پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نفر بعدی


نفر بعدی

خط تخریب چهره های سابقه دار و دیرآشنای نظام و تلاش برای حذف یاران امام از عرصه سیاسی کشور در حال پیشروی است

خط تخریب چهره های سابقه دار و دیرآشنای نظام و تلاش برای حذف یاران امام از عرصه سیاسی کشور در حال پیشروی است. سیدحسن خمینی یکی از کسانی است که در چند سال گذشته هرازچندگاهی به دلیل موضع گیری ها و اظهاراتش مورد اتهام زنی و شماتت برخی جریانات و رسانه های حامی شان قرار گرفته است. شواهد نشان می دهد گردونه هجمه یی که در مناظره های تلویزیونی کاندیداها کلید خورد و در گردش پرشتاب خود تا پیش پای یادگار امام حرکت کرد، اگرچه هنوز در تقلای دور کردن بزرگان نسل اول انقلاب از عرصه قدرت سیاسی است اما این احتمال وجود دارد که در ادامه راه خود باز هم به سوی اشخاصی همچون سیدحسن خمینی و دیگر نسل دومی های انقلاب حرکت کند. در هفته های گذشته و در هنگامه یی که شخصیت های برجسته انقلابی همچون هاشمی، کروبی و موسوی مورد حمله برخی جریانات اصولگرا قرار گرفته بودند، انتشار خبری غیرمستند در یک سایت حامی دولت نشان داد حسن خمینی نیز از جمله کسانی است که در مظان شایعه پردازی و خبرسازی قرار دارد.

این رسانه حامی دولت از جلسه مشترکی میان سران جبهه اصلاحات و نواده امام خبر داد و با نام بردن از موسوی خوئینی، محمد خاتمی و یک آیت الله که از ذکر نامش اجتناب شده بود، چنین القا کرد که این افراد از سیدحسن خواسته اند با تکمیل تحصیلات، دریافت درجه اجتهاد و تجدیدنظر در مورد سطح زندگی شخصی اش و نیز با تقویت ارتباطات رسانه یی و رفت و آمدهایش با علمای قم زمینه حضور خود را در دور آینده انتخابات مجلس خبرگان رهبری فراهم آورد. اینکه حسن خمینی در چند سال گذشته با تاسی به مشرب باز فکری و سیاسی امام (ره) با گروه های مختلف به نحوی کاملاً آشکار و علنی تعاملاتی داشته است، قابل انکار نبوده و نیست اما مرور آنچه در رفتار سیاسی وی دیده شده، نشان می دهد نواده امام همواره سعی داشته است مبتنی بر آنچه امام راحل به فرزندانش توصیه می کرد از ورود به مسائل اجرایی کشور و آلوده شدن به سیاسی بازی آنچنان که ماهیت این مفهوم است، امتناع کند.

اما طبیعی است قرابت با امام و تجربه نزدیک راه و رسم سیاسی و آرمان های او سبب می شود هیچ یک از اعضای بیت امام نتوانند نسبت به رسالت تاریخی و انقلابی شان در مورد حفاظت از میراث معنوی و سیاسی بنیانگذار انقلاب و اهداف انقلابی که او به سرانجام رسانده، بی تفاوت باشند. این در حالی است که تاکید خبر منتشرشده در این سایت حامی دولت مبنی بر آنکه سران اصلاحات به سیدحسن توصیه کرده اند تحصیلات خود را تکمیل کند تا درجه اجتهادش را به عنوان شرط ورود به خبرگان به دست آورد در شرایطی که همگان می دانند حسن خمینی چند سالی است رتبه اجتهادش را دریافت کرده است و بیش از آنکه مشغول به تحصیل باشد به کار تدریس دل سپرده است، نشان دهنده این واقعیت است که منتشرکنندگان چنین شایعاتی از انکار هیچ حقیقتی ابا ندارند. همچنین برخی تحلیلگران وقایع سیاسی ایران معتقدند در شرایطی که نیروهای سیاسی اصلاح طلب به شدیدترین وجه ممکن در تیررس تخریب و تهدید یک جریان مبهم به اصطلاح اصولگرا قرار گرفته اند این نوع خبرسازی ها نشان می دهد این جریان سعی دارد با پیوند دادن بیشتر فرزند یادگار امام با اصلاح طلبان که لزوماً نمی تواند وجه منفی داشته باشد و با القای این فکر که وی مهره یی سیاسی در دست سران اصلاحات است، شرایط را برای مانع تراشی در مسیر تاثیرگذاری فراجناحی او فراهم آورند. حال باید پرسید چه عناصری در رفتار و شخصیت نواده امام (ره) وجود داشته است که وی را در مظان تخریب و تهمت برخی جریانات قرار داده است؟

● پاسدار اندیشه و اندیشیدن

به شهادت آنچه از گفتار و رفتار سیدحسن خمینی در ذهن کسانی که با وی مراوده یی داشته اند باقی مانده، نواده امام شخصی است بسیار هوشمند، عالم و دقیق که در کسب دانش از هر نوع که باشد حریص و توانمند است. او که پس از فوت پدر بزرگوارش تولیت مرقد امام خمینی(ره) را برعهده گرفت با تمرکز بر تکمیل تحصیلات حوزوی توانست درجه اجتهاد را به دست آورد. با این حال حضور سیدحسن در خبرها و اظهارنظرهای سیاسی بسیار محدود بود و بیشتر مربوط می شد به سخنرانی های هرازچندگاه که به ویژه در مراسم سالگرد ارتحال امام به واسطه جایگاهش انجام می داد. اما این حضور نامحسوس در چند سال گذشته با قدرت گرفتن و گسترش یک جریان فکری- سیاسی خاص شکلی متفاوت به خود گرفت؛ فراخ شدن عرصه برای قدرت گرفتن تفکری که در سال های دور هم با مسلک و فقه سیاسی امام ستیزه داشت و اینک فرصت یافته بود با تاکید بر الهی بودن حکومت و نمایشی بودن رای مردم به زیر سوال بردن رکن جمهوریت نظام بپردازد.

در حالی که هیچ کس جمله جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر امام را فراموش نکرده بود؛ همچنین برخی زوایایی که میان اتفاقات سیاسی- اجتماعی جامعه با اندیشه بنیانگذار انقلاب پدید آمده، به نحوی ناگزیر سبب شد سیدحسن خمینی لب به سخن بگشاید. چند برنامه تلویزیونی به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب ۵۷ و نیز مصاحبه یی مفصل با یکی از نشریات، فرصت مناسبی را در اختیار وی قرار داد تا از نگرانی هایش در مورد روند مناسبات حاکم بر فضای سیاسی کشور و آسیب شناسی انقلاب بگوید و در آستانه دهه چهارم انقلاب نقبی در اندیشه های امام (ره) بزند. موضع سیدحسن در این بازخوانی اندیشه یی نشان داد وی همچنان که پاسدار اندیشه امام خمینی (ره) است از حق اندیشیدن و آزادی فکر و بیان نیز حمایت می کند زیرا اگرچه از یک سو در مورد دور شدن از معیارهای درستی رفتار حکومت از منظر امام هشدار می داد از سوی دیگر اجتهاد در مکتب او را مطرح می کرد. فرزند سیداحمد خمینی در مصاحبه یی که درست چند روز پس از اظهارات سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت حمایت نیروهای بسیج از جریان اصولگرایی منتشر شد ضمن ابراز نگرانی از حاکم شدن نفسانیت و قدرت گرایی به جای آنچه تحت عنوان «انگیزه الهی» در گفتمان امام وجود داشت، تاکید کرد؛ «کسانی که مدعی هستند به امام (ره) وفادارند باید نسبت به دستور صریح ایشان با تمام وجود حساسیت نشان دهند. اگر این گونه نباشد یا دروغ می گویند یا دچار تناقض هستند... عدم حضور نظامیان در میدان سیاست یک معیار برای بقای جریان و اندیشه سیاسی امام (ره) است.»دغدغه های نواده امام خمینی اما تاکنون همچنان برجای مانده است و در بسیاری از موارد اظهارات و کنش های سیاسی نظامیان نگرانی های زیادی را در دور شدن از آرمان ها و سیره بنیانگذار انقلاب پدید آورده است. حسن خمینی همچنین در ادامه موضع گیری هایش نشان داد پاسدار اندیشیدن نیز هست. او در فرصت های متعددی اذعان داشت لازم است به اندیشه امام به عنوان یک مکتب قابل اجتهاد نگاه شود.

برگزیدن مفهوم اجتهاد نشان می داد او با قرائت انحصارطلبانه از افکار و آرای امام مخالف است و نقد علمی و اخلاقی بر اندیشه های وی را مجاز می شمارد. هرچند طبیعتاً موضع وی در این مورد با بازخوردی شدید از سوی جریان های محافظه کار و سنتی و مفسران انحصارطلب مواجه شد و سرمقاله نویس یکی از روزنامه های معروف این جریان نوشت؛ «این سخنان زمینه سوءاستفاده احتمالی برخی افراد و جریان های سیاسی برای تحریف کلام و نظر حضرت امام را فراهم می آورد.» اما سیدحسن خمینی هرگز از ایده اش در مورد لزوم اجتهاد و تفقه در مکتب امام در عین لزوم توجه و تقید به اصول پا پس نکشید.

● حامی اما بی طرف

با این حال هرگز در هیچ یک از اخبار انتخاباتی اظهارنظر مستقیمی از شخص سیدحسن مبنی بر تایید یا رد کاندیداهای ریاست جمهوری منتشر نشد. ظاهراً از رفتار وی در ایام پیش از انتخابات می شد این طور برداشت کرد که او سعی داشت جایگاه خود را به عنوان وارث امام خمینی و نماینده حضور معنوی ایشان با عملکرد بی طرفانه و از موضع یک ناظر حفظ کند و آنچنان که در سخنرانی روز ۱۴ خرداد اعلام کرد بر اهمیت رعایت اخلاق انتخاباتی صحه بگذارد.با این حال پیرو رعایت همین اخلاق انتخاباتی تاکیدشده در سخنان سیدحسن خمینی بود که به رغم دعوت وی از چهار کاندیدای ریاست جمهوری برای سخنرانی در مرقد امام و به مناسبت سالروز ارتحال ایشان عدم تمایل احمدی نژاد جهت حضور در مراسم سالگرد سبب شد تولیت آستان امام دعوت خود را از سایر کاندیداها نیز بازپس گیرد و اجازه ندهد شائبه اجحاف در حق کاندیداها و نیز سوءاستفاده از یک موقعیت استثنایی برای جانبداری از یک یا چند کاندیدا از سوی بیت امام در ذهن جامعه شکل بگیرد. جالب اینجا است که فرزند یادگار امام یک هفته پیش از انتخابات و در سخنرانی خود به مناسبت سالروز ارتحال بنیانگذار انقلاب آرزو کرد با پررنگ شدن سبد آرای رئیس جمهور هر کس که باشد جامعه به وحدت در عین کثرت دست یابد و با کنار گذاشته شدن اختلافات در فردای انتخابات دشمنان کینه توز را مایوس ببیند.

● نایب غایب

سیدحسن خمینی سیاست را خوب می فهمد، همچنین موضع گیری هایش نشان داده است بهتر از هر کسی موقعیت زمانی، تاریخی و جایگاه ویژه خود و خانواده اش را درک می کند. بنابراین اینکه چنین شخصی در مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری شرکت نمی کند کنشی است که نمی تواند خالی از بار معنایی باشد زیرا مرور تشریفات تنفیذ و تحلیف در گذشته نشان می دهد تا زمانی که حضرت امام در قید حیات بوده اند رسم مالوف چنین بوده است که همواره آیت الله توسلی رئیس دفتر امام و نیز سیداحمد خمینی فرزند ایشان به ویژه در مراسم تحلیف از سوی امام و برای اثبات حضور معنوی رهبر بزرگ ترین انقلاب قرن حاضر می شدند. پس از فوت یادگار امام فرزندش سیدحسن این حضور معنوی را در کنار مرحوم آیت الله توسلی یار وفادار امام استمرار می بخشید اما اینک عدم حضور وی در مراسم تنفیذ و تحلیف احمدی نژاد می توانست به معنای اعتراض بیت امام به شرایط پیش آمده پس از انتخابات باشد زیرا حوادث و پیامدهای پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری و به ویژه برخوردهای انجام شده با معترضان و دستگیری گسترده فعالان سیاسی با روایتی که همواره سیدحسن از آرمان ها و مشی سیاست حضرت امام در ذهن داشت، متفاوت می نمود. او بارها در گفته هایش موقعیت سنجی امام در حمایت از شکل گیری مجمع روحانیون و جمله قاطعانه ایشان در پاسخ مخالفان که «پشت سر مصلحت سنگر گرفتن، فسادآور است» را می ستود. حسن خمینی بارها و بارها بر لزوم کثرت و وجود جریان های مختلف و منتقد یکدیگر در درون نظام تاکید کرده و هشدار داده است مبادا شعار حفظ وحدت وسیله یی شود برای اینکه کسی حق انتقاد و ذکر اشتباه را نداشته باشد. بنابراین با توجه به عقاید فرزند یادگار امام عجیب نیست اگر از عدم حضور او در مراسم تنفیذ در شرایطی که به رغم شایعات مبنی بر سفر وی به پاریس یا هر جای دیگری ثابت شد او از یک روز پیش از این مراسم در تهران مستقر بوده است، این برداشت را داشته باشیم که آن عدم حضور جز اعتراضی عمیق به شکل گرفتن جریانات انحصارگرایانه و چیزی به غیر از اعلام نگرانی نسبت به از دست رفتن امکان چندصدایی بودن جامعه نیست. حال با توجه به آنچه در پیش گفته شد می توان درک کرد چرا بسیاری از تحلیلگران در معرض تخریب و تهمت قرار گرفتن سیدحسن خمینی را در امتداد راه گردونه شوم به راه افتاده نامحتمل نمی دانند و او را یکی از کسانی می شناسند که برخی ترجیح می دهند به هر نحو ممکن از معادلات سیاسی حاکم بر کشور حذف شود.

مهراوه خوارزمی