یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر ازدواج
ازدواج ارتباطی است که در مقایسه با سایر ارتباطات انسانی، تامین کننده ای بی نظیر است که شامل ابعاد زیستی، اعتقادی، عاطفی، روانی و اجتماعی می باشد. تمایل به جنس مخالف که مبنای ازدواج را تشکیل می دهد، تابع شرایط زیست شناختی و رشد است. زمان ایجاد این تمایل در هر دو جنس تحت عنوان سن بلوغ معرفی می شود اما همه ازدواج ها در سنین بلوغ انجام نمی گیرد. هنوز در ایران ارتباط نکاحی بین دو نفر بر مبنای توافق جمعی است و قواعد اجتماعی حاکم بر ازدواج تعیین کننده زمان های مختلف، اشکال متفاوتی هم پیدا می کند. بر این اساس الزامات اجتماعی و فرهنگی هر دوره، زمان تشکیل خانواده و الگوهای آن را تعیین می کند. برخی از عوامل اجتماعی موثر بر ازدواج به شرح زیر می باشد:
۱) افزایش آسیب های اجتماعی: بنا به آمار موجود، نرخ آسیب های اجتماعی و جرائم در کشورمان افزایش چشمگیری داشته و این مسئله موجب شده که برخی از جوانان اعم از دختر و پسر جزو قربانیان چنین آسیب هایی بوده و بر اثر این آسیب ها شور، اشتیاق و انگیزه ای برای ازدواج نداشته باشند.
۲) کاهش اعتماد اجتماعی: افزایش میزان آسیب ها و نابهنجاری های اجتماعی منجر به کاهش اعتماد اعضای جامعه (دختر و پسر ) نسبت به یکدیگر می گردد. از آنجا که مبنای زندگی بر پایه اعتماد متقابل طرفین به یکدیگر است، با فرو ریختن دیوارهای اعتماد، افراد به سختی می توانند شریک زندگی خود را انتخاب کنند.
۳) تغییرات اجتماعی: تغییرات سریع اجتماعی و دگرگونی الگوهای فرهنگی و برخورد و تضاد میان هنجارها و نقش های اجتماعی موجب از هم پاشیدگی روابط متقابل اجتماعی و انسانی شده است. تغییرات اجتماعی دراز مدت مانند صنعتی شدن، تمدن گرایی یک جامعه و تحولات کوتاه مدت چون اثرات ناشی از جنگ، کسادی و بحران اقتصادی، تورم و بلایا و مصائب، همگی در تشکیل خانواده و تغییرات آن موثر است. تغییرات اجتماعی، منجر به تغییر نگرش ها، نیازها و روابط انسانی می شود و دستیابی به ارزش های نوین، در برخی جنبه های زندگی اختلالاتی ایجاد می کند. تقاضای تامین زندگی بهتر برای جوانان و کاهش حمایت های خانواده از جوانان، نرخ ازدواج را کاهش داده است.
● عوامل فرهنگی موثر بر ازدواج
۱) گسترش ارزش های مادی: به اعتقاد جامعه شناسان رفتار افراد تا حدود زیادی تابع نظر اکثریت است. چنانچه افراد حس کنند که دیگران به موضوعی تمایل داشته و از آن ارزیابی مثبت دارند، ارزیابی خود را با ارزش های آنها تطبیق می دهند و تحت هم شکلی با فشار هنجاری، مجبور می شوند به خاطر دیگران رفتاری انجام دهند که مورد رضایت جمع باشد تا از سوی آنها به عنوان افراد نابهنجار معرفی نشوند.
با روند تغییر ارزش ها به سمت ارزش های مادی، ظاهر سازی به یک عنصر فرهنگی پایدار تبدیل شده و افرادی به جنبه های خیره کننده زندگی مادی، تجملات و تجمع سرمایه های مادی گرایش یافته اند، به گونه ای که ارزش افراد بر مبنای میزان دارایی و ارزش های مادی سنجیده می شود. در واقع وقتی ثروت، ملاک قضاوت و ارزشیابی است افراد سعی در نمایاندن ظواهر فریبنده زندگی مادی خواهند داشت و تظاهر و تفاخر به مال و ثروت حتی در خصوصی ترین رفتارهای زندگی افراد نفوذ می کند.
۲) تغییر در شیوه ها و ملاک های همسر گزینی: به گفته " رابرت وینچ " فرد از میان افراد مختلف، معمولا کسی را به همسری انتخاب می کند که از طریق او حداکثر رضایت را در رفع نیازهای خویش کسب کند لذا این نظریه بر ناهمسان همسری تاکید دارد. مطابق این نظریه در جامعه ای که ثروت ارزش محسوب می شود و پسران اولین انتخاب کننده هستند، دارایی دختر جزو اصلی ترین ملاک های ازدواج بوده و شیوه همسر گزینی از نوع ناهمسان همسری و برای تکمیل و رفع نیازهای مادی توسط دارایی های همسر ( زن ) است.
۳) نگرش ابزاری نسبت به ازدواج: زمانی که ازدواج صرفا قراردادی مادی و تنها برای کامجویی های جنسی تلقی شود خوشبخت کسی است که فقط از منابع و لذایذ مادی و دنیوی ازدواج بهره مند شود. فرد تنها به نفع برد مادی ازدواج تکیه کرده و از محاسن معنوی آن غافل خواهد ماند.
۴) آنومی در ملاک های ازدواج: در شرایط فعلی یک حالت آنومی (بی هنجاری و نابسامانی ) در ملاک های ازدواج به چشم می خورد. به اعتقاد " ریمون آرون " نابسامانی زمانی ایجاد می شود که معیارهای روشنی برای راهنمایی رفتار در حوزه معینی از زندگی اجتماعی وجود ندارد. در این شرایط جوان انتخابگر با چند مشکل عمده مواجه است:
تعریف روشنی از ملاک ها و معیارهای انتخاب همسر در دست ندارد.
ملاک ها و معیارهای ازدواج به دلیل پیچیده شدن شخصیت افراد درجات مختلفی یافته و فرد در زمان انتخاب با طیف های متعددی از شخصیت و ملاک ازدواج مواجه خواهد بود.
گاه معیارها و ملاک های وی برای انتخاب همسر، با یکدیگر همخوانی نداشته و حتی متضاد است.
فرد قادر به درجه بندی در رتبه بندی ملاک ها و اهم فی الاهم کردن آنها نیست و انتظار دارد یک فرد تمام ملاک های مطرح در جامعه را دارا باشد.
به جهت تغییرات سریع اجتماعی و عدم ثبات شخصیتی اکثر جوانان ، ملاک های همسر ایده آل در نظر آنها در زمان های مختلف مدام در حال تغییر است.
نحوه نگرش دختران نیز نسبت به ازدواج و وضعیت های مرتبط با آن تغییر کرده است. دختران امروز با زمان نه چندان دور از اندرونی بیرون آمده، تحصیل کرده، وارد بازار کار شده، حقوق بگیر شده ودیگر توقع نان دهی و فرمانروایی ندارند، اما هنوز از آنها انتظار می رود که باید منتظر خواستگار بنشینند در اطراف آنها هنوز از ازدواج فامیلی و ازدواج های از قبل تنظیم شده و همسر شناخته شده صحبت می شود.
۵) نفوذ گرایشات تساوی خواهانه در میان دختران : گسترش اندیشه تساوی حقوق زن و مرد در جامعه ایران به دنبال طرح برخی نظریات فمینیستی و القای آن به جامعه موجب ایجاد بحران هویت جنسی، عدم پذیرش نقش ها و کاهش رغبت و انگیزه بین دختران برای ازدواج شده است.
۶) افراط در آزادی های اجتماعی: کاهش پای بندی های اخلاقی ناشی از آزادی های بی حد وحصر جوانان و داشتن جایگزین هایی برای تشکیل خانواده، دوستی های آزاد و روابط نامشروع رو به تزاید، انگیزه جوانان را به ازدواج کم رنگ تر کند. لجام گسیختگی و وجود نابهنجاری های اجتماعی می تواند عامل تخریب سازمان های اجتماعی از جمله سازمان کوچک خانواده شود.
۷) عدم هدف مندی جوانان در زندگی: ازدواج میثاق زن و مرد برای زندگی مشترک و پذیرش مسوولیت ها و وظایف است که در صورت عدم هدفمندی، تعهد، غنیمتی بودن و فقدان آرمان های مطلوب در زندگی، امکان تحقق چنین امری میسر نمی شود.
۸) تحصیلات: با رواج فرهنگ مدرک گرایی، اکثر جوانان برای کسب اعتبار و منزلت اجتماعی و احراز شغل مناسب، آرزوی ورود به دانشگاه را در سر می پرورانند و از پذیرش مسوولیت زندگی و اقدام به ازدواج باز می مانند.
۹) باز تعریف خانواده: امروزه در اکثر جوامع خانواده به تدریج قداست و اهمیت خویش را از دست می دهد و تصویر آن در حال دگرگونی است. به طوری که در غرب تعاریف دیگری از این موضوع مطرح شده است.
۱۰) مدارای اجتماعی در قبال تجرد مردان و زنان: تا چندی پیش در جامعه خود ما و در عرف عمومی تجرد پسران و دختران تا سنین بالا نوعی ناهنجاری اجتماعی تلقی می شد اما امروزه به دلیل وجود مشکلات و معضلات متعدد اقتصادی و اجتماعی این امر از سوی جامعه موجه جلوه کرده است و اعضای جامعه با یک مدارای اجتماعی آن را به عنوان رفتار ناهنجار تلقی نمی کنند.
نویسنده : ندا مهاجرانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست