سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نمایندگان مردمی بمانند


نمایندگان مردمی بمانند

در این پارادایم حکمرانی خوب, معنایی به مراتب دقیق تر و گسترده تر از تعاریف اومانیستی بانک جهانی می یابد

۱) غربیها می گویند حکمرانی جریانی است که از جامعه به سوی حکومت روان است و سپس از حکومت به سمت مردم باز می گردد. در این منظر حکمرانی خوب good governance به افزایش سطح کیفی زندگی شهروندان و تمام رفتارهایی که تحت لوای حکومت قانون صورت می پذیرد، گفته می شود.

در پارادایم مردمسالاری دینی حکمرانی از ذات اقدس الله سرچشمه می گیرد و حکومت تنها از آن خداست و این پروردگار متعال است که ولایت را به منصوبین خاص و عام خود در طول تاریخ تفویض نموده است. ولایت الله مبنا و پایه تفکر اسلامی است. در این پارادایم نمایندگی مردم نیز تداوم ولایت الهی است. یعنی منتخبین ملت در کلیه نهادهای انتخابی از بخشی از شئون ولایت الهی برخوردار می شوند و این مفروض شالوده مشروعیت الهی نظام اسلامی است.

در این پارادایم حکمرانی خوب، معنایی به مراتب دقیق تر و گسترده تر از تعاریف اومانیستی بانک جهانی می یابد. حکمرانی خوب در مردمسالاری دینی جلوه رحمانیت، عدالت،... و کلیه صفات ربوبی در برخورد با مردم است. بر این مبنا منتخبین ملت در مقام حاکمیت وظیفه خطیر و بسیار حساسی بر عهده دارند. رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، اعضای شوراها و...باید با دقت مضاعف و جدی تری در مسئولیت محوله حاظر شوند.دیروز رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در همین باره فرمودند: “قانون نرم افزار حرکت عظیم هر کشور است و قانونگذاری برای هر کشور و ملتی فی نفسه مهم است ، اما برای کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران و ملت بزرگی نظیر ملت ایران که راه نوینی را درمقابل بشر گشوده است ، از اهمیتی بسیار فراوان تر برخوردار می شود.” ایشان با تبیین تفاوت نگاه های موجود در نظام ها و دموکراسی های رایج در جهان با بینش اسلامی افزودند: “در نگاه اسلامی، ولایت مختص پروردگار است و این ولایت تنها از مجاری الهی که در اسلام تعیین و براساس کتاب و سنت در قانون اساسی بر آن تاکید شده ، قابل اعمال و مورد قبول است که با این نگاه و بینش، نمایندگی ملت به ولایتی که برخاسته از ولایت الهی است تبدیل می شود و به همین علت، قوانینی که تصویب می شود برای همه لازم الاجرا است.”در حقیقت قواعد تصمیم گیری در مردمسالاری دینی که همان روح الهی و مردم گرای حاکمیت است و در قانون اساسی کشور متجلی است به کلیه فعالیتهای سیاسی شکل می دهد و جلوه ای بدیع از سرسپردگی در آستان ملکوتی و ذات ربوبی پروردگار را در جهان مادی امروز به نمایش می گذارد.

۲) یکی از مجاری تحقق برنامه های اصولگرایان برای اداره بهتر کشور قانونگذاری صحیح و بجا در مجلس است. امروز که صف آرایی نیروهای سیاسی در مجلس هشتم شکل نهایی خود را یافته، وقت این است که سیاستهای اعلامی اصولگرایان در قالب طرحها و لوایح راهگشا به شکل قانون درآید. صورت مسئله مجلس این است که شهروندان به نامزدهایی که نماینده سیاستهای ویژه ای هستند، رای می دهند وانتظار دارند، منتخبین آنها در مجلس به بهترین شکل ممکن به وظایف اصلی خود یعنی “قانونگذاری” و “نظارت” عمل کنند. در واقع مسئولیت نمایندگی یک تکلیف الهی و مردمی است یعنی نمایندگی مردم مسلمان ایران در تحقق ولایت الهی به شکل اتم واکمل.

متاسفانه تجربه نشان داده است که ارتباطات نمایندگان با مردم پس از حضور در مجلس به خرده ارتباطهایی نظیر نامه ها و تقاضاها برای کار یا تسهیلات و... محدود می شود. مقام معظم رهبری روز گذشته خاطرنشان کردند:” نمایندگان مجلس باید حقیقتا مردمی باشند و مردمی بمانند.” معنای مردمی بودن این است که نمایندگان ارتباطات خود را با پایگاه اجتماعی شان و سایر شهروندان حوزه انتخابیه حفظ کنند و روی این ارتباط حساب باز نمایند. نمایندگان مجلس نقش بسزایی در جامعه پذیری نظام سیاسی ایفا می کنند و می توانند منابع نرم حمایتی از سیاستهای کلان نظام اسلامی را تقویت کنند. از سویی مردمی بودن و مردمی ماندن نمایندگان، جایگاه مجلس را در نگاه مردم ارتقا می دهد و مقدمات حکمرانی خوب به معنای اسلامی آن را فراهم می کند.

۳) در نظامهای ریاستی مانند ایران که نمایندگان پارلمان و رئیس قوه مجریه به طور جداگانه توسط مردم برگزیده می شوند، همراهی و همگرایی منتخبین در دو قوه بهترین وضعیت قابل تصوری است که می تواند ضمن تالیف موثرمنابع سیاسی و صیانت از توزیع هدفمند قدرت سیاسی بین قوا منجر به هم افزایی ساختارهای تصمیم گیری در کشور شود و متکی بر این فرایند سیاستها و قوانین راهگشایی جهت حل مسائل موجود صورت‌بندی گردد. مقام معظم رهبری دیروز تدابیر میان قوه ای را برای حل تفاوت دیدگاه ها و سلایق ضروری دانستند و افزودند:” اگر درباره حدود اختیارات، تفاوت دیدگاهی وجود داشته باشد می توان با تعامل مسئولان قوا، و با استناد به قانون اساسی، بهره مندی از دیدگاه کسانی که در قانون اساسی، به عنوان مفسران این قانون تعیین شده اند و نیز استفاده از نظر نخبگان و صاحبنظران ، آنها را حل کرد.”

قوای انتخابی کشور اعم از مجریه و مقننه هر دو مستظهر به تائیدات مردم هستند. تلاقی برایند آرای مردم در تعامل بین دولت و مجلس تنها با تدابیر داهیانه و منصفانه میان قوه ای میسر است. استقلال در تصمیم گیری به معنای لجاجت و تعارض با قوه دیگر نیست. اساسا نظارت قوا بر یکدیگر به معنای رقابت با هم نیست. نهادهای انتخابی از آنجا که به ولایت الله سر سپرده اند، قاعدتا در تعامل با یکدیگر دچار اختلاف و تعارض نخواهند شد. آنجا که تضاد و نه تفاوت دیدگاه وجود دارد نشان می دهد که منتخبین به جای ولایت خداوند متعال، ولایت خود را پذیرفته اند. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب “عبودیت و احساس مسئولیت در مقابل پروردگار ، مهم تر از همه عوامل و مسائل است. اگر مسئولان و مدیران نظام، از چنین احساس و تعهدی برخوردار باشند همه اختلاف نظرها و سلایق و همه انگیزه های معقول در محیطی امن و آرام، همگرا می شود و کارها و مشکلات تدبیر خواهد شد.”

صالح اسکندری



همچنین مشاهده کنید