جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جنگ و کشمکش در سکوت


جنگ و کشمکش در سکوت

وقتی فرماندهی نیروها را به عهده میگیری ابتدا تصور میکنی امیر و سردار سپاهی شدهای که حیات و مماتش در کف با درایت توست هر چه پیشتر میروی, بیشتر احساس امیری میکنی کم کم از دست دادن یک پیاده نظام احساساتت را جریحه دار میکند تا اینکه نوبت کیشو ماتها فرا میرسد

وقتی فرماندهی نیروها را به عهده میگیری ابتدا تصور میکنی امیر و سردار سپاهی شدهای که حیات و مماتش در کف با درایت توست. هر چه پیشتر میروی، بیشتر احساس امیری میکنی. کم کم از دست دادن یک پیاده نظام احساساتت را جریحه دار میکند تا اینکه نوبت کیشو ماتها فرا میرسد. با هر کیش تا سراشیبی سقوط گام برمیداری و با هر رفع کیشی، خونی تازه در شریانهای سپاهت تزریق میشود تا سرانجام به کمک همان پیاده نظام کوچک و مهجور، طعم شیرین پیروزی را زیر زبانت میچشی. حالا دیگر وقت انداختن باد به غبغب است؛ باد انداختن هم دارد. پیروزی آن هم در یک نبرد تن به تن، آنجا که اندیشه ها به جان هم میافتند و حرف اول و آخر این مبارزه را در همان صفحه دو رنگ ۶۴ خانهای روشن میکنند.

جنگ و کشمکش در سکوت، مبارزهای جدی در صفحهای با ۶۴ خانه سیاه و سفید مانند مرگ و زندگی، با ۱۶ مهره برای هر بازیکن، حکومت قوانینی ساده و سخت. اگر مهره ای را لمس کردی ناچاری مهره را حرکت دهی.

نبردی بر پایه منطق و سیاست که شانس در آن دخالتی ندارد. محاسبات پیچیده، تجسم صفحه بعد از حرکت، پیش بینی حرکت بعدی حریف و اهمیت زمان در شطرنج اشتباه جایی ندارد.ورزشی چنان مسحور کننده که فعالترین و پرجنب وجوشترین کودکان را میتواند چند ساعت بر جای خود میخکوب کند و به تفکر وادارد.

برخی معتقدند شطرنج ابداع ایرانیان است و برخی نیز آن را ابداع هندیها میدانند. تاریخچه شطرنج به درستی معلوم نیست و اختراع آن را به یونانیان، رومیان، بابلی ها، سکاها، مصریان ، ایرانیان، چینی ها و اعراب نسبت دادهاند. آنچه که امروز مقبول است این که شطرنج در اصل هندی بوده و از آنجا به ایران آمده و از ایران به اعراب منتقل شده و از آنجا به اروپا رفته است. هر روز بر تعداد علاقهمندان به شطرنج در جهان اضافه میشود. به طوری که اکنون در جهان میلیونها نفر شطرنج بازی میکنند. شطرنج را مبارزهای مدنی میدانند. چنانکه حتی در جهت صلح و بشردوستی در جامعه از آن بهره میبرند.

● بازی بزرگان با تمام تعابیر فلسفی اش

در دوره ساسانیان، سربازان عرب که در همسایگی ایرانیها زندگی میکردند در حین تاخت و تاز به ایران این بازی را از آنها یاد گرفتند. پس از آنکه اعراب به اسپانیا تاختند، سربازان این ورزش را به اسپانیاییها یاد دادند و پس از آنکه ماتادورها به سرعت این ورزش را فرا گرفتند به فاصله کوتاهی در سراسر اروپا منتشر شد. این اروپایی ها بودند که نام امروزیChess را برای آن برگزیدند. ایرانیها به این بازی Shatranj و هندی ها Shaturanga میگفتند.

اگرچه امروز این نامها که برای ورزشها انتخاب شده چندان جدید و مدرن نیست ولی هزاران سال پیش این اسامی جلوه خاصی داشته ، همانطور که افراد با انتخاب نام خود تفاوتشان را با سایر قشرهای جامعه نمایش میدادند.برخی شطرنج را یک سرگرمی میدانند وعدهای دیگر آن را یک ورزش رزمی ذهنی محسوب میکنند. موفقیت در این ورزش بیش از هر چیز به توان تحلیل و فهم انتزاعی ذهن وابسته است.شصت وچهار مربع آن عبارت از ماندالای شیوا در آیین هندویی در جنبه تغییر پذیر اوست و متکی بر نمادگرایی چهارگانه هشت در هشت است که شکل اساسی معبد یا شهری را نشان میدهد و دلالت بر جهان با همه امکانات آن به همراهی نیروهای موجود دارد که در کیهان و امور بشر در کار هستند و بدین لحاظ حاکی از کمال کیهانی است .

صفحه شطرنج نزد هندوها نشانه نهایت و چرخه تولد و مرگ است . هر بازی نماد یک دوره عدم تجلی است. انتخاب حرکت آزادانه است ولی برای به حرکت در آوردن یک سلسله ناگزیر از تاثیرات موثر است . هم اراده آزاد و هم تقدیر مطرح میشود روح عبارت از حقیقت است و بشر در آن آزاد است در خارج آن بنده سرنوشت می شود .

شاه در این بازی خورشید است و مرکزیت دارد و عبارت از نیروهای نظم و قانون است و حرکات شاه به وسیله تجلی محدود می شود . ملکه یا وزیر عبارت از روح و ماده است . فیل نشان فرمانروایان جهان معنوی است . اگر بر روی مربع های سفید حرکت کند حاکی از راه عقلانی و مثبت است و اگر بر روی مربع های قرمز یا سیاه حرکت کند طریق عبادی را نشان می دهد .

راه منفی در این جا حرکت مورب به مفهوم وجود و تانیث است و تحت فرمانروایی ژوپیتر قرار دارد.

● مهره هایی که نماینده یک طبقه اند

پیاده ها در صفحه شطرنج همانند کارگران مزارع روی زمین زراعی اند که بیش از مهره های دیگر روی صفحه کار و حرکت میکنند و غالبا با فداکاری مهره های با ارزش را نجات میدهند و خود قربانی میشوند. زمانهای بسیار دور (حتی قبل از قرون وسطی) کارگران و رعیتها از هیچ امکاناتی برای زندگی بهرهمند نبودند و ملاکان و زمین داران جز غذایی برای زنده ماندن چیزی به آنها نمیدادند. قشر ضعیف جامعه در آن روزگار زندگی بدی داشتند، به سختی کار میکردند و در جوانی میمردند و غالبا از جنگ و لطمه های آن بینصیب نبودند. آنها باید قربانی میشدند تا صاحبان زمین یا فرار کنند یا زنده بمانند! رخ یا قلعه در صفحه شطرنج در حکم خانه یا پناهگاه است. همان چیزی که صدها سال پیش مردم تنها میتوانستند ساعتی کوتاه در آن از شر دستورات ریز و درشت اربابان در امان باشند.

مهره اسب در صفحه شطرنج یکی از سربازان حرفه ای است که وظیفه اش محافظت از مهره های با ارزش و مهم است و هر بازیکن ۲ مهره اسب در دو طرف صفحه اش دارد. اهمیت اسب در صفحه شطرنج از پیاده بیشتر است اما مهره هایی مثل فیل، شاه یا وزیر به مراتب ارزش بیشتری دارند. شاید به گونه ای هدف بازی مثل شطرنج نحوه محافظت و مراقبت از داراییهای با ارزش و مهم زندگی باشد که برای حفظ و رسیدن به چیزهای مهم انسان بایستی از چیزهای کوچکتر و بیاهمیت تر چشم پوشی کند.برای هر یک از طرفین بازی ۲ مهره فیل وجود دارد که نمایانگر چیزی شبیه کلیساست. کلیسا در زمانهای دور نشانه ثروت و قدرت بوده و برای مردم از ارزش زیادی برخوردار بوده، به طور کلی مذهب نقش مهمی در زندگی مردم ایفا میکرده است.

ملکه (وزیر)تنها مهرهای در شطرنج است که ماهیت زن دارد و البته قدرتمندترین مهره صفحه هم هست. در بازی شطرنج هر بازیکن تنها یک ملکه (وزیر) دارد در آن سالها مردم بر این باور بودند که ملکه (وزیر) غالبا تنها کسی است که میتواند پادشاه را مجاب به انجام بعضی از امور کند.

شاه بلندقدترین مهره شطرنج است که توسط تمامی مهرههای صفحه محافظت میشود. در آن سالها هم، پادشاه همواره در پناه صدها سرباز رفت و آمد و زندگی میکرد و البته افراد جامعه از غنیترین تا فقیرترین وظیفه داشتند تا در هر شرایطی حامی منافع پادشاه باشند.

حالا دیگرشاید بعد از فهمیدن اینکه هر مهره در شطرنج چه جایگاهی دارد یا اینکه پشت هر حرکت و رنگی چه فلسفهای خوابیده است، شاید لذت بردن از این بازی درغروب یک روز تعطیل آن هم در بهار، شیرینی صد چندانی داشته باشد. آنجا که دیگر میدانی پیاده را با چه انگیزهای حرکت میدهی. آنجا که دیگر پشت هر حرکت اندیشهای خفته است. اندیشهای که شاید پشت حرکتهای زندگی ما وجود نداشته باشد اما این بازی ما را برای ساعاتی هم که شده به اندیشه وا میدارد.