پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مراتب معنوی و ملکوتی حضرت فاطمه س
درک شخصیّت ممتاز « حضرت فاطمه زهرا (س) » با برخورداری از کرامت های ویژه معنوی و نزدیکی به مقام نبوّت به عنوان جان پیامبر (ص)، نیازمند تحلیلی جامع و نگاهی ژرف برای رسیدن به معرفتی بیشتر است.
مراتب ملکوتی سیده نساء عالمیان همچون شفاعت وهدایت در صحنه قیامت افتخار عظیمی برای زنان و شاهد صادقی بر کرامت زن در مکتب نورانی اسلام محسوب می شود.
اندیشمند فرزانه « حضرت آیت الله جوادی آملی (مدظلّه العالی) » که از ممتاز ترین پایگاههای فکریِ شیعی در جهان کنونی محسوب می شوند در مطلب پیش رو به بررسی ویژگی های ممتاز ام الائمه (س) پرداخته اند که به یُمن زاد روز خجسته آن یگانه بانو و هفته گرامیداشت مقام زن تقدیم خوانندگان گرامی می شود.
● تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس؛ رهاورد دین برای همه انسانها
دین برای پرورش جان انسانی آمده است وجان انسان نه مذکّر است و نه مؤنث. محور عنصری رسالت همه پیام آوران، مخصوصاً خاتم آنها (ع) دو چیز است: یکی « تعلیم کتاب و حکمت » و دیگری « تزکیه نفوس ». یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَه وَ یُزَکّیهِمْ (۱). نه تعلیم کتاب و حکمت با تن و بدن کار دارد و نه تهذیب و تزکیه با تن کار دارد. هر دو با جان انسان در ارتباطند و جان انسانی نه زن است و نه مرد ! روح از آن جهت که مجرّد است، نه مذکّر است، نه مؤنث ! بدن یا مذکّر است یا مؤنث.
پس آنچه در قلمرو رسالت انبیاء است، جان آدمی است که فراتر از تذکیر و تأنیث است و آنچه محکوم به تذکیر و تأنیث است، در قلمرو مستقیم رسالت انبیاء نیست. کارهای اجرائی بر اساس ساختار گوناگون تن تقسیم شده است و هر کمالی را جان انسانی که تحصیل کرد، توان آن را دارد که در محدوده تن پیاده کند.
گرچه زنان بی شماری به مقام والای کمال بار یافته اند، ولی افرادی چون فاطمه زهرا (س) اندکند؛ چه اینکه مردان زیادی به کمال های والا راه یافته اند، ولی افرادی چون علی بن أبی طالب (ع) کم هستند.
● نزدیکی حضرت زهرا (س) به مقام نبوت در اندیشه الهی و نبوی
سخنی را امام حسین، سالار شهیدان (ع) نقل می کند؛ می گوید: وقتی آیه: یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَجعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بِینَکُمْ کَدُعاءِ بَعضِکُمْ بَعضاً (۲) نازل شد یعنی ای مؤمنین ! در هنگام صدا زدن، پیامبر را با افراد دیگر یکسان قرار ندهید، او را با اسم صدا نزنید و نخوانید؛ مادرم فاطمه (س) هیبت زده شد ! گفت: اوّلین کسی که موظّف است به این آیه عمل کند، ما خاندان رسالتیم. من از این به بعد نمی توانم پدرم را به عنوان (یا اَبَه) خطاب کنم ! بلکه باید او را به عنوان « یا رسول الله » صدا بزنم.
حسین بن علی (ع) از مادرش نقل می کند؛ می گوید: تَهَیَّبْتُ (۳)، هیبت این پیام مرا گرفت. من برای اوّلین بار که خواستم پدرم را صدا بزنم، گفتم: یا رسول الله ! آنگاه پیغمبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: أنْتِ مِنّی وَ أنَا مِنکِ، تو از منی و من هم از تو؛ تو بیگانه نیستی، این آیه مال دیگران است. بیگانگان اگر بخواهند ما را صدا بزنند، باید با وصف ممتاز، رسالت ما را بخوانند. ولی شما که آشنائید و از خود مَنید و من از شمایم، نباید شما هیبت زده مرا به عنوان « یا رسول الله » خطاب کنید. تو بگو: « یا اَبَه » ! فَإنَّهُ اَحَبُّ لِلْقَلبْ وَ اَرضی لِلْرَّبْ (۴). تو اگر مرا به عنوان « پدر » صدا بزنی، برای قلبم محبوب تر است و پیش ذات أقدس إله مرضی تر ! خدا از این راضی است که تو مرا به عنوان پدر خطاب کنی و من هم خرسندم که تو مرا به عنوان پدر صدا بزنی ! بسیار خوشحالم که فرزندی چون تو دارم، تو هم خوشحالی که فرزند منی !
● باریابی به مقام حجیّت و عصمت، دلیل عنایات ویژه پیامبر (ص) به حضرت فاطمه (س)
این جریان نشان می دهد همان طوری که وجود مبارک رسول گرامی نسبت به امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهم السَّلام) فرمود: أنتَ مِنّی أنَا مِنکْ (۵)، به فاطمه زهرا (س) هم فرمود: أنْتِ مِنّی وَ أنَا مِنکِ. و این برای آن است که وجود مبارک این بی بی به مقام والای عصمت و حجیّت کامل رسیده است. لذا امیرالمؤمنین (ع) در بخشی از سخنانی که در نهج البلاغه آمده است، به فتوای سیّده دو عالم استناد می کند؛ می فرماید: این مطلب را فاطمه چنین گفته و فتوا داده است !
قول فاطمه معصوم (س) مانند قول سیزده معصوم دیگر حجّت است. سنّت هر معصومی، خواه به صورت گفتار، خواه به صورت نوشتار، خواه به صورت رفتار حجّت است. درباره وجود مبارک پیامبر که نوشتاری ندارد، املائش مانند قولش حجّت است. دیگران، یعنی هر کدام از سیزده معصوم دیگر حرفی بزنند، املاء کنند، چیزی را بنویسند، کاری را امضاء بکنند، کاری را انجام بدهند، شرعاً حجّت است. جامعه اسلامی می تواند به استناد سنّت فاطمه معصوم (س) أعم از قول او، فعل او، املای او، کتابت او، تقریر او استناد کند. چنین کسی به منزله جان پیامبر می شود و اگر به منزله جان پیامبر شد، آنچه در جان پیامبر می گذرد، او با خبر است ! این أنتَ مِنّی وَ أنَا مِنکِ یک تعبیر تعارف آمیز نیست. زیرا معصوم از گزند تعارف و مبالغه و اغراق مصون است. وقتی بفرماید: تو از منی و من از توام؛ یعنی در مقام نورانیّت، آنچه من درک می کنم، تو با خبری. آنچه من می یابم، تو مستحضری. البتّه همه سیزده معصوم دیگر در شعاع ولایت رسول گرامی و رسالت و نبوّت او فیض می گیرند. ولی در همان محدوده از فیض غیب برخوردارند. اگر روح قُدُس در قلب پیغمبر نازل می شود و اگر روح امین در دل پیغمبر فرود می آید و کسی که به منزله جان پیغمبر است، آنچه در جان پیغمبر می گذرد اوهم با خبر است.
اینکه وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) به پیغمبر فرمود: إنّی أری نُورَ الوَحی وَ اَشُّمُ رِیحَ النُّبُوَّه (۶)، و وجود مبارک رسول گرامی به امیرالمؤمنین (سلام الله علیهما) فرمود: یا علی ! إنَّکَ تَری مَا أری وَ تَسمَعُ مَا اَسمَعْ إلا أنَّکَ لَستَ بِنَبِیٍّ وَ إنَّکَ لَوَزیر(۷)، یعنی یا علی ! آنچه را من می بینم، تو می بینی و آنچه را من می شنوم، تو می شنوی. لکن تو پیامبر نیستی و وزیر منی و خلیفه و جانشین منی؛ برای آن است که وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) به منزله جان پیغمبر است. این یک مقدّمه؛ و فرشته وحی در جان پیغمبر نزول می کند، که خدا فرمود: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمینُ عَلی قَلبِکَ لِتَکُونَ مِنَ المُنذِرینْ (۸). این دو مقدّمه.
پس کسی که به منزله جان پیغمبر است، آنچه در جان آن حضرت فرو می آید، این با خبر است. منتها آنچه که فرو می آید، بر جان پیامبر فرود می آید، نه بر جان دیگران ! لکن کسانی که در حریم اَمن جان پیامبر راه دارند، از برکت پیغمبر (ص) از این معارف و مآثر برخوردار خواهند بود. خواه در حرم اَمن دل پیغمبر کسی چون علی باشد، راه دارد؛ خواه چون فاطمه باشد، راه دارد.
می بینید در این محدوده که سخن از جان است و دل، سخن از مذکّر و مؤنث نیست. وقتی سخن از جان است، سخن از قلب است و روح انسان نه مذکّر است، نه مؤنث، هر کس پرهیزگارتر و آگاه تر بود، به پیغمبر نزدیک تر است و از وحی ای که بر آن حضرت فرود می آید، با خبر تر.
● نقش حضرت زهرا (س) به عنوان شافع و هادی در صحنه قیامت
نشانه اینکه این بی بی جزء نزدیک ترین افراد به پیغمبر اسلام (ص) است، این است که در همه موارد صحنه قیامت کُبرا، بی بی می تواند حضور داشته باشد. شرح قیامت کار آسانی نیست ! روزی است که انسانها را پیر می کند: یُوماً یَجعَلُ الوِلدانَ شِیباً (۹). آن روز اَحدی حقّ سخن گفتن ندارد، قهراً اَحدی حقّ حرکت هم ندارد تا خدا اذن بدهد: یُومَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالمَلائِکَهْ صفا لا یَتَکَلَّمُونَ إلا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ قالَ صَواباً (۱۰). آن روز هیچ فرشته ای حقّ حرف ندارد، مگر اینکه خدا اذن بدهد و آنگاه سخن صحیح بگوید. اگر هیچ کسی حقّ حرف ندارد، هیچ کسی هم حقّ حرکت ندارد. هیچ کسی حقّ هیچ کاری را ندارد، مگر اینکه خدا اجازه بدهد؛ در چنین روزی اهل بیت (علیهم السَّلام) سخنگویان الهی محسوب می شوند. اینکه در چند جای قرآن دارد: قالَ الَّذِینَ اُوتُوا العِلمْ ویلَکُمْ لَقَدْ لَبِثتُمْ فِی کِتابِ اللهِ إلی یُومِ البَعثْ وَ هذا یُومُ البَعثْ (۱۱). یا وَ عَلَی الأعرافِ رِجالٌ یَعرِفُونَ کُلَّاً بِسیماهُمْ (۱۲)؛ معلوم می شود این مردان الهی که از علم برخوردارند و حقّ سخن دارند، طبق روایات اینها اهل بیت اند و مأذون از طرف خدایند.
فرمود: أنْتِ مِنّی وَ أنَا مِنکِ. و این برای آن است
در چنین روزی هیچ کسی حقّ سخن ندارد و گرفتار وحشتند، فاطمه زهرا (س) از عظمت و وحشت آن روز با خبر است و از پیغمبر می پرسد: من شما را در قیامت کجا ببینم؟ فرمود: دَمِ در بهشت، پرچم حمد به دست من است: وَ بِیَدی لِواءُ الحَمْد (۱۳). پرچم حمد به دست کسی است که در دنیا اهل حمد و ثناء باشد.
● نعمت های ویژه نائلان به مقام ( محمود )
وقتی اهل حمد و ثناء شد، به جائی می رسد که خدا نعمت های فراوانی را به او عرضه می کند. وقتی نعمت های فراوان را به او عرضه کرد، او این نعمت ها را به دیگران می دهد. وقتی این نعمت ها را به دیگران داد، می شود ولی نعمت دیگران ! وقتی ولی نعمت دیگران شد، مشکور و محمود دیگران می شود، منتها به اذن خدا؛ حمد و ثناء در مقابل نعمت است. کسی حمید است، کسی محمود است که ولی نعمت باشد !
اگر نعمتی از کسی به دیگری رسید، آن متنعّم از این مُنعِم حق شناسی می کند و ثنای گوی اوست. گرچه همه ثناها به خدا بر می گردد؛ اَلحَمدُ لله، چون رَبِّ العالَمین(۱۴) است، ولی دیگران که مجاری نعمتند، مظاهر محمود بودن اند. وقتی انسان ولی نعمت جامعه انسانی شد، محمود آنهاست. وقتی هم ولی نعمت می شود که نعمت های فراوانی به او برسد. وقتی نعمت های فراوان به او می رسد که همه نعمت هائی را که خدا به او داد، به جا صرف بکند و نمازهای واجب و مستحبّ و سائر فرائض و نوافل را انجام بدهد تا پرچم حمد به دست او باشد.
در سوره مبارکه اسراء آمده است: وَ مِنَ اللّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسی أنْ یَبعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحمُوداً (۱۵). فرمود: شب برخیز، نماز شب را زنده کن، شاید به مقام حمد برسی ! مقام محمود منزلتی است که دیگران در پیشگاه او حامد و شاکر و ثناگویند. ثنای درست که مصون از تملّق است در برابر نعمت صحیح و مُنعِم راستین است. اگر نعمتی دروغ بود، ثنایش دروغ است. اگر نعمت راست بود، ولی مُنعم دروغ بود، ثنایش کاذب است. ولی اگر نعمت حق بود، منعم حقیقی بود، یعنی این نعمت از این منعم به جامعه انسانی رسیده است، جامعه انسانی ثناگوی چنین مُنعمی است. این منعم می شود « محمود ».
محمود بودن یک منزلت است، یک درجه است که هر کس به آن مقام نمی رسد و هیچ کسی در جوامع انسانی به اندازه رسول گرامی (ص) حمید و محمود نیست ! آن طوری که در ارشاد القلوب دیلمی آمده، وجود مبارک پیغمبر (ص) فرمود: اَجوَدُ الأجوادْ اَللهُ رَبُّ العالَمینْ وَ أنَا اَجوَدُ وُلدِ آدَمْ (۱۶). فرمود: بخشنده ترین بخشنده ها بالذّات، ذات أقدس إله است؛ ولی در بین بشر، اَحدی به بخشندگی من نرسید و نخواهد رسید. سخن از جود و بخشش حاتم طائی و مانند آن نیست ! زیرا او بر فرض رَمه شتر یا یک رَمه گاو و گوسفند را قربانی می کرد و مهمان نوازی می کرد. یک نانی می داد و یک گوشتی که تن را می پروراند. فرمود: من غذائی آوردم که جان همگان را می پروراند: یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَه وَ یُزَکّیهِمْ.
مسائل مالی در پیشگاه آن حضرت مطرح نبود. بیش از اندازه ای که دیگران جود مالی داشتند، آن حضرت سخای مالی داشت. امّا کالائی که او آورد، دیگران نیاوردند. فرمود: أنَا أجوَدُ وُلدِ آدَمْ. هیچ کسی به اندازه من بخشنده نیست. نه بخشش ظاهری، نه بخشش باطنی. قهراً هیچ کسی به اندازه پیغمبر حمید نیست، محمود نیست و هیچ کسی به اندازه پیغمبر پرچمدار حمد و ثناء نیست و هیچ کسی در قیامت این لِوای حمد را به دست نمی گیرد، مگر پیغمبر و طبق نقل مرحوم شیخ طوسی، علی بن أبی طالب هم حامل این پرچم و لوای حمد است که فرمود: آدَمْ وَ مَنْ دُونَهُ تحت این پرچمند (۱۷).
آنگاه فاطمه می پرسد: من شما را کجا پیدا کنم؟ فرمود: پرچم حمد به دست من است دم در بهشت ! عرض کرد: آن روز، روز فَزَع اکبر است. اگر شما را آنجا نیافتم، چه کنم؟ فرمود: کنار حوض کوثر. عرض کرد: اگر آنجا نیافتم چه کنم؟ فرمود: عِندَ الصِّراط، عِندَ الحِساب، عِندَ المیزان، همه این موارد من حضور دارم. عرض کرد: من اگر شما را اینجا نیافتم، چه کنم؟ فرمود: کنار جهنّم هستم که دوستانم را از جهنّم باز می دارم ! فاطمه (س) با شنیدن این جمله خوشحال شد !
برخورداری حضرت زهرا (س) از مراتب ملکوتی، افتخاری برای زنان
زن به جائی می رسد که در قیامت که احدی حقّ حرف ندارد و حقّ حرکت ندارد، مانند پدرش و همسرش و سایر ائمه (علیهم السَّلام) بر کلّ فضای قیامت اینها اشراف دارند و می توانند همه جا حضور پیدا کنند. اینکه گفته می شود: وقتی فاطمه (س) عبور می کند، می گویند: غُضُّوا اَبصارَکُمْ (۱۸)، نه به این معناست که شما چون نامحرمید چشم ها را بپوشانید یا دیده ها را بشکنید که او را نبینید؛ آن روز سخن از محرم و نامحرم نیست ! چون قیامت ظرف تکلیف نیست و این دستور هم دستور تکوینی است و نه تشریعی ! یعنی شما توان آن را ندارید که نور این بی بی را ببینید !! چشم ها را فرو بر بندید و دیده ها را بشکنید. توان آن را ندارید که نورانیّت او را ببینید !
نعمت والای شفاعت حضرت زهرا (س) در قیامت
اینکه احیاناً در بعضی از دعاها اینچنین آمده است که دست ما از ریشه چادر بی بی کوتاه نشود، بر اثر یک روایتی است که وجود مبارک بی بی (ع) در قیامت چادری بر سر می کند که ریشه های آن به تمام افراد شایسته اهل محشر می رسد؛ طبق این حدیث است. منظور این چادر ظاهری است یا پوشش رحمت است؟! اگر کسی طبق بیان پیغمبر که فرمود: أنْتِ مِنّی وَ أنَا مِنکِ، به منزله پیغمبر شد و پیغمبر هم رَحمَهٌ لِلعالَمین(۱۹) است. وَ مَا اَرسَلناکَ إلا کافَّهً لِلنّاسْ (۲۰)، قهراً چنین بانوئی مظهر رحمت جهانشمول ذات أقدس إله خواهد بود.
این بانو با آن تعلیم و تزکیه توانست در حرمی راه پیدا کند که فرشته امین در آن حرم نازل می شود. لذا بعد از رحلت پیغمبر (ص) جبرئیل هم بر آن حضرت نازل می شد. منتها وحی تشریعی تمام شد، احکام فقهی تمام شد، لکن وحی تَسدیدی، وحی های اِنبائی، اخبار غیبی تا روز قیامت ادامه دارد. چون رسالت و نبوّت قطع شدنی است امّا، ولایت قطع شدنی نیست. تا روز قیامت انسانها می توانند به مقام شامخ ولایت راه پیدا کنند.
معطّر شدن به رائحه دل انگیز استغفار، شرط طی راهِ اولیای خدا
ما برای اینکه این راه را طی کنیم؛ اوّلین شرط آن است که خود را معطّر کنیم. معطّر کردن به این است که از بُوی بَد برهیم. یا بد بُو نباشیم یا اگر بُوی بدی داشتیم و داریم، آن را با عطر بر طرف کنیم. وجود مبارک امیرالمؤمنین طبق نقل مرحوم شیخ طوسی از رسول گرامی (ص) نقل کرد که وجود مبارک پیغمبر طبق این نقل فرمود: تَعَطَّرُوا بِالإستِغفارْ لا تَفضَحَنَّکُمْ رَوائِحُ الذُّنُوبْ (۲۱). یعنی با استغفار خود را معطّر کنید تا بوی بَد گناه شما را رسوا نکند. یک انسان گنهکار بَد بُو است و درقیامت بُوی بَد عدّه ای ظهور می کند. آنها که معطّرند، خوشبویند، هم برای خود راحتی آفریده اند، هم برای دیگران. اگر کسی گناه نکرد، معطّر است و اگر خدای ناکرده آلوده شد، قبل از هر چیز شایسته است که خود را معطّر کند به استغفار.
کرامت های معنوی حضرت فاطمه (س)
وجود مبارک فاطمه (س) چون اهل نیایش و استغفار و تعبّد بود، به اینجا رسیده است. فاطمه نه چون دختر پیغمبر است به اینجا رسیده است. برای اینکه پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت. نه چون همسر علی بن أبی طالب است به اینجا رسیده است ! چون علی بن أبی طالب همسران دیگری هم بعد از فاطمه داشت. فاطمه نه چون مادر یازده امام است به اینجا رسیده است. چون فاطمه بنت اسد مادر دوازده امام است، ولی به اینجا نرسید !! فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین (ع)، مادر دوازده امام است و پیغمبر را وصیّ خود قرار داد و به پیغمبر عرض کرد:من از جریان قبر هراسناکم، از جریان قیامت وحشتناکم؛ وجود مبارک پیغمبر وصیّ او شد،در مراسم تدفین او شرکت کرد. امّا فاطمه بنت اسد که مادر دوازده امام است، به این مقام نرسیده است ! تعبّد فاطمه و اصرار فاطمه بر بندگی او را به اینجا رسانده است.
در شرح حال آن بانو آمده است که وقتی پیغمبر فرمود: پایان روز جمعه، هنگامی که نیمی از آفتاب در کرانه غرب غروب کرد و نیمی از قرص آفتاب هنوز روشن است و غروب نکرد، آن لحظه، لحظه استجابت دعاست. فاطمه (س) کسی را مأمور کرده بود که در روزهای جمعه به پشت بام برود، آن لحظه خاصّی که آفتاب در شُرف غروب است ببیند و او را با خبر کند که در آن لحظه خاصّ با راز و نیاز مخصوص به سر ببرد.
حرزی داشت که ابن طاووس به طور مُرسل این حرز را که وسیله صیانت این بی بی از آفت های دنیا و آخرت است، نقل می کند که بی بی نوشت: بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمْ. یا حَیُّ یا قَیُّومْ. اَغِثنِی ! ای خدائی که زنده ای و قیّم و قیّوم موجودات دیگری، مرا در پناه خود پناه ده؛ وَ لا تَکِلْنِی إلی نَفسِی طَرفَهَ عَینٍ اَبَداً (۲۲). یک لحظه مرا به حال خود من وا نگذار ! با این دعا و با آن شب زنده داری و با آن خضوع جایی را طی کرده است که رسول گرامی درباره او فرمود: تو از منی و من از توام. اگر تو به من بگویی پدر، برای من محبوب تر است و پیش خدا خوشایند بیشتر.
سخنان معظم له در دیدار با جمعی از خواهران دانشجو به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) در قم ؛ ۲۴/ ۸/ ۱۳۷۴
آیت الله جوادی آملی
(۱) بقره/ ۱۲۹
(۲) نور/ ۶۳
(۳و۴) کشف الیقین/ صفحة ۳۵۴
(۵) بحار الأنوار/ ۴۳/ ۳۳/ باب ۲ ـ مَناقِبِها وَ فَضائِلها وَ بَعضُ أحوالِها وَ مُعجزاتِها (صَلَواتُ اللهِ عَلیها)
(۶) نهج البلاغه/ خ ۱۹۲
(۷) بحار الأنوار/ ۱۴/ ۴۷۶/ باب ۲۱ ـ مَا وَرَدَ بِلَفظِ النَّبِی مِنْ الأنبیاء …
(۸) شعراء/ ۱۹۳ و ۱۹۴
(۹) مزّمل/ ۱۷
(۱۰) نباء/ ۳۸
(۱۱) روم/ ۵۶
(۱۲) اعراف/ ۴۸
(۱۳) بحار الأنوار/ ۱۶/ ۳۲۷/
باب ۱۱ ـ فَضائِلُهُ وَ خَصائِصُهُ (ص) …
(۱۴) حمد/ ۲
(۱۵) اسراء/ ۷۹
(۱۶) ارشاد القلوب/ ۱/ ۱۴/ اَلبابُ الأوّل فِی ثَوابِ المُوعِظَه وَالنَّصیحَهَ بِها
(۱۷) بحار الأنوار/ ۴۰/ ۸۲ ـ … آدَمْ وَ مَنْ دُونَهُ تَحتَ ذلِکَ اللِّواء.
(۱۸) بحار الأنوار/ ۷/ ۳۳۶
(۱۹) انبیاء/ ۱۰۷
(۲۰) سباء/ ۲۸
(۲۱) الأمالی للطوسی/ ۳۷۲
(۲۲) مهج الدعوات/ صفحة ۵ ؛ حرزُ فاطمهُ الزَّهراء (س)؛مفاتیح الجنان،ص۴۲۹
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست