یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

ریشه های ازدواج هراسی جوانان


ریشه های ازدواج هراسی جوانان

«این روزها ازدواج دل شیر می خواهد و جیب فراخ دل شیرش را شاید داشته باشیم اما جیب فراخش را چه کنیم »

می‌گوید: «این روزها ازدواج دل شیر می‌خواهد و جیب فراخ. دل شیرش را شاید داشته باشیم اما جیب فراخش را چه کنیم؟» می‌گوید: «فقط برای هزینه عروسی دست‌کم ۳۰میلیون لازم است و این غیر از ماجرای ودیعه خانه و خرج روزمره دو نفر در یک زندگی مشترک است.»...

اما آیا واقعا این همه ماجراست؟ آمارهای ازدواجی که هر ساله در کشور ما کمتر و کمتر می‌شود حکایت از ترجیح برخی دختران و پسران مجرد از عقب انداختن آغاز زندگی مشترک یا شاید ترجیح تجرد همیشگی به پذیرش مسوولیت ازدواج دارد. مشکلات اقتصادی از یک‌سو و ترس از زندگی مشترک بی‌سرانجام از سوی دیگر، شرایطی را به وجود آورده که به رغم همه مشوق‌هایی که برای ازدواج وجود دارد یا دست‌کم وعده‌هایی که داده می‌شود باز هم آمار ازدواج کاهش پیدا کند و سن ازدواج‌ها نیز بالاتر ‌رود.

به گفته مدیرکل دفتر اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال، آمار ازدواج مردان بالای ۳۵ سال و زنان بالای۳۰ سال در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۱، حدود ۲ برابر شده است.

نگاهی به آمارهای ثبت‌شده واقعه ازدواج در پایگاه ثبت احوال کشور نیز حکایت از کاهش ازدواج‌ها در سال ۹۱ نسبت به سال ۹۰ دارد، به‌گونه‌ای که در سال ۹۰ تعداد ازدواج ثبت شده در این پایگاه ۸۷۴هزار و ۷۹۲مورد بوده که این رقم در سال ۹۱ به ۸۲۹هزار و ۹۶۸ رسیده است. همچنین نسبت ازدواج به طلاق در سال ۹۱، در کل کشور ۵/۵ بوده یعنی در برابر هر ۵/۵ ازدواج یک طلاق ثبت شده که این میزان در در سال ۸۴ ، ۴/۹ بوده است.

● عوامل اصلی کاهش ازدواج

به گفته دکتر مجید ابهری، رفتارشناس، یکی از مراحل اصلی زندگی هر مرد و زنی، پیوندی عاطفی است که دو انسان را به عنوان مکمل در کنار یکدیگر قرار می‌دهد هر چند متاسفانه کاهش آمار ازدواج از یک سو و افزایش آمار طلاق، باعث شده خانواده‌ها و جوانان با تردید و ترس به این مقوله بنگرند.

وی با اشاره به تحقیقات میدانی که در ۳۰سال گذشته در مورد بیش از ۵۰هزار پرونده طلاق داشته، می‌گوید: «در این پرونده‌ها که یا به‌طور مستقیم به عنوان مشاور یا به عنوان پژوهشگر مطالعه کردم و یک نکته باعث تاسف عمیق بود؛ افزایش بیوه‌های جوانی که خود یک آسیب و فرایند آسیب‌زا برای جامعه محسوب می‌شود.»

دکتر ابهری با بیان اینکه بسیاری از خانواده‌ها براساس یک باور نادرست اجازه نمی‌دهند پسرانشان با یک زن بیوه ولو بسیار جوان ازدواج کند، می‌افزاید: «تنوع‌طلبی بعضی از مردان و عدم تعهد آنها به چارچوب خانواده، باعث ظهور روابط فرا زناشویی می‌شود.»

وی معتقد است که تغییر سبک زندگی به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را وارد جامعه می‌کند و این مساله که حتما باید پسر به خواستگاری یک دختر برود در قالب تابو باعث کاهش بیشتر ازدواج‌ها می‌شود.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه می‌دهد: «چه اشکالی دارد اگر یک دختر یا خانواده او در صورت وجود یک پسر دارای صلاحیت اخلاقی و مالی از او و خانواده‌اش بخواهند که با دختر ایشان ازدواج کند؟ تا وقتی این باور غلط در جامعه وجود دارد باید منتظر نتایج نادرست آن نیز باشیم.»

دکتر ابهری با تقسیم‌بندی موانع ازدواج به ۳ گروه موانع محیطی، مالی و رفتاری می‌گوید: «بیکاری، مشکلات یافتن شغل، کمبود مسکن و گرانی آن، تورم و بالا بودن خرج زندگی از جمله موانع محیطی هستند که مشکلاتی در زمینه ازدواج جوانان ایجاد می‌کنند. از سوی دیگر، موانع مالی مانند هزینه‌های آزاردهنده مراسم ازدواج، جهیزیه، مخارج کمرشکن عروسی که در تهران دست‌کم ۳۵ میلیون تومان و در شهرستان‌ها تا ۲۰ میلیون تومان برآورد می‌شود، چشم و هم‌چشمی و رقابت در تهیه جهیزیه که باعث می‌شود بسیاری از خانواده‌‌ها از ترس آن به مخالفت با خواستگاران بپردازند نیز دلایل دیگری از موانع بر سر راه ازدواج است.»

او موانع رفتاری را نیز در این زمینه دخیل می‌داند و معتقد است: «عدم مسوولیت‌پذیری پسران و ترس آنها از ایجاد تعهد برای خود، باعث شده پسران جامعه ما با وحشت نسبی و رفتاری به موضوع ازدواج نگاه کنند.»

وی خانواده‌ها را در این زمینه مقصر اصلی می‌داند و می‌گوید: «خانواده‌ها از واگذاری مسوولیت در دوران کودکی به فرزندان خود خودداری می‌کنند و حتی مسوولیت‌های کوچکی مانند آب دادن گلدان‌ها یا خاموش و روشن‌کردن چراغ‌ها را نیز به آنها نمی‌سپارند. گویی فرزندان آنها از جنس شیشه هستند و ممکن است ترک بردارند و بشکنند. این رفتارها نتیجه خود را در نوجوانی و جوانی بروز می‌دهد، آنجا که یک جوان قوی در خانه است و با رایانه بازی می‌کند و پدر و مادر با مشکلات جسمی برای تهیه نان و نیازمندی‌ها از خانه خارج می‌شوند. تازه این فرزندان طلبکار هم هستند.»

وی با بیان اینکه چنین فرزندی وقتی بزرگ می‌شود از مسوولیت گریزان است، خاطرنشان می‌کند: «کودکانی که این‌گونه بزرگ می‌شوند از جامعه و مردم هم طلبکار هستند؛ یعنی همین موضوعی که در نسل چهارم، پنجم و ششم به وضوح دیده می‌شود.»

دکتر ابهری در عین حال به عدم حمایت‌های دولتی از تشکیل زندگی مشترک اشاره می‌کند و می‌گوید: «در ۱۰سال گذشته، دولت چه قدم مثبتی برای حمایت از ازدواج برداشته است؟ سیاست‌زدگی، سیاسی‌کاری و شعارزدگی باعث شد موضوع وام ازدواج، آن هم در حد ۳تا ۵ میلیون تومان به دالان‌های پیچ‌درپیچ کاغذبازی سقوط کند. در زمینه مسکن ارزان قیمت نیز هنوز معجزه‌ای از مسکن مهر ندیده‌ایم.»

● جوانان از وعده‌ها خسته شده‌اند

دکتر ابهری، عضو هیأت‌علمی دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه جوانان از این همه تعارف و وعده دلزده و خسته شده‌اند، ادامه می‌دهد: «آموزش مهارت‌های زندگی در زمینه مهارت‌های گزینش همسر و معیارهای ایجاد تفاهم و همدلی در خانواده باید در دبیرستان‌ها به نوجوانان ارائه شود تا زمانی که نوجوان برای انتخاب همسر دچار اختلاف سلیقه‌ای با خانواده شد در دام روش‌هایی مانند سایت‌های همسریابی که تنها با هدف کسب درآمد و بدون هرگونه تعهد راه‌اندازی شدند، نیفتد. مشخص نیست اطلاعات و مدارک دختران ما که به این سایت‌ها مراجعه می‌کنند از کجا سر در می‌آورد؟ گسترش روزافزون سایت‌های همسریابی در حالی است که تنها ۲ درصد از آنها صلاحیت و مجوز قانونی دارند.»

این رفتار‌شناس از وزارت ورزش و جوانان می‌خواهد تا تکلیف این سایت‌ها و مراکز همسرگزینی را روشن کند: «اطلاع‌رسانی بسیار ضعیف باعث رشد سرطانی این سامانه‌ها شده و لازم است در هفته‌ای که با نام ازدواج نامگذاری شده نخبگان، صاحبنظران و دولتمردان دلسوزانه مشکلات را بررسی کنند و به دور از انگ سیاه‌نمایی، حقایق تلخ آسیب‌های اجتماعی را مورد توجه و بررسی قرار دهند.»

وی تاکید می‌کند: «هنوز دیر نشده اما اگر اوقات را به غفلت سپری کنیم روزی می‌رسد که جز حسرت و آه و افسوس بر گذشته چیزی نصیب ما نمی‌شود.»

● دولت کار فراهم کند، نه وام ازدواج

دکتر مصطفی اقلیما، رییس انجمن علمی مددکاران ایران نیز با اشاره به کاهش ازدواج و افزایش طلاق در سال‌های پس از انقلاب و به‌ویژه در ۱۰سال گذشته می‌گوید: «در تمام دنیا دولت‌ها موظف به تولید کار هستند و دخالتی در امر ازدواج ندارند. در اسلام نیز ازدواج زمانی برای مرد جایز است که بتواند خرج ۲ نفر را بدهد اما در ایران دولت به جای اینکه حقوق و دستمزد را با تورم متناسب کند، هر سال تورم بیشتر از افزایش دستمزد می‌شود بنابراین مردم هر روز فقیرتر شده‌اند و بیکاری افزایش یافته است.»

وی با بیان اینکه امروز پایه حقوق ۴۰۰هزار تومان است در حالی که کمترین قیمت اجاره خانه در تهران زیر ۸۰۰هزار تومان نیست، می‌افزاید: «وام‌های ازدواج نیز باعث شده ازدواج و طلاق فوری افزایش یابد بدون اینکه تاثیر واقعی در افزایش تمایل جوانان به ازدواج داشته باشد.»

● مسکن مهر، چاره کار نیست

دکتر اقلیما معتقد است: «ازدواج سرپناه می‌خواهد. مسکن مهر هم به‌نظر من فاجعه دیگری برای کشور ما بود چون زندگی خانوادگی را در کشور از بین می‌برد. بچه ۱۵ساله دیگر جایی در این خانه‌های ۶۰متری ندارد و مجبور است مجردی زندگی کند. با این تصمیم‌ها، خانواده‌ها از هم پاشیده می‌شوند و همین می‌شود که امروز ۲۰درصد دختران در خانه مجردی زندگی می‌کنند.»

وی با بیان اینکه هیچ جوانی نیست که تمایل به ازدواج کردن نداشته باشد، می‌گوید: «جوان فارغ‌التحصیلی که شغل ندارد چگونه تشکیل خانواده دهد؟ مگر چند درصد جوانان می‌توانند روی کمک‌های خانواده‌هایشان حساب کنند؟ وقتی آمارهای ازدواج دوم، خیانت و صیغه اینقدر زیاد شده چگونه می‌توان از جوان خواست ازدواج کند؟ برخی از جوانان هم در سنین پایین عاشق می‌شوند و خانواده می‌پذیرد که ازدواج کنند و خرجشان را بدهد بنابراین پسر تابع پدر می‌شود چون خرج زندگی‌اش را می‌دهد. در این شرایط دعواها بین زوج جوان زیاد می‌شود و تازه بعد از ۲۴ یا ۲۵سالگی پسر احساس می‌کند جوانی نکرده و به دنبال روابط خارج از زندگی زناشویی می‌رود.»

این استاد دانشگاه معتقد است که ازدواج منطق دارد و می‌افزاید: «براساس استانداردهای جهانی باید ۲۵درصد از حقوق هر فرد هزینه مسکن، ۲۵درصد هزینه خوراک و پوشاک، ۲۵درصد هزینه درمان و تفریح و ۲۵درصد پس‌انداز شود. با این وضعیت چگونه مسوولان حساب می‌کنند که خط فقر ۲میلیون تومان است؟! حتی اگر این مقدار هم باشد، کدام کارمند ۲میلیون حقوق می‌گیرد؟»

وی تاکید می‌کند: «خوب است دولت به جای وام ازدواج شرایط کار برای جوانان ایجاد کند زیرا جوانی که کار خوب و درآمد مکفی دارد، ازدواج می‌کند اما این کارها نیاز به برنامه‌ریزی دارد که اگر امروز شروع کنیم ۱۰تا ۲۰سال دیگر نتایجش را می‌بینیم.»

الیزا ذوالقدر