جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
شیوه های تربیتی مطلوب
اگرچه برخی از ویژگیهای موجودات دیگر در انسان است ولی انسان به غیر از تمام موجودات میباشد و با وجود مشترکاتی که میان انسان و حیوان وجود داد، از امتیازاتی برخوردار است که مختص انسان است. از منظر اسلام و قرآن بینشهای غربی را مبنی بر اینکه انسان ماشینی پیچیده است و یا به صورت یک حیوان تکامل یافته تصور شود را نمیپذیرد، بلکه انسان موجودی است که روح خدا در او دمیده و جسمش به خاک آمیخته و روحش به خدا. به طوری که در قرآن آمده که جهان هستی برای تو آفریده شده. پس انسان باید از تمام هستی در شأن خود استفاده کند. بنابراین با توجه به این موجودیت راه ادب و پرورش انسان را باید بشناسیم و انسان را از انحرافات باز داریم و به فعلیت کمال انسانیش برسانیم. کسی که خود به آداب انسانساز متأدب نباشد نمیتواند انسانی را آموزش دهد و او را ادب کند؛ چرا که لازمه تأدیب کردن معلمی مؤدب است که به روان آدمی آگاه باشد و مطابق با فطرت و روان آدمی روشهای تربیت را در پیش گیرد.
● تعدد و تنوع وظایف عملکردی
در نظام تربیتی روشهای مختلفی برای تربیت انسانها وجود دارد که میتوان از آنها به عنوان وظایف عملکردی مربیان در توسعه کیفیت امور تربیتی نام برد. در این بخش به برخی از آنها اشاره مینماییم و راههای آموزش و دستیابی به آنها را در میان دانشآموزان مورد شناسایی و توجه قرار میدهیم:
۱) به تفکر وا داشتن دانشآموزان
فکر در لغت به معنای اندیشه و خیال و تأمل است و در قرآن به معنای نوعی سیر و مرور بر معلومات موجود در ذهن است تا شاید از مرور در آن و یک بار دیگر در نظر گرفتن آن، مجهولاتی برای انسان کشف شود.
دین اسلام، به تفکر و اندیشه بسیار اهمیت داده و همواره آن را برای انسانها متذکر میشود. خداوند در موارد متعدد، انسانها را به اندیشه و تأمل امر میکند و میفرماید: ای انسان هزاران راز و رمز در خلقت جهان و آنچه در آن است، وجود دارد منتها فقط افراد متفکر و اهل مطالعه و محقق که نیروی فکر خود را به کار میگیرند از این رازها و رمزها مطلع میشوند.
<ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لالیات لاولی الالباب...>
۲) متکی بودن بر خود و کنترل کردن هواهای نفسانی
مربیان تربیتی باید در هدف اساسی خود در تعلیم و تربیت دانشآموزان را طوری تربیت نمایند که آنها خود اداره کننده خویشتن باشند، تمایلات یا هواهای نفسانی خود را تحت نظارت در آورده و خود را از آنچه غیرمنطقی و یا غیرعقلانی است، دور سازند و آنچه را که شایسته انسان بودن اوست انجام دهند.
لازم است دانشآموزان طوری تربیت شوند که بدون پشت کردن به دیگران و بدون نفی ارزش و احترام همکاری و معاضدت، خود روی پای خود بایستند و در تنظیم و اداره امور خود مزاحم و نیازمند دیگران نباشند.
۳) تعلیم حکمت به عنوان یک هدف تربیتی
حکمت به معنای حالت و خصیصهای است روحی و نفسانی که بتواند حقایق و واقعیات را درک کند و اعمالش را محکم و متقن انجام دهد. حکیم کسی است که کارها را بر میزان تشخیص بر حق و محکم کاری انجام میدهد و حکمت عملی خود بر سه قسمت تقسیم میشود:
الف) تهذیب اخلاق
ب) تدبیر منزل
ج) سیاست مدن
آموزش سخن منطقی یا معرفت مدلل از لحاظ تربیتی دارای اهمیت ویژهای است و یکی از کارهای مربی این است که به فرد کمک کند اولاً منطقی بودن یا نبودن چیزی را بشناسد و بعد آنچه را که منطقی است بپذیرد و غیرمنطقی را رد کند و طبیعی است که پذیرش یا رد مطلبی مستلزم بررسی و قضاوت همان فرد است و لذا با آموزش حکمت، در واقع قدرت تشخیص و توانایی استدلال و قضاوت دانشآموز نیز تقویت میشود.
۴) پرورش روح عدالتخواهی
یکی دیگر از اهداف مربیان باید پرورش روح عدالتخواهی در دانشآموزان باشد. عدالت در لغت به معنی اعتدال و حد وسط بین عالی و دانی و میانه بین دو طرف افراط و تفریط است. از امامصادق(ع) سؤال شد: در بین مسلمین عدالت مرد به چه چیز شناخته میشود تا شهادتهایی که له یا علیه مسلمین میدهد پذیرفته گردد؟ فرمودند کسی را میتوان به عدالت شناخت که مسلمین او را به ستر و عفاف (یعنی تزکیه) و جلوگیری از شکم و شهوت و دست و زبان بشناسند و به اجتناب از گناهان کبیرهای که خداوند متعال، مرتکب آن را وعده آتش داده، از قبیل میگساری و ربا و عقوق پدر و مادر و فرار از جنگ و امثال آن معروف باشد.
۵) استفاده از روش تشویق و تنبیه در میان دانشآموزان
تشویق در لغت به معنای به شوق آوردن، راغب کردن و کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن و تنبیه به معنای بیدار کردن، هشیار کردن، آگاه ساختن کسی بر امری است. در تعلیم و تربیت وقتی از تشویق و تنبیه سخن گفته میشود، مقصود این است که متعلم و متربی را با رفتار صحیح و درست آشنا کنیم و او را از نتایج نیکوی عمل به آن رفتار بهرهمند سازیم، همچنین رفتار نادرست و غلط را شناسانده و عواقب ارتکاب به اعمال و رفتار غلط را توضیح دهیم و در صورت اقدام به اعمال ناروا با شرایط خاصی وی را به کیفر کارهای نادرستش رسانیم.
۵-۱) اهمیت و نقش تشویق و تنبیه در تعلیم و تربیت
در روانشناسی و تعلیم و تربیت، امر تشویق و تنبیه یا پاداش و کیفر به عنوان یکی از عوامل و محرکهای مهم یادگیری تلقی میشود. اثرات تشویق و پاداش دادن، و همچنین اثرات کیفر و تنبیه یا مجازات کردن در امر تربیتی و یا تغییر بعضی رفتارها بارها و بارها از سوی دانشمندان علوم گوناگون مطرح شده است.
۵-۲) پاداش و تنبیه در قرآن
قرآن کتاب هدایت انسانها و کتاب انسانسازی است، و در آن از روش تبشیر و انذار برای تکامل بخشیدن انسانها و تزکیه و ارشاد آنها بسیار استفاده شده است و مقصود از تبشیر، مژده دادن، نوید دادن، دلگرم کردن و تحریک شوق و رغبت افراد نسبت به نیکیها و رحمت و مغفرت الهی است و مقصود از انذار، بیم دادن، ترسانیدن، اعلام خطر کردن و بر حذر داشتن از کارهای زشت و عذاب الهی است. روش تبشیر و انذار از روشهای بسیار مفید و مؤثر تربیتی است و به همین جهت یکی از اهداف رسالت انبیا را نوید دادن و بیم دادن قرار داده و فرموده است:
فبعثالله النبیین منبشرین و منذرین:
خداوند پیامبران را مبعوث فرمود که مؤمنان را بشارت دهند و کافران را بیم دهند.
۵-۳) تشویق و تنبیه در نهجالبلاغه
اهمیت نهجالبلاغه در معارف غنی اسلام بر همگان روشن است و کلمات مولا علی علیهالسلام در هر زمینهای چون در و گوهر گرانبها بر تارک معارف عالیه اسلام میدرخشد. باید همچنین باشد، چرا که آن حضرت پرورش یافته مکتب اسلام است، و تحت تعلیمات مستقیم خواجه و سرور دو عالم قرار داشته است.
همچنانکه علی (ع) در بهشت و زبان قرآن است، نهجالبلاغه هم کلام معصوم و زبان قرآن است و سعادتمند کسی است که به آنان متمسک و متوسل باشد. مولا خطاب به مالک اشتر میفرماید:
و لا یکونن المحسن و المسی عندک بمنزله` سواء:
<نباید نیکوکار و بدکار در نزد تو در یک ارزش باشند و از یک احترام مساوی برخوردار باشند، نباید به هر دو به یک چشم بنگری!>
چرا؟ برای اینکه:
فان فی ذالک تزهیداً لاهل الاحسان فیالاحسان،
این کار باعث میشود که نیکوکاران نسبت به نیکی کردن بیرغبت شوند و ترک نیکی بکنند
و تدریبا لاهل الاسائه علی الاسائه
و بدکاران را به بدی کردن وادارد، و آنها به تداوم عمل زشت خود تشویق میشوند و آن را مستمراً انجام میدهند. چه باید کرد؟
و الزم کلالامنهم ما الزم نفسه
یعنی <هریک از آنان را مطابق آنچه بدان عمل کردهاند جزا ده.>
۵-۴) اثرات تشویق و تنبیه در برنامههای تربیتی
آنچه برای معلم و مربی اهمیت دارد این است که بداند اولاً، انسان طبیعتا از پاداش، لذت میبرد و از تنبیه روگردان است. جایزه، ستایش، تشویق، احترام، محبوب واقع شدن و مورد توجه قرار گرفتن، همه اموری هستند که نیکوکاران و درست کرداران را به رفتار شایسته و اعمال خوبشان تشویق میکند و ثانیاً جریمه، نهی، سرزنش، بیحرمتی، بیاعتنایی و نفرت و بدنامی از جمله اموری هستند که انسان طبیعتاً از آنان نفرت دارد و انسانهای مبتلا به رفتارهای ناشایست و کردارهای بد با تذکر و راهنمایی و نهی از منکر و امر به معروف و پند و اندرز و موعظه وحکمت و در نهایت با تهدید و تنبیه باید از عواقب بد اعمال خود آگاه شوند و از آنها دست بردارند.
خلاصه اینکه مربیان تربیتی باید بدانند و به متعلمانشان القا کنند که:
▪ کارهای پسندیده، مورد تأیید مردم است و باید به آنها مبادرت کرد.
▪ به کارهای پسندیده پاداش تعلق میگیرد و این اصل را در محیط تربیتی اعمال کند.
▪ انگیزه انجام کارهای پسندیده برای پارهای از افراد بهرهمندی از پاداش و جایزه است و باید از این انگیزه در انسانسازی حداکثر استفاده بنفع آنان بعمل آید.
▪ انسان طبیعتاً اعمال ناپسند را نمیپسندد و وقتی به کار و عمل زشتی تن در میدهد، ولو برای مدتی از آن بهره و لذتی هم کسب کند، با تمام وجودش در مییابدکه کرامت و شرافت وجودی و ذاتی خویش را با این کارها و اعمالش خدشهدار کرده است.
هرگاه براثر مداومت در گناه و هر آنچه در نزدخدا و انسانها زشت شمرده میشود، نفس لوامه حساسیت خود را از دست بدهد و انسان مغلوب نفس اماره خویش شود، حالات و صفات حیوانی در او رشد کرده و او تحت تاثیر تمایلات و هواهای نفسانی و برای تامین منافع خود و کسب لذت و خوشیهای زودگذر به تعرض و تجاوز وحمله و تهاجم به حقوق و ناموس دیگران اقدام میکند. برای جلوگیری از این تعرض و تجاوز وحمله و تهاجم و برای برحذر داشتن انسانها از این اعمال ناشایست، وجود مجازات متناسب و اعمال به موقع آن، وسیله و روش بسیار مناسبی است برای اصلاح انسانها و تربیت آنان.
پارهای از مردم علیرغم تمایل قلبی خود، تنها به این علت بعضی از کارها را انجام میدهند که میترسند اعمال زشت آنها مورد توجه مردم و مسئولان قرار گیرد و تنبیههایی را درپی داشته باشد و لذا بخاطر اینکه در میان مردم رسوا نشوند و وجهه و آبرویشان نرود، از اقدام به اعمال بد اجتناب میکنند. لازم است که از این حساسیت انسانها در سازندگی و تربیت آنان استفاده مطلوب شود.
۶) استفاده از پند و اندرز در تربیت متربیان
راهها و روشهایی که دین مبین اسلام در تربیت و پرورش انسانها بکار میبرد متعدد است و از جمله این روشها، روشی است که آن را روش موعظه و پند و اندرز مینامیم. باتوجه به وجود نیروی گویایی و تکلم و بیان در وجود انسان و همچنین بهرهمندی او از نیروی شنوایی میتوان گفت یکی از استعدادهای وجود انسان که هم تحت تاثیر سخن قرار میگیرد وهم با استفاده از این توانایی دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و یکی از موارد کاربرد کلام و سخن این است که با استفاده از آن، هم خود را تربیت کنیم و هم دیگران را از طریق موعظه و پند و اندرز، به جایگاه انسانیشان واقف سازیم که بدین وسیله رسیدن به هدف آفرینش یعنی کمال و سعادت ابدی تسریع و تسهیل شود.
۶-۱) قرآن و روش موعظه و پند و اندرز
روشهایی را که قرآن کریم برای تعلیم و تربیت انسانها بکار میبرد، در عین برخورداری از یک وحدت و هماهنگی و انسجام ناگسستنی در اصول و اهداف، متعدد و متنوعند و این تعدد و تنوع با فطرت و طبیعت انسانها نیز سازگار است.
قرآن کتابی است که گام به گام با نوآموزان خود جلو آمده و اشتباهات و نقایص اعمال آنان را در برابر دیدگان عقل آنان قرار میدهد تا اینکه خود با چراغ عقل، موارد تاریک اعمال خود را دریابند و در موارد بعدی از ارتکاب آن خودداری نمایند.
۶-۲) شرایط لازم برای موعظه و پند و اندرز
برای اینکه موعظه و پند و اندرز اثر لازم را در وجود تربیت شونده بگذارد لازم است که او عملاً اثر پند و اندرز را در وجود واعظ و اندرزدهنده آسان و اجرا شونده ببیند تا از او پیروی کند والا موعظه به تنهایی کافی نخواهد بود، بلکه آن واعظی میتواند سرمشق باشد و احساسات وافکار و رفتار متربّیانش را به خود وابسته کند که خود در منظر عام مقبول، و اثرات وعظ و پندش در حرکات و رفتار او محسوس باشد.
دعوت به حق و تربیت صحیح به وسیلهِ موعظه و پند و اندرز، زمانی اثربخش خواهند بود که خود واعظ، عمل به حق بکند و به آنچه موعظه میکند، متعظ بشود والا، دعوت به حق به زبان، ولی اقدام به خلاف آن در عمل، درواقع دعوت به خلاف حق است نه حق. همچنین دعوت به حق، بوسیلهِ مجادله با مسلّمیّات کاذبهِ خصم (یعنی با آنچه که خصم با ما مجادله میکند) هرچند اظهار حق است ولی چنین مجادلهای احیا، باطل نیز هست، زیرا آنچه که خصم، به وسیله آن، با ما مجادله میکند، چون هم دعوت به حق نیست و هم در مقابل دعوت به حق میباشد لامحاله باطل است.
باید که از هر سخنی که خصم را بر دعوتش تهییج میکند و او را به عناد و لجبازی وامیدارد، بپرهیزد و حتیالامکان از بکار بردن آن مقدمات کاذب که خصم آن را مسلّم و واقعی میپندارد، دوری کند؛ همچنین لازم است از بیعفتی در کلام و از سوءتعبیر اجتناب کند و به خصم خود و مقدسات او توهین نکند و فحش و ناسزا نگوید و از هر عمل و حرکت ناشی از نادانیهای دیگر دوری کند و اگر غیر از این کند، درست است که حق را احیاء نموده ولی به قیمت احیاء باطلی دیگر و یا کشتن حقی دیگر بوده است.
کوتاه سخن اینکه، در چگونگی شرایط واعظ و پند دهنده باید به مضمون ضربالمثل مشهور که سیره و روشی از رسول اکرم صلیالله علیه وآله را تداعی میکند توجه نمود که: رطب خورده منع رطب چون کند؟
میگویند خداوند تبارک و تعالی به عیسی(علیهالسلام) وحی فرستاد که:
<ای پسر مریم، نخست خود را پند ده، آنگاه اگر آگاه شدی، دیگران را پند ده وگرنه از من شرم دار!>
● نتیجهگیری
تعلیم و تربیت، مخصوص دیگران نیست، بلکه انسان قبل از هرکس باید خود متعلم و تربیت شونده از افراد عالم و اهل فن باشد. کما اینکه هر معلم و مربی در تعلیم و تربیت اسلامی، قبل از اینکه تعلیم و تربیت انسانهای دیگر را برعهده گیرد، لازم است معلم و مربی خود باشد و خود را به آداب قرآن مؤدب کند و به اخلاق اسلامی متخلق سازد و در مکتب تربیتی اسلام تربیت شود و سپس گام در راه خدایی و لذتبخش و انسانساز، اما مشکل و پرپیچ و خم و خطرناک، تربیت انسانها بگذارد، بر معلم و مربی لازم است که همواره خود را وعظ و نصیحت کند و هر لحظه از خود حساب بکشد و مبادا از شأن و زیّبندگی و از مقام والای معلمی تنزل کند. با دستوری از مولا علی علیهالسلام این مقاله را خاتمه میدهیم و با دعای خیر و آرزوی فلاح دنیا و آخرت بر شما وارثان اسلام پاک محمدی و تشیع ناب علوی همگی را به خداوند بزرگ میسپاریم.
اَحیِ قَلبکَ بالموعظهِ وَ اَمِتهُ بالزهاده` و قَوِّهِ بالیقینِ و نَوَّرهُ بالحکمهِ و ذَلّهُ بذکرِ المَوتِ و قَرَّرهُ بالفناءِ و بَصرهُ فَجائِعَ الدُّنیا
یعنی دل خود را در پند و موعظه زنده گردان و آن را با عراض از دنیا و بیرغبتی نسبت به آن بمیران و با یقین تقویتش کن و با اشعههای نورانی حکمت منور و روشنش گردان. آن را بیاد مرگ رام و متواضع و کوچک و خوار گردان و به فانی شدن و اینکه زشتیها و سختیها و اندوههای دنیا پاینده نیست و همه تمام خواهد شد آرام و تسلی ده و به مصیبتها و فجایع دنیا بینا گردان تا اینکه بداند این دنیا هلیت و شایستگی آن را ندارد که کسی به آن رغبت کند و بر آن حریص باشد.
فرحناز روحی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست