دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آرزوهای تباه کننده


آرزوهای تباه کننده

نگاهی به سریال راه طولانی به کارگردانی رضا کریمی

راه طولانی ساخته رضا کریمی در این شب‌ها، برای تلویزیون خوش یمن بوده است. انتخاب «راه طولانی» به عنوان سریال هر شبه شبکه یک با زیرکی صورت گرفته است. در شب‌هایی که مسابقات فوتبال جام ملت‌های اروپا از تلویزیون پخش مستقیم می‌شود مخاطبی که با تلویزیون مثل سابق وقت گذرانی نمی‌کند در ساعت بین دو بازی، می‌تواند سریالی ببیند که پیش از آغاز پخشش، به جهت حضور بازیگران شناخته شده اش، نیمی از بار جذب تماشاچی را به دوش کشیده. راه طولانی بهانه خوبی برای مخاطب تلویزیون است که با دیدن این سریال، بعد از پایان جام ملت‌های اروپا هم تصور کند که فیلم‌ها و سریال‌های خوبی خواهد دید. تا کی زمان آن برسد که دوباره سریال‌های دمدستی به خوردش داده شود.

راه طولانی داستان خوبی دارد. به موضوعی می‌پردازد که شاید پیش از این هم در فیلم‌های سینمایی سریال‌های تلویزیونی به آن پرداخته شده است، اما دقت در شخصیت پردازی‌ها و روند منطقی رفتارشناسی هر شخصیت از تصمیمات ناگزیر دراماتیک برای ادامه داستان جلوگیری می‌کند. اتفاقاتی که صورت می‌پذیرد خواسته نویسنده و کارگردان نیست، حوادث فیلم برگرفته از میل داستان پرداز نیست، بلکه الزام شخصیت شناسی هر شخص بازی است.

هرچند که فضای داستانی، فضای آشنایی برای مخاطب است. اما نوآوری‌هایی در پرداخت شخصیت‌ها دیده می‌شود. راه طولانی در پی تبعیت از نمونه‌های ایرانی سریال‌های خانوادگی و اجتماعی نیست. روان شناسی شخصیت‌ها درست پیاده می‌شود.

به عنوان نمونه صحنه ای را به خاطر بیاورید که نیما در رابطه عاطفی اش شکست خورده، برنامه‌های مشارکتش برای راه‌اندازی تولیدی به بن بست رسیده و پدرش (امیری) سعی می‌کند از او دلجویی کند. بی حرمتی پسر، درونی است. داد و فریاد و گلایه‌ها قالب داستانی و شبه دراماتیکی نمی‌گیرد. بلکه حاصل اتفاقاتی است که پیش آمده. آخرین نقطه امید امیری، بردن پسرش برای شام است، همان کاری که از هر پدر و مادر دلسوز اما غیرقاطع می‌توان انتظار داشت. طبیعی است که به حالت مبتنی بر وقار، پسر قهر کند. اما وقتی مادر خانواده سینی شام را به خواهر نیما می‌دهد، نیما از خوردن شام امتناع نمی‌کند. با اشتها شامش را می‌خورد. شاید در قالب فیلم نامه- فیلم نامه ای که هنوز اجرا نشده- کمی‌توی ذوق بزند اما اتفاقاً بسیار درست از کار درمی‌آید و واقعیت این چنین بهانه گیری‌هایی همین است.

نپذیرفتن پیشنهاد پدر فقط نوعی ادای قهر است وگرنه نیما در این مسیر ثابت قدم نیست. یا مثلاً اگر شخصیت دختر کوچک خانه با بهاره، دختر بزرگتر فرق می‌کند تنها به این دلیل نیست که یکی مثبت و دیگری منفی جلوه کند. دختر کوچک شرایطش ایجاب می‌کند که راضی تر از دیگران باشد. به همین که دانشجوست قانع است چون امید دارد یا خیال می‌کند که بعد از اتمام درسش شرایطش بهتر می‌شود اما بهاره که از دانشگاه فارغ التحصیل شده است می‌بیند که مدرک دانشگاهی اش هم چندان در بهبود شرایط اجتماعی اش موثر نیست. شاید یکی از اشکالاتی که به فیلم نامه راه طولانی وارد باشد نوع دیالوگ‌های امیری (با بازی کیانیان) با علا (با بازی پرویز پورحسینی) دوست نزدیکش باشد. در گفت و گوهای این دو نفر نوعی نتیجه گیری از اتفاقات و آدم‌های قصه صورت می‌گیرد. انگار که به ناچار برای بیان مانیفست سازندگان فیلم‏، گنجانده شده باشد. ترس از این که نکند رفتارهای جوان‌های فیلم نوعی حق به جانبی برای هم نسلانشان ایجاد کند، منجر به گفت و گوهای شعارگونه امیری و علا می‌شود.

نویسنده : مجتبی شاعری