سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
پیشوازی رهبران در قرآن و سنت
![پیشوازی رهبران در قرآن و سنت](/web/imgs/16/152/hg9dm1.jpeg)
یکی از سیره های اجتماعی جامعه اسلامی، پیشوازی از پیشوایان و رهبران دینی و سیاسی است. اخلاق اسلامی، در عمل اجتماعی خواهان تکریم بزرگان است. این تکریم و احترام به اشکال گوناگون خود را نشان می دهد. از بلند شدن و قیام در برابر استادان و عالمان اسلامی گرفته تا نشستن در برابر ایشان و نظر کردن به چهره عالمان تا پیشوازی و استقبال از آنان که هر یک نمایشی از اخلاق اسلامی در راستای تکریم و احترام می باشد. البته آن چه در اسلام از همگان خواسته شده، تکریم و تعظیم بزرگان است. این که چگونه این تکریم انجام گیرد، به عرف خردمندان واگذار شده است. با این همه می توان در آموزه های وحیانی قرآن و سنت و سیره معصومان(ع) نمونه هایی از پیشوازی و استقبال را شناسایی کرد که در راستای همان هدف تکریم خاص بزرگان و رهبران انجام گرفته است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا با نگاهی به آموزه های اسلامی این مساله را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
● لزوم تکریم رهبران دینی و سیاسی
در اسلام کلیاتی بیان شده است تا با عرضه فروعات به آن، حکم هر مساله ای دانسته شود. از این رو فرموده اند: علینا القاء الاصول و علیکم التفریع؛ بر ماست بیان اصول اصلی و بر شماست تفریع و تبیین فروعات آن. و بدین ترتیب اصل اجتهاد و استنباط در دین اسلام ایجاد و بنیاد گذاشته شد. این کلیات همان جوامع الکلم است که در همه زمان ها و مکان ها با بهره گیری از آنها می توان به هدف رسید؛ زیرا این کلیات، فرالحظه و فراتاریخی هستند و در چارچوب مکان و زمان و لحظه قرار نمی گیرند تا محدودیتی را سبب شوند.
در بیش تر مباحث و مسایلی که به شکل جوامع الکلم و کلیات القا شده، مصادیق بسیاری به ویژه از سوی اهل بیت عصمت و طهارت در طول بیش از دو سده بیان شده است که به استنباط و اجتهاد کمک بسیار می کند؛ البته گاه همین مصادیق برای برخی دام می شود و در محدوده آن گرفتار می شوند و به همان مصادیق ذکر شده بسنده می کنند. و لذا دین ظاهرگرایی چون اخباری گری به وجود می آید؛ زیرا مصادیق و نمونه های بیان شده را تاصیل می بخشند و کلیات القا شده را بدان مقید می سازند. استادان به نام علم همواره گفته اند: المثال یقرب من وجه و یبعد من وجوه، مثال با همه خوبی هایی که دارد، از یک جهت مطلب را برای فهم مخاطب آسان می کند ولی از جهات دیگر مخاطب را از درک و فهم حقیقت دور می سازد؛ زیرا بسیاری در دام مثال می افتند و از ممثل الیه دور می شوند.
خداوند در آیات قرآن محور اصلی اسلام را قیام به عدالت و اجرای آن در خود و جامعه برمی شمارد. هر چند که در برخی از آموزه های اسلامی به چگونگی اجرا و قیام آن اشاره شده ولی این بدان معنا نیست که راه ها و روش های اجرا، مختص و منحصربه همان راه ها و روش های ارایه شده است؛ بلکه در هر زمانی با هر شیوه و روشی که عدالت قابل اجرا است، باید به همان شیوه و روش تمسک جست. اگر زمانی با حضور حاکم شرع در «دکه العداله»، عدالت اجرا می شد، همان روش، درست و صحیح بود و اگر در زمانی دیگر لازم است تا سیستم و نظام پیچیده ای چون نظام دادرسی و دادگاه و دادگاه تجدید نظر و مانند آن پدید آید تا عدالت اجرا شود می بایست به همان روش تمسک جست.
در اسلام فرض است تا انسان تکریم شود و این تکریم و تعظیم نسبت به مسلمان سپس مؤمن و سپس رهبران دینی و سیاسی به عنوان اولیای امور تشدید شده است. بنابراین، لازم است تا به هر گونه ای که عرف اقتضا می کند تکریم صورت گیرد. در شیوه های تکریم و تعظیم می توان از هر عمل و شیوه ای استفاده کرد به شرط این که موجب ذلت مؤمن یا تکبر تکریم شونده نشود.
● پیشوازی در آموزه های قرآنی
در قرآن از پیشوازی و استقبال فرشتگان از مؤمنان بهشتی سخن به میان آمده است. نفس این عمل که فرشتگان انجام می دهند، خود گویای آن است که از نظر عرف و فرهنگ قرآنی، استقبال، بیانگر و نشانگر تکریم و تعظیم مؤمنان بهشتی است وگرنه نیازی نبود که خداوند از استقبال فرشتگان این گونه سخن گوید.
به سخن دیگر، نفس استقبال فرشتگان و پیشوازی آنان از بهشتیان، خود بیانگر ارزشی بودن استقبال از نظر قرآن است، زیرا این گونه تکریم و تعظیم انجام می شود. در حقیقت، از مصادیق تکریم کسی از نظر قرآن و فرهنگ قرآنی، پیشوازی و استقبال است. از این رو خداوند با بیان آن در آیات می کوشد تا نشان دهد که چگونه بهشتیان از سوی فرشتگان با پیشوازی و استقبال تکریم می شوند.
این استقبال و پیشوازی فرشتگان در همان هنگام ورود بهشتیان به بهشت و در کنار دروازه های آن انجام می گیرد و فرشتگان یک صدا به بهشتیان سلام گفته و آنان را دعوت به ورود به بهشت آرامش و آسایش می کنند. خداوند در آیه۷۳ سوره زمر می فرماید: «و کسانی که از پروردگارشان پروا داشته اند، گروه گروه به سوی بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهای آن به رویشان گشوده گردد و نگهبانان آن به ایشان گویند: «سلام بر شما، خوش آمدید، در آن درآیید و جاودانه بمانید.»
در آیات دیگر از جمله آیه۴۶ سوره حجر از تکریم و تعظیم هنگام پیشواز فرشتگان نسبت به بهشتیان آمده است: ادخلوها بسلام آمنین؛ به آنان گویند: «با سلامت و ایمنی در آنجا داخل شوید.» البته این معنا در آیاتی دیگر چون آیات۶۸ تا ۷۰ سوره زخرف و نیز آیات ۳۱ و ۳۴ سوره ق و هم چنین آیات۶۳و ۷۵ سوره فرقان نیز به گونه ای دیگر تکرار شده است تا بیانگر این معنا باشد که از نظر فرهنگ قرآنی یکی از مصادیق تکریم می توان پیشوازی و استقبال باشد.
همین روش و شیوه استقبال فرشتگان از سوی حضرت یوسف نسبت به والدین خود اتفاق افتاد و حضرت یوسف(ع) ضمن استقبال و پیشوازی از پدر و مادرش آنان را به سکونت در مصر دعوت می کند و می فرماید که ان شاءالله این سکونت مایه برکت همراه با امنیت و آرامش برای ایشان باشد. خداوند در این باره گزارش می کند: «پس چون بر یوسف وارد شدند، پدر و مادر خود را در کنار خویش گرفت و گفت: «ان شاءالله، با امن و امان داخل مصر شوید.»
پیشوازی و استقبال از برادران و پدر و مادر را می توان از عبارت «ادخلوا مصر» استنباط کرد؛ زیرا حضرت یوسف می بایست به بیرون شهر مصر رفته باشد و آنان را دعوت به ورود به شهر کرده و بخواهد تا به مصر درآیند. بنابراین، رفتن به سمت دروازه های شهر و ورودی آن برای استقبال از افراد به جهت تکریم و تعظیم سنت و سیره ای است که در آیات قرآنی به اشکال مختلف بیان شده است. سنتی که در آخرت نیز از سوی فرشتگان نسبت به بهشتیان انجام می گیرد و آنان به استقبال بهشتیان به سر دروازه ها می روند و از آنان می خواهند تا به بهشت درآیند.
در آیات قرآنی، واژگان و اصطلاحاتی که برای بیان مفهوم استقبال و پیشواز جهت تکریم و تعظیم افراد و اشخاص به کار رفته، عباراتی چون «تتلقهم الملائکه »، «یلقون فیها تحیه و سلاما» و «ادخلوها بسلام» است. هر یک از این عبارات و اصطلاحات این معنا را اثبات می کند که استقبال جهت تکریم، امری ممدوح، پسندیده و شرعی است و هرگز نمی توان از آن، حکم به عدم جواز و یا عدم مشروعیت نمود.
● پیشوازی در سنت و سیره
در سنت و سیره معصومان(ع) و نیز عالمان متقی و پارسای اسلام نیز می توان سنت پیشوازی و بدرقه را جهت تکریم مشاهده کرد.
در همه کتب تاریخی و سیره پیامبر(ص) این معنا بارها مورد تأکید قرار گرفته است که مردم شهر یثرب برای استقبال و پیشوازی آن حضرت(ص) از شهر بیرون رفته و تا روستای قبا که بیرون از شهر مدینه آن روز بود حرکت کردند و در این کار بر یک دیگر سبقت می جستند تا مهمان نوازی و تکریم و تعظیم خود را در اوج به نمایش گذارند.
در کتب تاریخی و روایی آمده است که بسیاری از بزرگان شهر در محله ای به نام قبا که خارج از مدینه بود به پیشواز رفته بودند و استقبال گرمی از پیامبر(ص) کردند. پیامبر(ص) سه روز در قبا اقامت کرد. در آنجا مسجدی را بنا کرد که به مسجد قبا معروف است. برخی بر این عقیده اند که آیه معروف «لاتقم فیه أبدا لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین (توبه؛ آیه ۱۰۸)» در مورد همین مسجد نازل شده است.
در سبب توقف آن حضرت در قبا گفته اند که ایشان منتظر ماند تا علی(ع) از مکه به آن حضرت برسد. علی(ع) بعد از اینکه امانت های پیامبر را به صاحبانش بازگرداند، به همراه خانواده پیامبر سه روز پس از پیامبر(ص) از مکه حرکت کرد و در قبا به پیامبر رسید.
پیامبر در روز جمعه به سمت مدینه حرکت کرد در بین راه در میان قبیله بنی سالم بن عوف اولین نمازجمعه را به جا آورد. تمام بزرگان شهر و رؤسای قبایل می خواستند که پیامبر افتخار میزبانی خودش را به آنها بدهد، پیامبر با تدبیری مناسب و برای اینکه تبعیض قائل نشود فرمود: هر کجا که شترم بنشیند همانجا اتراق می کنم. شتر در محله بنی النجار- که با پیامبر(ص) از طرف مادر خویشاوند بودند- و بر در خانه ابو ایوب انصاری فرود آمد. ابو ایوب با خوشحالی وسایل پیامبر را به خانه خودش برد. در مقابل خانه، قطعه زمین بایری بود که به دو برادر یتیم و خردسال تعلق داشت. پیامبر آن زمین را از ولی آنها خریداری کرد و در آنجا مسجد بنا کرد و هم اکنون نیز بنای مسجدالنبی در همان منطقه است. پیامبر به همراه اصحاب و یاران در آن زمین شروع به ساختن مسجد کردند.
در این روایات و گزارش های تاریخی، از استقبال و پیشوازی گرم و صمیمی مردم مدینه از پیامبر(ص) سخن به میان آمده است و این که هر کسی می کوشید تا سنگ تمام بگذارد و در تکریم و مهمان نوازی بیش تر بکوشد. از این رو در تکریم آن حضرت(س) اختلاف می شود و در نهایت حکم می شود تا به جای آن که مهمان خانواده ای یا بزرگی از اهل یثرب شود به حکم الهی گردن نهند.
در گزارش های تاریخی و روایی هم چنین آمده است که امیرمومنان علی(ع) برای تکریم و تعظیم مقام ابوذر به بدرقه وی رفت و این گونه با حکم خلیفه سوم مخالفت کرد؛ زیرا خلیفه می خواست ابوذر را با خواری و ذلت از شهر مدینه به بیابان ربذه تبعید کند. این جاست که امیرمومنان(ع) با مخالفت با حکم خلیفه عثمان به بدرقه ابوذر تا دروازه های شهر مدینه بیرون رفت و بدرقه ای انجام داد که ضمن تکریم ابوذر معنایی جز مخالفت با سیره و سنت عثمانی نداشت.
در گزارش ها آمده است که در دوره خلافت عثمان به سبب حیف و میل و نیز بذل و بخشش های حکومت عثمانی به بنی امیه، ابوذر به انتقاد و افشاگری علیه حکومت روی آورد. به همین دلیل به شام و سپس به ربذه تبعید شد. امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام و عمار و عبدالله بن جعفر او را به هنگام تبعید به ربذه مشایعت کردند. (نگاه کنید: الاصابه ج ۴، الاستیعاب ج۴، اسد الغابه ج ۶، دایره المعارف بزرگ اسلامی ج ۵، دایره المعارف تشیع ج۱)
بنابراین پیشوازی و بدرقه کردن به قصد تکریم و تعظیم از سنت ها و سیره های اسلامی است که بارها در آیات و روایات گزارش شده است. این تکریم حتی نسبت به رهبران جوامع دیگر حتی اگر اسیر شده باشند نیز مراعات می شود و لازم است که این گونه عمل شود، زیرا تکریم بزرگان و رهبران، ارزشی است که نباید نادیده گرفته شود. از این رو امیرمومنان علی(ع) می فرماید: رسول مکرم(ص) فرموده است: «اکرموا کریم قوم و ان خالفوکم؛ بزرگان هر قومی را- هر چند با شما مخالفت کنند- گرامی بدارید.
● حرمت ذلت پذیری در استقبال
چنان که دانسته شد، هرگونه عملی که بیانگر تکریم انسان و به ویژه والدین، خویشان، مومنان و رهبران دینی و سیاسی باشد، امری پسندیده و مشروع است. بنابراین، با توجه به عرف هر جامعه می بایست تکریم و تعظیم انجام شود؛ زیرا عرف، سیره عقلایی خردمندان است که بر پایه احکام عقلانی انجام می شود و رفتارها و هنجارها و آدابی را پدید می آورد که عمل به آنها موجب تحکیم روابط اجتماعی، ثبات جامعه و انسجام و همدلی میان مردم آن می شود.
اما اگر عملی به قصد تکبر و استکبارورزی انجام شود و ذلت انسان و مومنان را به دنبال داشته باشد امری مذموم و ناپسند است. براین اساس امیرمومنان علی(ع) با اشاره به سنت و سیره اجتماعی ایرانیان در برابر پادشاهان از آنان می خواهد تا از این گونه استقبال که سبب خواری و ذلت مردم می شود خودداری کنند.
شهر انبار در ساحل رود فرات از جانب مدائن به طرف شام و در ۰۶کیلومتری شهر بغداد قرار دارد. مردم آن قبل از فتح مدائن توسط مسلمین، ایرانی بودند و در آن جا کشاورزی می کردند. این شهر پس از فتح ایران، تحت حکومت اسلام درآمد، و دهقانان آن جا از یوغ اسارت شاهان ساسانی آزاد شدند و به اسلام گرویدند، گروهی از مسیحیان نیز در آن جا سکونت داشتند و پس از اسلام، مردم این شهر را ایرانیان و عرب های اطراف و مهاجر تشکیل می دادند.
در جریان جنگ صفین، به امام علی(ع) خبر می رسد که سپاه معاویه، به شهر حمله کرده و از پای دختری، خلخال- که چیزی شبیه به دستبند است- ربوده اند. حضرت علی(ع) بر آشفت و نگران شد. مردم را در مسجد گردآورد و فرمود: «فلو ان امرا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان به ملوما، بل کان عندی جدیرا؛ اگر از خبر این حادثه جانگداز، مسلمانی از غصه بمیرد، سرزنش ندارد، بلکه از نظر من سزاوار است این گونه بمیرد!
سپس سپاه همراه امام علی(ع) از شهر کوفه به سوی جبهه صفین حرکت کردند، در مسیر راه به شهر انبار رسیدند و کشاورزان ایرانی این شهر را آزاد نمودند. آنها هم طبق تشریفات ایران قدیم، صف کشیده بودند تا از امام علی(ع) استقبال نموده و او را بدرقه کنند، آنها وقتی امام علی(ع) را دیدند، از مرکب های خود پیاده شده، با هلهله و شادی در پیشاپیش علی(ع) می دویدند و اعمالی همانند تشریفاتی که ایرانیان قدیم برای شاهان خود انجام می دادند، بجا آوردند.
این مراسم گرچه بیانگر علاقه آنها به علی(ع) بود، ولی امام نمی خواست که آنها به پیروی از سنت استکباری شاهان و تحقیر ملت و مردم، شخصیت انسانی خود را خوار سازند، از این رو، به شدت آن ها را از چنین روشی نهی کرد و فرمود: «سوگند به خدا! با این رفتار، زمامداران شما بهره مند نمی شوند و شما در دنیا با این رفتار، خود را به زحمت بیهوده می اندازید که موجب خشم خدا شده و برای قیامت شما نیز مایه بدبختی است، آیا هیچ خردمندی، خشم خدا را به بهای مشقت و زحمت بیهوده خویش خریدار است؟!»
به این ترتیب امام علی(ع) به آن تازه مسلمانان، درس عزت نفس و بلند همتی آموخت و آنان را از برنامه های غلط طاغوتی بر حذر داشت و سنت های بالنده اسلامی را به آنان آموخت، همچنین به زمامداران آموخت که هرگز برای شکوه ظاهری خود، به ذلت دیگران، خشنود نگردند.
دراین واقعه تاریخی، آن چه مورد نهی قرار گرفته است، رفتاری است که موجب خواری و ذلت مومن شود؛ زیرا امیر مومنان(ع) با توجه به این که سیره و عرف اجتماعی آن روز این نبود که استقبال کننده درحالی که استقبال شونده بر اسب سوار است، در کنارش پای پیاده بدود، مردم را از اینکار نهی کرد. هنگامی که امیر مومنان(ع) مردم ایرانی شهر انبار عراق را به سنت عصر طاغوت ساسانی می بیند که به دنبال سواران دولتی و شاهان می دویدند و به این شیوه استقبال می کردند، از اسب پیاده شد و به میان ایشان رفت و فرمود: این گونه آداب پذیرایی موجب می شود که شما خوار و پست گردید و سودی نیز برای استقبال شوندگان نداشته باشد. کاری است بیهوده و بلکه زیانبار.
بنابراین، آن حضرت(ع) به عمل خلاف عرف زمانه اشاره می کند و این گونه استقبال را مصداق استقبال تکریمی نمی شمارد بلکه عامل زیان آور می داند که ذلت استقبال کننده و تکبر و استکبار استقبال شونده را به همراه دارد. اما اگر شیوه استقبال موجبات تکریم باشد بی آن که ذلت و خواری به همراه داشته باشد، کسی به آن اعتراض ندارد.
● استقبال و بدرقه امام رضا(ع) در نیشابور
آنچه مسلم است اینکه همگان به این عرف استقبال در ایران و جهان به عنوان یک تکریم می نگرند و حتی هنگامی که از نامزدهای انتخابات در ریاست جمهوری و یا خوانندگان و هنرپیشگان و ورزشکاران این گونه استقبال تکریمی می شود، هیچ کس احساس خواری و ذلت نمی کند و کسی نیز ایشان را به این عمل، سرزنش و نکوهش نمی کند؛ زیرا این گونه استقبال را تکریم و تعظیمی عقلانی و پسندیده از نظر خردمندان می دانند و با نمایش آن در رسانه های دیداری و بیان آن در رسانه های شنیداری افتخار می کنند.
بنابراین، ازنظر اسلام و قرآن و همچنین سنت و سیره عملی معصومان(ع) و خردمندان، هرگونه تکریم نسبت به اشخاص به ویژه خادمان ملت و مردم همچون رهبران سیاسی و دینی و مراجع معظم شیعی و عالمان، نه تنها پسندیده بلکه بایسته است و سنت و سیره عاقلان و خردمندان جهان بر این قرار گرفته است.
در سنت علمای بسیار نوشته شده که مردم برای استقبال از عالمانی چون آیت الله بروجردی به بیرون شهرها رفته اند و یا مردم قم تا ساوه به استقبال حضرت فاطمه معصومه(س) خواهر گرامی حضرت امام علی بن موسی(ع) و یا دروازه های شهر قم رفتند و مقدم ایشان را گرامی داشتند بی آنکه کسی از راویان بزرگ آن زمان بر این کار خرده بگیرد بلکه خود این بزرگان علم و حدیث و روایت در پیشاپیش استقبال کنندگان حضور داشتند. همچنین استقبال بزرگ از امام رضا(ع) در شهر نیشابور و همراهی مردم با امام(ع) که در کجاوه نشسته بود و حدیث سلسله الذهب را می فرمود خود بهترین گواه درهمراهی با رهبران دینی و سیاسی در سنت و سیره امامان معصوم(ع) است. در روایت است که وقتی امام(ع) وارد شهر شدند مردم به استقبال آن حضرت(ع) به دروازه های شهر آمدند درحالی که امام در کجاوه نشسته بودند و ایشان را همراهی کردند. بزرگانی از اهل علم و حدیث از آن حضرت(ع) خواهش کردند تا حدیثی را روایت کند که آن حضرت هم حدیث سلسله الذهب را بیان می کند. (عیون اخبارالرضا/ج۲/ص۹۶)
در این روایت از بدرقه به جهت تکریم سخن به میان آمده است و این که همراهانی که برای تکریم و مشایعت آن امام همام(ع) آمده بودند، وی را در حالی که در کجاوه نشسته بود بدرقه می کردند.
آن حضرت(ع) درحالی که شتر حرکت می کرد آن را نگه داشت و بخش نخست حدیث را بیان نمود و درحالی که گامی چند رفته و مشایعت کنندگان نیز وی را همراهی می کردند، سر از کجاوه بیرون آورد و تمام حدیث را با شرط خاص آن یعنی ولایت بیان کرد. به هرحال، هر تاریخ نگاری که پیرامون فصلی از زندگینامه یا گفته های گوناگون هشتمین پیشوای شیعیان جهان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مطالعه کرده باشد به نحوی از سفر تاریخی آن حضرت به «مرو» و پیامدهای مختلف آن و استقبال گروه های گوناگون مردم از آن بزرگوار، بر دروازه شهر نیشابور - که در قدیم نام آن «ابرشهر» بوده است- سخن به میان می آورد. این استقبال و بدرقه باشکوه خود بهترین گواه بر سنت و سیره اسلامی تکریم به شکل استقبال و بدرقه است که برخی می کوشند آن را مخدوش سازند تا این گونه به نیات شوم خود در جدایی امت از امام برسند. تکریم از امام امت ازسوی امت، بیانگر محبت و عشق و اسوه پذیری آنان است و این را دشمنان خوش ندارند.این ها تنها گوشه ای از سنت و سیره پیشوازی در احادیث و روایات و گزارش های قرآنی و تاریخی است که همین مقدار به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه ادب اقتضا می کند که تکریم به اشکال گوناگون از جمله استقبال و بدرقه و پیشوازی و مشایعت صورت گیرد.
خلیل منصوری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست