جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

توحید در دین زرتشتی


توحید در دین زرتشتی

این مقاله با روش مروری تحلیلی به بررسی آموزه توحید در دین زرتشتی با تكیه بر گاتاها, سخنان زرتشت, می پردازد سؤالی كه این مقاله در صدد پاسخگویی به آن بر آمده این است كه آیا دین زرتشتی مبتنی بر آموزه های توحیدی است یا خیر در بررسی گاتاها دیده می شود كه زرتشت تنها اهورامزدا را كه خدای واحد و آفریدگار دانا و توانایی است می ستاید و نظام آیین خویش را بر این آموزه استوار می سازد

● خدای زرتشت، اهورا مزدا

پیش از آنكه به معرفی خدای زرتشت بپردازیم، ذكر یك نكته لازم و ضروری به نظر می رسد و آن اینكه اصولاً مدارك موجود جهت تحقیق دین و فرهنگ ایران قدیم بسیار گوناگون و ناهماهنگ و تأویل پذیرند، اگر محققی در مراحل تحقیق خود به یك قسمت از آنها بیش از سایر قسمتها اهمیت دهد و یا در توجیه تعبیرات و مفاهیم پای بند قواعد زبانشناسی نباشد و یا به اصول پدیدار شناسی دین بی اعتنا باشد، بدون تردید گمراه خواهد شد (بهتایی، فتح الله، ۱۳۶۵، ص ۱۴) از این رو می بینیم كه در این گستره نظریات كاملاً متناقضی ارائه شده است. البته ما در این قسمت در مقام گرد آوری نظریات بوده و در مرحله بعد به داوری خواهیم نشست.

پروفسور آسموسن درباره خدای زرتشت می گوید: «روح و فكر زرتشت در تسخیر خدای واحد، اهورا مزدا، بود. نام اهورامزدا به تمام معنی پرورده و زائیده فكر زرتشت بود و مطالعات فراوانی كه در این زمینه انجام شده حاكی از آن است كه قبل از او كسی با این نام آشنایی نداشته است. در متون قوم اكد به نام سه خدا به اسامی مزدكو، اسرا، فرش بر می خوریم ولی این سه نام ارتباطی با نام اهورامزدا ندارد. (آسموسن،ج.پ، ص ۱۰۴-۱۰۵) نیبرگ در مورد پیام زرتشت چنین می گوید: «توجه دقیق به پیام زرتشت نشان می دهد كه او تا اندازه بسیار زیادی پای بند به عقاید میترایی بوده و به هیچ وجه تغییری در آنها ایجاد نكرده است.

بلكه برعكس او بسیار محتاط بوده و جنبه نو و تازه اصولاً در مواد آموزه های او نیست بلكه در تركیب این مواد است» (نیبرگ، هنریك ساموئل، ۱۳۵۹، ص ۸۹) نیبرگ زرتشت را كاهنی می دانسته كه در روزگاران قدیم در یكی از جوامع بدوی آسیای مركزی، پیشوای دین بوده و اجراء آداب و مناسك قبیله خود را بر عهده داشته و با عالم ارواح از راه رقص و سماع و خلسه و با نوشیدن موادی كه از گیاهان نشئه آور به دست می آمده، ارتباط برقرار می كرده است. لذا می گوید: زرتشت بسیاری از سرودهای خود را در حال جذبه و بیخودی سروده است. (مجتبایی، فتح اله، ۱۳۶۵، ص ۱۴)

ویدن گرن در همین ارتباط می گوید: «... در یك جذبه نزدیك به خواب عمیق به نام خوفنه است كه زرتشت رؤیتهای خود را داشته و گفتارهای اهورامزدا را شنیده است. احتمالاً در جامعه نخستین زرتشتی ایجاد حالت جذبه بوسیله ماده مخدر عادی بوده است. این شیوه احتمالاً منشأ هندو ایرانی دارد زیرا در میان هندیها نیز تأیید شده است.» همو در جای دیگر می گوید: «از نظر ما زرتشت صاحب جذبه ای است كه در میان گروهی مرید نمودار می شود كه آنها نیز به حالت جذبه خو گرفته اند. معهذا این رفتار به اصطلاح شمنی فقط چهارچوب خارجی عمل اوست برای هر تاریخ نگار روشن است كه شخصیتهای بزرگ نیز از همان كاری آغاز می كنند كه در محیط خودشان انجام می گرفت.

بنیانگذاران دینها نیز استثناء نیستند و این كار از مقام آنها در تاریخ نمی كاهد.» (ویدن گرن، گئو،ص۱۱۱-۱۱۲) سپس چنین می گوید: «گرایش به یكتاپرستی مطمئناً در آموزه زرتشت وجود دارد. منتها این گرایش نمی تواند فراگیر شود چرا كه گرایش به دوگانه پرستی كه بطور مطلق با آن در تقابل قرار گرفته، مانعی در برابر آن است. » (ویدن گرن، گئو، ص ۱۱۱)

زنر در مورد زرتشت می گوید: «این مطلب كه زرتشت با دین كهن به مخالفت برمی خیزد بسیار روشن است.» سپس ضمن آوردن نمونه هایی از این مخالفت در جای دیگر می گوید: زرتشت خود را پیامبری می دانست كه از جانب خدا فرستاده شده تا نه تنها دین جدیدی بیاورد بلكه مراسم عبادی كهن را نیز اصلاح كند. او خود را پیامبری می دانست كه با خدا سخن می گوید و سخنان او را می شنود. او پیامبری است كه صدایش برای دوستی و احترام راستی بلند است. او دوست خداست.

ارتباط او با خدا از روی پستی و حقارت نیست بلكه او از خدا استمداد می طلبد آنگونه كه دوستی از دوست دیگر كمك می خواهد.» (Zaehner, R.C, ۱۹۷۵, PP.۳۷-۳۹) وی در مورد اهورامزدا چنین می گوید: «اهورا مزدا خالق همه چیز اعم از مادی و معنوی است. و از آنجا كه همه چیز را به وجود آورده است خلقش”exnihilo" است. او خالق اراده و قادر مطلق است. و وجودش به هیچ وجه با نیروهای شر چنانكه در دین زرتشتی متأخر می آید، محدود نمی شود. اوست كه تمام انسانها را بنا بر اعمالشان در روز واپسین داوری می كند. (Ibid,PP.۵۴-۵۵)

هنینگ در همین راستا می گوید: مردمی كه زرتشت در میان آنها ظهور كرده و به ترویج و تبلیغ دین ثنوی خود پرداخته است، یگانه پرست بوده اند، و ثنویت زرتشتی «اعتراضی بر یگانه پرستی» بوده است. (مجتبایی، فتح اله، ۱۳۶۵، ۲۶)

نیولی نویسنده مقاله دین زرتشتی در دائره المعارف الیاده در همین ارتباط می گوید: «نوآوری اصلی دین زرتشت كه به واسطه آن از ادیان مردم هند و اروپایی خاور نزدیك و مركز آسیا متمایز گشت، تأكید آن بر توحید بود. البته ثنویت به عنوان چهره برجسته آن باقی می ماند. باید گفت كه هر دو جنبه (توحید و ثنویت) برای فلسفه زرتشت و نظریه دینی او اساسی است. ارزش والای این اندیشه نزد زرتشت، سبب شد تا یونانیان او را بیشتر یك انسان حكیم بدانند تا مؤسس دین، ایشان نویسنده گاتاها را به عنوان یكی از عالیترین و مهمترین نمایندگان «حكمت بیگانه» دانستند. (Gnoli, Gherardo, P۵۸۱)

در مورد مفهوم خدا در دین زرتشت مولتون می گوید: «اسورای دانا» بیش از دوران زرتشت وجود داشته است. خدای دانا ایزد خاص آریایی ها بود. و این مسأله خود مؤید این است كه زرتشت یك آریازنتو بوده است نه یك مغ كه سالها بعد او را به آن محكوم كردند. برای اینان اهورامزدا خدای قبیله بود. و نسبت به ایزدان طبقات دیگر در مقام بالاتری قرار داشت. به نظر می رسد كه اولین قدم زرتشت این بود كه از چندگانه پرستی موجود به سوی بیگانه پرستی رود و از ایزدی كه بزرگترین ایزدان بود به سوی خدای واحد رود. (James, Hope, Moulton, ۱۹۱۳, P.۹۰) سپس در جای دیگر می گوید: من اذعان می كنم كه دین زرتشت دین توحیدی بود. قضاوت ما درباره فكر زرتشت تنها از طریق كاتاهاست.

در گاتاها شاهد تركیب مفاهیم نظری و عملی می باشیم. در جهان اندیشه، زرتشت در میان كیفیات، صفات و اصولی زندگی می كند كه به اندازه چیزهایی كه می بیند برای او واقعی اند. لذا نیازی به تشخیص بخشیدن به آنها نیست. قبیله او كشاورز بود. و دائماً مورد آسیب قبایل صحرا نشین واقع می شد. این مسأله نفرت او را نسبت به خدایان قبایل مهاجم برانگیخت. چنین ذهنی در تأكید بر حقیقت به این استنتاج نظری می رسد كه حقیقت واحد است. (loc.cit, p۹۴)

این نظریات پراكنده و گاه متناقض مؤید این مسأله است كه اكثر محققین و ایرانشناسان با مشكل جدی كه در ابتدای این بحث به آن اشاره شد یعنی گوناگونی منابع و مآخذ و ناهماهنگی و تأویل پذیری آنها مواجه بوده اند و عده ای از ایشان به دلیل عدم توجه به تمام ابعاد لازم برای یك تحقیق دقیق در دام خطا گرفتار شده اند. برای مثال نظریه هنینگ با تمام اطلاعات و آگاهیهایی كه از اوضاع دینی مردم سرزمینهای شرق ایران از آن روزگار تا كنون بدست آمده است و همچنین با همه تحقیقاتی كه در این زمینه شده است ناسازگار است.

پشتهای اوستا كه بیانگر اوضاع دینی پیش از عهد زرتشت است و همچنین سرودهای خود زرتشت ، كاتاها، به روشنی نشان می دهد كه پیش از زمان او نوعی چندگانه پرستی به صورتی كه در وداها و برهمنه های هند به نظر می رسد، در سرزمینهای شرق ایران رواج داشته و پیشوایان و كارگزاران آداب و مناسك دینی «كویها» و «كرپنها» و «اوسیجها» بوده اند كه دروداها نیز از آنان صحبت شده، و دشمنان دین مزدا پرستی زرتشت بوده اند، ایزدانی مانند میتره، آناهیتا، ورثرغنه، وایو و ایزدان دیگری كه در قسمتهای اوستا ستایش شده اند، قبل از زمان زرتشت توسط مردمی كه به دین او روی آوردند پرستیده می شدند.

و بعدها نیز به تدریج در مزداپرستی راه یافتند و در كنار اهورا مزدا و امشاسپندان قرار گرفتند.ثنویت نیز بر خلاف نظر هنینگ در ایران پیش از عهد زرتشت سابقه طولانی داشته و نه تنها درزروان پرستی (كه زرتشت صریحاً در یسنا ۳۰ بدان اشاره می كند) بلكه در دوگانگی میان دئوه ها و اهوره ها مطرح بوده و در معتقدات دینی و جهان بینی مردم مؤثر بوده است. مسأله ثنویت در دین زرتشت در همین مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اما نیبرگ، او چون میان بعضی از اعمال و عقایدی كه به شمنان سكایی و اقوام بدوی آسیای میانه نسبت داده شده است، از یكسو، و برخی از آداب و عقاید دین زرتشتی و رقص و سماع صوفیانه، از سوی دیگر، شباهتهایی دیده است زرتشت را در اصل از شمنان آسیای مركزی به شمار آورده است (مجتبایی، فتح اله، ۱۳۶۵، ص ۱۷-۲۶) البته با تعریفی كه غربیان از دین شمنی دارند و آنها را افرادی می دانند كه فریاد بر می كشند و كارهایی را برای تسخیر ارواح به جا می آورند. بیان این شباهت در اینجا تنها تحقیر كردن حالت روحانی و نیایشهای پرشور زرتشت و یكتا پرستی اوست.

● اهورا مزدا در سخنان زرتشت «گاتاها>>

به منظور آشنایی دقیقتر و داوری منصفانه لازم است نظر زرتشت را در كلام خود او «گاتاها» بجوییم. قدیمیترین و مقدس ترین قسمت اوستا گاتاها است. كه در میان یسنا جای داده شده است. (Jackson, A.V. Williams, P.۲۸۶؛ پور داوود، ص ۶۱) این سرودها در خود اوستا «گاتا» و در پهلوی«گاس» نامیده شده كه جمع آن «گاسان» است و گاسانیك تركیب صفتی آن است. و در سانسكریت گاثا نامیده می شود. در كتب دینی بسیار قدیمی برهمنی و بودایی گاتا عبارت است از قطعات منظومیكه در میان نثر قرار دارد. (پور داوود، ص ۶۱) گاتاهای اوستا نیز به این صورت است و به دلیل موزون بودن، گاتا نامیده می شود.

(Jackson, A.V. William, P۲۶۸ & Moulton, James Hope, ۱۹۱۳, P.۱۱۳) گاتا از نظر زبان، وزن، سبك با سایر قسمتهای اوستا فرق دارد. و شامل تعالیم، نصایح، و مكاشفات(الهامات) زرتشت است. شخصیتی كه از زرتشت در این قسمت ارائه می شود متفاوت از سایر قسمتهای اوستا باشد. (Jackson, A.V. William. P. ۲۶۸) بسیاری از كلماتی كه در گاتاها استفاده شده در اوستا نیست. و مطابق آنها را باید دركتب قدیمی دینی برهمنان جستجو نمود. ظاهراً گاتای اوستا در قدیم قسمتی از مطالب منثوری بوده است كه امروزه درست نیست زیرا مطالب را مختصر كرده و به شكلی در آورده اند كه مردم بتوانند به حافظه بسپرند. این شكل و طرز نوشتن مخصوصاً در میان اقوام هند و اروپایی متداول بوده است. (پور داوود، ص ۶۳) وضع گاتای موجود دلیل آن است كه زمانی ضمیمه مطالب منثور بوده است.

دكتر مژگان سخایی

منابع و مآخذ

آسموسن، ج. پ، «اصول و عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی، دیانت زرتشتی، ترجمه فریدون وهمن، تهرا، بنیاد فرهنگ ایران، بی تا

اوشیدری، جهانگیر، دانشنامه فرد یسنا، تهران، شركت نشر مركز، ۱۳۷۱

بار، كای، «دیانت زرتشتی»، دیانت زرتشتی (مذكور در فوق)

دوستخواه، جلیل، اوستا: نامه مینوی آیین زرتشت، تهران، انتشارات مروارید، چاپ دوم، ۱۳۵۵

گاتاها، گزارش ابراهیم پور داوود، بمبئی ، انجمن زرتشتیان ایران، ۱۹۵۲

ینبرگ، هنریك ساموئل، دینهای ایران باستان، ترجمه سیف الدین نجم آبادی، تهران ۱۳۵۹

دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ج ۱، ترجمه احمد آرام، ع پاشایی، امیر حسین آریان پور، بی تا

مجتبایی، فتح الله، مقدمه: هنینگ، والتر برونو، زرتشت سیاستمدار یا جادوگر، ترجمه كامران فانی، تهران، نشر پرواز، ۱۳۶۵

همو، شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان، انجمن فرهنگ ایران و باستان، بی جا، بی تا

ویدن گرن، گئو، دینهای ایران باستان، ترجمه دكتر منوچهر فرهنگ، تهران، انتشارات آگاهان دیده، ۱۳۷۷

یشتها، گزارش پور داوود، به كوشش بهرام فره وشی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۶

هنینر، جان، شناخت اساطیر ایران، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، بابل نشر چشمه، ۱۳۷۱

Gnoli, Gherardo, "Zoroastrianism" in : the Encyclopedia of religion, Mircea Eliade (ed.) vol ۱۵ , Newyork, London, ۱۹۸۷

"Ahuramazda and Angra mainyu" in Encyclopedia of Religion (a fore mentioned) vol.I

Zaehner, R.C. The Dawn & Twilight of Zoroastrianism, London. Werden fierd & Nicolson, ۱۹۶۱

Milis, L.H "Ahriman" in Ency. of Religion & Ethics, James, Hastings, (ed) , Vol I, Edinburg, ۱۹۵۸

Carnoy, A.J "Zoroastrianism" in Ency. of Religion & Ethics (aforementioned). Vol.۱۲

Jackson, A.v. Williams, "Amesha Spentas" in Ency. Of Religion & Ethics (aforementioned vol.۱

Id. "Avesta" in Ency. of Religion & Ethics (afore mentioned) vol. I

James, Hope, Moulton, Early Zoroastrionism: Lectures delivered at Oxford and in London February to May ۱۹۱۲, London, Wiliams & Norgate, ۱۹۱۳

"Systems of Religious and Spiritual Belief" in the Encyclopedia, Britannica, vol.۲۶. Macropedia, ۱۵th Edition.

Gulliemin, J.Duchesne, "Ahuramazda & Ahriman", in: New Catholic Encyclopedia, Jahn P.Whalen, M.A S.T.D catholic University of America, Washington, Distnict of Columbia, Vol.۱, ۱۹۶۶.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.