جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

الگوی کامل اعصار


الگوی کامل اعصار

به مناسبت میلاد امام موسی بن جعفر ع

۱) ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر علیهم السلام و نهمین معصوم از چهارده معصوم (ع) است. آن حضرت در ابواء (منزلی میان مکه و مدینه) در روز یک شنبه هفتم صفر سال۱۲۸ یا۱۲۹ ه . ق متولد شد. به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به العبد الصالح و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به الکاظم گردید. کنیه آن حضرت ابو ابراهیم بوده ولی به ابوعلی نیز معروف بوده اند. مادر آن حضرت حمیده کنیزی از اهل بربر (مغرب) یا از اهل اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر این بانو را “صاعد بربری” گفته اند. حمیده به “حمیده البربریه” و “حمیده المصفاه” نیز معروف بوده است. برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده اند.

۲) او که بر اساس تقدیر الهی قرار بود پس از پدر بزرگوارش امامت امت را به عهده بگیرد تحت تربیت فوق العاده امام صادق مراحل رشد و کمال را پشت سر گذاشت و مرحله نوجوانی و جوانی را طی نمود به گونه ای که تا آخر عمر جلال و جمال الهی در صورت و سیرتش مشهود بود. از حوادث مهم دوران جوانی آن امام مرگ نابهنگام برادر بزرگترش، اسماعیل بود که از الطاف خفیه الهیه محسوب می شد و زمینه ساز تثبیت امامت وی شد. تلاش امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این راستا و به منظور جلوگیری از انحراف جریان امامت بود. هرچند بعدها نیز گروهی پیدا شدند و پس از امام صادق علیه السلام معتقد به امامت اسماعیل گشتند و مرگ او را انکار نمودند. سرانجام پس از شهادت جانگداز امام صادق موسی بن جعفر علیه السلام در سن بیست سالگی مسئولیت بزرگ امامت و هدایت امت را در یکی از بحرانی ترین دوران ها به دوش گرفت.

۳) جلالت قدر و علو شان و مکارم اخلاق و دانش وسیع حضرت امام موسی کاظم (ع) به قدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانندمفضل بن عمر جعفی و مغاذ بن کثیر و صفوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کرده اند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.

۴) از مشکلات روزهای نخستین امامت موسی بن جعفر علیه السلام، ادعای امامت دروغین برادر بزرگ تر حضرت، عبدالله افطح بود که گروهی را به دنبال خود کشید و فرقه فطحیه به همین ترتیب شکل گرفت. هرچند که با برخورد روشنگرانه امام، عبدالله با شکست روبرو گردید. دوران سی و پنج ساله امامت موسی بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حکومت بنی عباس و همزمان با چهار تن از حاکمان عیاش و خون آشام عباسی به نام های منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید که حضرت نیز به فراخور شرایط زمانی حساس هر یک وظیفه سنگین امامت و هدایت امت را به بهترین شکل ممکن به دوش کشید و اگرچه با حوادث سهمگین و خونین همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهی از آل علی علیه السلام روبرو گردید ولی لحظه ای از وظیفه خطیر خود کوتاهی ننمود و تلاش مستمر خویش را عمدتا در محورهای زیر متمرکز ساخت:

اول- تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به سوالات شفاهی وکتبی و ... دوم- پرورش انسان های مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل وحفظ وحراست آنان. سوم- مبارزه بی امان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدان های مختلف و تشریح مبانی حق. چهارم- تربیت یاران مدیر و مدبر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری، به منظور خنثی سازی نقشه های مخرب و دین سوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان. پنجم- ساماندهی شیعیان با شیوه های مختلف تربیتی، عملی، مناظره های سیاسی و ...

امام علیه السلام در این مسیر نهایت تلاش خویش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرم های فوق العاده ای همچون استفاده از معجزه، دعای مستجاب و به کارگیری علم امامت امام کاظم علیه السلام بهره برد.

۵) حضرتش در علم و حلم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بی کران خویش تربیت می فرمود. شب ها به طور ناشناس در کوچه های مدینه می گشت و به مستمندان کمک می کرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه ها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می کرد. کیسه های موسی بن جعفر در مدینه معروف بود و اگر به کسی یک صره (کیسه) می رسید بی نیاز می گشت. مع ذلک در اتاقی که نماز می گزارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.

۶) از سال۱۴۸ که امام صادق علیه السلام به شهادت رسید دوران امامت حضرت کاظم آغاز گردید. آن حضرت دراین دوران با خلفای یاد شده در زیر معاصر بود:

۱) منصور دوانیقی ۱۵۸-۱۳۶()

۲) محمد معروف به مهدی ۱۶۹-۱۵۸()

۳) هادی ۱۷۰-۱۶۹()

۴) هارون ۱۹۳-۱۷۰().

هنگام رحلت امام صادق علیه السلام منصور دوانیقی، خلیفه مشهور و ستمگر عباسی، در اوج قدرت و تسلط بود. منصور کسی بود که برای پایه های حکومت خود انسان های فراوانی را به قتل رسانید. او در این راه نه تنها شیعیان بلکه فقها و شخصیت های بزرگ جهان تسنن را نیز که با او مخالفت می ورزیدند سخت مورد آزار قرار می داد، چنان که ابوحنیفه را به جرم اینکه بر ضد او به پشتیبانی از ابراهیم (پسر عبدالله محض و رهبر قیام ضد عباسی در عراق) فتوا داده بود، شلاق زد و به زندان افکند ۱(). امام کاظم پس از وفات پدر در سن بیست سالگی با چنین زمامدار ستمگری روبرو گردید که حاکم بلامنازع قلمرو اسلامی به شمار می رفت. منصور وقتی که توسط محمد بن سلیمان(فرماندار مدینه) از درگذشت امام صادق آگاه شد طی نامه ای به وی نوشت: اگر جعفر بن محمد شخصی را جانشین خود قرار داده او را احضار کن و گردنش را بزن! طولی نکشید که گزارش فرماندار مدینه با این مضمون به بغداد رسید: جعفر بن محمد ضمن وصیت نامه رسمی خود پنج نفر را به عنوان وصی خود برگزیده که عبارتند از:

۱) خلیفه وقت، منصور دوانیقی

۲) محمد بن سلیمان (فرماندار مدینه و خود گزارش دهنده!)

۳) عبدالله بن جعفر بن محمد (برادر بزرگ امام کاظم)

۴) موسی بن جعفر علیه السلام

۵) حمیده (همسر آن حضرت). فرماندار در ذیل نامه کسب تکلیف کرده بود که کدام یک از این افراد را باید به قتل برساند؟! منصور که هرگز تصور نمی کرد با چنین وضعی روبرو شود فوق العاده خشمگین گردید و فریاد زد: اینها را نمی شود کشت البته این وصیت نامه امام یک حرکت سیاسی بود؛ زیرا حضرت صادق علیه السلام قبلا امام بعدی و جانشین واقعی خود یعنی حضرت کاظم را به شیعیان خاص و خاندان علوی معرفی کرده بود ولی از آنجا که از نقشه های شوم و خطرناک منصور آگاهی داشت برای حفظ جان پیشوای هفتم چنین وصیتی نموده بود.

۷) الگوپذیری از امام موسی کاظم (ع) با قوت بخشیدن صبر و شکیبایی در افراد موجب بهبود روابط خانوادگی و اجتماعی می شود. یکی از بارزترین خصوصیات امام موسی کاظم (ع) صبر و بردباری است. به طوری که ایشان به کاظم یعنی فرو برنده خشم ملقب گردیدند. با توجه به اینکه بسیاری از اختلافات خانوادگی از شکیبایی و کم تحملی همسران ناشی می شود. الگوپذیری از امام موسی کاظم تا حدود زیادی می تواند موجب بهبود روابط خانوادگی گردد. همسران امروزی می توانند با الگوپذیری از امام موسی کاظم (ع) صبر و استقامت را پیشه خود سازند. در این صورت بسیاری از اختلافات خانوادگی در سایه صبر و گذشت از بین خواهد رفت.

بسیاری از تنش های اجتماعی بر اثر بی حوصلگی ایجاد می شود به عنوان مثال بسیاری از تصادفات رانندگی به دلیل عدم رعایت حقوق دیگران و ناشکیبایی رانندگان به وجود می آید. در روایت آمده است که خوش اخلاقی نیمی از ایمان است. افراد باید کنترل بیشتری روی اعمال و رفتار خود داشته باشند و با صبر و بردباری در مقابل ناملایمات زندگی مقابله نمایند. در این صورت حس همکاری و همدلی در جامعه افزایش می یابد.

در زمان امام موسی کاظم (ع) عباسیون روی کار آمده بودند. آنها موسی کاظم (ع) را تحت فشار قرار می دادند. به طوری که امام موسی کاظم مدت طولانی ازعمر خویش را در زندان سپری می کردند. این امام همام از درون زندان به هدایت مردم می پرداختند. ایشان پیام های لازم را به ملاقات دهندگان خود می دادند و سعی می کردند از طریق آنها به تبیین احکام اسلام و انتقال آموزه های دینی به مردم بپردازند. امام موسی کاظم (ع) با صبر و تحمل عظیم خود دوران سخت اسارت را تحمل کردند و پیوسته در راه خدمت به مردم می کوشیدند.

۸) الگو پذیری از امام موسی کاظم (ع) با جاری ساختن مهر و محبت در روابط خانوادگی و اجتماعی بسیاری از دشمنی ها و کدورت ها را از بین می برد. یکی از صفات برجسته امام موسی کاظم (ع) صبر و بردباری بود. به همین جهت ایشان به کاظم یعنی کسی که خشم خود را فرو می برد لقب گرفتند. ایشان با صبر و شکیبایی خود از بسیاری از خطاها و اشتباهات دیگران چشم پوشی می کردند و همین عامل باعث جذب افراد به ایشان می شد. فردی براثر جهل و نادانی امام موسی کاظم (ع) را مورد اهانت قرار داد. یاران ایشان خواستند آن فرد را تنبیه کنند اما امام مانع کار آ نها شد. بعد از مدتی امام موسی کاظم (ع) به سراغ آن مرد رفت و او را در مزرعه اش یافت. امام موسی کاظم (ع) به آن مرد گفتند: انتظار داری چقدر از این مزرعه درآمد داشته باشی. او گفت:۱۰۰ درهم. امام موسی کاظم (ع) به او۲۰۰ درهم دادند و گفتند:۱۰۰ درهم به خاطر انتظارت و۱۰۰ درهم دیگر را صرف زندگی خود و خانواده ات کن.

این عمل بزرگوارانه امام موسی کاظم (ع) تحولی در آن مرد به وجود آورد. به طوری که او از مریدان و ثناگویان آن حضرت شد.

۹) بررسی اوضاع و احوال نشان می داد که هرگونه اقدام حاد و برنامه ای که حکومت منصور از آغاز روی آن حساسیت نشان بدهد صلاح نیست. از این رو امام کاظم دنباله برنامه علمی پدر را گرفت و حوزه ای نه به وسعت دانشگاه جعفری تشکیل داد و به تربیت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضیلت پرداخت. سید بن طاووس می نویسد: گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام کاظم علیه السلام و رجال خاندان هاشمی در محضر آن حضرت گرد می آمدند و سخنان گهربار و پاسخ های آن حضرت به پرسش های حاضران را یادداشت می نمودند و هر حکمی که در مورد پیشامدی صادر می نمود، ضبط می کردند. سید امیرعلی می نویسد: در سال۱۴۸ امام جعفر صادق علیه السلام در شهر مدینه درگذشت ولی خوشبختانه مکتب علمی او تعطیل نشد بلکه به رهبری جانشین و فرزندش موسی کاظم علیه السلام شکوفایی خود را حفظ کرد. موسی بن جعفر نه تنها از نظر علمی تمام دانشمندان و رجال علمی آن روز را تحت الشعاع قرار داده بود بلکه از نظر فضایل اخلاقی و صفات برجسته انسانی نیز زبانزد خاص و عام بود به طوری که تمام دانشمندانی که با زندگی پرافتخار آن حضرت آشنایی دارند در برابر عظمت شخصیت اخلاقی وی سرتعظیم فرود آورده اند. ابن حجر هیثمی دانشمند و محدث مشهور جهان تسنن می نویسد: موسی کاظم وارث علوم و دانش های پدر و دارای فضل و کمال او بود.

وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده ای که (در رفتار با مردم نادان) از خود نشان داد کاظم لقب یافت و در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمی رسید.

۱۰) امام موسی کاظم (ع) با مبارزات فرهنگی علیه حاکمان وقت آگاهی بخشی فکری و عقیدتی و تربیت شاگردان فراوان موجب رشد آزاداندیشی در جامعه شدند. امام هفتم (ع) با مبارزات فرهنگی خود علیه حاکم وقت تحولات سیاسی و اجتماعی زیادی به وجود آوردند.

برنامه ریزی فکری و آگاهی بخشی عقیدتی از دیگر اقدامات مهم امام موسی کاظم (ع) بود و در دوران امام موسی کاظم (ع) عقاید خرافی و انگیزه های نژادپرستی رواج بسیاری یافته بود. ایشان با تفسیر و بیان فقه، احکام و احادیث سعی در ارشاد و تربیت مردم و نشر موازین اسلامی داشتند.بیشتر افراد از تقیه تصور حتمی دارند و آن را دست کشیدن از مبارزه و سکوت و سکون تعبیر می کنند. در صورتی که تقیه به معنی فرهنگ رازداری است در فرهنگ شیعه، تقیه یعنی در حالت مخفیانه از خود و دین اسلام دفاع کردن.

امام موسی کاظم (ع) افرادی را برای نفوذ در دربار حاکمان وقت تربیت می کردند. این افراد علاوه بر اینکه امام (ع) را در جریان اخبار دربار می گذاشتند بسیاری از مشکلات شیعیان را حل می کردند.

امام موسی کاظم (ع) زینت المجتهدین یعنی زینت عرصه های علمی بودند. ایشان در انتشار علوم و احادیث تلاش بسیاری کردند. شیعیان به دلیل اعمال فشار از جانب حکومت روایات و سخنان امام موسی کاظم (ع) را با کنایه های سید، عبد صالح ، ابوالحسن و ابوابراهیم بیان می کردند. ایشان با تلاش در عرصه های علمی و فکری۲۷۲ و به قولی۳۱۹ شاگرد تربیت کردند.

منابع در دفتر روزنامه موجود می باشد.

اسدالله افشار