مصایب درشت‏‌هیکل‌ها برای خرید لباس مناسب

«از ایستگاه متروی امام‌خمینی که بیایی بیرون، رو به سمت جنوب، می‌شود خیابان باب همایون.
حتما آنجا را پیدا می‌کنی.» اینها حرف‌های مرد میانسالی بود که در خیابان جمهوری، فروشگاه …

«از ایستگاه متروی امام‌خمینی که بیایی بیرون، رو به سمت جنوب، می‌شود خیابان باب همایون.

حتما آنجا را پیدا می‌کنی.» اینها حرف‌های مرد میانسالی بود که در خیابان جمهوری، فروشگاه کت‌و‌شلوارفروشی داشت. فردای آن روز، مراسم عروسی عمویم بود و باید حتما کت‌وشلوار می‌خریدم. در خیابان جمهوری از حدود ۳۰ فروشگاه کت‌وشلوار پرس‌وجو کرده بودم. از این ۳۰ فروشگاه، تنها ۲ فروشگاه کت‌وشلوار با سایز ۵۸ داشتند که یکی اصلا اندازه‌ام نبود و شلوار آن یکی هم قدش کوتاه بود. ساعت ۱۴:۳۰، وارد فروشگاه اول در خیابان باب همایون شدم:

- سلام! یک دست کت‌وشلوار کِرِم‌رنگ…

- برای خودت می‌خوای؟

- بله.

- تا ۵۲ بیشتر نداریم. به شما نمی‌خوره.

و چیزی شبیه به همین مکالمه در فروشگاه دوم تکرار شد:

- کت‌وشلوار اندازه من دارید؟

- این رو یه تن بزن.

دکمه شلوارش به زور به هم می‌رسید... بالاخره بسته شد. اما دکمه‌های کت بسته نمی‌شد. از اتاق پرو بیرون آمدم و گفتم:

- فکر می‌کنم یک شماره بزرگ‌تر اندازه‏ام باشد.

- همین که خوبه، فقط دکمه‌اش رو نبندی حله!

- یک شماره بزرگ‌تر ندارین؟

- نه، نداریم!

همین‌طور گذشت. بیشتر فروشگاه‌ها اصلا کت‌وشلوار کِرِم‌رنگ نداشتند. آنها هم که داشتند، اندازه‌ام نبود. از ۳۵ فروشگاهی که در باب همایون دیدم، هیچ‌کدام کت‌وشلوار سایز من نداشتند. فقط یک فروشگاه بود که آن هم فقط کت‌تک مشکی‌ اندازه‎ام داشت. از یکی از فروشنده‌ها که تولیدی هم داشت، پرسیدم: «چرا کت‌وشلوار سایز بزرگ ندارید؟» جواب داد: «این سایزها مشتری ندارد. برای همین تولید‌ی‌ها زیاد به دوخت‌شان رغبت نشان نمی‌دهند. پارچه مصرفی آنها هم زیادتر است و صرف نمی‌کند... بیشتر تولید‌ی‌ها مبنای برش‌گیری سایزهای بزرگ را روی قد ۱۸۰ سانتی‌متر می‌گذارند. اگر هم در سایزبندی، سایزهای بزرگ‌تر باشد، فقط آن را برای جور شدن جنسشان می‌گذارند. اغلب ‌فروش ما حدود سایز ۵۰ و کوچک‌تر است و سایزهای بزرگ‌تر معمولا برای تولیدکننده‌ها سود ندارد.»

خلاصه اینکه بعد از یک روز کامل گشتن و تن زدن لباس‎های تنگ در اتاق‏های پرو کوچک و باریک و قیمت کردن کت‌وشلوارهای مختلف، یک کت تک توسی‌رنگ خریدم با یک شلوار جین فیلی‌رنگ و به این فکر می‌کردم که این اصلا آن چیزی نبود که می‌خواستم.

پیمان صفردوست