جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
جهان آینده و عطش آب شیرین
بحران کمبود آب شیرین دیگر صرفاً به مناطق خشک یا نیمه خشک اختصاص ندارد، چرا که شواهد متعددی حکایت از آن دارد که حتی مناطقی که قرنها با فراوانی آب روبهرو بودهاند، امروزه با مشکلاتی جدی روبهرو هستند. تخریب جنگلها، احداث سدهای عظیم، ورود مواد آلاینده به سفرههای زیرزمینی، افزایش جمعیت زمین، مصرف بیش از اندازه آب در عرصه کشاورزی و دامپروری و...
از جمله مواردی است که به عمق این بحران دامن میزند. بیشک در صورت تداوم این پدیده، باید شاهد مشکلات و پیامدهای جدیتری باشیم که تقریباً همه جهانیان را در هر نقطهای تهدید مینماید.
آب شیرین که ظاهراً زمانی به عنوان منبعی بادوام و پایانناپذیر شناخته میشد، هماکنون در بسیاری از نقاط جهان به مادهای کمیاب تبدیل شده است. در خلال سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۸۰ مصرف آب جهان دو برابر شده است. اکنون ۷۰% آب موجود در بخش کشاورزی و دامداری مصرف میشود و پیشبینیها حکایت از آن دارد که در آغاز هزاره سوم به واسطه افزایش حجم زمینهای زیر کشت، مصرف آب مورد نیازمان ۲۵ تا ۳۰% افزایش خواهد یافت.
امروزه اکثر نقاط جهان خشکسالیهای کوتاه مدت و یا بلندمدت را تجربه کردهاند. در تگزاس، زمینها، حیوانات و مردم، شدیدترین خشکسالی ممکن را از دهه ۱۹۳۰ - که در آن بر اثر توفان شن، جامعه کشاورزی آمریکا فرو پاشید - را در حال تجربه کردن میباشند. جیرهبندی آب نیز به مسألهای رایج تبدیل شده است. در حال حاضر، بسیاری از کشاورزان توانایی آبیاری مزارع خود را هم ندارند. آب چاه که از اعماق زمین و سفرههای پایین دستی استخراج میشود، در بسیاری از نواحی غرب ایالات متحده به کالایی ارزشمند تبدیل شده است. در بورکینافاسو که سرزمینی محصور در خشکی در غرب آفریقاست، خشکسالی سبب شده تا هزاران نفر مناطق روستایی را ترک و به کارگرانی با دستمزدهای پایین در شهرها تبدیل شوند.
چرابونجی، شهری در شمال هند که با هزار اینچ بارندگی سالانه، بیشترین میزان بارندگی در جهان را به خود اختصاص داده است، در شرایطی قرار گرفته که مردم این شهر کوهستانی در دامنه هیمالیا، اغلب برای دستیابی به آب شرب مسافتهایی طولانی را طی میکنند و حتی به منظور صرفهجویی، هفتهای تنها یک بار استحمام میکنند و حتی در آبیاری مزارع خود هم با مشکلاتی مواجه میباشند.
به واسطه چنین مسایلی است که دیگر جای تعجبی باقی نمیماند که سازمان ملل در گزارش جدید خود، نه نفت بلکه آب را دلیل جنگهای آینده بداند. گزارشها بیانگر آن است که هم اینک یک میلیارد نفر از ساکنان زمین به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند.
هفتاد و پنج سال پیش بود که آلدو لپولد، دلتای کلورادو را به عنوان منطقهای بکر با حیات وحش قابل توجه و حجم زیاد آبزیان در اعماق آبهای آن توصیف نمود، اما امروزه به واسطه احداث سد بر روی این رودخانه و انتقال آب آن به غرب آمریکا، این دلتا به زمین باتلاقی با سطحی نمکین و حوضچههایی کثیف تبدیل شده است. ساندرا پوستال در نشریه «پیپل اند پلانت» مینویسد: «با افزایش میزان مصرف مردم است که آب بیشتر و بیشتری به شهرها، کارخانهها و بخش صنعت و مزارع انتقال مییابد و در این روند است که آب کارکردهای اکولوژیکی و طبیعی خود را از دست میدهد. امروزه رودخانه نیل در شمال شرق آفریقا، گنگ در هند، آمودریا و سیردریا در دهانه دریاچه آرال، رودخانه زرد در چین و رود کلورادو از جمله مهمترین رودخانههایی هستند که بر روی آنها سدهایی احداث شده و در نتیجه انتقال و انحراف آب، در بسیاری از دورههای زمانی، هیچ آب شیرینی به دریاها وارد نمیشود. در چنین مناطقی است که شاهدیم، درگیری و خصومت بین کشورها بر سر آب بروز و ظهور بیشتری دارد.
طبق گزارش پیتر ساگ، مدیر برنامهریزی انجمن آمورت که از سازمانهای امدادی میباشد، در نتیجه تخریب جنگلهای شمال بورکینافاسو، ۵۰% جنگلهای این منطقه از بین رفته است. وی در اینباره میگوید: «زمانی که پوشش جنگلها نابود میشود، دیگر زمین قادر به جذب آب باران نیست، سپس خاک این مناطق در معرض بادهای گرم قرار گرفته و رفته رفته خاکهای سطحی این مناطق از بین میرود.»
چرابونجی که زمانی به عنوان مرطوبترین منطقه جهان شناخته میشد هماکنون در نتیجه پدیده تخریب جنگلها به یک بیابان تبدیل شده است. گسترش فزاینده شبکههای حمل و نقل، افزایش جمعیت و فراگیر شدن نظامهای نوین آموزشی، همه و همه سبب شده تا بومیان این منطقه دیگر اعتقادی به تقدس جنگلها نداشته باشند. از همین روست که در این منطقه، در روندی خیرهکننده شاهد نابودی جنگلها بودهایم تا هم اینک این منطقه شرایطی همانند یک خشکسالی جدی را تجربه کند. در نتیجه فقدان پوشش جنگلی است که بارندگیها، خاکهای سطحی را نابود کرده و به منابع آب آسیب وارد نموده است تا آن جا که در تابستان شاهدیم که روستاییان برای دسترسی به آب شیرین با مشکلات جدی روبهرو هستند.
دیگر عامل اصلی خشکسالیها را میتوان «انقلاب سبز» برشمرد؛ مفهومی که غربیان در دهه هفتاد و با هدف رهایی جهان سوم از فقر و قحطی مطرح نمودند. در نتیجه این انقلاب، مصرف آب زراعی گسترش قابل توجهی یافت تا آنجا که حتی آبهای زیرزمینی در برخی نواحی کاملاً به اتمام رسید.
در حال حاضر، اکثر آب شیرین در ایالات متحده صرف پرورش احشام میشود که از نتایج آن، کمبود شدید آب در این کشور است. این میزان مصرف به حدی است که فرگوسن از فعالان برجسته محیط زیست و نویسنده کتاب «گاوهای مقدس در آبشخورهای عمومی» مینویسد: «اگر گاوها را از جامعه آمریکا بیرون ببریم، میزان آبهای داخلی این کشور به میزان آبهای سالهای پیش از دهه اول قرن بیستم میرسد.»
طبق نظر جرمی ریفکین، حدود نیمی از آب مصرفی در ایالات متحده، صرف کشت محصولات کشاورزی میشود که به مصرف احشام میرسد، به طوری که تولید یک پوند گوشت استیک، نیازمند صدها گالن آب میباشد تا در نتیجه این مصرف، محصولات زراعی به حد کافی کشت شود و سپس به مصرف گاوها برسد.
فرانسیس مورلپه نویسنده کتاب «رژیم غذایی برای سیاره کوچک» مینویسد: «آب مصرفی برای تولید ده پوند گوشت، برابر با مصرف یک سال آینده خانواده وی است.»
اما تولید احشام صرفاً مشکلی برای جوامع صنعتی نیست. در کشوری چون مالی یعنی کشوری که حدود ۴۰ میلیون گاو و گوسفند در آن وجود دارد، شاهدیم که احشام برای سیر شدن، به هر جای سرسبزی پای میگذارند که نتیجه آن تخریب جنگلها، خشکسالی و بیابانزایی است. در حال حاضر، سطح سفرههای آبهای زیرزمینی این کشور هفتاد و پنج فوت پایین افتاده است و این روند کماکان ادامه دارد.
جان روبینز، مؤسس سازمان نجات زمین مدعی است که تولید یک پوند پروتئین گوشتی نیازمند پانزده برابر آب، در مقایسه با تولید یک پوند پروتئین گیاهی است. آمارها بیانگر آن است که یک آمریکایی از طبقه متوسط، سالانه بیش از یک تن غلات و دانههای گیاهی مصرف میکند که ۸۰% آن به طور غیرمستقیم یعنی توسط احشام مصرف میشود و سپس گوشت آنها به مصرف مردم میرسد.
بیشک افزایش فزاینده جمعیت جهان مسأله تغذیه را به موضوعی دردسر آفرین تبدیل میسازد.
با این اوصاف، دیگر آب کشاورزی، منبعی پایانناپذیر نیست. دانشمندان اخیراً موارد متعددی را ارائه نمودهاند که براساس آن استفاده از آب چاهها در دامداریها سبب شده تا سطح آبهای زیرزمینی به ویژه در مناطق نیمه خشک به شدت کاهش یابد. همچنین آنها مدعیاند که مسایلی چون تخریب جنگلها، چرای بیحساب و کتاب دامها و ورود علفهای غیربومی از دلایل اصلی گسترش بیابانها در سطح جهان است.
در برخی از چاههای عمیق نیز مخلوط شدن مواد معدنی سنگین و به ویژه نمک با آب، سبب شوری و ناباروری زمینها شده است. هماکنون استرالیا نمونهای بارز از این پدیده محسوب میشود.
خلاصه این که بحران کنونی آب انعکاس پدیدهای بیش از وجود محیط زیست نامتعادل و یا استفاده نادرست از منابع میباشد. به عبارت دیگر، این بحران را میتوان انعکاس خشکسالی روحی و معنوی بشریت برشمرد.
محسن داوری
رور جونز
منبع: WWW.resurgence.org
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست