پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

قاتلی با بارکد


قاتلی با بارکد

جولان مامور ۴۷ که بسیار خونسرد و بی رحم است

عنوان: Hitman: Absolution

پلتفرم: Xbox۳۶۰، PS۳، PC

ناشر: Square Enix

سازنده: IO Interactive

سبک: اکشن ‌‌/‌‌ مخفی کاری

امتیاز: ۸

مامور ۴۷ پس از حدود شش سال به میدان بازگشته تا دنیای یکنواخت بازی‌های ویدئویی را با خوی سرد و بی‌رحم خود همراه کند. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که مامور ۴۷ را به قتل دیانا برن‌وود می‌گمارند؛ رابط سابق او در سازمان که ظاهرا متهم به خیانت است. در حالی که مامور ۴۷ در حال قتل دیانا است، زن بیچاره با التماس از او می‌خواهد مراقب جان دختری به نام ویکتوریا باشد؛ درخواستی که در عمل، خود مامور ۴۷ را هم به یک خائن تبدیل می‌کند.

هیتمن: بخشایش، تقریبا در تمامی زمینه‌ها حرفی شنیدنی برای گفتن دارد، اما داستان اغراق‌آمیز آن گاهی به نظر می‌آید خیلی از امور را برای جلب توجه بازیکن وسط می‌گذارد، نه برای خلق یک اثر فاخر. در بازی، صحنه‌های بی‌ربط زیادی می‌بینید که با تم کلی داستان جور در نمی‌آید. همچنین برخی صحنه‌های نهایی قتل بدون این‌که اختیار را به دست بازیکن بسپارند به پایان می‌رسند. صرف‌نظر از تمام کاستی‌های بخش داستان با اثری متمایز و به یاد ماندنی طرف هستیم. درجه‌های سختی بازی از «آسان» آغاز و به «وسواسی» ختم می‌شود.

بهترین مُدها برای افراد باتجربه این سبک، دشوار است که می‌توانند بسیاری از مقاطع را با کشیدن سلاح از سر رد کنند؛ اما در حالت وسواسی، هم تعداد دشمنان زیادتر می‌شود، هم حواسشان جمع‌تر. علاوه بر این، ‌در این بخش قابلیت «غریزه» که نشانگر دشمنان محیط است و توانایی Point Shooting (که در ادامه اشاره خواهیم کرد) غیرفعال خواهد شد.

البته هدف ما از اشاره به گیم‌پلی پیش از ذکر شاخصه‌های دیگر، این بود که بگوییم نسخه جدید از بازی‌های هیتمن، برای گیمرهای نوپا عذاب‌آور نخواهد بود، اما بیشترین لذت را عاید کسانی خواهد کرد که آن را برای آنچه هست، بازی می‌کنند: «یک مخفی‌کاری فوق‌العاده با هویتی کاملا متفاوت.»

گرافیک کلی بازی الحق دیدنی و ممتاز از آب درآمده است. از منظر فنی می‌توانیم به صحنه‌ای که در اطراف یک رینگ مبارزه رخ می‌دهد، اشاره کنیم. موتور بازی با قدرت چند نفر را رندر می‌کند که واقعا ستودنی است و از منظر هنری می‌توانیم جزئیات فوق‌العاده بالا در هر صحنه را مورد اشاره قرار دهیم.

مهم نیست در همان رینگ مبارزه باشید، روی علف‌های سبز شده بر زمین پا بگذارید، داخل یک گاراژ قرار داشته باشید یا این‌که پا به یک عمارت بزرگ بگذارید... در هر صورت با کمی دقت از جزئیاتی که در هر محله پیاده‌سازی شده، شگفت زده خواهید شد.

نورپردازی همان‌گونه که لایق عنوانی با این سبک و سیاق است، انجام گرفته و انیمیشن‌ها خیلی نرم‌ و روان‌تر از نسخه قبلی بازی، «خونبها»، است. موسیقی دینامیک بازی به خلق یک فضای اتمسفریک و غرق کننده کمک شایانی کرده و در هر زمان، بنا به نحوه عملکرد شما رنگ عوض می‌کند.

افکت‌های صوتی نیز به بهترین شکل کار شده‌ و همان چیزی است که از یک عنوان مخفی‌کاری درجه یک توقع داریم. صداپیشگان هم بدون هیچ کم و کاستی، با توانایی بالایی دیالوگ‌ها را ادا کرده‌اند. در نهایت تنها ایراد هنری هیتمن: بخشایش، در قسمت داستان آن خلاصه می‌شود و بس!

گیم پلی بازی همانند گذشته در بیشتر مراحل بازیکن را وارد نقشه محل کرده، سپس او را آزاد می‌گذارد تا هر طور که روا می‌داند کار را پیش ببرد. این بار با اضافه‌شدن قابلیت پناه‌گرفتن پشت اجسام، بُعد تازه‌ای به بازی بخشیده شده که مخفیکاری‌ها را جذاب‌تر می‌کند.

شما می‌توانید از پشت پناه‌ها تیراندازی کنید یا دشمنان را مورد حمله‌ فیزیکی قرار دهید. می‌توانید آنها را بیهوش کرده یا گردن‌شان را بشکنید. در هر صورت برای جلوگیری از مشکلات بعدی، باید سریعا جسد را هر جا که ممکن است مانند کمد یا سطل آشغال مخفی کنید.

البته اگر بخواهید مستقیم به دل دشمنان بزنید، از هوش مصنوعی بازی ناامید خواهید شد. دشمنان ممکن است تا مدتی مکان قبلی شما را مورد اصابت گلوله قرار بدهند یا در صورتی که یکی از آنها را با تک‌تیرانداز بزنید، دیگران بدون هیچ عکس‌العملی بایستند تا نوبتشان شود!

تمرکز اصلی سری هیتمن روی مخفیکاری است و کلا تیراندازی بی‌محابا در آن، یک دستگرمی برای راه یافتن به قلب آن، یعنی نقشه‌پردازی دقیق و عملکرد بدون خطاست. وقتی به گستردگی امکانات برای اجرای حرکات متنوع مامور ۴۷ نگاه می‌کنیم، انتقاد از هوش مصنوعی بازی چندان اهمیت نمی‌یابد. اما راه برای نزدیک‌شدن به اهداف بسیار است. امکانات زیادی در دسترس شما قرار دارد. از پیچ‌گوشتی و آجر برای پرت‌کردن حواس دشمنان گرفته تا مین‌های عرضی که دیدن اثر آنها خالی از لطف نیست.

حتی می‌توانید با در دست‌گرفتن یک میکروسکوپ تظاهر به پزشک‌بودن کرده و از جلب توجه دوری کنید. البته این هم منوط به گیر انداختن یک پزشک و دزدیدن لباس اوست که باز هم اگر مراقب نباشید با سیستم جدید بازی، پزشکانی که ظاهرا همکارشان هستید، براحتی شما را شناسایی کرده و کاسه کوزه‌تان را به هم می‌ریزند! قابلیت Point Shooting تقریبا مشابه همان چیزی است که در Splinter Cell: Conviction دیدیم.

با پر‌شدن یک نوار، می‌توانید زمان را آهسته کرده، تمام دشمنان حاضر در صحنه را هدف گرفته، سپس با فشار یک دکمه همه را به حاشیه بفرستید! چالش‌هایی هم برای افزایش جذابیت بازی دارید. از پوشیدن تمام لباس‌های موجود تا اتمام بازی بدون پوشیدن حتی یک لباس مبدل. در درگیری‌های نزدیک، وارد حالت QTE می‌شوید.

این بار دکمه‌ها به جای وسط تصویر روی قسمت‌های بدن دشمن نمایان می‌شود. این مورد با این‌که در نوع خود جالب است، اما به دلیل تداخل محیط با دکمه‌ها، ممکن است به مشکل بخورید که خوشبختانه بندرت مانع یک تجربه روان می‌شود. برخلاف «خونبها» می‌توانید سریعا با از بین‌بردن شاهدان صحنه، جلوی هجوم دشمنان را به سمت خود بگیرید. می‌توانید با آرام آرام فشردن تریگر، لرزش دست را تثبیت کنید که قطعا نسبت به موارد مشابه (سری COD) عقلانی‌تر است. حالت Contract به شما اجازه می‌دهد خودتان همه چیز را (از سلاح و دشمنان و ماموریت) تعیین و با دوستان رقابت کنید. اتمام بازی حدودا ده ساعت طول می‌کشد که شناخت تمام زیر و زبر آن و تجربه همه احتمالات را نیز شامل می‌شود.

سیاوش شهبازی