شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نقش های تخریبی در روابط ایران و امریکا


نقش های تخریبی در روابط ایران و امریکا

البته هر دو کشور ایران و امریکا به خوبی می دانند که در موفقیت آمیز نبودن این مذاکرات, خود آنها سهم کمتری داشته اند و دلیل عمده شکست مذاکرات به دلیل سوءتفاهماتی است که از سوی دیگران ایجاد شده است

راهبرد جدید امریکا در خاور میانه و نزدیکی هر چه بیشتر واشنگتن به کشورهای عربی نشان می دهد که دو دور مذاکرات ایران و امریکا در ماه های گذشته، چندان قرین موفقیت نبوده و هیچ یک از طرفین معتقد به حل و فصل نهایی اختلافات خود در عراق نیستند.

البته هر دو کشور ایران و امریکا به خوبی می دانند که در موفقیت آمیز نبودن این مذاکرات، خود آنها سهم کمتری داشته اند و دلیل عمده شکست مذاکرات به دلیل سوءتفاهماتی است که از سوی دیگران ایجاد شده است. حقیقت امر این است که در روابط پرتنش ایران و امریکا در نزدیک به سه دهه گذشته، اگر سهم دخالت های خارجی بیشتر از دخالت های داخلی نبوده، دست کم کمتر از آن نبوده است.

در واقع، عوامل و عناصر خارجی که منافع منطقه یی و بین المللی خود را در پرتنش بودن روابط ایران و امریکا جست وجو و تامین کرده اند، هرگز راضی به حل اختلافات این دو کشور نبوده و در مواقعی نیز که فرصت حل و فصل چنین مسائلی پیش آمده است، از هیچ اقدامی برای تخریب و از بین بردن این فرصت ها دریغ نکرده اند. در تایید این امر می توان به فرصت های از دست رفته ایران و امریکا برای همکاری های بالقوه در خصوص عراق و به ویژه افغانستان اشاره کرد. در حقیقت، به باور بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی، این دو کشور از بیشترین زمینه های نزدیکی ایران و امریکا برخوردار بودند و در این کشورها، منافع و اهداف مشترک بسیاری برای تهران و واشنگتن وجود داشت. لیکن این زمینه های بالقوه همکاری بر اثر برخی برداشت های داخلی و مهمتر از همه، اقدامات تخریبی عوامل خارجی از دست رفته و فرصت های بالقوه به تهدیدات بالفعل تبدیل شدند.

افغانستان، همزیستی مسالمت آمیز ایران و امریکا بیشتر و مشهودتر از عراق بود و بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که افغانستان می تواند بهترین نقطه آغاز برای مذاکرات ایران و امریکا باشد؛ زیرا نزدیک به شش سال گذشته، هیچ رویداد و تنش خاصی بین تهران و واشنگتن در خصوص مسائل افغانستان پیش نیامده بود و این دو از منافع مشترک بسیاری در آن کشور برخوردار بودند؛ به گونه یی که همانند عراق، دست به دولت سازی مشترک در افغانستان زده بودند. در واقع از نظر این کارشناسان، مسائل افغانستان از حساسیت به مراتب کمتری در مقایسه با عراق برخوردار بود و از این رو آنها معتقد بودند که مذاکرات نه از عراق بلکه باید از افغانستان آغاز شود.

لیکن روند امور به گونه یی شد که افغانستان نیز همانند عراق به صحنه درگیری ایران و امریکا تبدیل شده و امروزه دیگر از همزیستی مسالمت آمیز بین دو کشور خبری نیست. اما در اینکه چگونه افغانستان به صحنه تنش بین دو کشور تبدیل شد، بی تردید نقش عوامل خارجی در این امر بسیار پررنگ تر از تنش های طبیعی بین ایران و امریکا در ۲۸ سال گذشته بوده است. بدین ترتیب که برخی کشورهای خارجی به ویژه از اوایل سال جاری، دست به انواع و اقسام ترفندهای ماهرانه اطلاعاتی زده و به عنوان نمونه، سلاح هایی با مارک ایرانی را وارد افغانستان کردند تا امریکا و دولت کابل را به این نتیجه برسانند که برخلاف تصور آنها، ایران نه تنها روند مثبت و سازنده یی را در افغانستان دنبال نمی کند بلکه به مخالفان دولت کابل و در راس آنها طالبان نیز یاری می رساند.

لیکن تردیدی در این مساله نبود که سلاح های مزبور در کارخانه های اسلحه سازی پاکستان و با هدایت انگلیسی ها جعل شده بود و این در حالی است که ایران در شش سال گذشته، کمک های بسیار زیادی را برای ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی دولت جدید افغانستان به خرج داده و از این گذشته، خود آسیب های زیادی را از سوی طالبان متحمل شده بود. لیکن عناصر خارجی، همه توان خود را به کار برده اند تا ثابت کنند که ایران، سیاست خود را در قبال افغانستان تغییر داده و برخلاف گذشته، رویکردی خصمانه و تهاجمی در پیش گرفته است. البته اگرچه ماهیت این ترفند و ترفندهای دیگر، برای دولتمردان میانه رو امریکایی آشکار شده و آنها اتهامات ضد ایرانی را هرگز به طور کامل تایید نکرده اند، لیکن این اتهامات مطلوب نئومحافظه کاران جنگ طلب امریکایی قرار گرفته و آن را دستاویزی برای طرح اتهامات بیشتر علیه ایران قرار داده اند. نتیجه امر، صعود فزاینده تنش ها بین ایران و امریکا طبق برنامه مورد نظر عناصر خارجی و از بین رفتن الگوهای همزیستی مسالمت آمیز این دو کشور در عرصه سیاست خارجی بوده است.

در مورد عراق نیز همین جریان قابل مشاهده است؛ یعنی در حالی که نیمی از ۶۰ تا ۸۰ تروریستی که در هر ماه وارد عراق می شوند، اهل عربستان سعودی و بقیه نیز اهل سایر کشورهای عربی هستند، باز این ایران است که متهم به حمایت مالی و تسلیحاتی از تندروهای شیعه و سنی عراقی می شود و همه این اتهامات در حالی است که به اذعان برخی نظامیان امریکایی، مرز ایران با عراق هرگز شاهد ورود تروریست ها و عناصر مخرب نبوده است. با این وجود، سازمان های اطلاعاتی کشورهای عربی و بعثی های تاریخ گذشته، هرگز دست از جعل سند و سلاح به نام ایران بر نمی دارند و نمونه آن در سال گذشته که القاعده یی ها در حال جعل اسنادی برای متهم کردن ایران بودند و دستگیر شدند، آشکار شد.

نکته تاسف بار قضیه در هر دو مورد عراق و افغانستان این است که دو کشور ایران و امریکا از این دست های پشت پرده آگاهی کامل دارند و می دانند که برخی دوستان، در حال بهره برداری از اختلافات تهران و واشنگتن و دمیدن بر آتش آن هستند. لیکن تاکنون هیچ اقدام قاطعی از سوی ایران و امریکا برای مقابله با این نقش های خائنانه دیده نشده که شاید دلیل آن، ضعف همیشگی میانه روها در مقابل تندروهای دو کشور است.

رضا محمدی