زنـدگـی اسپـانـیـایـی

خودمان غدا درست می کنیم

در اسپانیا هر روز تمرین می‌کنیم. صبح معمولا ساعت ۳۰/۸ از خواب بیدار می‌شویم و به همراه جواد خودمان را به باشگاه می‌رسانیم. ساعت ۳۰/۹ صبح باید بازیکنان در باشگاه و سرمیز صبحانه حاضر باشند، سپس تا ساعت ۱۱ صبح در اختیار خودمان هستیم. در این هنگام برخی به آکادمی می‌روند و وزنه می‌زنند، بعضی‌ها هم مثل من و جواد تنیس بازی می‌کنند. سپس تمرین دو ساعته آغاز می‌شود. پس از تمرین دوش می‌گیریم و به خانه برمی‌گردیم، البته از آنجا که باشگاه ناهار سرو نمی‌کند، باید به فکر ناهار باشیم که وقت‌مان را هم می‌گیرد. اگر حال و حوصله داشته باشیم،

خودمان غذا درست می‌کنیم وگرنه از رستوران سفارش می‌دهیم. پس از صرف ناهار دو ساعتی می‌خوابیم، سپس به سراغ اینترنت می‌رویم تا ببینیم در ایران چه خبر است. اگر بازی‌های لیگ برتر باشد که می‌نشینیم به همراه جواد بازی‌ها را می‌بینیم.

مسعود می‌گوید: بیشتر اوقات، خودمان غذا درست می‌کنیم. البته جواد دستپختش خیلی خوب شده است، او به راحتی مرغ، قیمه و قورمه‌سبزی درست می‌کند، من هم ماهی خوب درست می‌کنم، با یک نوع ادویه خاص ماهی سرخ می‌کنم که خیلی خوشمزه می‌شود.

این درست که تیم ملی ایران، با شکست مقابل عربستان سعودی در تهران، حالا جام جهانی را برای ما به یک کابوس تبدیل کرده است، اما زوج فوتبالی ایران در اسپانیا انصافا خوب بازی کردند. مسعود شجاعی و جواد نکونام، اکنون به ارکان اصلی تیم اوساسونا تبدیل شده‌اند...

با مسعود تماس گرفتیم و قرار شد برای ما از زندگی اسپانیایی‌اش تصاویر اختصاصی بفرستد. اما بد نیست به نکاتی از زندگی او در اسپانیا که حاصل یک گفت و شنود کوتاه بود، اشاره‌ای داشته باشیم. با او زمانی هم‌صحبت شدیم که به آلمان رفته بود تا از مسیر فرانکفورت به اسپانیا برود.

● معلم اسپانیایی

به تازگی در اسپانیا معلم گرفتم و دارم کار می‌کنم. دلم می‌خواهد هر چه زودتر در حد ابتدایی زبان سخت اسپانیایی را فرا بگیرم! در حال حاضر هم یک چیزهایی یاد گرفتم، اما خیلی از کلمه‌ها را بلد نیستم.

● مردمانی مهربان

مسعود می‌گوید: باشگاه اوساسونا متعلق به شهر «پمپلونا» است که ما در آنجا زندگی می‌کنیم، این شهر زمستان‌های سردی دارد، اما مردمانی گرم و مهربان دارد...

از عادات مردمان این شهر باید بگویم که علاقه زیادی به فوتبال دارند. مردمش زیاد غذا می‌خورند و عادت دارند، ساعت‌ها کنار هم بنشینند و با هم صحبت کنند. برعکس ما که خیلی زود غذا می‌خوریم، اسپانیایی‌ها ساعت‌ها برای غذا خوردن وقت می‌گذراند، ضمن اینکه «پمپلونا» یک شهر قدیمی و تاریخی اسپانیاست.

او می‌گوید: هرگاه به همراه اوساسونا برای بازی به شهر دیگری رفتیم، موقعیت برای گردش پیش نیامد، چرا که در اردو به سر می‌بردیم، از این رو شهرهای زیادی را ندیده‌ام، اما بیلبائو و سن سباستین شهرهای زیبایی هستند. بارسلونا هم شهری بسیار زیبا و تاریخی است. مادرید پایتخت اسپانیا هم بسیار شیک و مدرن است، اما همه می‌گویند بهترین جای اسپانیا، مایورکا و جزایر قناری است. اما به طور کلی شهری که در آن زندگی می‌کنیم، زمستان‌های سردی دارد و برف زیادی می‌بارد...

● گیتار اسپانیایی

در اسپانیا، گیتار و نواختن آن طرفداران زیادی دارد، تا جایی که اکثر مردم این کشور با این ساز آشنایی کامل دارند و از کودکی با آن خو گرفته‌اند... سبک موسیقی اسپانیایی فلامینگو و بسیار جذاب است... افرادی در اسپانیا زندگی می‌کنند که به آنان «خولیو» می‌گویند که بیشتر از قشر فقیر جامعه هستند. آنان صدای خیلی غمناکی دارند، «جیبسی کینگ» هم مثل آنان می‌خواند. گروهی معروف که در اسپانیا طرفداران زیادی دارد... در شهرهای اسپانیا، شما افراد زیادی را می‌بینید که گیتار روی دوششان است. بگذارید خاطره‌ای برای شما بگویم. یک روز در خیابان مشغول قدم زدن بودم که یک صدای بلند توجه مرا به سوی خود جلب کرد. ابتدا فکر کردم ضبط صوت است، اما هر چه جلوتر رفتم دیدم صدا قوی‌تر و شفاف‌تر می‌شود. وقتی رسیدم به پشت دیوار دیدم یک «خولیو» در حال نواختن گیتار است. خیلی سوزناک می‌خواند و مردم اطراف او جمع شده‌اند . آنان یک ساعت با حوصله تنها به صدای این خولیو گوش می‌دادند.

مسعود درباره شهر محل زندگی‌اش می‌گوید: البته «پمپلونا» از جهات دیگری هم در اسپانیا معروف است و آن به خاطر مسابقات گاوبازی است که هر سال در تابستان، برگزار می‌شود و مردمان زیادی از دیگر شهرهای اسپانیا به اینجا می‌آیند.

مسعود می‌گوید: «دوست دارم به زودی اعضای خانواده‌ام را برای مدتی به اسپانیا بیاورم تا از تنهایی در بیایم...» منتظر تصاویر اختصاصی ما از اسپانیا باشید.