا در پی کامیابی در رسیدن به دوره سوم زمامداری خود است. افکار عمومی امروز ترکیه که طبقه متوسط جدید نماد آن به شمار می‌رود دیگر نمی‌خواهد هویت اسلامی خود را انکار کند.

این طبقه که در واقع ستون فقرات اصلی حزب عدالت و توسعه به حساب می‌آید دیگر نمی‌تواند شاهد باشد که دولت ترکیه به بهانه حفظ منافع امنیتی بر جنایات اسرائیل بر علیه فلسطینیان چشم می‌بندد و دیگر تحمل از دست رفتن نفوذ سیاسی و اتوریته اخلاقی کشورش را به دلیل دخالت‌های ارتش ندارد.

به این ترتیب در حال حاضر تنها دولتی که یارای تامین خواست‌های این طبقه را دارد دولت فعلی است اما با این وجود اردوغان برای رسیدن سه باره به صندلی نخست‌وزیری راه دشواری در پیش دارد که بی‌تردید ادامه سیاست فعلی در عرصه خارجی یکی از بهترین و انسانی‌ترین روش‌ها برای گذر از این مسیر به شمار می‌آید.

پایگاه اینترنتی NZZ

مترجم: محمدعلی فیروزآبادی