جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
نقش پدر مهم تر است یا مادر
در ۲سال اول زندگی، کودک کاملا به مادر وابسته است؛ نیازهای کودک فقط توسط مادر برآورده میشود و پدرها معمولا تنها شاهد بزرگشدن کودک هستند و نهایت مسئولیت و کمکشان، در ارتباط با کارهای کودک، بهطور غیرمستقیم و از طریق توجه به مادر و کمککردن به او خواهد بود. با بزرگترشدن کودک و رشد شناختی و شخصیتی او اما نیاز دیگری هم به نیازهای ابتدایی او اضافه میشود؛ نیاز به تربیت و آموزش از سادهترین رفتارها مانند استفاده از دستشویی گرفته تا حرف زدن و بازی کردن.
در جامعه مدرن امروزی، عملا بعد از رسیدن کودک به سن مدرسه و ارتباط با دیگر همسالان، کودک بسیاری از آموزشها را از معلمان، مدرسه، همسالان و حتی رسانههایی مانند تلویزیون یاد میگیرد اما تا قبل از مدرسه، کودکی که تنها با والدین خود ارتباط دارد هم نیاز به آموزش و تربیت دارد اما واقعا وظیفه اصلی تربیت کودک برعهده کیست؟
● روانپزشکان چه میگویند؟
تربیت و پرورش یک کودک، شاید مهمترین و سختترین وظیفهای باشد که کسی در زندگی برعهده خواهد داشت. نظریات روانشناسان مشهوری مانند فروید و بندورا که بر تاثیر آموزشهای دوران کودکی در شکلگیری شخصیت بزرگسالی کودک تاکید دارند، اهمیت نقش والدین را نشان میدهد. بندورا معتقد است رفتار و شخصیت آدمی اکتسابی است یعنی بر اثر یادگیری شکل میگیرد. فروید پا را از این هم فراتر میگذارد و میگوید تنها تجارب چند سال اول زندگی کوک شخصیت او را شکل میدهد و کودک در سالهای اول تنها در کنار پدر و مادر است.
والدین نخستین الگوهای رفتاری هستند که کودک با آنها مواجه است و در بین بقیه افرادی که در کنار کودک قرار دارند، والدین تاثیرگذارترین هستند. از همان سالهای ابتدایی زندگی، کودک مفاهیمی مانند مهربانی، احترام، دوست داشتن، دروغ، خشم و بقیه خصوصیات شخصیتی را از والدین خود الگو میگیرد. او بسیاری از اینها را بهطور ناخودآگاه و حتی بدون تلاش والدین از آنها و از رفتارهای آنها کسب میکند به همین دلیل والدین باید کاملا نسبت به رفتارهای خود در قبال کودک هشیار باشند.
● والدین باید مشورت کنند
روانشناسان توصیه میکنند که بهتر است والدین حتی قبل از بچهدار شدن با هم در مورد رفتارها و انتظاراتشان در قبال کودک حرف بزنند و از نوع والدگری یکدیگر اطلاع داشته باشند. پدر باید بداند مادر چه انتظاری از کودکش خواهد داشت و چه رفتاری را برای کودکش مناسب میداند. متخصصان میگویند والدین باید به یک نقطه مشترک در تربیت کودک برسند و این کار با حرف زدن و همچنین مشاهده نمونههای دیگر، بحثکردن در مورد مسائل مختلف تربیت کودک و مشکلاتی که ممکن است در مسیر آموزش کودک اتفاق بیفتد، شکل میگیرد اما مهمترین نکتهای که والدین باید در مورد آن به توافق برسند، انضباطی است که کودک در چهارچوب آن قرار خواهد گرفت. رفتارهای کودک باید حد و مرز مشخصی داشته باشد، باید کسی باشد که به کودک درست یا غلط بودن هر رفتاری را آموزش دهد و درصورتی که والدین در این مورد با یکدیگر توافق نداشته باشند، کودک دچار سردرگمی خواهد شد. شکل دادن یک چهارچوب رفتاری برای کودک به او کمک میکند که یاد بگیرد بعدها در اجتماع چطور رفتار کند.
● مربی اصلی کودک کیست؟
بهطور سنتی، مادرها وظیفه آموزش کودک را برعهده دارند اما گاهی پدرها هم دوست دارند در این امر دخالت داشته باشند. به غیر از آموزشهای شخصیتی که در بالا گفته شد، بعضی رفتارها و کارهای کوچکتر و به ظاهر کم اهمیتتری هم وجود دارند که کودک باید بهتدریج آنها را از کسی یاد بگیرد. زمان استراحت و خواب، نوع غذا خوردن، بازی کردن، حرف زدن و چیزهایی از این قبیل، مسائل روزمرهای هستند که کودک در سالهای اول زندگی باید یاد بگیرد. محققان در یک تحقیق با بررسی روی ۱۱۲ خانواده که کودکانی در سنین قبل از مدرسه داشتند به نتایج جالبی دست یافتند. آنها مشاهده کردند در خانههایی که پدر با کودک بیشتر بازی میکند و ارتباطش با کودک در زمینه بازیهای فکری، ورزش کردن، دویدن و محبت کردن است، والدین با هم همکاری مناسبتری در تربیت کودک دارند و مادر راحتتر میتواند به کودک آموزشهای لازم را بدهد. در این خانوادهها اغلب اختلاف کمتری هم در زمینه تربیت کودک وجود دارد. در نقطه مقابل، در خانههایی که پدر سعی دارد در آموزش کارهایی مانند مراقبتهای روزمره مثل حمام کردن و استفاده از دستشویی، مسواک کردن، آمادهکردن غذا و چیزهایی از این قبیل دخالت کند، بعد از یکسال از نخستین مشاهده محققان، اختلافهای بیشتری بین والدین در زمینه تربیت کودک بهوجود آمده است. در این خانوادهها والدین بیشتر از هم در زمینه تربیت کودک ایراد میگیرند و نحوه آموزشهای یکدیگر را زیر سوال میبرند. مخالفتهای والدین در موضوعات مختلف رفتاری در این خانوادهها آشکارتر و حتی گاه بهصورت جروبحثهایی در حضور کودک هم مشاهده شد؛ موضوعی که بهنظر کارشناسان کاملا بر تربیت کودک تاثیر منفی خواهد گذاشت.
● بهتر است شراکتی تربیت نکنید
بسیاری از والدین میگویند که میخواهند تربیت کودک را بهطور مشترک و با همراهی یکدیگر انجام دهند اما در عمل این اتفاق کمتر رخ میدهد. از نظر کارشناسان، بهتر است یکی از والدین کودک نقش یک مربی را داشته باشد و والد دیگر صرفا نقش همراهی و کمک کردن را. آنها معتقدند بهتر است مادر بهعلت ارتباط بیشتر با کودک این نقش اصلی را برعهده بگیرد و پدر نظراتش را در مورد تربیت کودک تنها با مادر در میان بگذارد و خود سعی نکند به روش خود به کودک آموزش دهد.
نتایج این تحقیق کاملا نقش بحث و گفتوگوی والدین قبل از بچهدار شدن یا در سالهای اول زندگی کودک در مورد چگونگی تربیت او را نشان میدهد. مشاورههای قبل از بارداری و آموزش والدگری قبل از بچهدار شدن یا حتی حین آن میتواند به والدین در مورد روش مناسب تربیت کودک کاملا کمک کند و به آنها اجازه دهد تا از تعارضات احتمالی جلوگیری کنند.
نکته بسیار مهم در مورد این مشکلات این است که تفاهم نداشتن در روش تربیت کودک حتی ممکن است به تفاهم نداشتن در زندگی مشترک والدین هم منجر شود مسئلهای که میتواند تاثیر مخرب بیشتری در تربیت کودک داشته باشد. بسیاری از کودکان در سالهای قبل از مدرسه و در سنین ۵ تا ۶ سالگی، کاملا مشکلات بین والدین را میفهمند و در صورتی که احساس کنند خودشان یا موضوعی مربوط به آنها باعث بهوجود آمدن مشکل بین والدینشان شده ممکن است احساس سرخوردگی یا گناه کنند.
● آموزش همه جانبه است
والدین باید به یاد داشته باشند مهمترین راه تربیت کودک، نه فقط آموزش کلامی است بلکه آنها باید با فرزندشان زندگی کرده و در کنار او وقت بگذرانند.
وقت گذاشتن برای کودک، توسط والدینی که در بیرون از خانه شاغل هستند کار سختی است؛ اینجاست که زمانهای مشترک مانند زمان صرف غذا و روزهای تعطیل اهمیت پیدا میکنند. در این زمانها تنها با کودکتان حرف نزنید، با یکدیگر هم ارتباط داشته باشید و اجازه دهید تا کودک قوانین زندگی را با مشاهده شما یاد بگیرد. همیشه حواستان باشد که کودکتان شاهد رفتارهای شما خواهد بود و حتی بهطور ناخودآگاه از آن الگو خواهد گرفت.
● حوزههای مختلف رفتاری را از هم جدا کنید
شاپی سالیوان، یکی از روانشناسان مجری این تحقیق میگوید: «هنگامی که پدر و مادر هردو به یک اندازه میخواهند نقش مراقبتی و نظارتی داشته باشند، در مقابل هم قرار بگیرند، این کودک است که بین پدر و مادر له میشود.» او پیشنهاد میکند والدینی که این احساس را دارند بهتر است مسئولیتها را با هم تقسیم کنند. حوزههای مختلف رفتاری را از هم جدا کرده و هرکدام در حوزه خود به آموزش کودک بپردازد و در عین حال با هم همیشه در هماهنگی باشند که در این حوزهها آموزشهای متفاوتی به کودک ندهند. مادرها میتوانند بهداشت فردی را به کودک یاد بدهند و پدر نحوه رفتار با کودکان دیگر را به فرزندش آموزش بدهد؛ غذا خوردن و تغذیه کودک با مادر باشد و پدر، بازی کردن را به کودک یاد بدهد.
اما از آنجا که بیشتر رفتارهای ما بهعنوان پدر و مادر بهطور ناخودآگاه به الگوی ذهنی خودمان از والدینمان برمیگردد و با توجه به نقش تاریخی مادران در تربیت کودک، ناخودآگاه این مادران هستند که قدرت اصلی در پرورش کودک محسوب میشوند و پدرها بهتر است تنها با مادران همفکری و همراهی کنند.»به عقیده دکتر سالیوان والدگری، بهطور مشترک ممکن است بسیار ایدهآل و مطلوب بهنظر برسد اما در عمل، کار بسیار سختی است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست