سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

کریم اهل بیت ع و وارث شکوه و بزرگی پیامبر ص


کریم اهل بیت ع و وارث شکوه و بزرگی پیامبر ص

در نیمه مبارک رمضان سال سوم هجرت در خانه امام علی ع و حضرت زهرا س کودکی پا بر عرصه وجود نهاد که ایشان را حسن نامیدند

در نیمه مبارک رمضان سال سوم هجرت در خانه امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) کودکی پا بر عرصه وجود نهاد که ایشان را "حسن" نامیدند. شخصیتی که پس از امیرالمومنین (ع) عهده‌دار امامت و رهبری انسان‌ها شد و ایشان بخاطر کرامت در رفتار به کریم اهل بیت (ع) مشهور شده‌اند ولی متاسفانه شخصیت و سیره عملی آن حضرت کمتر در جامعه ما اشاعه یافته است. کسی که پیامبر در مورد ایشان و برادر بزرگوارشان گفته است: "حسن (ع) وارث شکوه و بزرگی من و حسین (ع) وارث سخاوت و شجاعت من است."

معصوم چهارم و امام دوم، امام حسن (ع) دارنده دو لقب معروف "مجتبی" و "سبط اکبر" هستند. پدر و مادر ایشان حضرات معصومین علی (ع) و فاطمه (س) هستند و زمان و محل تولد ایشان شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرت در مدینه است. همچنین امام حسن (ع) در ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری در سن حدود ۴۷ سالگی به دستور معاویه، توسط جعده، در مدینه، مسموم و به شهادت رسید و مرقد مطهر ایشان در قبرستان بقیع واقع در شهر مدینه است.

دوران زندگی آن حضرت را می‌توان به سه بخش عصر پیامبر (ص) (حدود ۷ سال)، همراهی با پدر (حدود ۳۰ سال) و عصر امامت (۱۰ سال) تقسیم کرد.

● زندگی در عصر پیامبر (ص)

امام حسن مجتبی (ع) در دوران حیات پیامبر به همراه برادرشان مدام تحت تکریم و احترام رسول گرامی اسلام (ص) قرار داشتند به نوعی که آنها را در دوران کودکی بر دوش خود سوار می‌کردند و در سال‌های بعد در همان دوران برخی مواقع حتی پاسخگویی به برخی از سوالاتی که از آن حضرت می‌شد را بر امام حسن مجتبی (ع) واگذار می‌نمود و در مورد ایشان فرموده است که "خدایا، من حسن (ع) را دوست دارم و آن کس که حسن (ع) را دوست بدارد، دوست دارم" و نیز خطاب به شخص ایشان فرموده‌اند که "تو از نظر صورت و سیرت، مانند من هستی".

● همراهی با پدر

در این دوران امام حسن مجتبی (ع) دوشادوش پدر به مبارزات سیاسی، پاسخگویی به مسایل دینی و شبهات، شرکت در جنگ‌های دوران خلافت امام علی (ع) و در برخی زمان‌ها به قضاوت مبادرت داشته و برای توسعه فرهنگ صحیح اسلامی گام بر‌داشتند.

● امامت امام حسن مجتبی (ع)

در این دوران امام به مقابله با اقدامات صورت گرفته از سوی معاویه و در نهایت جنگ با وی پرداخت و به دلیل سستی یارانش در وفاداری به ایشان مجبور به قبول صلحنامه شد. همچنین در ادامه این دوران در حقیقت به سرپرستی جامعه اسلامی پرداختند و در جهت جلوگیری از انحرافات و اشاعه فرهنگ صحیح اسلامی اقدام کردند.

در همان عصر، آن امام بزرگوار در پاسخ به سوالات و اعتراضات افراد و گروه‌های مختلف نسبت به قبول صلح از سوی آن حضرت پاسخ‌هایی داده‌اند که بخشی از خلاصه آنها اینگونه است:

۱) یار و یاور نداشتم

۲) یارانم پراکنده و دارای عقاید گوناگون هستند

۳) اراده خداوند هر روز شکل مخصوصی دارد (اکنون شکل مبارزه باید به شکل دیگری باشد)

۴) به خاطر حفظ خون مسلمانان صلح کردم و اگر چنین نمی‌کردم یک نفر از شیعیان ما در روی زمین باقی نمی‌ماند

۵) "داستان صلح من مانند داستان خضر و موسی (ع) است که خضر (ع) کشتی را سوراخ کرد تا به دست صاحبانش برسد وگرنه طاغوتیان آن را تصرف می‌کردند، موسی (ع) چون از راز موضوع بی‌خبر بود از عمل خضر (ع) خشمگین شد، ولی وقتی که به راز آن پی برد، آن را پسندید" امام حسن (ع) پس از ذکر داستان خضر (ع) فرمود: شما نیز به خاطر ناآگاهی به راز صلح، بر من خشمگین شده‌اید، اگر راز آن را می‌دانستید، آن را می‌پسندیدید

۶) از عقل و خرد دور است که من چیزی (جنگی) را که آماده آن نیستید به شما تحمیل کنم.

بخشی از مواد صلحنامه چنین بود:

۱) خون شیعیان محترم بماند و حقوقشان پایمال نشود.

۲) به علی (ع) و شیعیانش دشمنام ندهند.

۳) معاویه به کتاب خدا و سنت رسول الله عمل کند.

۴) دوستان و یاران امام در هر کجا که هستند از شر ایمن باشند و کسی حق ندارد مزاحم آنان شود.

۵) امام، معاویه را امیرالمومنین نمی‌خواند و در خطبه‌ها نام وی را نمی‌برد.

۶) معاویه نباید خلافت را پس از خود به کسی واگذار کند.

● آگاهی و ادب، تقوی، بردباری، سخاوت و بخشندگی

در مورد سخاوت و بخشندگی امام حسن مجتبی (ع) موارد بسیاری نقل شده است که در تمامی آن‌ها امام به فراخور حال سوال کننده، مبلغی را به وی بخشیده است و یا راه‌حلی برای خروج از فقر به وی آموخته است و مجموعه آنها نشان می‌دهد که ایشان به مانند دیگر معصومین (ع) همانطور که به فکر آخرت مردم هستند به فکر دنیای مردم نیز بوده‌اند و این را نیز باید بدانیم که کمک‌های امام بدان گونه نبود که مردم را به گدایی تشویق کند بلکه برای آنان امکان کار و فعالیت را فراهم می‌کرد.

● نمونه‌هایی از رفتار امام حسن مجتبی (ع)

روزی یکی از کنیزان آن امام شاخه گلی را به ایشان اهدا کرد و امام آن شاخه گل را گرفت و به او گفت: "تو را در راه خدا آزاد کردم" و وقتی از ایشان در مورد این بخشش سوال شد، امام (ع) فرمودند: "خداوند در قرآنش ما را این چنین تربیت کرده است، آنجا که می‌فرماید «هنگامی که کسی به شما تحیت می‌گوید، پاسخ او را به طور بهتر، یا همانگونه بدهید» و پاسخ بهتر به وی همان آزاد کردن او است.

● تواضع امام حسن (ع)

روزی امام حسن (ع) هنگام عبور، چند نفر فقیر را دید که روی خاک نشسته‌اند و با هم به خوردن نان‌های خرده و خشک مشغولند، آنها تا امام را دیدند، گفتند: "بفرما از غذای ما بخور." امام حسن (ع) کنار آنها رفت و فرمود: "خداوند متکبران را دوست ندارد." و با آنها غذا خورد ... سپس آنها را به خانه خود دعوت کرد. آنها به خانه امام حسن (ع) آمدند و غذا خوردند. هنگام رفتن، امام حسن (ع) به هر کدام لباسی عطا فرمود.

● تشویق یک کودک نیک‌کردار توسط امام حسن (ع)

روزی امام حسن (ع) کودکی را دید که نان خشکی در دست دارد، لقمه‌ای از آن می‌خورد و لقمه دیگری را جلوی سگی که در آنجا بود می‌اندازد و آن کودک از فرزندان یکی از بردگان بود.امام (ع) از او پرسید: پسر جان! چرا چنین کاری می‌کنی؟

کودک جواب داد: من از خدای خود شرم کردم که غذا بخورم و حیوانی گرسنه به من نگاه کند و من به او غذا ندهم.امام حسن (ع) از روش و سخن زیبای این کودک بسیار خوشحال شد، دستور داد غذا و لباس فراوانی به آن کودک عطا کردند و سپس آن کودک را از اربابش خرید و آزاد کرد و به این ترتیب آن کودک مهربان و خداپرست را به خاطر کار نیکش تشویق فرمود.

● نمونه‌هایی از گفتار امام حسن مجتبی (ع)

"خیر و سعادت خالص، شکر در برابر نعمت و صبر در برابر حوادث ناگوار است"

"خاموشی (کنترل زبان) پوشش درماندگی و زینت آبرو است. دارنده این صفت در آسایش است و همدم آن در امنیت است".

"دانش خود را به دیگران بیاموز و از دانش دیگران برای خود بیندوز. در این صورت، هم دانش خود را استوار ساخته‌ای و هم چیزی که نمی‌دانستی را دانسته‌ای".

"شستن دست‌ها قبل از غذا خوردن، موجب نابودی فقر می‌شود و شستن دست‌ها بعد از غذا خوردن، موجب نابودی غم و اندوه می‌گردد".

"همانا کسی که هوای عبادت دارد، دل را برای آن پاک می‌کند و هرگاه نمازها و عبادات مستحبی به نمازهای واجب ضرر رسانید، نمازها و عبادات مستحبی را ترک کنید."

"مکارم اخلاق ۱۰ چیز است: راستگویی، صداقت در خضوع، بخشش به سایل، خوش خلقی، پاداش دادن به کارها، پیوند با خویشان، حمایت از همسایه، حق‌شناسی برای صاحب حق، مهمان‌نوازی و سرسلسله همه اینها شرم و حیا است".

"نابودی مردم در سه چیز است: تکبر، حرص و حسد"

"بدتر از مصیبت، بدخلاقی است"

"فرصت‌ها به کندی می‌آیند و به تندی می‌روند"

منابع:

- زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، نویسنده: سیدهاشم رسولی محلاتی، ناشر: موسسه بوستان کتاب قم، نوبت چاپ اول این ناشر ۱۳۸۳

- سیره چهارده معصوم (ع)، نویسنده: محمدمحمدی اشتهاردی، ناشر: نشر مطهر، نوبت چاپ: بهار ۱۳۸۱

- حضرت امام حسن (ع)، نویسنده: سیدمهدی آیت‌اللهی (دادور) ناشر: انتشارات جهان‌آرا.

- پایگاه اینترنتی مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن، کتابخانه معارف اسلام، فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (ع )مولفان: محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی