دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

پیش به سوی امپراتوری عثمانی


پیش به سوی امپراتوری عثمانی

در این مقاله که حدود ۱ سال قبل از شدت گرفتن آشوب ها در سوریه , نوشته و منتشر شده است, به بررسی رفتار های اردوغان نخست وزیر ترکیه پرداخته شده است

زمانی که دولتی اسلامگرا در کشور ترکیه روی کار آمد ، و بر طبل « اسلامیت » و « آزادی خواهی برای مسلمانان » کوبید ، عده ی زیادی در کشورمان این واقعه را واقعه ای مبارک دانستند و هم نوا با ملت مسلمان ترکیه ، این پیروزی انتخاباتی را شروع تازه ای در موج بیداری اسلامی و اسلام گرایی منطقه دانستند . و البته لازم به ذکر است که : میانجگری ترکیه در بحث پرونده هسته ای ایران نیز ، بر محبوبیت بیشتر دولت اسلامگرای « اردوغان » در میان ملت و دولت ایران تاثیر داشت !

اما آنچه کم کم از این دولت شاهد بودیم ، نمایی جدید و حرکتی غریب را برای ما به نمایش گذاشت !

نظام لائیک ترکیه ، که بدنه اصلی آن را هیئت نظامی ارتش تشکیل می دهد ، اگر چه در ابتدای روی کار آمدن دولت « اردوغان » ، به مخالفت علنی با این دولت اسلامگرا پرداختند ، وحتی گاه گاهی در مجامع مختلف سخن از کوتادی احتمالی به میان می آوردند ، اما آنچه که حیرت ما را برانگیخت ، سکوت ناگهانی ارتش لائیک ترکیه ، در برابر قدرت گیری روز افزون دولت بود!!

ارتشی که مناسبات خود با دولت را به صورت یک سری حرکات خصمانه پیش می برد ، به ناگاه سکوت اختیار کرد و در یک حرکت « طولی» ، با موج رو به توسعه ی دولت « اردوغان » همراه شد !!

اما چه شد که ارتش متعصب ترکیه ، که حاضر نبود ذره ای از گفتمان خاص « آتاتورک » پایین بیاید ، به ناگاه برخورد تند خود را کنار گذاشت و دیگر ما صدایی اعتراضی از آنها نشنیدیم ؟!!

آیا اردوغان قدرت آن را دارد که به وسیله سیستم امنیت – اطلاعاتی خود ، ریشه ی تسلط ارتش بر نظام ترکیه را بخشکاند ؟!!

جواب این سوال این است : نه! اردوغان نمیتواند به ناگاه در برابر چینش خاص آتاتورک بایستد و دست به شاکله ی قدرت ارتش بزند . بلکه اردوغان تنها می تواند ، به یاری سیستم امنیتی و اطلاعاتی که تحت اختیار دولت است ، حرکات و اقدامات کوچک برانداز را که از سوی محافل ارتش رقم می خورد ، مهار کند . و البته شایسته است که بدانیم ، اردوغان می توان با سرازیر کردن بودجه ی بیشتر به سوی دستگاه اطلاعاتی خود و همچنین کمک به توسعه روز افزون آن ، قدرت خود را در برابر ارتش بالا ببرد و به تریج دست ارتش را ببندد .

اما جواب این آرامش میان ارتش و دولت ترکیه چیست ؟

جواب این سوال ، هدف اصلی این نوشتار است : یعنی توجه و بررسی اجمالی « رویکرد ترکیه در عصر حاضر » .

با روی کار آمدن « اردوغان » از حزب « عدالت و توسعه » به طور اسمی دولتی اسلامگرا روی کار آمد که خیل کثیری از مردم ترکیه را ( که از سختگیری های اجتماعی نظام لائیک خسته شده بودند ) بسیار خوشحال کرد .

« اردوغان » و « عبد الله گل » که در ابتدا با اقبال عمومی مردم و ابراز انزجار و حتی تهدید ارتش مواجه شدند ، به تدریج شکل خاصی از سیاست رانی را به نمایش گذاشتند که متفکران را به فکر و سیاستمداران را به بحث واداشت .

دولت اردوغان توانست در اندک مدتی ، بخش عمده ای از مشکلات فاحش اقتصادی را با اتخاذ تدابیر مناسب و کارآمد ، حل کند .

تدابیری همچون : اشتغال زایی های گسترده ، گسترش مبادلات تجاری ، تصحیح پول ملی و ... .

از سوی دیگر ، او با در نظر گرفتن آزادی های بیشتر برای مسلمانان ترکیه ، محبوبیت خود را در بین توده های مردم افزایش داد .

در باب مسئله سیاست خارجی هم ، اردوغان حرکات مناسب و موثری را انجام داد و به خوبی در سطح منطقه و جهان برای خود کسب وجهه کرد ! از جمله در دیدارهای دیپلماتیک خود و اعضای دولتش با مقامات مختلف جهان و انعقاد قرار دادهای بسیار و همچنین موضوع میانجگری میان ایران و غرب که با این کار هم خود را نزد ایرانیان محبوب کرد و هم در نزد غربیان وجهه ای خاص بدست آورد !

به تدریج ما شاهد آن بودیم که ترکیه ، سعی داشت در سیاست خارجی خود ، از موضع «قدرت» عمل کند و انگار که به ناگاه قصد داشت شأنی خاص را برای خود در جهان متصور شود !

اولین زنگ خطر برای من ، زمانی به صدا درآمد که به دستور « اردوغان » ارتش ترکیه به شدت مواضع «پ ک ک » را در کردستان ترکیه در هم کوبید و بعد با دستور صریح وی ، ارتش ترکیه در تعقیب فراریان «پ ک ک » ، وارد کردستان عراق شد و مواضع آنها را بمب باران کرد !

اگر چه اردوغان به عراق اعلام کرده بود که به جهت برخورد با این گروهک ،‌وارد خاک عراق می شوند ، ولی اهل سیاست می دانند که این نوع حرکت نظامی ترکیه ،به نوعی نقض استقلال یک کشور است . چرا که به خاطر منافع ملی خود وارد حریم یک کشور میشود و آن هم به صورت نظامی و این عمل را غیر قابل اجتناب می داند !

از اینجا بود که رفته رفته نحوه سیاستگذاری و سیاست رانی اردوغان برای من مشخص میشد و فهمیدم که اردوغان اهداف بزرگی را در سر می پروراند .

برای شناخت این اهداف لازم است به نکات دیگری نیز توجه کنیم .

در روابط میان ارمنستان و ترکیه ، شاهد سردی قابل ملاحظه ای هستیم که این سردی ناشی تاکید ارمنستان به ادعای « نسل کشی ارامنه توسط حکومت عثمانی » می باشد . ارمنستان مدت ها است که بر این ادعا پافشاری می کند و علاوه بر ساخت بنای یادبود و برگزاری یادواره های گوناگون ، در صدد است تا پرونده های حقوقی را در مجامع جهانی به جریان بیندازد .

جالب اینجاست که ترکیه از زمان آتاتورک تا به امروز بر این ادعا ( نسل کشی ارامنه توسط عثمانی ) مهر ابطال زده است و معتقد است که ارامنه در یک منازعه داخلی ، درگیر و کشته شده اند و آمار کشته شدگان ، آنقدر بالا نیست که نسل کشی نامیده شود . این مسئله یعنی پافشاری ارمنستان به ماجرای نسل کشی و انکار ترکیه ، موجب برقراری فضایی سرد در روابط میان دو کشور شده است .

ولی صحبت ما اینجاست : چرا ترکیه با این جدیت در برابر ادعای نسل کشی می ایستد ؟!! تا آنجا که به تازگی ، وقتی مجلس فرانسه ، « تکذیب نسل کشی ارامنه را جرم دانست » دولت اردوغان موضعگیری های تندی گرفت ؛ به حدی که سفیر خود را از فرانسه فراخواند و پیمان های نظامی و اقتصادی بین ترکیه و فرانسه را به حالت تعلیق در آورد .ترکیه در مجامع مختلف ، با جدیت تمام و لحن تند خود به مقامات فرانسه و به ویژه «سارکوزی» پرخاش کرد و حتی هم اینک صحبت از آن می رود که، ترکیه ذخایر ارزی خود را از بانک های فرانسه خارج کرده و به کشور دیگری در اروپا منتقل کند !!!

به راستی این همه اقدامات تند و خصمانه ، آن هم به واسطه یک ادعا چگونه توجیح می شود ؟

بگذارید توضیح و توجیه این اقدامات را در اواخر نوشتار بگویم .

زمانی که سوریه بستر ناآرامی های محلی شد ، آمریکا و غرب از فرصت استفاده کردند و این ناآرامی ها را ( که خود در سازماندهی آن دست داشتند !) حرکتی دیگر در راستای انقلابات کشور های عربی دانستند !! و هدفشان آن بود که از فرصت به دست آمده در راه سرنگونی حکومت بشار اسد ( که حکومتی بر ضد منافع غرب است ) استفاده کنند . در راه پیشبرد اهداف غرب ، در برکناری بشار اسد از قدرت ، ترکیه نیز دست به تکاپو زد و با اعمال فشار های گوناگون سعی داشت سوریه را به یک انزوای سیاسی فرو ببرد .

ترکیه بارها از راه تریبون های مختلف ، به سوریه اعلام میکند که دست از کشتار معترضین بردارد !حال آنکه اکثر کشته شدگان را مردم عادی و نظامیان و نیروهای امنیتی سوریه تشکیل می دهند که توسط همین به اصطلاح معترضین ( بخوانید تروریست های سازمان یافته ) کشته شده اند . ترکیه حتی با اتخاذ سیاست های اقتصادی ، سوریه را تحت فشار سنگین اقتصادی نیز قرار داد . از سوی دیگر ترکیه ، پا را فراتر گذاشت و با اعضای اتحادیه عرب نشست و برخاست داشت تا راه حلی را برای مسئله سوریه بدست آورند !

ترکیه پیشنهاد داده بود که منطقه ای حائل میان ترکیه و سوریه ایجاد شود که آسیب دیدگان از حمله نظامیان سوری به مردم ، به این منطقه حفاظت شده کوچ کنند !

و البته جالب آنجاست که ترکیه رسما به سوریه اعلام کرده بود که اگر این کشور ، دست از کشتار معترضین برندارد ، ترکیه این مسئله را با قوای نظامی حل خواهد کرد !

اگرچه عده ای از سیاستمداران و تحلیل گران معتقد اند که ترکیه دنباله روی سیاست های غرب در منطقه است ، و حتی گفته می شود که ترکیه قصد دارد به مانند حکومت پهلوی ژاندارم منطقه شود !! اما به اعتقاد من ترکیه و به ویژه دولت « اردوغان » ،‌علاقه ای به ژاندارمی منطقه ندارد ، بلکه می خواهد « مالک منطقه » شود !!!

بله ، دولت اردوغان می خواهد جا پای حکومت عثمانی بگذارد و آن قدرت از دست رفته را بدست آورد . در تاریخ آمده است که آتاتورک بر ضد عثمانیان قیام کرد ، و تسریع کننده فروپاشی حکومت عثمانی بود ، او بود که ترکیه فعلی را تاسیس کرد . اما به اعتقاد من ، آتاتورک که یک نظامی وابسته و خدمتگزار عثمانی بود ، نمی تواند با یک حرکت خصمانه عثمانی را نابود کند ، بلکه ، او قصد داشت تا میراث عثمانی را در قالب یک حکومت کوچک حفظ کند ، تا روزی این طفل به انسانی قوی هیکل تبدیل شود ، درست مانند عثمانی چند قرن پیش !

باید بدانیم حکومت عثمانی زمانی در اوج قدرت قرار داشت که سلطانی اسلام گرا و با تدبیر به همراه ارتشی کارکشته و منظم ، عنان امور امپراتوری را به دست داشتند . اما زمانی که حکومت عثمانی فاقد سلطانی قوی و ارتشی محکم و منسجم شد ، این نظام رو به زوال رفت .

بله ،زمانی که دولت اردوغان بر سرکار آمد ، به جهت شعار های اسلام گرایانه ی خود ، خشم ارتش لائیک را بر انگیخت ، اما رفته رفته ، دیدیم که گویا توافقات پشت پرده ، موجب ساکت شدن ارتش ترکیه شد ( و البته باید گسترش سیستم اطلاعاتی ترکیه را نیز از دلایل بسته شدن دست ارتش دانست ) و از آن پس اردوغان به راحتی و با اقتدار به قدرت رانی مشغول شد .و شاید با اقداماتی پنهانی ، به تدریج و آرام آرام در حال نفوذ به سیستم ارتش و بدست گرفتن عنان آن است!

اما چرا فرضیه ژاندارمی منطقه برای ترکیه منتفی است ؟

دو رویداد واضح ، بخشی از دلایل من در این اعتقاد است :

۱) درگیری لفظی و تنش میان اسرائیل و ترکیه بر سر مسئله ی حمله اسرائیل به کاروان آزادی ( حمایت از غزه ): اگر ترکیه ژاندارم آمریکا در منطقه می بود ، یقینا به این شدت و قدرت با اسرائیل برخورد نمی کرد و اسرائیل را به چالش نمی کشید .

۲) مسئله تصویب قانون « جرم دانستن انکار نسل کشی ارامنه » در فرانسه : اگر ترکیه ژاندارم غرب در منطقه خاورمیانه بود ،‌چرا فرانسه این حرکت تحریک کننده را انجام داد ؟و یا چرا ترکیه در برابر این حرکت فرانسه به شدت عکس العمل نشان داد ؟!

پس اردوغان ، برخلاف نظر برخی تحلیل گران ، نمی خواهد سیاست های غرب را در منطقه پیاده کند ، بلکه می خواهد به نوعی امپراتوری عثمانی را احیا کند و در این راه، هر زمان که سیاست های غرب را هم سو و موافق منویات خود ببیند ، با قدرت و سعی تمام در راستای آن اهداف حرکت می کند و این شُبهه به وجود می آید که ترکیه ، دنباله رو غرب است.

در راه قدرت گیری ترکیه در منطقه ، ضربه زدن به سوریه و عراق و یا سرکوبی منطقه کرد نشین ، از واجبات غیر قابل اجتناب حکومت ترکیه هست و خواهد بود .

جمهوری اسلامی ایران ، بهتر است بداند : اگر روزی کمترین ضعف را در مقابل ترکیه نشان دهد ، و یا اینکه تَحرکات دولت ترکیه را به خوبی رصد نکند ، احتمال قوی می رود که این دوست امروز ، به دشمنی قهار تبدیل شود و حتی به طمع تصرف مناطق شمال غربی ایران ، دست به اقدامات خاصی بزند !

پس ایران اسلامی باید ، ضمن حفظ شعونات دیپلماتیک ، و مناسبات دوستانه با ترکیه ،‌در صدد مقابله با اقدامات خصمانه ی احتمالی این کشور نیز برآید .

برای این مسئله پیشنهاد می شود ، که ایران اسلامی در صدد تقویت هر چه بیشتر سوریه و عراق برآید ، چه به لحاظ اقتصادی و چه نظامی ، تا این دو کشور که در همسایگی ترکیه قرار دارند ، در آینده ای محتمل ،‌به مثابه ی دو تیغه قیچی عمل کرده و مَکر و خصم عثمانی جوان را در هم بشکنند . و البته در آن روز مبادا اختیار استفاده ی این قیچی تیز ، در دست ایران اسلامی خواهد بود !

سید علیرضا واعظ موسوی

کارشناس جنگ نرم