یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
پرتوی از اشراق سهروردی
قرن ششم هجری بود. از سویی فلسفهی اسلامی را ابنسینا به اوج رسانیده بود و همچون شمعی بر صدر علما میدرخشید. ابنسینا راه استدلال را برای درک حق برگزیده بود و دلیل و برهان را بهترین راه برای اثبات حق و نیل به عالم بالا میدانست. از سوی دیگر کسانی همچون غزالی با ترک درس و مدرسه و استدلال و دلیل و برهان، به درک شهودی از حق معتقد شده بودند و آفتاب حق را دلیل آفتاب میدانستند. این عده سرانجام با ظهور ابنعربی به راه عرفان رفتند و راه خویش را از زاهدان جدا کردند. در برزخی میان غروب ابنسینا و طلوع ابنعربی، شیخشهابالدین سهروردی پا به عالم هستی گذاشت...
شیخ شهابالدین یحیی سهروردیبین سالهای ۵۴۵ تا ۵۴۹ هجری در سهرورد (قرهقوش) قیدار زنجان متولد شد. خانوادهی اوبه علم و دین شهره بودند. دورهی کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود به آموختن مقدماتو حفظ قرآن کریم گذراند. به زیرکی و تیزهوشی و قدرت حافظه زبانزد خاص و عام شد. درمراغه به محضر مجدالدین گیلی رسید و با امام فخر رازی به کسب علم متداول پرداخت.
سپس سهروردی به اصفهان نزد ظاهرالدین قاری رفت و به تحصیل منطق و فلسفه همت گماشت.علاقهی فراوانی به جدل و مناظره پیدا کرد. نزد صوفیان راه یافت و با سیر و سلوک وآداب تصوف مأنوس شد. در حکمت هند، ایران، اسلام و یونان متبحر گردید. به «المؤیدفیالملکوت» ملقب شد و آوازهاش در حوزههای علمی پیچید. سهروردی پس از پایانتحصیلات رسمی، به سفر کردن در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدنکرد و بسیار مجذوب آنان شد. در واقع در همین دوره بود که به راه تصوف افتاد ودورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تأمل گذراند. سفرهای وی رفته رفته گستردهترشد و به آناتولی و شامات نیز رسید و به شهر دیار بکر ترکیه سفر کرد و مورد عنایت واحترام عمادالدین قره ارسلان(امیر خربوط) قرار گرفت. کتاب الواحالعمادیه خود رابه او هدیه کرد. در این سفر مناظر شام«سوریه» او را بسیار مجذوب خود نمود.
دریکی سفرها از دمشق به حلب رفت و در آنجا با «ملکظاهر» پسر «صلاحالدین ایوبی» (سردار معروف مسلمانان در جنگهای صلیبی) ملاقات کرد. ملک ظاهر که محبت شدیدی نسبتبه صوفیان و دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار ویدر حلب ماندگار شود. سهروردی که عشق شدیدی نسبت به مناظر آن دیار داشت، شادمانهپیشنهاد ملکظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند. عطش دانشآموزی او را به گردش وکوشش و رسیدن به خدمت دانشمندان وامیداشت. با همهی شهرتی که در سنین جوانی داشت بهظاهر خود نمیپرداخت از تظاهر بیزار بود، جامههای کهنه و شوخگن میپوشید و گاهی بهجامهی صوفیان و درویشان درمیآمد.
وی در ثبت مکتوبات خویش تلاش میکرد و نظریاتاشراقیاش را بر مردم روزگار عرضه مینمود. سهروردی از فلسفهی نور میگفت، زرتشت وکیخسرو را بزرگ میشمرد. بر معتقدات ایران باستان صحه میگذاشت. اینگونه بیپرواسخن گفتن از جانب سهروردی باعث شد تا بهانهی مناسبی به دست روحانی نمایان کجاندیش ومتحجر حلب بیفتد. سخن گفتنهای بیپرده و بیاحتیاط بودن وی در بیان معتقدات باطنیدر برابر همگان و زیرکی و هوشمندی فراوان وی سبب آن میشد که با هر کس بحث کند، بروی پیروز شود و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانیبرای سهروردی فراهم آورد. فضل و فضیلت، دانش فراوان و آزادگی و شهرت او بلای جانششد و حسادت و عداوت علمای قشری را برانگیخت به مدلول: «الناس اعداٌ ما جهلوا» زبانبه بدگویی گشودند و او را به اظهارنظرهای ضددینی متهم کردند. وارستگی و بیاعتناییسهروردی جوان، آتش کینه و حسد عالم نمایان را مشتعلتر ساخت. نزد ملکظاهر آمدند واز او خواستند که سهروردی را از حلب بیرون کند. ملکظاهر این درخواست را عملاًنپذیرفت.
کار مخالفت بالا گرفت و علمای ظاهرساز به تحریک اوباش و اراذل حلبپرداختند و نامهای به صلاحالدین ایوبی نوشتند تا پسرش را به تنبیه و اخراجسهروردی مجبور سازد. صلاحالدین که سخت سرگرم جنگ با صلیبیان بود و وقت و فرصت تحقیقو تفحص در این گونه مسائل را نداشت از فرزندش خواست که این سر و صداها را خاموشکند. ملکظاهر دستور داد مجلس مناظرهای ترتیب دادند و علما و سهروردی را در آنمجلس گردآوردند. شیخ اشراق به منتقدان پاسخ گفت متانت و احاطهی علمی سهروردی خشم ودشمنی علمای کممایه حاضر را بیش از پیش برانگیخت. گفتند: سهروردی در جواب به آرایفلسفی و صوفیانه استدلال میکند و شرع و فلسفه را درهم میآمیزد. باید به سؤال ماپاسخ شرعی بدهد. شیخ به زبان شرع پاسخ گفت تا راه بهانهجویی را برآنان ببندد.
جوابهای محکم و مستند سهروردی کار را به لجاجت و مجادله مخالفان کشاند و داد وفریاد عوامفریبان برخاست. یکی از آنان گفت: تو در یکی از آثار خود نوشتهای: «خداوند میتواند پیامبری دیگر، بیافریند». این سخن باطل و محال است. شیخ با آرامشهمیشگی که شیوه و شگرد او بود گفت: آفرینش مخصوص ذاتالهی است و هیچ قدرتی بر ویمحال نیست.
دلایل قوی و منطقی سهروردی در دل سنگ و گوشهای به عمد بسته و اذهانمنجمد مخالفان تأثیر نکرد. با نگاههای خشمآلود و هو و جنجال به زندقه و الحادحکیمی مسلمان رأی دادند و این بار اعدام او را خواستار شدند. جایی که رگهای گردن بهحجت قوی شود و عقل و منطق جای خود را به کینه و ستیز دهد و عوامالناس به قضاوتبنشینند، چارهای جز سکوت نمیماند. ملکظاهر مصلحت را در آن دید که سهروردی را درخانهای زندانی کند تا این هیاهوی بیاساس فرو نشیند.
در کیفیت شهادت سهروردینظرات مختلف است. جمعی برآنند که او را گرسنه و تشنه در قید و بند نگاه داشتند تاجان به جان آفرین تسلیم کرد. در هر حال گروهی جاهل، علیه عالمی بزرگ قیام کردند وجهان حکمت را از وجود حکیمی توانا و بلنداندیش محروم ساختند و شهیدی برشمار شهدایفضل و فضیلت افزودند.
ای کاش جهل و نفاق از میان برخیزد و علم و منطق برسرنوشتآدمیان حاکم شود تا چنین اعمالی تکرار نشود و شاهد شهادت علم و فضلیت نباشیم ونباشند و به سوگ روزگار مردانی چون شیخ شهید ننشینیم و ننشینند.
حکیم سهروردیدر ۳۸ سالگی به شهادت رسید و در حلب سوریه به سال ۵۸۷ در مکانی که عمداً مشهوربه «بوابالساری وردی= سهروردی» است به خاک سپرده شد. اگر سن او از ۳۸ به ۸۳میرسید همچنان به تفکر و تألیف میپرداخت، امروز آثار گرانقدر بیشتری از وی شاهدبودیم و افسوس که از چنان نعمتی بیبهرهایم. کاتبی فهیم و دردمند بر لوح قبر او بهعربی نوشته است: «صاحب این گور مرواریدی پنهان بود که خدا او را از عز و شرف تراشیدهو صیقل داده بود. روزگار قدر و قیمتش ندانست و خداوند او را به صدفش بازگرداند».
● فلسفهی اشراق
سهروردی را رهبر افلاطونیان جهان اسلام لقبدادهاند. او خود فلسفهاش را حکمت اشراق نامیده بود که به معنای درخشندگی و برآمدنآفتاب است و اقوام لاتین آن را aurora conurgens نام نهادهاند. اما این تفکر فلسفهیخاص افلاطونی نیست و در آن آرای افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان و زرتشت و هرمس واسطورهی تحوت و آرای نخستین صوفیان مسلمان درهم آمیخته است.
مکتب سهروردی همفلسفه هست و هم نیست. فلسفه است از این جهت که به عقل اعتقاد دارد، اما عقل را تنهامرجع شناخت نمیداند. عرفان است از این نظر که کشف و شهود و اشراق را شریفترین وبلند مرتبهترین مرحلهی شناخت میشناسد. او به سختی بر ابنسینا میتازد و از کلیاتو مثل افلاطون دفاع میکند. بر وجودشناسی ابنسینا ایراد میگیرد که چرا اظهارداشته که در هر شیء موجود، وجود امری حقیقی است و ماهیت امری اعتباری و برای تحققمحتاج وجود است. در حالی که طبق حکمت اشراق، ماهیت امری حقیقی است و وجود امریاعتباری.
بنابر نظر سهروردی واقعیتهای مختلف، چیزی غیر از نور نیستند که ازلحاظ شدت و ضعف با یکدیگر تفاوت دارند. واقعیت نیازمند به تعریف نیست؛ چرا که قاعدهیآن است که پیوسته امر غیرواضح را با امری روشن و واضح تعریف کنند. در حالی کهپیداست که هیچ چیز از نور، آشکارتر و روشنتر نیست و بنابراین، آن را با هیچ چیزدیگری نمیتوان تعریف کرد. حقیقت این است که همه چیزها به وسیلهی نور آشکار میشود وبه همین دلیل، بایستی به وسیله آن تعریف شود.
نور محض که سهروردی آنرا «نورالانوار» نامیده است، حقیقت الهی است که روشنی آن به علت شدت نورانیت و فیض،کورکننده است. نور اعلی منبع هر وجود است؛ چراکه جهان در همهی درجات واقعیت خود، چیزیجز درجات مختلف نور و ظلمت نیست. سهروردی در اینباره چنین میگوید: «ذات نخستیننور مطلق یعنی خدا، پیوسته نورافشانی (اشراق) میکند و از همین راه متجلی میشود وهمهی چیزها را به وجود میآورد و با اشعهی خود به آنها حیات میبخشد و هر چیز در اینجهان منشعب از نور ذات او است. و هر زیبایی و هر کمال، موهبتی از رحمت اوست، ورستگاری عبارت از وصول کامل به این روشنی است».
سهروردی برای تدوین فلسفهی خویشمنابع متعددی داشت که با گردآوری آنها و تنظیم شگفتانگیز ایشان در کنار هم فلسفهینوین خود را پایهگذاری کرد.
● آثار سهروردی
کتابهای صرفاً فلسفی وی که به زبان عربی است. تلویحات، المقاومات و مطارحات ومعروفترین کتاب فلسفی وی، حکمت الاشراق، از این جملهاند.
رسالههای عرفانی ویکه به زبان پارسی و برخی به عربی است. از این جمله عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، صفیرسیمرغ و لغت موران به پارسی و هیاکل النور و کلمةالتصوف به عربی است.
ترجمههاو شروحی که او بر کتب پیشینیان، قرآن و احادیث نوشته است. مانند ترجمهی فارسیرسالهالطیر ابنسینا و شرحی بر اشارات و تنبیهات ابنسینا و تفاسیری بر چند سورهیقرآن کریم.
دعاها و مناجاتنامههایی که به زبان عربی است و آنها را الواردات والتقدیسات نامیده است.
او فردوسی ثانی بود و اگر فردوسی زبان ادب پارسی را حیاتجاودان بخشید، سهروردی حکمت ایرانی را زنده کرد. حکمتی که از یکسو از سرچشمهی زلالمعنویت فرهنگ ایران باستان سیراب میشود و از سوی دیگر از معرفت قرآنی بهرهمیبرد. سهروردی آشکارا خود را زندهکنندهی حکمت ایران باستان میداند. با ظهوررودکی به ویژه فردوسی در سدهی چهارم، یعنی عصر زرین فرهنگ ایرانی اسلامی، نخستایرانیان دو گوهر گمگشتهی خود را بازیافتند: گوهر زبان و ادب پارسی و گوهر تاریخ.فردوسی با سرودن شاهنامه هم زبان پارسی را زنده کرد و هم تاریخ ایران را. غیر ازگوهر زبان و ادب و گوهر تاریخ مردم ایران یک گوهر گمشدهی دیگر نیز داشتند کهجستوجوی آن نه فقط بایسته مینمود که ضرورت داشت و آن گوهر گم شده و فراموش شده،حکمت ایرانی بود. فلسفهی اصیل ایرانی همانا حکمت عرفانی اشراقی مبتنی بر وحدت است وچنان بود که نخستین گامها به سوی حکمت ایرانی اشراقی اسیر بزرگترین فیلسوف عقلگرا،ابنسینا برداشته شد. این قدر مسلم است که کاری را که ابنسینا آغاز کرد با سهروردیبه کمال رسید و صورتی بایسته و نهایی یافت. آهنگ بازیابی و احیای حکمت اشراقیایرانی از سوی ابنسینا، آن هم در عصر طلایی فرهنگ ایران این حقیقت را مسلم میسازدکه به رغم نظر برخی از محققان عرفان و اشراق، نه محصول دورههای انحطاط و بحراناست، نه اندیشهای واپسگرا و ایستاست که اگر نیک تأمل کنیم مکتبی است پویا و حرکتآفرین، انسانپرور و انسانساز. جلوههایی از این پوپایی را در افلاطون و حکمت اوکه بر آمده از حکمت ایرانی است و نیز در سهروردی شهید و حکمت او توانیم دید وجلوهای از آن را در ناآرامیها و بیقراریهای مولوی و حافظ و اندیشه و هنر آنانشاهد توانیم بود. هیچ خردمندی و هیچ صاحب بصیرتی جهانبینی عرفانی اشراقی را نفینکرده است.
سعیده رجایی پور
منابع:
۱. سهروردی و مکتب اشراق، مهدیامینرضوی، برگردان: مجدالدین کیوانی، نشر مرکز
۲. نور در حکمت سهروردی، سیمانوربخش، نشر شهید سعید محبی.
۳. روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان، هانریکربن، ترجمه ع. روحبخشیان، انتشارات اساطیر.
۴. سه حکیم مسلمان، سیدحسین نصیر،ترجمه احمد آرام، انتشارات کتابهای جیبی.
۵. دائرهالمعارف فارسی، غلامحسینمصاحب، جلد اول.
۶. عنوان مقاله: شیخ اشراق و شعر او، دکتر قاسم انصاری، همایشبزرگداشت شیخشهابالدین سهروردی حوزهی هنری استان قزوین در تاریخ ۸ مرداد ۸۴.
۷. عنوان مقاله: تأملی بر سیر حکمت از فردوسی تا سهروردی، دکتر اصغر دادبه،تهران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست