جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

متنی مرده و اجرایی زنده


متنی مرده و اجرایی زنده

نقد و بررسی نمایش آخ اگه بارون بزنه

▪ نویسنده: فخر‌الدین خاک زند

▪ کارگردان: هادی عامل

▪ بازیگران: سینا رازانی، فرزین محدث،

▪ جواد پور زند و هدایت هاشمی

▪ مکان اجرا: تماشاخانه سنگلج

▪ زمان اجرا:‌ تیرماه ۱۳۸۷

نمایش آخ اگه بارون بزنه به نویسندگی فخرا‌لدین خاک زند و کارگردانی هادی عامل در تیرماه ۱۳۸۷ در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه رفته است.

متن، باتوجه به موقعیت هریک از شخصیت‌ها و تیپ‌های نمایش، حاوی درونمایه‌ای سطحی است و هرگز به پردازش درونی آدم‌ها و کند و کاو‌های روانی آنها و علل و انگیزه‌‌های اجتماعی وارد نمی‌شود، بعضا و در فرازهایی از متن، جرقه‌هایی زده می‌شود اما نویسنده بسیار زود از کنارشان می‌گذرد.

جنبه‌های گفتاری نمایش نیز در همین راستاست و می‌کوشد با تکیه کلام‌های گفتاری و تکرار آنها که توامان با حرکاتی طنزآمیز است، خنده را بر لبان دریافتگران بنشاند و دراین زمینه به موفقیتی چشمگیر دست می‌یابد.

البته ناگفته پیداست که تمهید کارگردان که هوشمندانه صورت پذیرفته، در انبساط خاطر بازدید کنندگان نقشی اساسی یافته و به مفرح بودن کار جهتی درست و منطقی داده است.

رویدادگاه نمایش در پاسگاهی است که مربوط به دوران حکومت پهلوی اول است. جوانی به علت عشق و علاقه به تئاتر، که در آن زمان مطرب نامیده می‌شدند، با تغییر چهره به خدمت می‌پردازد. با این عمل هم به عشق بازیگری دست می‌یابد و هم به عشق زمینی خود که دختر سرکار استوار است، نزدیکتر می‌شود. ماجراهایی در طی کار به وقوع می‌پیوندد که در نهایت به کامیابی جوان می‌انجامد.

هادی عامل، طراح و کارگردان نمایش “آخ اگه بارون بزنه” علی‌رغم سطحی و آبکی بودن متن، تلاش هوشمندانه‌ای می‌کند تا اجرایی دلنشین و مفرح را به منصه ظهور برساند و با ترفندهایی خاص، زیر لایه‌های نهفته در درون متن را آشکار سازد و با پیوند و تلفیقی دوست داشتنی، رویدادهای زمان پیشین را با زمان امروز، مطابقت دهد و آسیب‌های اجتماعی دیروز را در دل زمان حال بروز دهد و اعلام کند که چنین آسیب‌هایی نه تنها از بین نرفته‌اند، بلکه امروز به سبک و سیاق دیگری، متجلی شده‌اند.

هنرمندان راستین و اصیل،‌ در طی تاریخ و در زمان حاکمیت حاکمان جبار و ستمگر، همیشه در معرض خطر بوده‌اند و بالطبع هنرمندان تئاتر بیش از همه مورد تاخت و تاز مهره‌های حکومتی قرار گرفته‌اند. کارگردان این نمایش در اجرا، چنین وضعیتی را در طراحی صحنه آشکار می‌کند و استقرار گروه موسیقی در پشت میله‌های زندان بیانگر چنین نکته‌ای است و رنج‌ها و مرارت‌های مضاعف هنرمندان تئاتر را به خوبی مطرح می‌سازد و شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی دیروز را به منصه ظهور می‌رساند.

کارگردان می‌کوشد بازی‌های باورپذیری را از بازیگران دریافت کند هرچند که در فرازهایی بهره‌گیری از فرمهای افراط‌گونه که به مضحکه می‌انجامد به اجرا لطمه می‌زند، اما بازی روان و یک دست هدایت هاشمی، سینا رازانی و فرزین محدث، چنین نقصی را پنهان می‌کند و حرکات هزل و هجو را به حاشیه می‌راند.

واقعیت این است که کارگردانی هادی عامل به متن سطحی و مرده فخرالدین خاک زند، جانی تازه بخشیده و خلاقیت‌های ویژه‌ای که در اجرا نمود می‌یابد، کاستی‌های متن را کاهش می‌دهد.

استفاده از همه ابعاد هندسی صحنه تماشاخانه سنگلج یکی از نکات ارزنده‌ای است که کارگردان با هوشیاری کامل از آن بهره‌مند شده و بازیگران را از میزانسن‌های تکراری نجات داده است.

موسیقی که با تار آرش عزیزی و کمانچه‌ متین اسماعیلی و تنبک امیر شفیعی و نی هادی عامل، در روند تکمیلی اجرا بسیار موثر عمل می‌کند.

طراحی لباس فیروزه و فرشته قاسم پور نیز در راستای متن و اجرا، تلاش ارزنده‌ای را به ارمغان می‌آورد و گریم امیر قادری اگرچه اغراق‌آمیز و تصنعی است، اما شیرین و دوست‌داشتنی جلوه‌گر می‌شود.

سایر بازیگران بویژه جواد پورزند در القای تیپ‌های نمایش و به دور از کلیشه‌های رایج، موفقیت‌آمیز عمل می‌کنند.

هادی عامل با اجرایی دلپسند و نیکو، ثابت می‌کند که می‌توان کار کمدی را به دور از حاشیه‌های هزل و هجو و حرکات ناپسند، به اجرایی شایسته مبدل کرد که هم دریافتگران عام از آن لذت ببرند و هم مخاطبان خاص به اندیشه‌ورزی تئاتر توجه نمایند.در پایان باید از مسئولین و دست‌اندرکاران تماشاخانه سنگلج تقدیر و تشکر کرد که با روحیه‌ای شاد، پذیرای اصحاب رسانه می‌شوند و دلگرمی گروه‌های تئاتری را فراهم می‌کنند.

کامل نوروزی